به گزارش مشرق، روزنامه شهروند در گفتگوی تفصیلی با سیدحسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت به موضوعات مختلف پرداخته که قسمتی از این گفتگو در ادامه میآید.
من اصلا نظرهای انتقادی را پاک نمیکنم، اما آنهایی که بیادبی است، چرا، حذف میکنم. برخی در انتقادها از واژههای رکیک استفاده میکنند، طبیعی است که اینها باید پاک شود.
*انتقادها را پیگیری هم میکنید؟
پیگیری میکنم البته بیشتر آنهایی را که عمومی هستند. البته خواهشم این است که مردم برای اعلام انتقادها به جای دیگری که سایت وزارتخانه است، مراجعه کنند. اینستاگرام حوزه شخصی است و مطالبی که میگذارم، باورهای شخصیام است و دوست دارم مرتبط با موضوع اظهارنظر شود. مردم اثر آن نوشته را با نظرهای غیرمرتبط از بین نبرند، ولی با این حال به انتقادها هم توجه میشود.
*از
چند ماه گذشته تاکنون درمصاحبهها و جمعهای دوستانه با خبرنگاران، همیشه
حرف از این بوده که سال دیگر، یعنی برای دور بعدی ریاستجمهوری، شما دیگر
وزیر بهداشت نخواهید بود، یعنی کمتر از یکسال دیگر، وزیر خواهید ماند،
چرا؟ ریاست بر نظام سلامت، تا به این اندازه سخت است که برای تمامشدن این
دوره روزشماری میکنید؟
روزشماری کردن برای پایان دوره که ظلم به مردم و خود من است. من بعد از دوران دفاع مقدس، بالاترین افتخار زندگیام نه از جهت مسئولیت، بلکه از جهت خدمت، حضور در وزارت بهداشت است، ولی خب وزیر با یک دولت میآید، هیچ کس هم نمیتواند پیشبینی کند که در آینده چه اتفاقی میافتد. مردم باید تصمیم بگیرند که چه کسی رئیسجمهوری آینده میشود.
آقای روحانی باید تصمیم بگیرد که اصلا برای دوره بعد میآید یا خیر. اگر ایشان رئیسجمهوری بعدی بودند باید انتخاب کنند که چه کسی وزیر بهداشت باشد و بعد مجلس باید تأیید کند. ما برای یک دوره آمدیم، این دوره هم یکسال و یکی- دوماه از آن بیشتر باقی نمانده است. باید همینطور هم فکر کنیم.
اگر همه مسئولان جمهوری اسلامی فکر کنند که دولت یک دوره است، شاید آزادی عمل بیشتری داشته باشند و ریسک بیشتری کنند. فکر نکنند که در دولت بعد هم هستند یا نیستند. به هرحال من آن چیزی که فکر میکنم به عهدهام گذاشته شده، همین دوره چهارساله است به شرط اینکه تخلف نکنم و اعتماد رئیسجمهوری از من سلب نشود و مجلس رأیش را پس نگیرد.
*اگر دولت تکرار شود، چه؟ باز هم نمیخواهید بمانید؟
من همه کارهایی که فکر میکردم از دستم برمیآید، را انجام دادم. نظام سلامت از نظر علمی، در این دوره تعریف شده است، البته ادامه طرحها و برنامهها نیاز به همراهی مجلس در برنامه ششم توسعه دارد؛ موضوعاتی مانند منابع پایدار مالی، بیمه، حقوق شهروندان و مراقبت از آنکه در بسیاری از بخشهای پزشکی مغفول مانده، ماجرای خطاهای پزشکی و تولیت نظام سلامت، یعنی متولی نظام سلامت وزارت بهداشت باشد، اگر اینها همراهی کنند، فکر میکنم دوره دوم اگر آقای روحانی اراده کنند و بیایند که واقعا هم از این اقدام مطمئن نیستم و مردم هم همین انتخاب را داشته باشند، ما حتما شکوفایی جدی را در خدمات نظام سلامت خواهیم داشت.
*با یک وزیر دیگر؟
فرقی نمیکند. زیرساختها ایجاد شده، ما شبکه بهداشت را در شهر و روستا و
درحاشیه شهرها خواهیم داشت، مسأله فعلی پیشگیری از بیماریهای غیرواگیر
است. درصورتی که تولیت نظام سلامت را درست تعریف کنند، مشکل بیمهها را حل
کنند، از حقوق مردم مراقبت کنند و منابع این حوزه را پایدار کنند، دیگر
کاری برای ادامه برنامهها نمیماند.
*بعد از خودتان نگران ادامه
اجرای طرح تحول نظام سلامت نیستید؟ به هرحال این نگرانی حتی ازسوی
نمایندگان مجلس هم وجود دارد، آنها نگرانند که بعد از شما این طرح، ادامه
پیدا نکند. از کجا معلوم که وزیر بعدی با همین کیفیت بتواند طرح را اجرا
کند؟ برای اعتبارگرفتنش تلاش کند، خون دل بخورد.
من از آن بابت نگران نیستم، آقای روحانی چند شب پیش در مراسم افطاری گفتند که این دولت در کلان اداره کشور، سه طرح مهم داشت، یکی در بخش اقتصاد بود که تورم را کنترل و رشد اقتصادی را مثبت کرد، یکی برجام بود و دیگری درحوزه سلامت بود. این خدمات ادامه پیدا میکند و حتی ممکن است خدمات بیشتری هم اضافه شود، البته ما در زمینه اعتبارات مشکلاتی هم داریم، اما من خوشبینتر از گذشته هستم و امیدوارم تا پایان این دوره مشکلی پیش نیاید.
*تا پایان این دوره؟ ممکن است دور بعدی این اتفاقات نیفتد؟ به هرحال امضای شما پای طرح تحول نظام سلامت است.
خیر، طرح تحول نظام سلامت به اسم آقای روحانی است، مربوط به ایشان است و انصافا اگر ایشان تصمیم نمیگرفتند، محال بود این طرح اجرا شود، البته مجلس نهم، رئیس مجلس و کمیسیون بهداشت هم خیلی کمک کردند. بنابراین همه اینها در اجرای طرح دخیل هستند. علاوه بر همه اینها، ائمه جمعه و نمایندههای رهبری و استانداران و جناحهای سیاسی و مراجع هم آن را تأیید کردند.
این تنها موضوعی بود که همه درباره آن اتفاقنظر داشتند. بنابراین، این طرح مربوط به کل نظام است، اگر آوردهای هم دارد، برای کل نظام و انقلاب است و اگر رضایتمندی ایجاد کرده، برای کل نظام ایجاد کرده است. ما خوشحالیم که در این مجموعه و سربازی هستیم. اما برای دوره بعد، ادامه اجرای طرح تحول به برنامه ششم توسعه بستگی دارد که چگونه نوشته میشود. امیدواریم نواقصی که طرح تحول نظام سلامت دارد از سوی مجلس دهم برطرف شود و به نوعی تصویب شود که حتما مردم شاهد ادامه طرح با نقص کمتر باشند. آنچه که ما به مردم دادیم کسی نمیتواند بگیرد.
*قبلا خودتان بارها در
مصاحبهها گفته بودید که تمایل و اصرار همسرتان برای قبول وزارت تأثیر
داشته، حالا که برای دور بعد خیلی تمایلی به ماندن ندارید، همسرتان اصراری
به ماندن نمیکنند یا از پایان دوره خوشحال هستند؟
این سوال خیلی شخصی است. (لبخند) اما نه ایشان هم مثل من فکر میکند. او هم فکر میکند که کاری که باید انجام میدادم یا حرفهایی که باید میزدم را زدم و انجام دادم؛ آن بخشی هم که محقق نشد در دور بعد تکرار میشود. واقعیت این است که توقع ما این بود که بالاخره بخشی از این گرهها و سنگهایی که پیش پای ما هست، بهراحتی برداشته میشد چون قابل برداشتن بود و ما با سرعت بیشتری میتوانستیم کارنامه موفقتری به جا بگذاریم، که نشد. یکی از مسائل مهم هم بیمهها بودند و هنوز هم هستند.
من فکر میکنم درباره بیمهها بحث را میان این وزارتخانه و آن وزارتخانه شخصی کردند. به هر حال بیمه خرید خدمت میکند، در این خرید نباید تقلبی در کار باشد، باید احترام بیشتری وجود داشته باشد و باید قیمتتمام شده ارزانتر باشد اینها را برخی نخواستند ببینند و به رودربایستی و اما و اگر گذشت. در حوزههای دیگر هم بحث تولیت و... مطرح شد. متأسفانه فقط حرف زده شد و اتفاقی نیفتاد. شما دعا کنید همه ما عاقبت بخیر شویم. (لبخند)
*اخیرا در جلسه علنی مجلس هم این موضوع را مطرح کردید؛ یعنی بالاخره قرار نیست در این دوره بیمهها تجمیع شوند؟
بعید میدانم در این دوره بتوان بیمهها را تجمیع کرد. ما از قبل هم قانون تجمیع بیمهها را داشتیم ٥سال هم اجرا نشد نه در این دولت و نه در دولت قبلی؛ ولی آنچه که من به نمایندگان مجلس گفتم این بود که اگر میخواهید نظام سلامت کارآمد باشد، یکی از مهمترین تصمیماتی که باید بگیرید درباره بیمههاست. این تصمیم هم باید مبتنی بر شواهد علمی و تجربه کشورهای دیگر باشد.
خب، یک عدهای تصور میکنند، اگر اینجا (وزیر بهداشت) پزشک نباشد، منافع آنها بیشتر تأمین میشود؛ شاید هم درست میگویند؛ مثلا اگر ارکان وزارت بهداشت دست پرستاران باشد، منافع آنها بیشتر لحاظ میشود یا اگر دندانپزشک، ماما، روانپزشک و... باشند همینطور. اما وقتی قانون هست نباید این اتفاق بیفتد. آنچه که من بر آن باور دارم این است که این کار( وزیر بهداشت بودن) بیشتر از اینکه پزشکی باشد، یک کار کاملا تخصصی و اقتصادی است. در رأس وزارت بهداشت بیشتر از اینکه لازم باشد پرستار، پزشک و ماما باشد، باید یک اقتصاددان قوی باشد.
اگر به کل هزینهها در کشور نگاه کنید، بهداشت و درمان نقش اول را دارد و اقتصاد این حوزه خیلی مهم است. در دنیا بسیاری از وزرای بهداشت پزشک نیستند و بیشتر اقتصاددان هستند. برای همین وقتی من کار را شروع کردم در همان هفته اول، وزیر اقتصاد یکی از دولتهای سابق را بهعنوان مشاور انتخاب کردم تا به مسیر خطا نروم و برای نخستینبار بود که دو تا سه نفر از معاونان را غیرپزشک انتخاب کردم. این انتقاد که چرا وزیر بهداشت پزشک است، در اصل درست است؛ اما راهکاری که پیشنهاد میکنند راهکاری نیست که ما را به نتیجه مطلوب برساند. طبیعی است اگر هر گروهی از گروههای پزشکی بیایند، اگر خدای نکرده رعایت مصالح مردم را نکنند و برای این مجموعه نخواهند پدری کنند، قطعا منافع یک گروه در نظر گرفته میشود.
من فکر میکنم باید این موضوع را به زمان دیگری موکول کرد؛ البته در جمهوری اسلامی خیلی بعید است که وزیر بهداشت را غیرپزشک انتخاب کنند. اگر هم دولت تصمیم بگیرد کسی را بگذارد که من به خصوصیاتش اشاره کردم، برایشان کف میزنم (لبخند)، وگرنه بنا نیست که ما اینجا وزنکشی کنیم یا هر کسی دنبال منافع خود و صنف خودش باشد. من تلاش کردم تا تصمیمهایمان جهتگیری نداشته باشد و آن بخشی که مربوط به منافع صنف است، برای همه باشد. من ادعا نمیکنم که ما کاملا عادل بودیم یا غفلت نکردیم؛ چرا مواردی بوده، مثل علوم آزمایشگاهیها که شاید از گروههایی هستند که سهم و حقشان بیشتر از اینهاست و موانعی بر سر رسیدن به حقوقشان وجود دارد.
*درست است، با همه این توضیحها، به اعتقاد شما بزرگترین ضربه را نظام
سلامت در چه دورهای و در چه بخشی خورد؟ واردات دارو بود یا اختلاف رئیس
دولت قبلی با وزیر بهداشت وقت، تحریمها بود یا... ضربهای که در این دو
سال و اندی شما همچنان مشغول درست کردن وضع هستید؟
بیشترین آسیب را ما از خودمان خوردیم و از هم لباسی خودمان به خاطر مشاورههایی که دادند. در همین لباسِی ما، بدترین توهینها به جامعه پزشکی شد. منظورم فقط پزشکان نیستند، همه جامعه پزشکی. آنجا که درباره منابع حرف زدند و گفتند که این (نظام سلامت) چاه ویل است، پول ندهید، کمک نکنید. بله بههرحال سیاستمدار علاقه دارد جاده و ریل بسازد، ساختمان بسازد. آنها معمولا دنبال این چیزها هستند که بازده سریع و ملموس و قابل مشاهده دارد. این بود که هیچ وقت سهم حوزه سلامت را ندادند، هنوز هم ندادهاند.
آقای روحانی هم که آمد، باز هم آن طور که میخواست نشد. منابعی هم که دادند، پایدار نیست. نگرانیای که همهمان داریم همین است؛ بنابراین اول از همه ما ضربه را از هملباسیها و بعد دولت و مجلسهایی که آمدند، خوردیم. آنها هم متأثر از هملباسیهای خودمان بودند. اگر صادقانه بگویم ما بیشترین گرفتاریمان از خودمان است یا برداشتهای شخصی را وحی منزل میدانیم و میخواهیم به خورد سیاستمداران بدهیم و یا اینکه تخلفات شخصی مرتکب میشویم و به پای همه مینویسیم و در جامعه بدبینی ایجاد میکنیم. نکته دیگر اینکه سلامت جزو اولویتهای دولتها و مجلسها نبوده، امروز نگاه کنید به کشورهای قدرتمند دنیا.
دولتهایی که میآیند و میروند با چه حربهای رقبایشان را از میدان
بیرون میکنند؟ بلااستثنا با حربه سلامت. آنها انگشت میگذارند بر روی
دردهای اجتماعی تا بتوانند رأی بگیرند. هر چقدر هم در جمهوری اسلامی در
حوزه سلامت تلاش شود با حساب و کتاب و پیشگیری از اسراف، به نظر میرسد کم
است.
*آقای وزیر درباره شما زیاد شنیده میشود که برنامه بعدیتان
برای ریاستجمهوری است. میدانم خیلی از این سوال و حاشیههایش خوشتان
نمیآید، اما اگر من به شما بگویم که شما میخواهید برای ریاستجمهوری
کاندیدا شوید، شما چه پاسخی میدهید؟
من میگویم صبر کنید؛ معلوم میشود. ادعایی که ما قبلا کردیم درست بوده یا خیر. حرف را همه میزنند. من ادعایی کردم و گفتم ما بچههای انقلابیم و چیزی که ٣٧سال پیش دنبالش بودیم یک آرمان مقدسی بود؛ بنابراین در آن آرمان مقدس همه شیفته خدمت هستند نه تشنه قدرت. اگر کسی برای مال و منال و پست و مقام تلاش کند، از انقلاب ما نیست. اینکه من صادقم یا خلاف میگویم را رفتارم نشان میدهد.
*چرا درباره شما از این صحبتها میشود؟ چرا مثلا نمیگویند فلان وزیر میخواهد برای ریاستجمهوری کاندیدا شود؟
از آنهایی که مطرح میکنند، بپرسید.
*شما تحلیلتان چیست؟
اینها آدمهای بیکاری هستند. (لبخند) اینکه درست میگویم یا نادرست، برمیگردد به سوابق من. من یک زمانی دانشجوی سال اول و دوم پزشکی بودم و قبل از انقلاب در روستاها به صورت فوق برنامه کار میکردم، بعد که انقلاب شد جهاد سازندگی را درست کردیم و یکسال ترک تحصیل کردم و رفتم به روستاها تا کار کنیم. بعد جنگ شد و ما رفتیم جنگ. بعدش هم کشور را به دست سیاستمداران سپردیم. 30 سال نبودیم و علاقهای هم به این فعالیتها نداشتیم. در آخر هم دکتر روحانی بعد از یک دوره سختی، از سوی مردم انتخاب شدند و اصرار کردند که من وزیر شوم. ما آمدیم کار کنیم و بعدا هم میرویم. هر کسی هر چه میخواهد بگوید. هر کسی بهتر میداند دنبال چه چیزی است.