گروه اقتصادی مشرق- حسین عبده تبریزی مشاور وزیر راه و شهرسازی خواستار کاهش دستوری نرخ سود بانکی به طور فوری و قاطعانه شد.
عبده تبریزی با دفاع از كاهش دستوري نرخ سود بانكي گفت: اگرچه اقتصاددانان در چهار دهه اخير گفتهاند كه نرخ سود بانكي نبايد دستوري باشد، اما اكنون وقت آن رسيده است كه شوراي پول و اعتبار در كاهش نرخ سود بانكي دخالت كند.
حسين عبدهتبريزي به ضرورت تصميمگيري سريع شوراي پول و اعتبار در مورد نرخ سود بانكي تاكيد كرد و گفت: ديگر زمان آن نيست كه نرخ سود را به بانكها و بازار بسپاريم بلكه شوراي پول و اعتبار بايد زمينه را براي كاهش نرخ سود بانكي با يك دستور قاطع فراهم سازد.
وي افزود: هماكنون مشكل اصلي ما كمبود مالي است و نظام بانكي كشور نميتواند به دليل وجود اين مشكل نياز صنعت را به لحاظ منابع تامين كند، بنابراين اگر بخواهيم تامين مالي انجام دهيم ابتدا بايد مسائل مربوط به نرخ بهره را حل كنيم.
عبدهتبريزي بر اين نكته تاكيد كرد كه اگر نرخ سود اصلاح نشود امكان بازپرداخت بدهيهاي ٣٠٠ هزار ميليارد توماني محال است و بنابراين در شرايط فعلي بايد به فكر راهكاري براي كاهش نرخ سود بانكي باشيم اما اين كاهش بايد به صورت دستوري باشد.
اگر چه اقتصاددانان كشور چهار دهه است كه ميگويند در نرخ سود نبايد دخالت بشود ولي اكنون ميگوييم بايد دخالت كنيم چرا كه اكنون وضع بانكها بسيار دشوار است و نميتوان با نرخ سود فعلي گشايشي در اقتصاد حاصل كرد.
* تغییر 180 درجهای
اظهارات جدید عبده تبریزی درباره ضرورت کاهش دستوری نرخ سود بانکی با قید فوریت در حالی است که او در دوره دولت قبل از جدیترین منتقدان اقدامات احمدینژاد در کاهش دستوری نرخ سود بانکی بود.
در دولت نهم که احمدینژاد با فشار به بانک مرکزی خواستار کاهش دستوری نرخ سود بانکی بود، اقتصاددانی از جمله عبده تبریزی به شدت از این تصمیمات انتقاد میکردند.
به عنوان مثال، پس از آن که ابتدای سال 1387 احمدینژاد از تصمیم دولت برای کاهش نرخ سود بانکی سخن گفت، عبده تبریزی در مطلبی به نقد کاهش دستوری نرخ سود بانکی پرداخت و اشتباه بودن این تصمیم را اینطور توجیه کرد: «چرا برخلاف برنامه چهارم توسعه اقتصادی کشور و بسته سیاستی- نظارتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، دولت کماکان خود را مرجع تعیین نرخ اداری برای سود بانکی می داند، باید گفت که نرخ اعلام شده بسیار پایین تر از نرخ تعادلی سود بانکی کشور است...
چرا دولت روی اعلام نرخ های بانکی پایین تاکید می کند، درحالی که تجربه حداقل یک سال اخیر نشان داده است که اعلام نرخ پایین به معنای اعمال آن توسط حتی بانک های دولتی هم نیست؟ دولت چه هدفی را از اعلام این نرخ دنبال می کند؟ آیا اعلام نرخ پایین و غیرواقعی سود بانکی، برخلاف نظر اقتصاددانان و کارشناسان کشور، و به رغم مشاهده آثار منفی آن بر روی اقتصاد ایران، از منظر اعمال حاکمیت و اقتدار دولت یا ریاست جمهوری انجام می شود؟ آیا ریاست محترم جمهوری به این ترتیب می خواهد اثبات کند که حرف خود را به کرسی نشانده است و پیروز و قدرت مند است؟ آیا کار به لج بازی کشیده است؟ به راستی کدام هدف دنبال می شود؟...
اگر فساد نرخ نازل سود بانکی بر دولت مکشوف نیست، چرا که با کالاهای مالی (غیرفیزیکی) در این مورد سروکار دارد، آیا فساد نرخ دستوری و کنترل قیمت در بازاری چون بازار سیمان بر دولت روشن نیست؟ آیا بر دولت روشن نیست که هیچ سرمایه گذار واقعی در شرایط فعلی هرگز نخواهد توانست با نرخ 10 یا 12درصد تسهیلات بانکی بگیرد؟ آیا برای دولت مهم نیست که از محل سپرده سپرده گذاران، سود بادآورده ای را به کام واسطه ها و دلالانی بریزد که به تسهیلات 10 درصدی دست خواهند یافت؟...
امروز دیگر حتی تولیدکنندگان می دانند که اعلام نرخ های سود تسهیلات غیرواقعی که هرگز در شرایطی روشن و شفاف به دستشان نخواهد رسید، به زیان تولید است؟ آن ها نیز دریافته اند که اعلام نرخ سود تسهیلات 10 درصدی فقط شوخی بزرگی است.
آن چه بر آن ها مکشوف نیست این است که این شوخی چه هدفی را دنبال می کند، و چرا توسط نهادهای رسمی کشور دنبال می شود؟
چرا دولت با اعلام این نرخ ها، از واقعیت فاصله می گیرد، و نمی خواهد واقعیت عرضه و تقاضا در بازار پول و نرخ جاری تورم را بپذیرد؟
امروز همه می دانند که به رغم دخالت بی قاعده دولت در جهت کنترل نرخ های محصولات لبنی، پتروشیمی، سیمان، ... کشور بالاترین نرخ تورم سال های اخیر را تجربه کرده است.
بر همه کارشناسان اقتصادی در درون و بیرون دولت روشن است که هرگز تولید در ایران با اعلام نرخ های نازل تسهیلات تقویت نخواهد شد؟
آن چه به معمای بزرگ در اقتصاد ایران تبدیل شده است این موضوع است که چرا دولت به رغم تجربه جهانی، تجربه جمهوری اسلامی ایران، و تجربه سه سال گذشته خود، این اقدامات را انجام می دهد، و چنین سیاست های نادرستی را دنبال می کند؟»منبع: روزنامه سرمايه چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387
اظهارات عبده تبریزی با مواضع سایر اعضای تیم اقتصادی دولت نیز تناقض فاحشی دارد. مثلا وزیر اقتصاد گفته بود: تعیین دستوری نرخ سود هم مخالف عقل است هم مخالف منطق اقتصادی و هم مخالف شرع.
عبده تبریزی با دفاع از كاهش دستوري نرخ سود بانكي گفت: اگرچه اقتصاددانان در چهار دهه اخير گفتهاند كه نرخ سود بانكي نبايد دستوري باشد، اما اكنون وقت آن رسيده است كه شوراي پول و اعتبار در كاهش نرخ سود بانكي دخالت كند.
حسين عبدهتبريزي به ضرورت تصميمگيري سريع شوراي پول و اعتبار در مورد نرخ سود بانكي تاكيد كرد و گفت: ديگر زمان آن نيست كه نرخ سود را به بانكها و بازار بسپاريم بلكه شوراي پول و اعتبار بايد زمينه را براي كاهش نرخ سود بانكي با يك دستور قاطع فراهم سازد.
وي افزود: هماكنون مشكل اصلي ما كمبود مالي است و نظام بانكي كشور نميتواند به دليل وجود اين مشكل نياز صنعت را به لحاظ منابع تامين كند، بنابراين اگر بخواهيم تامين مالي انجام دهيم ابتدا بايد مسائل مربوط به نرخ بهره را حل كنيم.
عبدهتبريزي بر اين نكته تاكيد كرد كه اگر نرخ سود اصلاح نشود امكان بازپرداخت بدهيهاي ٣٠٠ هزار ميليارد توماني محال است و بنابراين در شرايط فعلي بايد به فكر راهكاري براي كاهش نرخ سود بانكي باشيم اما اين كاهش بايد به صورت دستوري باشد.
اگر چه اقتصاددانان كشور چهار دهه است كه ميگويند در نرخ سود نبايد دخالت بشود ولي اكنون ميگوييم بايد دخالت كنيم چرا كه اكنون وضع بانكها بسيار دشوار است و نميتوان با نرخ سود فعلي گشايشي در اقتصاد حاصل كرد.
* تغییر 180 درجهای
اظهارات جدید عبده تبریزی درباره ضرورت کاهش دستوری نرخ سود بانکی با قید فوریت در حالی است که او در دوره دولت قبل از جدیترین منتقدان اقدامات احمدینژاد در کاهش دستوری نرخ سود بانکی بود.
در دولت نهم که احمدینژاد با فشار به بانک مرکزی خواستار کاهش دستوری نرخ سود بانکی بود، اقتصاددانی از جمله عبده تبریزی به شدت از این تصمیمات انتقاد میکردند.
به عنوان مثال، پس از آن که ابتدای سال 1387 احمدینژاد از تصمیم دولت برای کاهش نرخ سود بانکی سخن گفت، عبده تبریزی در مطلبی به نقد کاهش دستوری نرخ سود بانکی پرداخت و اشتباه بودن این تصمیم را اینطور توجیه کرد: «چرا برخلاف برنامه چهارم توسعه اقتصادی کشور و بسته سیاستی- نظارتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، دولت کماکان خود را مرجع تعیین نرخ اداری برای سود بانکی می داند، باید گفت که نرخ اعلام شده بسیار پایین تر از نرخ تعادلی سود بانکی کشور است...
چرا دولت روی اعلام نرخ های بانکی پایین تاکید می کند، درحالی که تجربه حداقل یک سال اخیر نشان داده است که اعلام نرخ پایین به معنای اعمال آن توسط حتی بانک های دولتی هم نیست؟ دولت چه هدفی را از اعلام این نرخ دنبال می کند؟ آیا اعلام نرخ پایین و غیرواقعی سود بانکی، برخلاف نظر اقتصاددانان و کارشناسان کشور، و به رغم مشاهده آثار منفی آن بر روی اقتصاد ایران، از منظر اعمال حاکمیت و اقتدار دولت یا ریاست جمهوری انجام می شود؟ آیا ریاست محترم جمهوری به این ترتیب می خواهد اثبات کند که حرف خود را به کرسی نشانده است و پیروز و قدرت مند است؟ آیا کار به لج بازی کشیده است؟ به راستی کدام هدف دنبال می شود؟...
اگر فساد نرخ نازل سود بانکی بر دولت مکشوف نیست، چرا که با کالاهای مالی (غیرفیزیکی) در این مورد سروکار دارد، آیا فساد نرخ دستوری و کنترل قیمت در بازاری چون بازار سیمان بر دولت روشن نیست؟ آیا بر دولت روشن نیست که هیچ سرمایه گذار واقعی در شرایط فعلی هرگز نخواهد توانست با نرخ 10 یا 12درصد تسهیلات بانکی بگیرد؟ آیا برای دولت مهم نیست که از محل سپرده سپرده گذاران، سود بادآورده ای را به کام واسطه ها و دلالانی بریزد که به تسهیلات 10 درصدی دست خواهند یافت؟...
امروز دیگر حتی تولیدکنندگان می دانند که اعلام نرخ های سود تسهیلات غیرواقعی که هرگز در شرایطی روشن و شفاف به دستشان نخواهد رسید، به زیان تولید است؟ آن ها نیز دریافته اند که اعلام نرخ سود تسهیلات 10 درصدی فقط شوخی بزرگی است.
آن چه بر آن ها مکشوف نیست این است که این شوخی چه هدفی را دنبال می کند، و چرا توسط نهادهای رسمی کشور دنبال می شود؟
چرا دولت با اعلام این نرخ ها، از واقعیت فاصله می گیرد، و نمی خواهد واقعیت عرضه و تقاضا در بازار پول و نرخ جاری تورم را بپذیرد؟
امروز همه می دانند که به رغم دخالت بی قاعده دولت در جهت کنترل نرخ های محصولات لبنی، پتروشیمی، سیمان، ... کشور بالاترین نرخ تورم سال های اخیر را تجربه کرده است.
بر همه کارشناسان اقتصادی در درون و بیرون دولت روشن است که هرگز تولید در ایران با اعلام نرخ های نازل تسهیلات تقویت نخواهد شد؟
آن چه به معمای بزرگ در اقتصاد ایران تبدیل شده است این موضوع است که چرا دولت به رغم تجربه جهانی، تجربه جمهوری اسلامی ایران، و تجربه سه سال گذشته خود، این اقدامات را انجام می دهد، و چنین سیاست های نادرستی را دنبال می کند؟»منبع: روزنامه سرمايه چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387
اظهارات عبده تبریزی با مواضع سایر اعضای تیم اقتصادی دولت نیز تناقض فاحشی دارد. مثلا وزیر اقتصاد گفته بود: تعیین دستوری نرخ سود هم مخالف عقل است هم مخالف منطق اقتصادی و هم مخالف شرع.