یکی از ویژگیهایی که باعث ماندگاری این آثار تاریخی در تلویزیون و ذهن بینندگان شده است، بازی خوب بازیگران زن است که توانستهاند با توانمندیهای خود تصویرگر شخصیتهای تاثیرگذار تاریخی باشند که با تصمیماتشان مسیر تاریخ یک کشور یا یک اتفاق را تغییر بدهند. به همین بهانه به بررسی ده نقش زن تاثیرگذار در تاریخ پرداختیم که نقش آنها را ویشکا آسایش، کتایون ریاحی، افسانه بایگان، ژاله علو، بیتا فرهی، شبنم قلیخانی، فخری خوروش، فریبا کوثری، لادن طباطبایی و آزیتا حاجیان بازی کردند.
قطام و گرفتن انتقام
ویشکا آسایش
ویشکا آسایش، خواهرزاده مازیار پرتو فیلمساز است. او تا قبل از بازی در سریال امام علی(ع) ـ که دهه 70 از شبکه یک پخش شد ـ جلوی دوربین حاضر نشده بود تا این که به پیشنهاد داییاش برای نقش قطام تست بازیگری داد. گرچه بعد از انتخاب شدن از سوی میرباقری باور نمیکرد این نقش مهم و سخت سریال را از آن خود کرده است. آسایش موفق شد در اولین حضور جدی در تلویزیون، بهترین و ماندگارترین نقشش را بازی کند. سکانس طلایی و سخت آسایش به صحنهای برمیگردد که ابن ملجم (کریم اکبری مبارکه) را فریب میدهد تا امام علی(ع) را به شهادت برساند. آسایش در این صحنه علاوهبر اغواگری باید حس نفرت از کشته شدن برادر و پدرش را هم نشان میداد و همین کار او را سخت تر میکرد، اما آسایش با هدایت صحیح داود میرباقری به زیبایی از پس آن بر آمد.
جعده در تاریخ
افسانه بایگان
افسانه بایگان، فعالیت حرفهای خود را با مجموعه تلویزیونی سربداران به کارگردانی محمدعلی نجفی و همچنین بازی در سینما را از سال ۶۴ با فیلم گمشده به کارگردانی مهدی صباغزاده آغاز کرد.
از کارهای تلویزیونی او میتوان به سریالهای تنهاترین سردار، وضعیت سفید، روز حسرت و راه طولانی اشاره کرد. او در سریال تاریخی تنهاترین سردار به کارگردانی مهدی فخیمزاده ایفاگر نقش جعده، زن امام حسن(ع) بود. سکانس طلایی او در این اثر تاریخی به لحظهای مربوط میشود که پدر جعده و شمر کنار هم جمع شده بودند تا بتوانند جعده را برای زهر دادن به امام حسن(ع) متقاعد کنند. بایگان باید شمایلی از یک زن سیاستمدار و ابله را به تصویر میکشید که با آن که همسرش را دوست دارد و به او علاقهمند است، اما قصد کشتناش را دارد. نشان دادن سیاست در کنار سادگی و ابله بودن کار راحتی نبود که به زیبایی بایگان این صحنه را برای همیشه در تاریخ رقم زد.
مکاریهای زلیخا
کتایون ریاحی
کتایون ریاحی قبل از ایفای نقش زلیخا در سریال یوسف پیامبر، در سریالهای تاریخی همچون شب دهم، روشنتر از خاموشی و پهلوانان نمیمیرند بازی کرده بود. تا این که فرجالله سلحشور نقش زلیخا را به او پیشنهاد کرد و این اثر در دهه 80 از شبکه یک پخش شد.
ریاحی بعد از بازی در این سریال برای همیشه از دنیای بازیگری خداحافظی کرد و بعد از مدتی عکسهای او برای انجام کارهای خیرخواهانه منتشر شد. ریاحی در این سریال صحنههای حساس کم نداشت، اما سختترین صحنهای که او باید بازی میکرد، رویاروییاش با یوسف پیامبر و بهره بردن از ترفندهای زنانه برای به دام انداختن و فریب دادن یوسف پیامبر بود که نقش آن را مصطفی زمانی بازی کرده بود.
چهره جذاب و ترفندهای زنانه او باعث شد مخاطبی که همیشه این قصه را شنیده بود به شکل تصویری این صحنه را ببیند و ریاحی هم با بازی درخشان آن را برای همیشه ماندگار کرد.
توطئهها و دسیسههای مهدعلیا
آزیتا حاجیان
آزیتا حاجیان بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در سریالهای تلویزیونی متفاوتی همچون آپارتمان، آوای فاخته، امام علی(ع)، دبیرستان خضرا، دومین انفجار، سفر سبز، ساعت شنی، آینههای نشکن، تا ثریا و سالهای مشروطه بازی کرده است. او این روزها سریال تلویزیونی کیمیا به کارگردانی جواد افشار را روی آنتن شبکه دو دارد که در کنار دخترش مهراوه شریفینیا بازی میکند.
حاجیان تا امروز نقشهای متنوعی از خودش به جا گذاشته است. او در سریال تلویزیونی سالهای مشروطه به کارگردانی محمدرضا ورزی نقش مهدعلیا، مادر ناصرالدین شاه را بازی کرده بود.
صحنهای که امیرکبیر در حمام فین کشته میشود، رعد و برق میشود و در این صحنه که سکانس طلایی حاجیان محسوب میشود، مخاطب در چهرهاش ترس، عصبانیت و اقتدار را همزمان میبیند. نشان دادن همه این ویژگیهای رفتاری کار سختی است، اما حاجیان با بهره بردن از تکنیکهایی که در بازیگری آموخته به زیبایی این صحنه را به تصویر میکشد.
زنی محکم میان پهلوانان
فخری خوروش
فخری خوروش از بازیگران پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون است که در طول این سالها نقشهای متنوعی را در سریالهای تلویزیونی همچون خانهای در تاریکی، دایره تردید، امیرکبیر، باغ گیلاس، امام علی(ع)، بهشت گمشده، روشنتر از خاموشی و... بازی کرده است.
خوروش در شش دهه فعالیت هنری خود در کنار بازیگرانی چون عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، زندهیاد جمیله شیخی، زندهیاد مهین شهابی و... نقشهای ارزنده خلق کرد. او در سریال پهلوانان نمیمیرند نقش حلیمه خاتون، همسر پهلوان خلیل (جمشید مشایخی) را بازی کرده است. داستان این اثر در زمان قاجار روایت میشود. در شهری که پهلوانان ورزش باستانی مورد اعتماد و احترام مردم هستند، آنها ناگهان به قتل میرسند. سکانس طلایی خوروش در این سریال مربوط به صحنه مرگ پهلوان خلیل میشود که با آن که مرگ پهلوان برایش سخت و دردناک است، اما در مراسم عزاداری سعی میکند اقتدار خودش را به عنوان یک زن محکم و مقتدر حفظ کند.
لحظههای عاطفی
فریبا کوثری
فریبا کوثری، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون فعالیت هنریاش را از سال 67 با فیلم تلویزیونی چهره یک صهیونیست آغاز کرد و بعد از آن در سریالهایی با مضامین متفاوت و با کارگردانان مختلف کار کرد که میتوان به آثاری همچون مختارنامه، بیصدا فریاد کن، بیگناهان، بانو، دلنوازان، یلدا، هدف گمشده و... اشاره کرد. او در سریال معصومیت از دست رفته به کارگردانی داود میرباقری نقش ماریای نصرانی را بازی میکرد. ماریای نصرانی بعد از آشنا شدن با دین اسلام و ولایت امام حسین(ع) مسلمان میشود و با شوذب خزانهدار (امین تارخ) ازدواج میکند. از صحنههای عاطفی کوثری یکی به دوران بارداریاش مربوط میشود که صحبتهای او و شوذب بسیار زیباست و میتوان گفت یکی از صحنههای عاطفی در سریالهای تاریخی محسوب میشود و میرباقری به زیبایی روابط عاشقانه یک زن و شوهر را به تصویر کشید. بینندگان با دیدن این صحنه از فضای جنگ و خونریزی جدا میشوند و فقط شاهد رابطه گرم یک زن و شوهر هستند.
مادر سیاس و مقتدر
ژاله علو
ژاله علو، شاعر، گوینده، دوبلور، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینماست. او در طول این سالها در سریالهای تاریخی همچون مختارنامه، شیخ بهایی، امیرکبیر، روشنتر از خاموشی، روزی روزگاری، تفنگ سرپر، مسافر ری و... بازی کرده است. مخاطبان هرگز نقش خاله لیلا را در سریال روزی روزگاری فراموش نخواهند کرد که چطور با ترفندهای زنانه توانست مراد بیک را به راه درست هدایت کند.
در کنار آن، حتما بینندگان نقش او را به عنوان مادر مختار در سریال مختارنامه به یاد دارند. علو در این سریال نماد یک مادر سیاس و حمایتگر بود که شرایط را بخوبی درک میکرد. سکانس طلایی او به صحنهای مربوط میشود که دارالحکومه در محاصره قرار میگیرد و ناریه، یکی از همسران مختار (نسرین مقانلو) شروع به غر زدن و داد و فریاد میکند. در این صحنه علو در نقش مادر مختار عصبانی میشود و برای اولین بار صدایش را بالا میبرد و بدون آن که حرمتشکنی کند با غیض به ناریه تشر میزند.
ارمغان مائده آسمانی
شبنم قلیخانی
شبنم قلیخانی، فعالیت بازیگری را با بازی در تئاتر آنتیگونه آغاز کرد. قلیخانی برای اجرای آنتیگونه در تئاتر شهر تهران روی صحنه رفت و مورد توجه شهریار بحرانی قرار گرفت و این کارگردان از او برای بازی در فیلم ـ مجموعه مریم مقدس استفادهکرد. قلیخانی در این فیلم سینمایی نقش مریم، مادر عیسی مسیح را ایفا کرد.
او در طول این سالها در سریالهایی همچون اولین شب آرامش، نردبام آسمان، سالهای برف و بنفشه، پنجمین خورشید، پنج کیلومتر تا بهشت، سرزمین کهن و ما چند نفر بازی کرده است.
سکانس طلایی قلیخانی در فیلم ـ مجموعه مریم مقدس مربوط به صحنهای میشود که او بهشدت گرسنه است و حتی شیر ندارد به عیسی بدهد. همان لحظه که مستاصل است، مائده آسمانی برایش میآید و او در اوج گرسنگی لبخندی بر لب میآورد. نشان دادن این لحظه که هم بیحال از گرسنگی باشد و هم شوق و امید در دلش زنده شود، کار دشواری بود که شبنم قلیخانی این صحنه را ماندگار کرد.
زنی آرام و مهربان
بیتا فرهی
بیتا فرهی، بازیگر سینما و تلویزیون است که با ایفای نقش مهشید در فیلم سینمایی هامون به کارگردانی داریوش مهرجویی فعالیت خودش را در سینما آغاز کرد. او از بازیگران گزیده کار است که صرفا به خاطر شهرت و موقعیت در هر اثری بازی نکرده است. او در سریال تلویزیونی ولایت عشق به کارگردانی مهدی فخیمزاده نقش همسر فضل ابنسهل را بازی میکرد که ایفاگر این نقش، اکبر زنجانپور بود. او از طرفداران امام رضا(ع) بود و هر زمان که فضل عصبانی و ناراحت میشد، او بود که همسرش را به آرامش دعوت میکرد. همانطور که بارها بر این جمله تاکید شده پشت هر مرد موفقی یک زن موفق است. بیتا فرهی این مساله را به زیبایی در سریال ولایت عشق به تصویر کشید و سکانسهای طلایی به این صحنهها مربوط بود.
دختری صحراگرد
لادن طباطبایی
لادن طباطبایی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در سریالهایی همچون خواب و بیدار، فاکتور هشت، روزهای زیبا، راز پنهان، نیستان، سرنخ و دزدان مادربزرگ بازی کرده است. او در سریال تلویزیونی ولایت عشق، نقش یک دختر صحراگرد شجاع را بازی میکرد. از سکانسهای طلایی او میتوان به صحنههای سوارکاری، شمشیرزدن و... اشاره کرد که برای بینندگان خیلی جذابیت داشت که بازیگر بدون ترس و واهمه، همه این صحنهها را خودش بازی کند. البته به گفته طباطبایی بازی در این سریال برایش مثل یک معجزه بود، زیرا وقتی برای صحبت درباره این سریال رفت، هیچ اشارهای به بیماریاش نکرد. برای برخی سکانسها لازم بود سوارکاری کند، در حالی که چهار پزشک به او گفته بودند فقط روی زمین صاف راه برو، حتی سعی کن از بالا رفتن پله هم اجتناب کنی و گرنه ممکن است فلج شوی، اما او هیچ اعتنایی به این حرفها نکرده و با شجاعت تمام این صحنهها را بازی و از بدل استفاده نکرد.