در سال 2014، موشه یعالون، وزیر جنگ اسراییل و از متنفذترین چهرههای نظامی-امنیتی این رژیم، در سفر پنج روزه خود به آمریکا، در یک برنامه رادیویی به صراحت گفت: «مرزهای خاورمیانه "مسلما" تغییر خواهد کرد.»
موشه یعالون، وزیر دفاع صهیونیستها
تجزیه یوگسلاوی؛ بالکانیزاسیون
«مرزها همین الان هم تغییر کرده است، چرا که بشار اسد دیگر در موقعیتی نیست که کشورش را متحد نگه دارد و تنها بر 25 درصد سوریه کنترل دارد.»
نقشه بالکانیزه کردن سوریه
«ما هم اکنون شاهد فروپاشی مفهوم غربی (از کشور) هستیم.»
شاید کلام این صهیونیست افراطی بیبهره از حقیقت هم نباشد، لیکن او آگاهانه هیچ اشارهای به یک موجودیت مصنوعی، و در عین حال نامشروع، دیگر نمیکند: اسراییل. موجودیتی به نام اسراییل هم طبق توافق قدرتهای غربی و با سرمایه و برنامهریزی شماری از زرسالاران غارتگر یهودی همچون خاندان روچیلد و سیاستمدارانی چون «لوید جرج»، بعدا نخستوزیر بریتانیا، به وجود آمد و تنها حدود 67 سال از موجودیت نامشروع آن میگذرد. رژیم صهیونیستی در 1948، در پی یک توطئه پیچیده بینالمللی، با عقبهای چند دههای در منطقه شکل گرفت و از آن تاریخ سرمنشاء تقریبا تمامی مناقشات، جنگها و ویرانی در منطقه غرب آسیا شد.
دیوید بن گوریون، بنیانگذار اسراییل در حال خواندن اعلامیه تاسیس رژیم نامشروع صهیونیستی، 1948
حقیقت این است که ایده اولیه صهیونیزم که در اواخر قرن نوزدهم، در پی به دست آوردن زمین برای سکونت «قوم برگزیده (کذا) ولی آواره یهود» بود، اکنون در قرن بیست و یکم، تبدیل به «صهیونیزم اقتصادی» شده است که بسیار بسیار خطرناکتر و مخربتر از صهیونیزم اولیه است. به این مفهوم که صهیونیزم اقتصادی با در اختیار گرفتن نظام بانکداری جهانی و سیستم مالیه بینالمللی، عملا جهان آنگلو-ساکسونی را زیر سیطره خود درآورده است.
یعالون در تئوریپردازی خود برای تغییر مرزهای سرزمینهای غرب آسیا که با تمسخر «کشورهای مصنوعی» میخواند، هیچ اشارهای به این نمیکند که قرار است مرزهای رژیم صهیونیستی چه تغییری کند. در واقع او هدف غایی این تغییرات را عامدانه مکتوم میگذارد. لیکن نیازی به کتمان نیست و نیت صهیونیستها در پشت پرده مناقشات امروز منطقه، تقریبا از پرده بیرون افتاده است: توسعه سرزمینی اسراییل.
نقشه اسرائیل بزرگ براساس طرح یینون
او شاید درست بگوید که تنها 25 درصد سوریه در اختیار بشار اسد است، لیکن اشارهای به این نمیکند که بیشتر نقاط باقیمانده سوریه در دست یک سازمان جنایتکار و وحشی، با پرچم دروغین اسلام قرار گرفته است که طی یک سناریوی پیچیده با حمایت سنگین مالی، لجستیکی و تسلیحاتی، به موتور محرکه پیشبرد یک طرح قدیمی صهیونیستی تبدیل شده است: طرح یینون.
طرح یینون یا همان «اسراییل بزرگ»، در پیوند با طرح «نظام جدید»new order تندروهای راست گرا در امریکا (نومحافظهکاران، تی پارتی، مسیحیانِ صهیونیست و...) در حال حاضر با نقشآفرینی تروریستهای تکفیری بینالمللی در جریان است که بر پنج پارامتر اصلی متمرکز است:
2. جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای برای حفظ تفوق هستهای رژیم صهیونیستی در منطقه.
3.در بنبست نگه داشتن طرحهای صلح (سازش) با فلسطینیها و پیشبرد سیاست توسعه سرزمینی از طریق ادامه شهرکسازی.
4.اضمحلال ترکیه از درون با سیاست حمایت از جنبش استقلالطلبی کردهای ترکیه.
5.شعلهورکردن آتش جنگ شیعه و سنی (چیزی شبیه جنگهای سی ساله مذهبی میان کاتولیکها و پروتستانها در تاریخ اروپا).
بر اساس نظریات بنیانگذار صهیونیزم «تئودور هرتسل»، مرزهای کشور یهودی از رود مصر (نیل) تا فرات امتداد دارد.
به گفته خاخام یهودا فیشمان، عضو آژانس یهود در جلسه شهادت در مقابل کمیته ویژه تحقیق سازمان ملل در مساله فلسطینیها و یهودیان (جولای 1947): «ارض موعود میان رود مصر تا فرات امتداد دارد، دربرگیرنده بخشهایی از سوریه و لبنان است.»
ربای یهودا فیشمان
عودد یینون پشت سر آریل شارون
این مقاله در زمان اوجگیری جنگ داخلی لبنان منتشر شد، جنگی که از 1975 آغاز شد و در ژوئن 1982، یعنی تنها 3 ماه بعد از انتشار مقاله یینون، با تجاوز نظامی اسراییل به لبنان وارد فاز دوم خود شد.
در مهمترین بخش مقاله چنین آمده است:
نقشه خاورمیانه جدید بر اساس طرح برنارد لوئیز، استراتژیست صهیونیست آمریکایی
نقشه «ارض موعود» یا اسراییل بزرگ
«مهدی داریوش ناظم رعایا»، پژوهشگر مرکز تحقیقات جهانیسازی، در مقاله بسیار مهمی با عنوان «آمادهکردن صفحه شطرنج برای درگیری تمدنها: تقسیم، فتح و حاکمیت بر «خاورمیانه جدید» نوشت:
«(طرح یینون) یک طرح راهبردی اسراییلی برای تضمین برتری منطقهای اسراییل است. این طرح بر این مساله تاکید دارد که اسراییل باید به محیط ژئوپلیتیکی خود از طریق بالکانیزاسیون کشورهای عربی اطراف و تبدیل آنها به کشورهای خردتر و ضعیفتر، چینش دوبارهای بدهد.»
او در این مقاله که اولین بار در 29 آپریل 2013، در وبسایت «گلوبال ریسرچ»، یعنی حدود یک سال پیش از ظهور برق آسای داعش در عراق و تصرف موصل در ژوئن 2014، چنین تذکر داد:
«استراتژیستهای اسراییل به عراق به عنوان بزرگترین چالش راهبردی در جهان عرب مینگرند. به همین دلیل، عراق کانون بالکانیزاسیون خاورمیانه و جهان عرب (برای آنها) محسوب میشود. در عراق، بر اساس مفاهیم طرح یینون، استراتژیستهای اسراییلی به دنبال تقسیم عراق به یک دولت کردی و دو دولت عربی، یکی برای شیعیان و یکی برای سنیها، هستند. اولین گام برای تحقق آن، جنگ میان عراق و ایران بود، که در طرح یینون درباره آن بحث میشود.»
نقشه تجزیه عراق بر اساس گسل های قومی-مذهبی
http://www.voltairenet.org/article186019.html
http://www.historycommons.org/entity.jsp?entity=oded_yinon
http://www.globalresearch.ca/greater-israel-the-zionist-plan-for-the-middle-east/5324815
http://www.iran-si.com/vdcjfvetzuqe8.sfu.html