دیشب این آقاپسر نازنین از ابتدا تا انتهای منبرم؛ همینجوری که می بینید دسته منبر را گرفته بود و چشم در چشم نگاهم می کرد.
هرازگاهی بین سخنانم احوالی ازش می پرسیدم
و ذهنم را به خودش مشغول کرد.
بعد از منبر هم به شدت زد زیر گریه!
دم در با پدرش دیدمش آرام بود.
خودش را و فطرت پاک و ناب حسینی اش را دعا کردم. لطفا شما هم برای سعادت و آینده درخشان و پُر توفیقش دعا کنید و برای همه بچه های امت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم.