به گزارش مشرق، هادی محمدی نوشت: 22 ماه می یعنی دو هفته دیگر کنگره حزب عدالت توسعه نشست اضطراری برای تعیین رئیس حزبی خود را برگزار میکند که پیشاپیش داود اوغلورئیس فعلی حزب، عدم تمایل خود برای کاندیداتوری را اعلام کرده که کاملاً روشن است که اردوغان با داشتن دوسوم رأی حزبی و کنگره و شورای اجرایی حزب که تمام تصمیمات اساسی در آنجا گرفته میشود، نگران نیست و داماد خود را که وزیر انرژی است جایگزین خواهد کرد.
گفته میشود که دلیل این استعفای اجباری، اختلافنظرهای کلان در اداره کشور است و اوغلو با نظام ریاستی بهجای پارلمان مخالف است، چراکه اختیارات خود را از دست میدهد. آمریکاییها هم که حامی اوغلو هستند وی را لیبرال و همسو با خود میدانند و حذف وی را مانع جدیدی از روابط آمریکا و ترکیه در مورد مبارزه با داعش تفسیر میکنند.
اوغلو که از اعضای قدیمی حزب است ویترین مذاکره با اتحادیه اروپا و غرب و رژیم صهیونیستی است و برای اقتصاد ترکیه در دوره بحرانهای اقتصادی برای خود نقش ثبت کرده است. اوغلو خیلی سریع در درون حزب رشد کرده و پلکان قدرت را نیز با شتاب طی نموده و عملاً سیاست خارجی و سیاستهای امنیتی ترکیه را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است. اگر اردوغان را نماد یک اخوانی کلاسیک و سنتی بدانیم، اوغلو قبل از اینکه اخوانی باشد، یک مسلمان لیبرال است که خود را با قواعد سیاستورزی و قدرت در ادبیات غربی ـ صهیونیستی هم ساز کرده است و آن را نوعی پراگماتیسم حزبی و سیاسی قلمداد میکند. سالها قبل نیز اوغلو در درون حزب، منطق کسب قدرت حزب در صحنه سیاسی ترکیه را در نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی و لابیهای صهیونیستی در آمریکا و غرب میدانست و خود او مسئول این کار در ساختار حزبی شد و یک حزب اسلامگرا بود که توانست نهتنها رضایت غرب برای تصدی حکومت در ترکیه را کسب کند، بلکه تغییر در روح قدرت و کنار زدن نظامیان در جایگاه سنتی آنها را نیز کسب کرد. آنچه از سیاست منطقهای ترکیه در افکار عمومی و رسانهها و جهان در حداقل 5 سال گذشته منعکس شده، حاصل دکترین اوغلو در سیاست خارجی است.
اردوغان تا آنجا که اوغلو و دیگر عناصر حزبی به حزب و رهبری نمادین وی در قدرت خدمت کنند، قابلقبول و تأیید خواهند بود، ولی اگر یک کودتای حزبی و سیاسی در بین باشد، بهسرعت با آن برخورد میکند.
داستان جدایی و طلاق اردوغان و فتحاله گولن (غربگرا) در همین چهارچوب است و اوغلو نیز با بیشتر رویکردهای گولن، یکسان فکر میکند. مسئله اصلی این است که آمریکا برای مدیریت منطقهای سیاستهای خود، عربستان محور شده و اوغلو نیز در مباحث اندیشهای عملگراست و سازوکار تکفیری وهابی را در شرایط کنونی به سلفی تکفیری که بنیان اخوانی دارد ترجیح میدهد و اساساً به قدرت فکر میکند و غرب و اندیشههای حزبی و اخوانی را در اولویت بعدی میداند.
به همین دلیل او پیشران و نقطه اتکای سیاستهای آمریکایی ـ اسرائیلی در ترکیه و شریک جدید برای آل سعود و محمد بن سلمان به شمار میرود. آل سعود به همان منطق که با مرسی اخوانی و بهشرط تبعیت و همراهی با عربستان کار کردند، امروز حاضرند در یک کودتای سفید در ترکیه با اوغلو هم، شراکت یکطرفهای داشته باشند و در قمار نقش افزینی برای سیاستهای منطقهای آمریکا، دچار سکته و ناتوانی نشوند.
آنچه اردوغان را اینگونه ناچار کرد تا پرونده حزبی و حکومتی اوغلو را ببندد، نگرانی وی از اوغلو، برای یک کودتای سیاسی وهابی ـ آمریکایی و صهیونیستی بود که رویکردهای سنتی ـ اخوانی در ترکیه را به مرزهای ویرانی نزدیک میکرد.
امروز فرزند فیصل سعودی با عامیر رور، مسئول سابق اطلاعاتی اسرائیل به منطق های نوین و بزرگی از همگرایی رسیدهاند و همان ادبیات شمعون پرز در آغاز دهه نود را سر دادهاند که در کتاب «خاورمیانه زیر آفتاب» به یک طرح اقتصادی مشترک و راهبردی بین اسرائیل و کشورهای عربی پرداخته است.
تکنولوژی اسرائیلی و دلارهای عربی و یک هژمونی منطقهای، خلاصه این کتاب راهبردیست که امروز در حال نظامسازی منطقهای است. ترکیه اردوغان نمیتواند خود را دنبالهای از وهابیت آل سعود در نظم اسرائیلی ـ سعودی تعریف کند و لذا اوغلو که نظریهپرداز سیاستهای عملگرایانه و همسو با آل سعود است نمیتواند در نخستوزیری و رهبری حزب بماند. اردوغان برای ترکیه جایگاه حداقلی موازی و همطراز عربستان را جستوجو میکند و نظم اسرائیلی ـ سعودی ـ آمریکایی برای منطقه، ترکیه را به بازیگر دستدوم تبدیل میکند. گزارش درونحزبی عدالت و توسعه، اوغلو را به خیانت متهم کرده که ناظر به اختلافنظرهای مطرحشده نمیباشد. حتی اگر اردوغان را به دیکتاتوری و حکومت خانوادگی و هر اتهام دیگری توصیف کنند، وی به یک امپراتوری اخوانی فکر میکند و مناسبات با دیگر کشورها، مانند اسرائیل و عربستان را در این چهارچوب قبول دارد.
ترکیه اردوغان با حذف اوغلو در آستانه فصل جدیدی از سیاستهای داخلی و خارجی است و شکل طبیعی به سمت نوعی افراط بهپیش خواهد رفت تا کاستیها و شکنندگیهای، داخلی و سیاست خارجی را جبران کند. باید دید، نقشه B آمریکا، رژیم صهیونیستی و آل سعود برای ترکیه چیست؟
گفته میشود که دلیل این استعفای اجباری، اختلافنظرهای کلان در اداره کشور است و اوغلو با نظام ریاستی بهجای پارلمان مخالف است، چراکه اختیارات خود را از دست میدهد. آمریکاییها هم که حامی اوغلو هستند وی را لیبرال و همسو با خود میدانند و حذف وی را مانع جدیدی از روابط آمریکا و ترکیه در مورد مبارزه با داعش تفسیر میکنند.
اوغلو که از اعضای قدیمی حزب است ویترین مذاکره با اتحادیه اروپا و غرب و رژیم صهیونیستی است و برای اقتصاد ترکیه در دوره بحرانهای اقتصادی برای خود نقش ثبت کرده است. اوغلو خیلی سریع در درون حزب رشد کرده و پلکان قدرت را نیز با شتاب طی نموده و عملاً سیاست خارجی و سیاستهای امنیتی ترکیه را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است. اگر اردوغان را نماد یک اخوانی کلاسیک و سنتی بدانیم، اوغلو قبل از اینکه اخوانی باشد، یک مسلمان لیبرال است که خود را با قواعد سیاستورزی و قدرت در ادبیات غربی ـ صهیونیستی هم ساز کرده است و آن را نوعی پراگماتیسم حزبی و سیاسی قلمداد میکند. سالها قبل نیز اوغلو در درون حزب، منطق کسب قدرت حزب در صحنه سیاسی ترکیه را در نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی و لابیهای صهیونیستی در آمریکا و غرب میدانست و خود او مسئول این کار در ساختار حزبی شد و یک حزب اسلامگرا بود که توانست نهتنها رضایت غرب برای تصدی حکومت در ترکیه را کسب کند، بلکه تغییر در روح قدرت و کنار زدن نظامیان در جایگاه سنتی آنها را نیز کسب کرد. آنچه از سیاست منطقهای ترکیه در افکار عمومی و رسانهها و جهان در حداقل 5 سال گذشته منعکس شده، حاصل دکترین اوغلو در سیاست خارجی است.
اردوغان تا آنجا که اوغلو و دیگر عناصر حزبی به حزب و رهبری نمادین وی در قدرت خدمت کنند، قابلقبول و تأیید خواهند بود، ولی اگر یک کودتای حزبی و سیاسی در بین باشد، بهسرعت با آن برخورد میکند.
داستان جدایی و طلاق اردوغان و فتحاله گولن (غربگرا) در همین چهارچوب است و اوغلو نیز با بیشتر رویکردهای گولن، یکسان فکر میکند. مسئله اصلی این است که آمریکا برای مدیریت منطقهای سیاستهای خود، عربستان محور شده و اوغلو نیز در مباحث اندیشهای عملگراست و سازوکار تکفیری وهابی را در شرایط کنونی به سلفی تکفیری که بنیان اخوانی دارد ترجیح میدهد و اساساً به قدرت فکر میکند و غرب و اندیشههای حزبی و اخوانی را در اولویت بعدی میداند.
به همین دلیل او پیشران و نقطه اتکای سیاستهای آمریکایی ـ اسرائیلی در ترکیه و شریک جدید برای آل سعود و محمد بن سلمان به شمار میرود. آل سعود به همان منطق که با مرسی اخوانی و بهشرط تبعیت و همراهی با عربستان کار کردند، امروز حاضرند در یک کودتای سفید در ترکیه با اوغلو هم، شراکت یکطرفهای داشته باشند و در قمار نقش افزینی برای سیاستهای منطقهای آمریکا، دچار سکته و ناتوانی نشوند.
آنچه اردوغان را اینگونه ناچار کرد تا پرونده حزبی و حکومتی اوغلو را ببندد، نگرانی وی از اوغلو، برای یک کودتای سیاسی وهابی ـ آمریکایی و صهیونیستی بود که رویکردهای سنتی ـ اخوانی در ترکیه را به مرزهای ویرانی نزدیک میکرد.
امروز فرزند فیصل سعودی با عامیر رور، مسئول سابق اطلاعاتی اسرائیل به منطق های نوین و بزرگی از همگرایی رسیدهاند و همان ادبیات شمعون پرز در آغاز دهه نود را سر دادهاند که در کتاب «خاورمیانه زیر آفتاب» به یک طرح اقتصادی مشترک و راهبردی بین اسرائیل و کشورهای عربی پرداخته است.
تکنولوژی اسرائیلی و دلارهای عربی و یک هژمونی منطقهای، خلاصه این کتاب راهبردیست که امروز در حال نظامسازی منطقهای است. ترکیه اردوغان نمیتواند خود را دنبالهای از وهابیت آل سعود در نظم اسرائیلی ـ سعودی تعریف کند و لذا اوغلو که نظریهپرداز سیاستهای عملگرایانه و همسو با آل سعود است نمیتواند در نخستوزیری و رهبری حزب بماند. اردوغان برای ترکیه جایگاه حداقلی موازی و همطراز عربستان را جستوجو میکند و نظم اسرائیلی ـ سعودی ـ آمریکایی برای منطقه، ترکیه را به بازیگر دستدوم تبدیل میکند. گزارش درونحزبی عدالت و توسعه، اوغلو را به خیانت متهم کرده که ناظر به اختلافنظرهای مطرحشده نمیباشد. حتی اگر اردوغان را به دیکتاتوری و حکومت خانوادگی و هر اتهام دیگری توصیف کنند، وی به یک امپراتوری اخوانی فکر میکند و مناسبات با دیگر کشورها، مانند اسرائیل و عربستان را در این چهارچوب قبول دارد.
ترکیه اردوغان با حذف اوغلو در آستانه فصل جدیدی از سیاستهای داخلی و خارجی است و شکل طبیعی به سمت نوعی افراط بهپیش خواهد رفت تا کاستیها و شکنندگیهای، داخلی و سیاست خارجی را جبران کند. باید دید، نقشه B آمریکا، رژیم صهیونیستی و آل سعود برای ترکیه چیست؟