به گزارش مشرق، اندیشکده «شورای آتلانتیک» در گزارشی به قلم «دیوید گراهام» با اشاره به اعدام «شیخ نمر»، توصیفی کوتاه از بیعدالتی و محرومیتهای آلسعود علیه اقلیت شیعه در عربستان ارائه نمود.
در این گزارش آمده است: اعدام «شیخ نمر باقر النمر» نه تنها بحران دیپلماتیک جدیدی در روابط ریاض با تهران ایجاد نمود بلکه زندگی اقلیت محروم و فراموششده شیعیان عربستانی را نیز به جهان یادآوری کرد. حدود 10 تا 15 درصد جمعیت 31 میلیونی عربستان را شیعیان تشکیل دادهاند. شیخنمر به نمایندگی از این اقلیت شناخته شد و در نهایت جان خود را از دست داد. تنش میان شیعه و سنی (وهابی) در عربستان تاریخچهای به قدمت یک قرن دارد. جمعیت شیعه عربستان در استان شرقی «الاحساء» متمرکز شدهاند. این استان در مجاورت بحرین قرار دارد؛ کشوری با جمعیت حداکثری شیعه و حکومتی سنی.
نیروهای آلسعود در سال 1913 و پیش از تاسیس حکومت کنونی این خاندان، الاحساء را فتح کردند. در آن زمان شبهنظامیان وهابی سرکوب شیعیان این منطقه را آغاز کرده و با از بین بردن قبرستانها و مساجد آنها، قصد تغییر مذهب الاحساء را داشتند. برخی از شیعیان این منطقه در واکنش به این سرکوبگری راهی بحرین یا عراق شدند اما اکثریت آنها در شهر خود ماندند. این منطقه از آن زمان یکی از فقیرترین نقاط عربستان به شمار میآید. شیخ نمر در سال 1960 روستای عوامیه شهر الاحساء بدنیا آمد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، تنش میان شیعه و سنی (وهابیسم) در عربستان بالا گرفت. به نوشته اندیشکده «شورای روابط خارجی»، تحول در ایران و تحویل کشور به یک قدرت شیعه عربستان را برای تسریع در انتشار وهابیت تحریک کرد. بسیاری از خشونتها و تنشهای فرقهای منطقه که از سال 1979 تاکنون روی داده احتمالا دارای ارتباطاتی با ایران و یا عربستان میباشد.
طبق برآوردی آماری، سعودیها از سال وقوع انقلاب اسلامی ایران تاکنون صدها شیعه را زندانی، تبعید و یا اعدام کرده است. سعودیها با هدف توقف نفوذ استراتژیک ایران و تحت تاثیر قرار گرفتن اهداف ریاض، به جذب نیرو (تروریست) برای القاعده و داعش مبادرت کردهاند. تحریکات ضدشیعی (و ضدمسیحی) توسط کانالهای تلویزیونی وابسته به آلسعود در سراسر منطقه قابل مشاهده است.
همزمان با وقوع انقلاب اسلامی، شیخ نمر همانند بسیاری از روحانیون شیعه برای تحصیل به ایران سفر کرد. وی در سال 1994 به عربستان بازگشت و از آن زمان بواسطه درخواستهایش برای آزادی مذهبی در کشور، مکررا از سوی سرویسهای امنیتی سعودی بازداشت و مورد بازجویی قرار میگرفت. شیخ نمر در سال 2003 به اتهام فعالیت بعنوان امام جماعت در روستای مادری خود بازداشت شد.
طبق گزارش افشاشده از ویکیلیکس، یک مقام وزارت خارجه عربستان در سال 2008 شیخ نمر را عاملی جسور نامیده که بطوری نامعمول در کشور خواستار توقف تبعیض ضدشیعیان است. به گفته این منبع سعودی، ظاهرا این شیخ سعودی از ایران، برنامه هستهای و نقش فعالانه و فزاینده منطقهای آن نیز حمایت میکند. در بخش دیگری از این فایل افشاشده، از شیخ نمر بعنوان مهره سیاسی درجه دوم در استان شرقی الاحساء نام برده شده است. این روحانی شیعه در سخنرانیهای خود شعارهای ضدآمریکایی سر میداد و مورد توجه شیعیان بخصوص جوانان عربستانی بود.
در بهار 2009 و در پی درگیری میان زائران شیعه و نیروهای امنیتی سعودی برای دسترسی به اماکن مقدس در شهر مدینه، شیخ نمر برای جلوگیری از بازداشت خود مخفیانه زندگی و فعالیت میکرد. در ژانویه 2010 وی به خانه خود بازگشت و تحت بازداشت خانگی زندگی کرد. با آغاز بهار عربی، اعتراضات شیعیان ثبات حکومت سنی بحرین را به خطر انداخت و عربستان و امارات را وادار به اعزام نیروی نظامی برای کمک به آلخلیفه و سرکوب تظاهرات شیعیان کرد.
با این حال، اعتراضات از بحرین به عربستان سرایت کرد و شیخ نمر نیز در موعظههای خود از اعتراضات داخلی و همچنین تظاهرکنندگان بحرینی حمایت نمود. وی در سخنرانیهایش تنفر از حکومت ظالمانه را محدود به یک زمان یا مکان ندانست و اعلام کرد که اگر مردم در هر جایی از یمن و مصر گرفته تا بحرین و عربستان با ظلم مبارزه کنند خداوند به آنها پاداش خواهد داد. وی حکومت آلسعود را نفی کرده و غیرقابلقبول خوانده بود. نمر خود را مستقل از هر کشور یا مقامی نامیده بود.
نویسنده در انتها خاطرنشان کرد: اعتراضات با وقفهای کوتاه، بار دیگر در اکتبر 2014 آغاز شد. در نیمه همین ماه دادگاه سعودی حکم اعدام شیخ نمر را اعلام کرد. [از آن زمان تهران و ریاض بر سر موضوعات متعددی از جمله توافق هستهای ایران، اقدامات دیپلماتیک برای بازگشت آرامش به سوریه و مناسک مرگبار حج در ماه سپتامبر 2015 دچار تنش شدند.]
یکشنبه هفته گذشته حکم اعدام شیخ نمر به همراه 46 تن دیگر اجرا شد و این اقدام ریاض نه تنها با واکنش مردم الاحساء همراه بود بلکه موجی از اعتراضات مردمی در ایران، لبنان، یمن و سایر کشورها را به راه انداخت. تاثیر این اعدام، ناپایدارتر کردن هرچه بیشتر منطقه بود.
در این گزارش آمده است: اعدام «شیخ نمر باقر النمر» نه تنها بحران دیپلماتیک جدیدی در روابط ریاض با تهران ایجاد نمود بلکه زندگی اقلیت محروم و فراموششده شیعیان عربستانی را نیز به جهان یادآوری کرد. حدود 10 تا 15 درصد جمعیت 31 میلیونی عربستان را شیعیان تشکیل دادهاند. شیخنمر به نمایندگی از این اقلیت شناخته شد و در نهایت جان خود را از دست داد. تنش میان شیعه و سنی (وهابی) در عربستان تاریخچهای به قدمت یک قرن دارد. جمعیت شیعه عربستان در استان شرقی «الاحساء» متمرکز شدهاند. این استان در مجاورت بحرین قرار دارد؛ کشوری با جمعیت حداکثری شیعه و حکومتی سنی.
نیروهای آلسعود در سال 1913 و پیش از تاسیس حکومت کنونی این خاندان، الاحساء را فتح کردند. در آن زمان شبهنظامیان وهابی سرکوب شیعیان این منطقه را آغاز کرده و با از بین بردن قبرستانها و مساجد آنها، قصد تغییر مذهب الاحساء را داشتند. برخی از شیعیان این منطقه در واکنش به این سرکوبگری راهی بحرین یا عراق شدند اما اکثریت آنها در شهر خود ماندند. این منطقه از آن زمان یکی از فقیرترین نقاط عربستان به شمار میآید. شیخ نمر در سال 1960 روستای عوامیه شهر الاحساء بدنیا آمد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، تنش میان شیعه و سنی (وهابیسم) در عربستان بالا گرفت. به نوشته اندیشکده «شورای روابط خارجی»، تحول در ایران و تحویل کشور به یک قدرت شیعه عربستان را برای تسریع در انتشار وهابیت تحریک کرد. بسیاری از خشونتها و تنشهای فرقهای منطقه که از سال 1979 تاکنون روی داده احتمالا دارای ارتباطاتی با ایران و یا عربستان میباشد.
طبق برآوردی آماری، سعودیها از سال وقوع انقلاب اسلامی ایران تاکنون صدها شیعه را زندانی، تبعید و یا اعدام کرده است. سعودیها با هدف توقف نفوذ استراتژیک ایران و تحت تاثیر قرار گرفتن اهداف ریاض، به جذب نیرو (تروریست) برای القاعده و داعش مبادرت کردهاند. تحریکات ضدشیعی (و ضدمسیحی) توسط کانالهای تلویزیونی وابسته به آلسعود در سراسر منطقه قابل مشاهده است.
همزمان با وقوع انقلاب اسلامی، شیخ نمر همانند بسیاری از روحانیون شیعه برای تحصیل به ایران سفر کرد. وی در سال 1994 به عربستان بازگشت و از آن زمان بواسطه درخواستهایش برای آزادی مذهبی در کشور، مکررا از سوی سرویسهای امنیتی سعودی بازداشت و مورد بازجویی قرار میگرفت. شیخ نمر در سال 2003 به اتهام فعالیت بعنوان امام جماعت در روستای مادری خود بازداشت شد.
طبق گزارش افشاشده از ویکیلیکس، یک مقام وزارت خارجه عربستان در سال 2008 شیخ نمر را عاملی جسور نامیده که بطوری نامعمول در کشور خواستار توقف تبعیض ضدشیعیان است. به گفته این منبع سعودی، ظاهرا این شیخ سعودی از ایران، برنامه هستهای و نقش فعالانه و فزاینده منطقهای آن نیز حمایت میکند. در بخش دیگری از این فایل افشاشده، از شیخ نمر بعنوان مهره سیاسی درجه دوم در استان شرقی الاحساء نام برده شده است. این روحانی شیعه در سخنرانیهای خود شعارهای ضدآمریکایی سر میداد و مورد توجه شیعیان بخصوص جوانان عربستانی بود.
در بهار 2009 و در پی درگیری میان زائران شیعه و نیروهای امنیتی سعودی برای دسترسی به اماکن مقدس در شهر مدینه، شیخ نمر برای جلوگیری از بازداشت خود مخفیانه زندگی و فعالیت میکرد. در ژانویه 2010 وی به خانه خود بازگشت و تحت بازداشت خانگی زندگی کرد. با آغاز بهار عربی، اعتراضات شیعیان ثبات حکومت سنی بحرین را به خطر انداخت و عربستان و امارات را وادار به اعزام نیروی نظامی برای کمک به آلخلیفه و سرکوب تظاهرات شیعیان کرد.
با این حال، اعتراضات از بحرین به عربستان سرایت کرد و شیخ نمر نیز در موعظههای خود از اعتراضات داخلی و همچنین تظاهرکنندگان بحرینی حمایت نمود. وی در سخنرانیهایش تنفر از حکومت ظالمانه را محدود به یک زمان یا مکان ندانست و اعلام کرد که اگر مردم در هر جایی از یمن و مصر گرفته تا بحرین و عربستان با ظلم مبارزه کنند خداوند به آنها پاداش خواهد داد. وی حکومت آلسعود را نفی کرده و غیرقابلقبول خوانده بود. نمر خود را مستقل از هر کشور یا مقامی نامیده بود.
نویسنده در انتها خاطرنشان کرد: اعتراضات با وقفهای کوتاه، بار دیگر در اکتبر 2014 آغاز شد. در نیمه همین ماه دادگاه سعودی حکم اعدام شیخ نمر را اعلام کرد. [از آن زمان تهران و ریاض بر سر موضوعات متعددی از جمله توافق هستهای ایران، اقدامات دیپلماتیک برای بازگشت آرامش به سوریه و مناسک مرگبار حج در ماه سپتامبر 2015 دچار تنش شدند.]
یکشنبه هفته گذشته حکم اعدام شیخ نمر به همراه 46 تن دیگر اجرا شد و این اقدام ریاض نه تنها با واکنش مردم الاحساء همراه بود بلکه موجی از اعتراضات مردمی در ایران، لبنان، یمن و سایر کشورها را به راه انداخت. تاثیر این اعدام، ناپایدارتر کردن هرچه بیشتر منطقه بود.