به گزارش مشرق، روزنامه «رسالت» در سرمقاله شماره امروز خود به قلم محمدكاظم انبارلويي نوشت:
يکي از مبلغان و مروجان ليبراليسم در ايران همين حاج فرج دباغ خودمان است. نقش او در ترويج ليبراليسم همسنگ سهم اراني و طبري در تبليغ مارکسيسم در ايران است. او در بوميسازي کلام جديد پروتستاني، جايگزين کردن حقانيت پلورالي به جاي حقانيت انحصاري اسلام در عصري و نسبي مطرح کردن معرفت ديني که نياز به معرفتهاي بشري دارد تلاش بسياري کرده است. وامگيري او از بحثهاي کلامي الهيات پروتستان، او را به دره اي از اوهام و خيالات پرت کرده است که معلوم نيست چه وقت از آن خلاصي يابد.نظر او در «روياپنداري وحي»، جيغ دوستان و هم مسلکان خود
را هم درآورد. نقدهاي بسياري بر آن رفت که توان پاسخ را از او گرفت. ميرفت
که اين ديدگاه مانند ديدگاههاي ديگر وي به فراموشي سپرده شود. اما فکري
به ذهن او و پرورش دهندگان وي رسيد و آن، اينکه نظريه «روياپنداري وحي» را
با سيم بکسل تريلي 18 چرخ بي بي سي از گل و لاي نقدهاي دوستان و
رقيبان درآورد. مانده بود زمان طرح اين بحث که قرعه فال به روز بعثت
نبياکرم (ص) افتاد. لذا وي به همراه عبدالعلي بازرگان به پادگان رسانهاي
انگليس يعني بي بي سي رفت تا مشق نظام جمع خود را مرور کند.
او در آستانه عيد مبعث به بي بي سي رفت و گفت:
- بر وحي نبوي نام رويا نهادم.
- زبان قرآن، زبان رويا و خواب است و لذا نياز به خوابگزاري دارد.
- حرف من اين است که سخنان پيامبر متعلق به عالم ديگري است غير از عالم بيداري و متعارف که ما ميشناسيم.
کشفيات
عظيم تئوريک او ديگر کاربردي زير سقف گفتگوهاي آکادميک ندارد. کارکرد
سياسي پيدا کرده است. لذا از ميان ميز گفتگوهاي علمي و دانشگاهي چيزي حاصل
نميشود، بايد آن را از بوق استعمار انگليس شنيد.
سروش از طرح آن
در بي بي سي چه مشکلي را ميخواهد حل کند؟ امروز ديگر لاطائلات آخوندزاده و
کسرويها در تخطئه اصل دين و مذهب، کاربرد و کارکرد ندارد. چوب ارتداد
بالاي سر آنها بود.
امروز بايد رفت سراغ «خواب» و «بيداري»
مسلمانان و هر طور است جلوي گسترش اسلام ناب محمدي (ص) را گرفت و به آنها
گفت ته قضيه آن است که شما بر اساس يک خواب و رويا داريد کاخ مدينه فاضله
خود را مي چينيد. برويد سراغ معبران خواب و خوابگزاران. نياز به مفسران
عارف، فيلسوف، حکيم، فقيه و حديثشناسان صديق نداريد. برويد در عالم خواب
ببينيد چي دست شما ميآيد. اصلا اين حرفها (وحي) مربوط به عالم واقع نيست،
مربوط به عالم ديگري است که فعلاً ميتوان نام «خواب» و «رويا» بر آن
نهاد.
قرآن سابقه اين مسئله را به خوبي بيان ميکند، در سوره
انبيا آيه پنج ميفرمايد «بَلْ قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ بَلِ
افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ کَمَا أُرْسِلَ
الأَوَّلُونَ» مشرکان ميگفتند قرآن خوابهاي پريشان پيامبر(ص) است. اين
نظريه مشرکانه ابتدا در مکه مطرح شده است و در واقع حرف جديدي نيست يعني
رويا انگاشتن قرآن 15 قرن قبل گفته شده است.
در مصاحبه بي بي سي
آقاي سروش ميگويد در بخشهايي از آيات قرآن وقتي پيغمبر خود را خطاب قرار
ميدهد نيز نوعي شعر گفته همان طور که سعدي ميگويد سعديا مرد نکونام
نميرد هرگز! که اين استدلال واقعا قابل قبول نيست. در حالي که خود قرآن در
سوره يس ميفرمايد «وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ» (1)
اين را ميگويند
راه باز کردن براي بيگانگان براي حضور در حياط خلوت فکري در داخل که به
صورت صوري و غير واقعي ساماندهي ميشود. بالأخره حضرات، عمري در بلاد کفر
به ويژه بعد از فتنه 88 بودند. حق نمک را بايد ادا کنند.
بحث
رؤياپنداري وحي توسط فيلسوفان و حکيمان ايراني، علما و فضلاي حوزهها بارها
نقد شده و بياساس بودن آن را اثبات کرده اند. حتي نقد موشکافانه محسن
آرمين بر «رؤياپنداري وحي» از همين اردوگاه به اصطلاح اصلاحطلبان بسيار
گويا، مستدل و عميق بود، اما مرغ طرف يک پا داشت.
او اساساً در حوزه نقد و نقادي و نظريه پردازي زير سقف گفتگوهاي آکادميک فکر نمي کرد. پاشنه کفش خود را کشيد و رفت بي بي سي روبه روي دوربين نشست و فرآوردهها و کارکردهاي سياسي اين نظريه را واتاب داد.سروش به هشدار آيت الله جوادي آملي در مورد بيغيرتي سياسي و اقتصادي و راه دادن بيگانگان در فضاي خودي توجه نکرد. اين کار زشت را در حوزه نظريه پردازي و مسائل فکري و نظري توسعه داد. اين کار او نشان داد آثاري از عاقبت به خيري در کار او به ويژه در حوزه سياست، متصور نيست.
او اساساً در حوزه نقد و نقادي و نظريه پردازي زير سقف گفتگوهاي آکادميک فکر نمي کرد. پاشنه کفش خود را کشيد و رفت بي بي سي روبه روي دوربين نشست و فرآوردهها و کارکردهاي سياسي اين نظريه را واتاب داد.سروش به هشدار آيت الله جوادي آملي در مورد بيغيرتي سياسي و اقتصادي و راه دادن بيگانگان در فضاي خودي توجه نکرد. اين کار زشت را در حوزه نظريه پردازي و مسائل فکري و نظري توسعه داد. اين کار او نشان داد آثاري از عاقبت به خيري در کار او به ويژه در حوزه سياست، متصور نيست.
پي نوشت:
1-مصاحبه حجت الاسلام والمسلمين انصاريان با خبرگزاري فارس – 20/2/95