سرطان، تومورهای خطرناک، ناباروری، میکروسفالی، پیری زودرس و تغییرات فیزیکی بخشی از خطرات احتمالی محصولات تراریخته بر انسان است که از سوی منتقدان و با استناد به نتایج برخی آزمایشات برشمرده میشود؛ محصولاتی که این روزهادولتهای بیش از 38 کشور دنیا آن را ممنوع کردهاند.
برای بررسی ابعاد و اثرات مختلف کشت، تولید و رهاسازی محصولات دستکاری شده ژنتیکی بر محیط زیست و طبیعت به سراغ دکتر «داوود حیات غیب» معاون دفتر پژوهش و توسعه فناوریهای محیط زیست سازمان حفاظت محیط زیست و هماهنگکننده ملی پروژه توانمندسازی ایمنی زیستی رفتیم و به بررسی چگونگی تولید محصولات تراریخته، کشورهای تولیدکننده و پروتکل ایمنی زیستی به همراه مخاطرات این نوع محصولات بر محیط زیست پرداختیم.
در ادامه مشروح بخش نخست مصاحبه با داوود حیات غیب را میخوانید:
برخی اساتید حوزه بیوتکنولوژی، مخالف تولید و رهاسازی محصولات «دستکاری شده ژنتیکی» هستند و علت آن را نیز تاثیر مخاطرهآمیز این نوع محصولات بر محیط زیست و سلامت انسان عنوان کردهاند؛ رویکرد کارشناسانه شما نسبت به کشت و تولید این نوع محصولات در کشور چست؟
یکی از مظاهر حیا ت، گوناگونی آن است یعنی حیات را در اشکال و فرمهایی میبینیم که صدها هزار سال قدمت دارد؛ جمعیتهای مختلف جانواران، گیاهان و میکرو ارگانیسمهایی را میشناسیم که در خاک و آب زندگی میکنند و به تضمین حیات انسان میپردازند؛ انسان نیز به عنوان اشرف مخلوقات هم تولیدکننده، هم مصرفکننده و هم اثرگذار بر محیط زیست خود است بنابراین باید در حفظ و نگهداری محیط زیست خویش و سایر موجودات زنده، مسئولیت داشته باشد.
اما در حال حاضر شاهدیم که همراه با رشد روزافزون جمعیت در دنیا، تامین منابع غذایی بگونهای که برای همه انسانها در دسترس باشد به عنوان یک مسئله نگرانکننده مطرح میشود؛ در این باب نظرات و دیدگاههای مختلفی مطرح شده است و با نگاهی به میزان محصولات کشاورزی تولید شده و توزیع آن در بین مردم دنیا میتوان این نتیجه را گرفت که میزان کافی از منابع غذایی برای همگان وجود دارد ولی توزیع و دسترسی آن نامناسب است و این موضوع نیز به آن دلیل است که تولید محصولات کشاورزی در اختیار شرکتهایی واقع در کشورهای پیشرفته است که این کشورها و حاکمیتها برای حفظ بازار و مالکیت انحصاری خود حتی ممکن است غذا را به دریا بریزند اما در اختیار مردمی که نیازمند آن هستند به خصوص کشورهای در حال توسعه یا فقیر قرار ندهند.
اضافه شدن ژنها به محصولات در طبیعت هزاران سال طول میکشد اما در محصولات تراریخته این مدت زمان کوتاه است
از آنجا که محصولات کشاورزی برای رشد به آب و خاک و شرایط زیستگاهی مناسب احتیاج دارند لذا تولید محصولات دستکاری شده در مقیاس بالا، میتواند اثرات بسیاری بر محیط زیست داشته باشد؛ در مورد موضوع محصولات تراریخته که در اصل «محصولات دستکاری شده ژنتیکی» نام دارند این نکته قابل توجه است که ریخت و شکل آنها تغییر نمیکند یعنی مثلا شکل سیب همان سیب و برنج همان برنج است ولی به مجموعه ژنهای آن، ژن دیگری اضافه میشود.
این اضافه شدن ژنها معمولا در طبیعت شاید در عرض هزاران سال اتفاق بیفتد ولی روشی که در حال حاضر انجام میشود در آزمایشگاهها ظرف مدت کوتاهی رخ میدهد که این فرآیند در واقع استفاده از علم زیستفناوری است و با کمک مهندسی ژنتیک باعث میشود یک ژن از یک موجود دیگری مثل باکتری به موجود دیگری مثل گیاه منتقل شود بنابراین نمیتوان گفت که هیچ تغییری حاصل نشده است و باید گفت این محصول، همان محصول قبلی نیست و تفاوت دارد.
آیا این تغییرات ژنهای محصولات غذایی میتواند خطرناک باشد و مخاطراتی را در پی داشته باشد؟
ما نمیدانیم؛ بنابراین شرط عقل آن است احتیاط کنیم و بیشتر به تحقیق و کارشناسی بپردازیم؛ نگاهی به وقوع انقلاب سبز در سالهای دهه 1930 تا 1960 میلادی( دهه 1350 تا 1380) میتواند برای ادامه این بحث، کمککننده باشد؛ در این دوران استفاده از کودها و سموم شیمیایی و ماشینآلات کشاورزی را به عرصه کشاورزی وارد کردند و در ابتدا این عملکرد با نتایج خوبی همراه بود بهطوری که محصولاتی چون گندم و برنج چند برابر ازدیاد محصول پیدا کرد.
در آن زمان نه تنها نگرانی از بابت مصرف سموم و کودهای شیمیایی وجود نداشت بلکه همگان فقط بهبود شرایط را میدیدند و هرگونه خطر و تهدیدی از بابت استفاده از سموم و کودهای شیمیایی، نادیده گرفته میشد اما اکنون اثرات سموم بر محیط زیست و سلامتی انسانها، مخرب در نظر گرفته شده و استفاده از آنها با اعتراض فراوان مواجه شده است.
همین مسئله نیز در مورد «محصولات دستکاری شده ژنتیکی» مطرح است چرا که موافقان این محصولات در حال حاضر به معضلاتی که در آینده ممکن است محیط زیست و انسان را تهدید کند، اهمیت نمیدهند و اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا نمیتوان از مشکلات گذشته درس و پند گرفت و حتما باید معضل به وجود بیاید و بعد درصدد رفع آن برآییم؟ اگر منتقدین در حال حاضر نسبت به رشد زیست فناوری در دنیا یا از تولید محصولات دستکاری شده اظهار نگرانی میکنند بدین دلیل است که بشر قبلا چنین معضلاتی را درباره تامین مواد غذایی تجربه کرده است و این باید مدنظر قرار گیرد.
شما به عنوان یکی از کارشناسان عرصه محیط زیست، مطالعات و تحقیقات قابل ملاحظهای را در زمینه سابقه محصولات دستکاری شده ژنتیکی و تاثیرات آن انجام دادهاید؛ مقداری در خصوص تحقیقات ابتدایی و بررسیهای علمی جهانی نسبت به محصولات تراریخته و اثرات آن بر سلامت و محیط زیست توضیح دهید؟
محصولات دستکاری شده ژنتیکی موضوعی بحثبرانگیر از دو دهه گذشته است و سابقه آن به سال 1996 باز میگردد یعنی هنگامی که نخستین محصولات تجاری دستکاری شده ژنتیکی وارد بازار شد البته تحقیقات اولیه آن سابقه در سال 1973 دارد اما در ادامه شرکتهای تولیدکننده این محصولات ابتدا در آزمایشگاه، مزرعه و سپس به صورت میدانی تحقیقات را انجام دادند و بعد از یک بازه زمانی این محصولات در سال 96 وارد بازار شد.
ذرت، سویا، پنبه و کانولا (کلزا) معروفترین محصولات تراریخته
معروفترین و اصلیترین محصولات دستکاری شده که وارد بازار شدهاند ذرت، سویا، پنبه و کانولا (کلزا) است که 99 درصد حجم بازار را شامل میشود؛ حتی روی موارد دیگر همچون چغندر قند، "پاپایا" (نوعی خربزه درختی)، کدو، بادمجان، عدس و برنج هم تحقیقاتی انجام گرفته است.
آیا بر روی محصولات باغی مانند سیب، پرتغال و مرکبات نیز دستکاری ژنتیکی انجام شده است؟
بررسیها و کارهای تحقیقاتی بر روی این نوع محصولات در حال انجام است و فقط روی محصولات ذکر شده تجاریسازی شده است.
تحقیقات مستقل بر روی محصولات دستکاری شده ژنتیکی از چه زمانی آغاز شد؟
با توجه به سابقه علم بیوتکنولوژی در جهان و اینکه دانشگاههای مختلف جهان رشته بیوتکنولوژی داشتهاند، دانشمندان ما نیز به این علم دست یافتهاند؛ در واقع موضوع تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی یک مسئله جهانی است که ریشه تولید آن در کشورهای دیگر دارد و تولید ملی ما محسوب نمیشود.
از زمانی که این محصولات در امریکا، کانادا و برزیل وارد بازار مصرف شدند پس از چهار تا پنج سال مصرف، تحقیقات مستقل بر روی آنها آغاز شد؛ از سال 2003 تا 2012 اوج بررسیها و تحقیقات بر روی این محصولات انجام گرفت البته شرکت «مونسانتو» برای ورود محصولات خود به بازار نیز تحقیقاتی بر روی آنها انجام داد و نتایج آنها را برای تایید نهایی به "افدیای" (سازمان غذا و داروی امریکا ) معرفی کرد و اف دی ای نیز تحقیقات مونسانتو را قبول و بر اساس آن تاییدیه صادر کرد.
موافقان تراریخته میگویند افدیای امریکا، سلامت محصولات دستکاری شده ژنتیکی را تایید کرده اما آیا واقعا افدیای خود بهصورت مستقل به بررسی این محصولات پرداخته است؟
موضوع تاییدیه افدیای خود عامل و مستمسکی برای تبلیغ و ترویج محصولات دستکاری شده ژنتیکی شده است؛ به عبارت دیگر امریکا بهعنوان تولیدکننده و نیز مصرفکننده این محصولات است؛ تمسک به اینکه افدیای این محصولات را تایید کرده، در واقع یک نوع عوامفریبی است.
افدیای امریکا محصولات تراریخته را تایید نکرده و فقط اطلاعات و نتایج مونسانتو را پذیرش کرده
حقیقت این است که افدیای این محصولات را تایید نکرده است و فقط اطلاعات و نتایجی که از شرکتها ( از جمله مونسانتو) دریافت میکند را پذیرش و ثبت میکند و درباره اینکه این نتایج چگونه و تحت چه شرایط آزمایشگاهی و در طول چه مدتی بهدست آمده دخالتی ندارد یعنی خودش محصولات را چک و بازرسی نمیکند و آزمایشات و بررسیهای لازم را بهطور مستقل انجام نمیدهد.
شما به عنوان کارشناس سازمان محیط زیست و محقق در زمینه محصولات دستکاری شده ژنتیکی آیا درباره این محصولات، تحقیقات مستقلی دارید؟
بحثی که بر سر محصولات دستکاری شده ژنتیکی وجود دارد این است که گفته میشود این محصولات جزو مالکیت معنوی محسوب میشوند یعنی آن شرکت خاص (که تولیدکننده محصول است) مالکیت کاری که روی گیاه انجام داده را در اختیار دارد و مونسانتو نیز همین کار را انجام داده است.
شرکتهای مونسانتو و غیره خود را صاحب بذر محصولات دستکاری شده ژنتیکی میدانند و طبق قرارداد با کشاورزان، بذر محصولات دستکاری شده ژنتیکی را به آنها میدهند اما یکی از نکات مهم اینجاست که در این قرارداد تاکید شده کشاورزان و خریداران بذر حق ندارند این محصول را در اختیار هیچ محققی قرار دهند یا اجازه ندارند برای تحقیقات، آن را در اختیار دانشگاه و یا مراکز دیگری واگذار کنند و هر بررسی و کاری انجام میشود باید با اطلاع شرکت باشد.
بنابراین تحقیقات مستقل روی این بذرها به سختی و کم انجام شده است برای همین بیشتر تحقیقات تجربی بوده یعنی بهصورتی که محصول استفاده شده(مصرف دام یا انسان) و اثراتش را بعد از آن روی حیوانات آزمایشگاهی بررسی کردند.
این محصولات را ابتدا روی حیوانات آزمایشگاهی بررسی کردند؛ موش آزمایشگاهی را تغذیه کردند و بعد اثراتش را ارائه کردند؛ شرکت مونسانتو نیز اثرات را در بازه زمانی سه ماهه ارزیابی کرده بود که تاییدیه را از افدیای دریافت کرد اما به عقیده دانشمندان مستقل باید این محصولات را بیشتر از سه ماه و تا حداکثر مدت زمان دو سال انجام داد و بررسیها باید بیش از سه ماه باشد؛ خوشبختانه تحقیقات مستقلی نیز انجام گرفته است که باعث شده تا محققان نتایج دراز مدت مصرف این محصولات را نیز بهدست آورند.
افزایش سلولها بهصورت تومور سرطانی نتیجه مصرف محصولات تراریخته در جانوران
محققان دریافتند وقتی تغذیه حیوانات آزمایشگاهی با این محصولات از سه ماه فراتر میرود و به 6 تا 9 ماه میرسد، اثراتی مثل افزایش سلولها بهصورت تومور در بافت جانوران اتفاق میافتند و این موضوع خود دلیلی برای لزوم تحقیقات بیشتر است؛ تحقیقات در ایتالیا، فرانسه، مکزیک و کانادا موجود است و همه محققانی که تحقیق کردند بر مطالعه اثرات درازمدت استفاده این محصولات بر روی موجودات زنده تاکید داشتهاند.
البته باید گفت که طی این مطالعات، بررسیهای بالینی( در انسان) کمتر بوده است و فقط یک مورد در برزیل بوده است که افراد تغییراتی در باکتریهایی درون بدنشان اتفاق افتاده است و مطالعهای در 2011 در کانادا بوده است که زنان باردار را بررسی کرده و متوجه شدند سم "بیتی" (سم باکتری باسیلوس تورنجنسیس) در بدن آنان موجود است و از طریق بند ناف به جنین نیز منتقل شده است.
این تحقیقات در کدام کشورها بیشتر انجام گرفته است و نتایج آن چه بوده و آیا در اختیار عموم قرار گرفته است؟
تحقیقات در ایتالیا، فرانسه، نروژ، امریکا، مکزیک و کانادا موجود است؛ معروفترین این مقالات مربوط به «پروفسور سرالینی» در فرانسه است که بحثبرانگیزترین تحقیق بوده که روی موش آزمایشگاهی انجام داده است؛ هدف پروفسور سرالینی در این تحقیق بررسی اثرات تغذیه درازمدت موشها با ذرت دستکاری شده است که با سم علفکش گلیفوسیت با نام تجاری رانداپ در انحصار شرکت مونسانتو سمپاشی شدهاند.
سرالینی برای اینکه قضاوت بر روی نتایج تحقیقش، کاملا صحیح باشد از همان روشهایی که شرکت مونسانتو (تولیدکننده بذر دستکاری شده ژنتیکی) برای ارزیابی انجام داده بود، استفاده کرده و نتایجی قابل ملاحظهای بهدست آورد؛ سرالینی در این تحقیق 22 عضو بدن از حیوانات نر و ماده را بررسی کرد و تمرکز تحقیق خود را بر مطالعات فیزیولوژی و آسیب شناسی بافتی قرار داد.
اثبات ایجاد تومورهای سرطانی در موشها بر اثر تغذیه با ذرت تراریخته شرکت مونسانتو در تحقیقات پروفسور سرالینی
لازم بهذکر است که ذرتهای دستکاری شده ژنتیکی را نیز با همان روش انجام شده توسط شرکت مونسانتو، پرورش داده بود تا شرایط تحقیق کاملا یکسان شود؛ وقتی نتایج تکمیل شد، نشان میداد که تغذیه دراز مدت چه اثراتی را بر جای میگذارد؛ او متوجه شددر عرض دو سال، تورموهای سرطانی خطرناکی در موشها رشد کرده و حتی مرگومیر در مادهها دیده شد و در نرها نیز این خطرات و آسیبها مشاهده شده است البته مادهها آسیبپذیرتر بودهاند و نتایج تحقیقات در سال 2012 منتشر شد و در عرض دو ماه پس از انتشار 360 بار مورد رفرنس مقالات دیگر قرار گرفت.
اما در ادامه با لابی شرکتهای تولیدکننده «بذر محصولات دستکاریشده ژنتیکی» پس از دو ماه، مقاله با ایراداتی از مجله خارج شد که به شدت مورد مخالفت دانشمندان مستقل قرار گرفت؛ پروفسور سرالینی با پاسخگویی به تمام ایرادات، یکبار دیگر مقاله را در سال 2014 منتشر کرد که تا به امروز نیز موجود بوده و مورد استناد محققان دیگر نیز قرار دارد؛ مقاله این محقق به عنوان یکی از مهمترین مرجعهای دانشگاهی در این موضوع محسوب میشود.
در کشورمان نیز میتوانیم اثرات درازمدت این محصولات را بررسی کنیم که البته عدم انجام این آزمایشات تا به امروز با وجود امکان انجام آن، سوالبرانگیز است؛ باید این تحقیقات انجام شود و ببینیم تغذیه این محصولات بر روی حیونات آزمایشگاهی و در ادامه بر روی دام و طیور چه اثری دارد و بعد آن را برای مردم توصیه کنیم؛ با این تحقیقات حتی میتوانیم محدودیتهایی برای تغذیه مادران باردار، کودکان شیرخوار و حتی تغذیه کودکان در مدارس قائل شویم.
یکی از انتقادات و اشکالاتی که مدافعان تولید این محصولات به منتقدان وارد میکنند این است که چرا منتقدان اعتراضی به ورود آزادانه محصولات تراریخته خارجی به کشور نداشتهاند یا بهصورت صریحتر آیا اعتراض برخی به تولید داخلی این محصولات به دلیل به خطر افتادن منافع آنها در واردات این محصولات نبوده است؟
ما که با واردات این محصولات کاملا مخالفت کردهایم اما اینجا بحث تولید مطرح است؛ در کتاب فناوری و ایمنی زیستی چاپ 1379 سازمان حفاظت محیط زیست از سالهای گذشته تاکنون روی این موضوع متمرکز بوده است؛ این کتاب ضمن تعریف زیست فناوری به اهمیت رویکرد احتیاطآمیز و ایمنی زیستی محصولات دستکاری شده ژنتیکی پرداخته است.
در سال 1992 (سال 1371) یک کنفرانس جهانی مهم در باره محیط زیست و توسعه پایدار به نام کنفرانس ریو برگزار شد که به اجلاس زمین شهرت یافت و در آن کنوانسیون تنوع زیستی متولد شد؛ پس از چهار سال در گردهمایی کنفرانس تنوع زیستی، اعضا از رشد زیست فناوری بدون پیش گرفتن رویکرد احتیاطآمیز، بهعنوان یک دغدغه جهانی ابراز نگرانی کردند.
در این نشست تاکید بر آن بود که کشورهای مختلف جهان با هم بر روی یک ساز و کار قانونی برای استفاده ایمن از محصولات دستکاری شده ژنتیکی با ملاحظه مخاطرات احتمالی که ممکن است بر روی تنوع زیستی و استفاده پایدار از آن داشته باشد کار کنند.
این نشستهای بینالمللی چهار سال طول کشید؛ این اجماع جهانی در سال 2000 منجر به امضای "پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا" شد که ایران هم یکی از اعضای آن محسوب میشود؛ آقای دکتر ظریف نیز که در آن زمان عهدهدار سمت معاون حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه بود، در نشستهای پیدرپی درباره این پروتکل حضور داشت از جمله بحثهای کارشناسی انجام شده در آن زمان این بود که ممکن است خصوصیات رفتاری حیوانی طی این انتقال ژن به گیاه و در نهایت به مصرفکننده آن منتقل شود بنابراین نمیتوان بدون انجام تحقیق و بررسی مسئله را بطور قطعی رد کرد و باید بجای پاک کردن صورت مسئله به انجام تحقیق و بررسی در این مورد بپردازیم.
پروتکل کارتاهنا دقیقا خواستار چیست؛ نقش آن را بر فعالیتهای زیستمحیطی و سلامت انسان را بازگو کنید.
این پروتکل 40 ماده و سه پیوست دارد؛ روح این پروتکل بر اساس اصل احتیاط است بهطوری که در ماده اول پروتکل کارتاهنا آمده است که: بر اساس ماده 15 اعلامیه ریو که رویکرد احتیاطآمیزی نسبت به محیط زیست دارد هرگونه استفاده و کاربرد محصولات تغییر یافته ژنتیکی زنده که حاصل زیست فناوری مدرن هستند و ممکن است اثرات زیانباری بر حفظ و پایداری تنوع زیستی داشته باشند باید با رعایت اصول ایمنی و حفاظتی باشد و مخاطرات جهت سلامتی انسان نیز در نظر گرفته شده و نقل و انتقال بین مرزی با دقت بیشتری صورت گیرد.
یعنی علاوه بر اهمیت به توسعه فناوریها و تلاش برای پیشرفت تکنولوژی در کشور باید مخاطرات استفاده از فناوری زیستی برای محیط زیست و سلامت انسانها مشخص شود و اقدامات لازم به عمل آید؛ لازم به ذکر است که بخش عمدهای از محصولات دستکاری شده ژنتیکی به عنوان غذای دام مورد استفاده قرار میگیرد و استفاده مستقیم به عنوان غذا در جهان بسیار محدود است.
بنابراین باید اثرات تغذیه محصولات دستکاری شده ژنتیکی را بر دامها و حیوانات آزمایشگاهی بررسی کرد؛ در مورد ارزیابی مخاطرات این محصولات بر روی محیط زیست، همچنین باید اثرات کشت این محصولات را بر محیط و میکرو ارگانیسمهای خاک و همچنین حشرات مفید غیر هدف( زنبور عسل، پروانهها و ...) بررسی کرد.
تمام این بررسیها باید در فضای محصور و کنترل شده باشد؛ باید قبل از تجاریسازی، آزمایشهای میدانی و مزرعهای لازم به منظور ارزیابی مخاطرات و مدیریت مخاطرات این نوع محصولات به عمل آید.
آیا در پروتکل کارتاهنا موضوع اطلاعرسانی درباره محصولات دستکاری شده ژنتیکی به مردم و مصرفکنندگان قید شده است؟
این پروتکل زمان دولت هشتم ابلاغ شد و در ماده 23 این پروتکل به اطلاعرسانی و آگاهی عمومی تاکید شده است و طبق این ماده سازمانهای ذیصلاح باید «آگاهی و آموزش و مشارکت عمومی در زمینه انتقال، جابجایی و استفاده امن از موجودات زنده تغییر شکلیافته را در رابطه با حفظ و استفاده از تنوع زیستی با درنظر گرفتن میزان خطر برای سلامت انسان ارتقاد داده و تسهیل کند؛ در انجام این کارها در موارد مقتضی اعضا باید با سایر کشورها و نهادهای بینالمللی همکاری کنند.»
همچنین بر اساس این پروتکل «برای تضمین اینکه آگاهی و آموزش عمومی در بردارنده دستیابی به اطلاعاتی در مورد موجودات زنده تغییر شکلیافتهای است که مطابق این پروتکل مشخص شدند و ممکن است وارد شوند، تلاش کنند.»
در ماده 2 پروتکل آمده است که «اعضا باید مطابق قوانین و مقررات مربوط به خود در فرآیند تصمیمگیری در خصوص موجودات زنده تغییر شکل یافته با عموم مردم مشورت کنند و نتایج چنین تصمیماتی را در اختیار عموم قرار دهند» و در ماده سوم نیز تاکید شده که «اعضا باید تلاش کنند که عموم مردم را در مورد ابزار دستیابی عمومی به اتاق عملیات ایمنی زیستی مطلع کنند.»
برخی مدافعان داخلی محصولات تراریخته که اتفاقا از مسئولان دولتی نیز هستند با قاطعیت اعلام میکنند که اطلاعرسانی درباره مخاطرات محصولات تراریخته، قابل فهم برای مردم عادی نیست و باعث آشوب مردم میشود و آنها میگویند که موضوع محصولات تراریخته و واردات و کشت آن باید در میان سازمانها حل و فصل شود و از سویی از رسانههای که در این زمینه اطلاعرسانی میکنند نیز گلایه میکنند که چرا میان مردمف از مخاطرات احتمالی تراریختهها میگویید؛ آیا طبق قانون نباید به مردم درباره محصولات تراریخته و خطرات احتمالی آن اطلاعرسانی کرد؟
همانطور که گفته شد مطابق بند سوم ماده 23 پروتکل کارتاهنا، هر کشور عضو باید در مطلع کردن عموم مردم در مورد ابزارهای دستیابی عموم به اتاق تهاتر ایمنی زیستی تلاش کنند؛ منظور از اتاق تهاتر ایمنی زیستی در واقع یک سایت اینترنتی است که بیسیاچ (BCH) نام دارد و همه کشورهای دنیا باید اطلاعاتشان در زمینه ارزیابی مخاطرات و کشت این نوع محصولات آنجا ثبت شده باشد.
اطلاعات تمام کشورها درباره محصولات دستکاری شده ژنتیکی در این سایت موجود است که در واقع نوعی اطلاعات عمومی محسوب میشوند و تاییدی بر لزوم مشارکت و آگاهیرسانی عمومی است و تاکیدی بر این است که دولتها باید مردم را در جریان تصمیمگیریها درباره محصولات تراریخته قرار دهند.
در اواخر سال 1381 پروژهای بینالمللی از طرف برنامه محیط زیست ملل متحد به سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان نماینده کشور داده شد تا با مشارکت وزارت امور خارجه، موسسه تحقیقات بیوتکنولوژی وزارت جهاد کشاورزی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک، موسسه استاندارد و نهاد ریاست جمهوری و وزرات بازرگانی آغاز به فعالیت کنند که هدف آن آشنایی با مباحث مرتبط با فناوری زیستی و ایمنی زیستی در کشور بود که طی آن تا سال 84 یک چهارچوب ملی ایمنی زیستی برای کشور تهیه شد و در واقع پیشنویسی برای قانون ملی ایمنی زیستی محسوب میشد.
پس از آن در سال 1390 نیز پروژهای دیگر به سازمان محیط زیست به عنوان نماینده کشور با همکاری سایر دستگاههای ذیربط داده شد که هدف آن اجرایی کردن پروتکل کارتاهنا در کشور است؛ این پروژه از سال 1392 وارد فاز اجرایی شده است.
سیستم اجرای برنامهها در کشور باید
پیوسته باشد اما با تغییر دولتها گاهی به حالت سینوسی پیش میرود و فراز و
فرودهایی دارد؛ اگر سیستمهای اجرایی طبق چهارچوب ملی ایمنی زیستی که در
سال 84 تدوین شده بود، پیش میرفت، هماکنون به اجرایی کردن پروتکل
نزدیکتر بودیم.
اطلاعرسانی از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به مردم و مسئولان بر اساس پروتکل کارتاهنا چگونه بوده است؟
باید بگویم اطلاعرسانی خیلی کم بوده است اما در دو سال اخیر اطلاعرسانی عمومی از جانب محیط زیست بسیار گسترش یافته و با نگارش مقالات و برگزاری کارگاههای علمی در محدوده زمانی تعیین شده، عموم مردم را تا حد زیادی آگاه کرده است همچنین سازمانهای مردمنهاد (NGO)، انجمن ارگانیک ایران، سایر کنشگرهای اجتماعی و محیط زیستی نیز در این آگاهسازی عمومی نقش عمدهای ایفا کردهاند.
در حال حاضر نیز دستگاهای متولی، وزارت جهاد کشاورزی و وزارت بهداشت و سازمان حفاظت محیط زیست هستند و شورای ایمنی زیستی و دبیر خانه قانون ایمنی زیستی وجود دارد که دبیر خانه آن مستقر در سازمان محیط زیست است ...