بی پروایی این تهیه کننده مولف در سینما مثال زدنی است، در صورتیکه نهادها، ارگان های حامی و متولی سینما شرایطی فراهم کنند که محمدی دیگر فیلم آپارتمانی نسازد. او تهیه کننده تاریخ سازی در تاریخ سینمای ایران است و اتفاقا امکان مینا اصحاب رسانه و منتقدان سینمایی را متوجه این مهم می کند که که او باید در مورد تاریخ فیلم بسازد. آنچه که موجب می شد که فیلم های اخیر منوچهر محمدی خوشایند مخاطبان نباشد این است از تهیه کننده بزرگ باید کار بزرگ مطالبه کرد. متاسفانه طلا و مس مسیر تهیه کنندگی منوچهر محمدی حقیر و کوچک کرد و انتظار مدیران فرهنگی از این تهیه کننده نامدار، ساخت فیلم هایی در همان قواره بوده و هست و این انتظار مدیریتی حقیرانه است از یک تهیه کننده بزرگ.
آنوقت از خودمان می پرسیم چرا سینمای ایران در بازنمایی رویدادهای معاصر، حقیر و کوچک شده و نگارنده تصور می کرد که این خواست و رویه تهیه کننده است که در پیش گرفته و قصد دارد فیلم های کوچک و حقیرانه بسازد و در نهایت در میزانسنی عصبی بارها واکنش هایی توام با پرخاش در مواجه با ایشان زمینه بروز پیدا کرد. رفتار گذشته نگارنده در مواجه با این تهیه کننده مولف سینما مصداق بی رحمی است.
اما «امکان مینا» از آن دست فیلم هایی است که عیارش کمی بیشتر از فیلم های قبلی منوچهر محمدی است، ولی این مقدار هم کافی نیست. اصولا مدیران و متولیان فرهنگی نباید اجازه بدهند که منوچهر محمدی فیلم کوچک و به قول معروف جمع و جور بسازد. در مواجه با فیلمی امکان مینا آنچه اشتیاق برانگیز است بازسازی تاریخی روایتی ملتهب است که به سرانجام رساندنش در قالب مدیوم سینما بسیار دشوار است. فیلم امکان مینا فیلم موفق مثلث محمدی، توحیدی و تبریزی است که مرتضی اصفهانی این مثلث موفق را بدل به یک مربع موفق بدل می کند.