به گزارش مشرق، حمله دوباره سرمربی تیم ملی فوتبال به برخی از مدیران و مطرح کردن بحث استعفایش حائز چند نکته است که در زیر میآید:
پرده اول: کیروش بعد از مصاحبههای جنجالی که در چند ماه گذشته داشت به دستور کفاشیان چند وقتی بود که علیه کسی موضعگیری نمیکرد. وی بیش از 50 روز در مرخصی بود و در این روزها هم برخی از فوتبالیها به وی تاختند و همه منتظر واکنش وی بودند. وی که حتی چند روزی را در قطر بود تا بازیهای تیم امید را از نزدیک ببیند بدون اینکه واکنشی از خود نشان دهد دوباره به تعطیلات خود برگشت و پس از چند روز مرخصی 13 بهمن ماه به ایران بازگشت.
پرده دوم: اینفانتینو کاندیدای انتخابات فیفا 21 بهمن ماه به ایران آمد تا با مسئولان ایرانی درخصوص انتخابات فدراسیون جهانی رایزنی داشته باشد. پیروانی مدیر تیم ملی در اظهارنظری عجیب عنوان کرد که "اینفانتینو به خاطر کیروش به ایران آمده ولی از ما برای حضور در این مراسم دعوت نشده بود". اما شنیدهها حاکی از آن است که کیروش برای حضور در این جلسه پیش شرطهایی برای کفاشیان گذاشته بود و پس از اینکه کفاشیان با این شرطها موافقت نکرده بود کیروش حاضر نشد تا در جلسه فدراسیون فوتبال با دبیرکل یوفا حضور پیدا کند.
پرده سوم: نزدیک به 10 روز از بازگشت کیروش به ایران گذشته و همه منتظر واکنش وی به اتفاقات این چند روز اخیر بودند. این اتفاق بالاخره روی داد و پس از پایان بازی پرسپولیس و فولاد کیروش در دو اظهار نظر به زمین و زمان حمله کرد. وی پس از پایان بازی در جمع خبرنگاران به ترابیان یار و دوست اسبق خود و هراتیان حمله کرد و بخش رسانهای تیم ملی هم در بیانیهای به اسدی دبیرکل فدراسیون فوتبال و رئیس وی(وزیر ورزش) حمله کرد.
"فردا برگه استعفای خود را به تاریخ یازدهم اردیبهشت 95 و در روز انتخابات فدراسیون فوتبال تقدیم آقای کفاشیان خواهم کرد. این تصمیم برای کمک به ایشان است چرا که اگر من را اخراج کند مردم و بازیکنان علیهاش خواهند بود و اگر کیروش را نگه دارد اسدی، رئیسش و گروهی که با اسدی هستند به مخالفت با ایشان خواهند پرداخت که این موضوع مشکل بزرگی برای رئیس فدراسیون خواهد بود. به همین دلیل فردا استعفای خودم را به تاریخ یازدهم اردیبهشت به ایشان تقدیم خواهم کرد.
وی افزود: کاری که در حال انجام است و کمک نکردن به تیم ملی برای من ناراحت کننده است و عصبانیام کرده است و چنین موضوعی (کمک نکردن به تیم ملی) برای من نامفهوم است. اگر به همین یک دلیل به تیم ملی کمک نشود، این قابل قبول نیست. به همین خاطر برای نشان دادن حُسن نیتم فردا استعفای خودم را که مورخ یازدهم اردیبهشت است تقدیم خواهم کرد تا بعد از انتخابات ایشان یا رئیس جدید بتوانند تصمیم جدیدی بگیرند."
پرده چهارم: کیروش روانشناس بسیار خوبی است و خیلی زود متوجه شد که فدراسیون فوتبال ایران چه ظرفیت فوقالعادهای برای "فشل" بودن دارد و میتواند به راحتی در آن حکم فرمایی کند. کارنامه غیر فنی او در این 5 سال نشان میدهد که با هرکسی که مشکل داشته به راحتی کنار زده و با اختیاراتی که دارد میتواند هر کاری که از نظر خود درست است را انجام دهد.
پرده پنجم: این روزها بحث حرفهایگری در بین فوتبالیها به عنوان یک رکن اساسی مطرح میشود. سوال اصلی این است که سرمربی تیم ملی یک کشور از چه لحاظ باید حرفهای باشد. آیا اخلاق حرفهای به او اجازه میدهد به بالاترین رکن ورزش کشور(وزیر ورزش) بیاحترامی کند؟ به کارفرمای خود بی احترامی کند(اسدی دبیرکل فدرسیون فوتبال) و به مربیان ایرانی بیاحترامی کند.
پرده ششم: کیروش نزدیک به 5 سال است که هدایت فوتبال ایران را برعهده دارد و با تمام کمبودهای آن آشنا است و در زمانی که میخواست قراردادش را تمدید کند "نداشته"های فوتبال ایران را میدانست حالا چه شده است که هر روز صحبت از استعفا میکند را باید از وی پرسید. بهتر نیست وی به جای حمله و بی احترامی که به مدیران و مسئولان ایران میکند، تمرکز خود را معطوف به کاری بکند که برای آن پول خوبی میگیرد. به قول رسانهها تیمهای زیادی خواهان وی هستند و چرا وی استعفا نمیدهد تا با یکی از این تیمها قرارداد بندد؟
پرده هفتم: انتخابات فدراسیون فوتبال 11 اردیبهشت ماه برگزار میشود. کفاشیان برای حضور در این انتخابات شرایط خوبی ندارد و وی به دلیل حضور نهادهای ذیصلاح به این انتخابات شرایط سختی دارد. میتواند این گزینه هم محتمل باشد که حمله کیروش به برخیها یک تاکتیک انتخاباتی برای کفاشیان باشد. رئیس فدراسیون فوتبال که قواعد بازی را خیلی خوب بلد است در روزهایی که فشار زیادی را بر روی خود میبیند دوباره کیروش را جلو انداخته تا افکار عمومی و رسانهها را معطوف بیاحترامیها و دعواهای وی کند تا بتواند تا 11 اردیبهشت برنامههای خود را اجرایی کند. سکوت کفاشیان و عدم برخورد رئیس فدراسیون با وی میتواند بر این شائبه بیفزاید.
پرده آخر: در این که کارلوس کیروش مربی شناخته شدهای در جهان است شکی نیست و در اینکه سطح دانش وی از خیلیها بالاتر است حرفی وجود ندارد اما این دلیل نمیشود که وی به خود این اجازه را بدهد تا به مربی، مدیر و وزیر و وکیل و هر کسی که دوست دارد بیاحترامی کند. شرایط کار وی معلوم است و وی نسبت به پول هنگفتی که میگیرد باید کار حرفهای انجام دهد نه اینکه بیشترین وقت خود را معطوف به حمله کردن به مدیران خود کند.
پرده اول: کیروش بعد از مصاحبههای جنجالی که در چند ماه گذشته داشت به دستور کفاشیان چند وقتی بود که علیه کسی موضعگیری نمیکرد. وی بیش از 50 روز در مرخصی بود و در این روزها هم برخی از فوتبالیها به وی تاختند و همه منتظر واکنش وی بودند. وی که حتی چند روزی را در قطر بود تا بازیهای تیم امید را از نزدیک ببیند بدون اینکه واکنشی از خود نشان دهد دوباره به تعطیلات خود برگشت و پس از چند روز مرخصی 13 بهمن ماه به ایران بازگشت.
پرده دوم: اینفانتینو کاندیدای انتخابات فیفا 21 بهمن ماه به ایران آمد تا با مسئولان ایرانی درخصوص انتخابات فدراسیون جهانی رایزنی داشته باشد. پیروانی مدیر تیم ملی در اظهارنظری عجیب عنوان کرد که "اینفانتینو به خاطر کیروش به ایران آمده ولی از ما برای حضور در این مراسم دعوت نشده بود". اما شنیدهها حاکی از آن است که کیروش برای حضور در این جلسه پیش شرطهایی برای کفاشیان گذاشته بود و پس از اینکه کفاشیان با این شرطها موافقت نکرده بود کیروش حاضر نشد تا در جلسه فدراسیون فوتبال با دبیرکل یوفا حضور پیدا کند.
پرده سوم: نزدیک به 10 روز از بازگشت کیروش به ایران گذشته و همه منتظر واکنش وی به اتفاقات این چند روز اخیر بودند. این اتفاق بالاخره روی داد و پس از پایان بازی پرسپولیس و فولاد کیروش در دو اظهار نظر به زمین و زمان حمله کرد. وی پس از پایان بازی در جمع خبرنگاران به ترابیان یار و دوست اسبق خود و هراتیان حمله کرد و بخش رسانهای تیم ملی هم در بیانیهای به اسدی دبیرکل فدراسیون فوتبال و رئیس وی(وزیر ورزش) حمله کرد.
"فردا برگه استعفای خود را به تاریخ یازدهم اردیبهشت 95 و در روز انتخابات فدراسیون فوتبال تقدیم آقای کفاشیان خواهم کرد. این تصمیم برای کمک به ایشان است چرا که اگر من را اخراج کند مردم و بازیکنان علیهاش خواهند بود و اگر کیروش را نگه دارد اسدی، رئیسش و گروهی که با اسدی هستند به مخالفت با ایشان خواهند پرداخت که این موضوع مشکل بزرگی برای رئیس فدراسیون خواهد بود. به همین دلیل فردا استعفای خودم را به تاریخ یازدهم اردیبهشت به ایشان تقدیم خواهم کرد.
وی افزود: کاری که در حال انجام است و کمک نکردن به تیم ملی برای من ناراحت کننده است و عصبانیام کرده است و چنین موضوعی (کمک نکردن به تیم ملی) برای من نامفهوم است. اگر به همین یک دلیل به تیم ملی کمک نشود، این قابل قبول نیست. به همین خاطر برای نشان دادن حُسن نیتم فردا استعفای خودم را که مورخ یازدهم اردیبهشت است تقدیم خواهم کرد تا بعد از انتخابات ایشان یا رئیس جدید بتوانند تصمیم جدیدی بگیرند."
پرده چهارم: کیروش روانشناس بسیار خوبی است و خیلی زود متوجه شد که فدراسیون فوتبال ایران چه ظرفیت فوقالعادهای برای "فشل" بودن دارد و میتواند به راحتی در آن حکم فرمایی کند. کارنامه غیر فنی او در این 5 سال نشان میدهد که با هرکسی که مشکل داشته به راحتی کنار زده و با اختیاراتی که دارد میتواند هر کاری که از نظر خود درست است را انجام دهد.
پرده پنجم: این روزها بحث حرفهایگری در بین فوتبالیها به عنوان یک رکن اساسی مطرح میشود. سوال اصلی این است که سرمربی تیم ملی یک کشور از چه لحاظ باید حرفهای باشد. آیا اخلاق حرفهای به او اجازه میدهد به بالاترین رکن ورزش کشور(وزیر ورزش) بیاحترامی کند؟ به کارفرمای خود بی احترامی کند(اسدی دبیرکل فدرسیون فوتبال) و به مربیان ایرانی بیاحترامی کند.
پرده ششم: کیروش نزدیک به 5 سال است که هدایت فوتبال ایران را برعهده دارد و با تمام کمبودهای آن آشنا است و در زمانی که میخواست قراردادش را تمدید کند "نداشته"های فوتبال ایران را میدانست حالا چه شده است که هر روز صحبت از استعفا میکند را باید از وی پرسید. بهتر نیست وی به جای حمله و بی احترامی که به مدیران و مسئولان ایران میکند، تمرکز خود را معطوف به کاری بکند که برای آن پول خوبی میگیرد. به قول رسانهها تیمهای زیادی خواهان وی هستند و چرا وی استعفا نمیدهد تا با یکی از این تیمها قرارداد بندد؟
پرده هفتم: انتخابات فدراسیون فوتبال 11 اردیبهشت ماه برگزار میشود. کفاشیان برای حضور در این انتخابات شرایط خوبی ندارد و وی به دلیل حضور نهادهای ذیصلاح به این انتخابات شرایط سختی دارد. میتواند این گزینه هم محتمل باشد که حمله کیروش به برخیها یک تاکتیک انتخاباتی برای کفاشیان باشد. رئیس فدراسیون فوتبال که قواعد بازی را خیلی خوب بلد است در روزهایی که فشار زیادی را بر روی خود میبیند دوباره کیروش را جلو انداخته تا افکار عمومی و رسانهها را معطوف بیاحترامیها و دعواهای وی کند تا بتواند تا 11 اردیبهشت برنامههای خود را اجرایی کند. سکوت کفاشیان و عدم برخورد رئیس فدراسیون با وی میتواند بر این شائبه بیفزاید.
پرده آخر: در این که کارلوس کیروش مربی شناخته شدهای در جهان است شکی نیست و در اینکه سطح دانش وی از خیلیها بالاتر است حرفی وجود ندارد اما این دلیل نمیشود که وی به خود این اجازه را بدهد تا به مربی، مدیر و وزیر و وکیل و هر کسی که دوست دارد بیاحترامی کند. شرایط کار وی معلوم است و وی نسبت به پول هنگفتی که میگیرد باید کار حرفهای انجام دهد نه اینکه بیشترین وقت خود را معطوف به حمله کردن به مدیران خود کند.