به گزارش مشرق، این روزها تب فوتبال کشورمان بالا رفته و کورس رقابت روز به روز شدت بیشتری گرفته است. اگرچه رقابت تنگاتنگ در بالا و پایین جدول موجب زیبایی و حساسیتهای زیادی شده اما از طرفی نیز حواشی زیادی را بوجود آورده است، از حرف و حدیثهای پیرامون داوریهای لیگ برتر تا اظهارنظرهای برخی مدیران و مربیان و بازیکنان علیه داوریها.
با اینکه وجود حواشی جزء انکارناپذیر فوتبال است اما ظاهرا در ایران این قضیه بیش از حد معمول خود را نشان میدهد و گاها به پاشنه آشیل فوتبالمان تبدیل میشود.
لیگ برتر فوتبال کشور به عنوان اصلیترین و مهمترین زیرساخت و پشتوانه تیم ملی علیرغم داشتن عنوان حرفهای به نظر میرسد هنوز هیچ کدام از عواملش حرفهای عمل نمیکنند و گاه خودشان به حواشی دامن میزنند، نمونه آن بحث این روزهای اشتباهات داوری برای برخی تیمهاست که هجمه زیادی را علیه داوران به وجود آورده است.
این در حالی است که چند وقتی است هجمه علیه تیمها و مسئولان ورزشی اصفهان به راه افتاده و به جرم اصفهانی بودن و موفقیت تیمهایشان در عرصههای مختلف داخلی و ملی در مظان اتهام قرار گرفتهاند به گونهای که اخیرا اصطلاح «مافیای اصفهانی» گاها نقل محافل ورزشی به خصوص هواداران سرخابی شده است، تهمتی که اگرچه هنوز ثابت نشده اما چند سالی است شنیده میشود به ویژه در زمانهایی که دو تیم سپاهان و ذوبآهن موفقیتهایی را کسب میکنند.
از طرفی در چند هفته اخیر که بازیهای برگشت لیگ شروع شده است، مدیران و مربیان و بازیکنان دو باشگاه اصفهانی به خصوص باشگاه سپاهان نیز صدایشان درآمده و معتقد هستند که طرح موضوع «باند اصفهانی» باعث شده که برخی داوران برای تبری جستن از این موضوع علیه این دو باشگاه سوت بزنند.
رحمان احمدی دروازبان تیم سپاهان میگوید: سر ما را علنی میبرند؛ صحبت هم کنیم محروم میشویم و بحث باند اصفهانی به ضرر سپاهان شده است.
او معتقد است: اول فصل به اندازهای بحث باند سپاهانی و اصفهانی را مطرح کردند که این موضوع علیه تیم ما شده و ما از این موضوع متضرر شدیم.
همچنین روز گذشته سرپرست باشگاه سپاهان نیز گفته بود: امسال از اول فصل صحبتهایی مطرح شد که باند اصفهانی در فدراسیون فوتبال وجود دارد که این باند از تیمهای اصفهانی به خصوص سپاهان حمایت میکند و این موضوع باعث شد تا داوران برای تبری جستن از این موضوع مرتب در هر بازی به ضرر ما سوت بزنند.
بررسی این نکته ضروری است که به چه دلیل و بر چه مبنایی این ذهنیت به شکل پررنگ در بین اهالی فوتبال به وجود آمده که فدراسیون همواره هوای تیمهای اصفهانی را دارد؟ آیا این تنها به دلیل اصفهانی بودن نایب رئیس این فدراسیون است که با غلیظترین لهجه ممکن صحبت میکند؟ که اگر اینگونه باشد امیدواریم آقای تاج با کنارهگیری هرچه سریعتر از سمت خود لطف بزرگی به فوتبال این دیار کند، هرچند بسیار بعید است که آقای تاج بخواهد موقعیت و جایگاه کشوری خود را فدای مسائل باشگاهی کند آن هم باشگاهی که روزگاری در تمام سطوح مدیریتی آن بوده و دلیل منطقی برای تنزل به جایگاه قبل وجود ندارد.
حتی بعید به نظر میرسد با این اتفاق هم تغییر چندانی در کاهش هجمه سنگین علیه فوتبال اصفهان ایجاد شود چراکه به نظر میرسد آنچه باعث در مظان اتهام قرار گرفتن فوتبال اصفهان میشود، بیش از هر چیز به موفقیتهای این دو تیم در چند سال گذشته بر میگردد که به عنوان سردمدار تیمهای شهرستانی باعث شدهاند که فوتبال به معنای واقعی از حالت دو قطبی خارج شود.
باشگاههای ذوبآهن و سپاهان از جمله تیمهایی هستند که اگر نگوییم یکی از بیحاشیهترین تیمهای سالهای اخیر بودهاند حداقل میتوان آنها را جزو تیمهای کم حاشیه بدانیم، تیمهایی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان به دور از تعصبات تیمی از جمله تیمهایی هستند که همیشه با برنامه حرکت میکنند و دارای زیرساختهای حرفهای خوبی حداقل در سطح فوتبال کشور و منطقه دارند و نتایجی که در عرصههای مختلف گرفتند خود مبین این موضوع است.
پنج دوره قهرمانی و یک نایب قهرمانی در لیگ برتر، چهار دوره قهرمانی در جام حذفی و یک نایب قهرمانی در آسیا از سوی سپاهان و کسب سه نایب قهرمانی در لیگ برتر و سه قهرمانی و یک نایب قهرمانی در جام حذفی و یک نایب قهرمانی در جام باشگاههای آسیا از جمله افتخاراتی است که این دو باشگاه در سالهای مختلف به دست آوردهاند، افتخاراتی که مطمئنا بدون برنامهریزی و اتفاقی به دست نمیآید.
عناوینی که هر بار برخیها سعی کردند آن را با ایجاد حواشی کمرنگ جلوه داده و با انواع بهانهتراشیها و تهمتهای نابجا این دو تیم را آماج حملات خودشان قرار دهند، گویا که این دو باشگاه حق ندارند قهرمان شوند، چون رئیس سازمان لیگ یک اصفهانی است!
سال گذشته نیز قهرمانی سپاهان در کمال بیانصافی با بروز حرف و حدیثها و شایعات بدون سند و مدرک به کام بازیکنان این تیم تلخ شد و در حاشیه قرار گرفت، قهرمانی که میتوانست هیجان فوتبال و حرفهای بودن آن بیش از پیش خودنمایی کند، اما این حوادث درحالی اتفاق میافتاد که قهرمان شدن یا نشدن تراکتور و نفت تهران در اختیار خودشان بود و این دو تیم از ابتدا میدانستند تنها نتیجه پیروزی است که میتواند آنها را قهرمان کند و هر نتیجهای به جز این با توجه به اینکه برد سپاهان احتمال داشت میتواند عنوان قهرمانی لیگ را از آنها بگیرد.
یکی دیگر از موارد مطرح شده پیرامون دو باشگاه اصفهانی که باز به نظر میرسد غیرمنطقی باشد این است که چرا این دو تیم بودجههای کلانی در اختیار دارند که بتوانند بازیکنان خوبی را به خدمت بگیرند؟ سئوالی غیرمنطقی که شاید در فوتبالی که عنوان حرفهای را دارد بیمعناست چراکه بیشتر بازیکنان محوری سپاهان و ذوبآهن از تیمهای پایه خود این دو باشگاه رشد کردهاند و از طرفی همه کارشناسان فوتبالی هزینه خوب کردن و نتیجه خوب گرفتن را به عنوان یک اصل برای موفقیت در دنیای ورزش به خصوص فوتبال میدانند.
از سویی دیگر تیمهای باید به این نکته واقف باشند که نباید عدم موفقیت تیم خود را خوب هزینه کردن دیگر تیمها بدانند و انتظار داشته باشند آنها خودشان را به سطح پایینتر بکشند، بلکه یکی از اصول حرفهای این است که تیمهای پایین نیز با الگو قرار دادن تیمهای موفق و درآمدزایی و هزینه کردن ایدهآل سعی کنند خود را به سطح تیمهای موفق برسانند.
بد نیست اشارهای هم به خریدهای دوران مدیرعاملی رویانیان در باشگاه پرسپولیس بکنیم، دورانی که بهترین بازیکنان آن زمان سپاهان و ذوبآهن از سید جلال حسینی و محسن بنگر گرفته تا پیام صادقیان، مسلمان و شهاب گردان و ... با هزینههای هنگفت و قولهای آنچنانی به این تیم آورده شدند اما با تمام این نفرات نیز نتوانستند قهرمان شوند که همین موضوع دلی بر این است که تنها پول و خرید بازیکنان اسمی، تضمینی برای قهرمانی نیست.
کمی به گذشتهتر برگردیم، جایی که بازی سپاهان و پرسپولیس و موضوع آبهای آلوده و جادویی را مطرح کردند موضوعی که علیرغم جنجالهای زیاد، هیچگاه اثبات نشد و فقط قهرمانی سپاهان را تحت تاثیر قرار داد تا جایی که اکثر رسانهها فردای آن روز بجای پرداختن به بُرد سپاهان به آبهای آلوده که هیچ سندیتی نداشت پرداختند درست مثل قهرمانی سال گذشته که با مباحث داوری قهرمانی سپاهان را زیر سئوال بردند.
اتهام اینکه دستهای پشت پرده در موفقیتهای تیمهای سپاهان و ذوبآهن نقش دارند در حالی از سوی برخی مطرح میشود که موفقیتهای این دو تیم تنها به مسابقات لیگ برتر و حذفی داخلی محدود نمیشود و در مقاطع مختلف توانستهاند در آسیا نیز موفق عمل کنند و حتی تا فینال نیز پیش بروند، افتخاری که از سال 70 تاکنون هیچ تیمی دیگر ایرانی جز این دو تیم اصفهانی بدست نیاورده است.
و اما سخن پایانی...
اینکه دو تیم پر هوادار سرخابی گهگاه برای خلاصی از فشارهای شکست به ویژه مقابل تیمهای اصفهانی مانند همیشه سادهترین راه را برای توجیه که همانا ربط دادن نتیجه به مسائل داوری است برمیگزینند و هیچ قصوری را متوجه باشگاه و حواشی پیرامون آن نمیدانند و این نه تنها کمکی به بهبود شرایط و موفقیتشان نمیکند بلکه ممکن است روز به روز به شرایط سختتر و بدتری برسند، مسئولان و مدیران این دو تیم پرهوادار باید بدانند تا زمانی که دو تیم سرخابی دید خود نسبت به کمکاری خودشان و حواشی اطراف تیمهایشان را عوض نکنند و همه چیز را از چشم دیگر تیمها و دیگر عوامل ببینند، حال و روز آنها روزبهروز بدتر خواهد شد.
با اینکه وجود حواشی جزء انکارناپذیر فوتبال است اما ظاهرا در ایران این قضیه بیش از حد معمول خود را نشان میدهد و گاها به پاشنه آشیل فوتبالمان تبدیل میشود.
لیگ برتر فوتبال کشور به عنوان اصلیترین و مهمترین زیرساخت و پشتوانه تیم ملی علیرغم داشتن عنوان حرفهای به نظر میرسد هنوز هیچ کدام از عواملش حرفهای عمل نمیکنند و گاه خودشان به حواشی دامن میزنند، نمونه آن بحث این روزهای اشتباهات داوری برای برخی تیمهاست که هجمه زیادی را علیه داوران به وجود آورده است.
این در حالی است که چند وقتی است هجمه علیه تیمها و مسئولان ورزشی اصفهان به راه افتاده و به جرم اصفهانی بودن و موفقیت تیمهایشان در عرصههای مختلف داخلی و ملی در مظان اتهام قرار گرفتهاند به گونهای که اخیرا اصطلاح «مافیای اصفهانی» گاها نقل محافل ورزشی به خصوص هواداران سرخابی شده است، تهمتی که اگرچه هنوز ثابت نشده اما چند سالی است شنیده میشود به ویژه در زمانهایی که دو تیم سپاهان و ذوبآهن موفقیتهایی را کسب میکنند.
از طرفی در چند هفته اخیر که بازیهای برگشت لیگ شروع شده است، مدیران و مربیان و بازیکنان دو باشگاه اصفهانی به خصوص باشگاه سپاهان نیز صدایشان درآمده و معتقد هستند که طرح موضوع «باند اصفهانی» باعث شده که برخی داوران برای تبری جستن از این موضوع علیه این دو باشگاه سوت بزنند.
رحمان احمدی دروازبان تیم سپاهان میگوید: سر ما را علنی میبرند؛ صحبت هم کنیم محروم میشویم و بحث باند اصفهانی به ضرر سپاهان شده است.
او معتقد است: اول فصل به اندازهای بحث باند سپاهانی و اصفهانی را مطرح کردند که این موضوع علیه تیم ما شده و ما از این موضوع متضرر شدیم.
همچنین روز گذشته سرپرست باشگاه سپاهان نیز گفته بود: امسال از اول فصل صحبتهایی مطرح شد که باند اصفهانی در فدراسیون فوتبال وجود دارد که این باند از تیمهای اصفهانی به خصوص سپاهان حمایت میکند و این موضوع باعث شد تا داوران برای تبری جستن از این موضوع مرتب در هر بازی به ضرر ما سوت بزنند.
بررسی این نکته ضروری است که به چه دلیل و بر چه مبنایی این ذهنیت به شکل پررنگ در بین اهالی فوتبال به وجود آمده که فدراسیون همواره هوای تیمهای اصفهانی را دارد؟ آیا این تنها به دلیل اصفهانی بودن نایب رئیس این فدراسیون است که با غلیظترین لهجه ممکن صحبت میکند؟ که اگر اینگونه باشد امیدواریم آقای تاج با کنارهگیری هرچه سریعتر از سمت خود لطف بزرگی به فوتبال این دیار کند، هرچند بسیار بعید است که آقای تاج بخواهد موقعیت و جایگاه کشوری خود را فدای مسائل باشگاهی کند آن هم باشگاهی که روزگاری در تمام سطوح مدیریتی آن بوده و دلیل منطقی برای تنزل به جایگاه قبل وجود ندارد.
حتی بعید به نظر میرسد با این اتفاق هم تغییر چندانی در کاهش هجمه سنگین علیه فوتبال اصفهان ایجاد شود چراکه به نظر میرسد آنچه باعث در مظان اتهام قرار گرفتن فوتبال اصفهان میشود، بیش از هر چیز به موفقیتهای این دو تیم در چند سال گذشته بر میگردد که به عنوان سردمدار تیمهای شهرستانی باعث شدهاند که فوتبال به معنای واقعی از حالت دو قطبی خارج شود.
باشگاههای ذوبآهن و سپاهان از جمله تیمهایی هستند که اگر نگوییم یکی از بیحاشیهترین تیمهای سالهای اخیر بودهاند حداقل میتوان آنها را جزو تیمهای کم حاشیه بدانیم، تیمهایی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان به دور از تعصبات تیمی از جمله تیمهایی هستند که همیشه با برنامه حرکت میکنند و دارای زیرساختهای حرفهای خوبی حداقل در سطح فوتبال کشور و منطقه دارند و نتایجی که در عرصههای مختلف گرفتند خود مبین این موضوع است.
پنج دوره قهرمانی و یک نایب قهرمانی در لیگ برتر، چهار دوره قهرمانی در جام حذفی و یک نایب قهرمانی در آسیا از سوی سپاهان و کسب سه نایب قهرمانی در لیگ برتر و سه قهرمانی و یک نایب قهرمانی در جام حذفی و یک نایب قهرمانی در جام باشگاههای آسیا از جمله افتخاراتی است که این دو باشگاه در سالهای مختلف به دست آوردهاند، افتخاراتی که مطمئنا بدون برنامهریزی و اتفاقی به دست نمیآید.
عناوینی که هر بار برخیها سعی کردند آن را با ایجاد حواشی کمرنگ جلوه داده و با انواع بهانهتراشیها و تهمتهای نابجا این دو تیم را آماج حملات خودشان قرار دهند، گویا که این دو باشگاه حق ندارند قهرمان شوند، چون رئیس سازمان لیگ یک اصفهانی است!
سال گذشته نیز قهرمانی سپاهان در کمال بیانصافی با بروز حرف و حدیثها و شایعات بدون سند و مدرک به کام بازیکنان این تیم تلخ شد و در حاشیه قرار گرفت، قهرمانی که میتوانست هیجان فوتبال و حرفهای بودن آن بیش از پیش خودنمایی کند، اما این حوادث درحالی اتفاق میافتاد که قهرمان شدن یا نشدن تراکتور و نفت تهران در اختیار خودشان بود و این دو تیم از ابتدا میدانستند تنها نتیجه پیروزی است که میتواند آنها را قهرمان کند و هر نتیجهای به جز این با توجه به اینکه برد سپاهان احتمال داشت میتواند عنوان قهرمانی لیگ را از آنها بگیرد.
یکی دیگر از موارد مطرح شده پیرامون دو باشگاه اصفهانی که باز به نظر میرسد غیرمنطقی باشد این است که چرا این دو تیم بودجههای کلانی در اختیار دارند که بتوانند بازیکنان خوبی را به خدمت بگیرند؟ سئوالی غیرمنطقی که شاید در فوتبالی که عنوان حرفهای را دارد بیمعناست چراکه بیشتر بازیکنان محوری سپاهان و ذوبآهن از تیمهای پایه خود این دو باشگاه رشد کردهاند و از طرفی همه کارشناسان فوتبالی هزینه خوب کردن و نتیجه خوب گرفتن را به عنوان یک اصل برای موفقیت در دنیای ورزش به خصوص فوتبال میدانند.
از سویی دیگر تیمهای باید به این نکته واقف باشند که نباید عدم موفقیت تیم خود را خوب هزینه کردن دیگر تیمها بدانند و انتظار داشته باشند آنها خودشان را به سطح پایینتر بکشند، بلکه یکی از اصول حرفهای این است که تیمهای پایین نیز با الگو قرار دادن تیمهای موفق و درآمدزایی و هزینه کردن ایدهآل سعی کنند خود را به سطح تیمهای موفق برسانند.
بد نیست اشارهای هم به خریدهای دوران مدیرعاملی رویانیان در باشگاه پرسپولیس بکنیم، دورانی که بهترین بازیکنان آن زمان سپاهان و ذوبآهن از سید جلال حسینی و محسن بنگر گرفته تا پیام صادقیان، مسلمان و شهاب گردان و ... با هزینههای هنگفت و قولهای آنچنانی به این تیم آورده شدند اما با تمام این نفرات نیز نتوانستند قهرمان شوند که همین موضوع دلی بر این است که تنها پول و خرید بازیکنان اسمی، تضمینی برای قهرمانی نیست.
کمی به گذشتهتر برگردیم، جایی که بازی سپاهان و پرسپولیس و موضوع آبهای آلوده و جادویی را مطرح کردند موضوعی که علیرغم جنجالهای زیاد، هیچگاه اثبات نشد و فقط قهرمانی سپاهان را تحت تاثیر قرار داد تا جایی که اکثر رسانهها فردای آن روز بجای پرداختن به بُرد سپاهان به آبهای آلوده که هیچ سندیتی نداشت پرداختند درست مثل قهرمانی سال گذشته که با مباحث داوری قهرمانی سپاهان را زیر سئوال بردند.
اتهام اینکه دستهای پشت پرده در موفقیتهای تیمهای سپاهان و ذوبآهن نقش دارند در حالی از سوی برخی مطرح میشود که موفقیتهای این دو تیم تنها به مسابقات لیگ برتر و حذفی داخلی محدود نمیشود و در مقاطع مختلف توانستهاند در آسیا نیز موفق عمل کنند و حتی تا فینال نیز پیش بروند، افتخاری که از سال 70 تاکنون هیچ تیمی دیگر ایرانی جز این دو تیم اصفهانی بدست نیاورده است.
و اما سخن پایانی...
اینکه دو تیم پر هوادار سرخابی گهگاه برای خلاصی از فشارهای شکست به ویژه مقابل تیمهای اصفهانی مانند همیشه سادهترین راه را برای توجیه که همانا ربط دادن نتیجه به مسائل داوری است برمیگزینند و هیچ قصوری را متوجه باشگاه و حواشی پیرامون آن نمیدانند و این نه تنها کمکی به بهبود شرایط و موفقیتشان نمیکند بلکه ممکن است روز به روز به شرایط سختتر و بدتری برسند، مسئولان و مدیران این دو تیم پرهوادار باید بدانند تا زمانی که دو تیم سرخابی دید خود نسبت به کمکاری خودشان و حواشی اطراف تیمهایشان را عوض نکنند و همه چیز را از چشم دیگر تیمها و دیگر عوامل ببینند، حال و روز آنها روزبهروز بدتر خواهد شد.