اما طولی نکشید که نمایندگانی که در جلسه فراکسیون امید شرکت نکردند سر از فراکسیون تازه تأسیسی به نام فراکسیون «اعتدال» درآوردند. شاخصترین نمایندهای که از پایتخت و لیست امید وارد مجلس شد، «کاظم جلالی» بود که بهعنوان رئیس فراکسیون اعتدال انتخاب شد. بقیه افرادی که در هیئترئیسه این فراکسیون حضور دارند ازجمله «مهرداد لاهوتی»، «غلامعلی جعفر زاده ایمن آبادی» و ... ازجمله نمایندگانی هستند که حمایت اصلاحطلبان را با قرار دادن نام آنها در لیست امید پشت سر داشتند.
این موضوع خشم و عصبانیت اصلاحطلبان را به دنبال داشته است و در این باب محمدرضا عارف بهطور تلویحی با انتقاد از کسانی که به قول مصطفی کواکبیان «با اصلاحطلبان عکس یادگاری انداختهاند و سپس آرای خود را در سبد رأی رقیب انداختهاند»، گفت: «در برخی مواقع ترجیح منافع ملی بر منافع جریانی بهویژه در جریان انتخابات مجلس دهم و به خاطر رد صلاحیتها باعث شد از هویت خودمان خوب دفاع نکنیم و گاها از آن عبور کنیم.»[1]
اگرچه عارف از منافع ملی دم میزند اما یکی از رسانههای حامی اصلاحطلبان با اشاره به همین موضوع آن را ماهیگیری و اشتباه عارف و امیدیها قلمداد میکند و مینویسد: «اصلاحطلبان با درک مسئله عبور از هویت بعد از پایان انتخابات سعی کردند به جامعه تلقین کنند که اکثریت مجلس را در اختیار دارند و مجلس دهم یک مجلس اصلاحطلب است. این تلقین باعث شد تا اصولگرایان فهرست امید برای نشان دادن اکثریت تفکر خودشان در مجلس، امیدیها را دور بزنند و تمام رأی خود را در سبد کسانی بیندازند که چندان قرابت فکری با امیدیها ندارند. نمونه بارز این مسئله در انتخابات هیئترئیسه فراکسیونها قابلمشاهده بود. عبور از هویت را عارف نباید امروز مطرح میکرد. او و اصلاحطلبان باید فردای انتخابات مجلس به این نکته اشاره میکردند که با یاران قرضی پیروز شدند و احتمال دارد این یاران قرضی روزی به خانه خود برگردند.»[2]
همین موضوع سبب شده کسانی چون مرتضی الویری که پایش در گزینش کاندیداهای موردحمایت اصلاحطلبان گیر است، در خصوص اشتباهات نمایندگان اصلاحطلب و شکستهای مکرر این جریان در اتفاقات مجلس دهم بگوید: «اگر بخواهم اشتباهی را بگویم این است که اشتباه را آنکسانی کردند که آن وحدت رویه و صدای هماهنگی را که بین اصلاحطلبان در حمایت از آقای عارف مطرح شد، برخی خدشهدار کردند. من بر این باور هستم که وقتی اصلاحطلبان به یک جمعبندی میرسند ولو اینکه این جمعبندی اشتباه باشد، منطقی این است بقیه حمایت بکنند یا حداقل سکوت کنند. در این صورت ما هرگز ضرر نمیکنیم. اگر این اتفاق صورت میگرفت و برخی اصلاحطلبان در سخنان و موضعگیریهای خودشان در جهت تضعیف آقای عارف قدم برنمیداشتند اگر آقای عارف رأی هم نمیآورد با اختلاف کمتری رأی نمیآورد. اضافه کنید این موضوع را به بدعهدی برخی وزرا که باوجود موضع رسمی دولت که بیطرفی بود، از لاریجانی حمایت کردند.»[3]
البته در میان تناقضگوییهای الویری وی به رأی معنادار پزشکیان اشاره میکند و میگوید: «آقای پزشکیان علاوه بر اینکه رأی فراکسیون امید را بهطور کامل داشت مانند آقای عارف، رأی استانهای آذریزبان را هم داشت و بسیاری از آذریزبانها مستقل از جناحبندیهای سیاسی اصلاحطلب یا اصولگرا آمدند به آقای پزشکیان رأی دادند، حدود ۷ استان ما آذریزبان هستند این یک مجموعه قابل توجهی بود. در مورد آقای مطهری هم همینطور، آقای مطهری به هیچوجه خودش را یک چهره اصلاحطلب معرفی نکرده است و او علاوه بر اینکه فراکسیون امید بهطور کامل به او رأی داد، بسیاری از جریانهای اصولگرا هم به دلیل وابستگی آقای مطهری به جریان اصولگرایی به او رأی دادند. لذا بالاتر بودن رأی نواب رییس مجلس نسبت به آقای عارف چیز غیرمنتظرهای نیست.»
موضوعی که وزن واقعی اصلاحطلبان را در مجلس دهم نشان میدهد اما با این حال نباید از انشعابات فراکسیون امیدی که برای عارف 103 رأی به ارمغان داشت و اینک به 70 نفر تنزل پیدا کرده غافل شد.
انشقاق در فراکسیونی که توهم اکثریت داشتاوج این عصبانیتها از انشعابات را میتوان در سخنان محمود صادقی دید. این نماینده اصلاحطلب مجلس دهم درباره علت پیوستن نمایندگان فراکسیون امید به فراکسیون اعتدال میگوید: «هنگامی که دلیل این تصمیم را از این نماینده پرسیدم، توضیح داد که یکی از دلایلی که منجر به اخذ چنین تصمیمی از سوی او و چند نماینده دیگر عضو فراکسیون امید برای حضور در فراکسیون مستقلان، این است که از حضور در فراکسیون امید نگران هستند.»[4]
وی میافزاید: «با این وجود، به نظرم ترس از رد صلاحیت، ترسی موهوم و به عبارت بهتر بهانهای غیرموجه است؛ چراکه قطعاً شورای نگهبان عضویت یک نماینده در فراکسیونی سیاسی را مبنای ردصلاحیت قرار نمیدهد.»
صادقی نمایندگانی که به لیست اعتدال پیوستن را اینگونه تهدید میکند: «تشکیل فراکسیون مستقلان نهتنها به زیان هیچیک از دو فراکسیون امید و ولایت نیست، بلکه درمجموع برای شفافتر شدن فضای مجلس مفید نیز هست. این شفافیت به مردم و رأیدهندگان کمک خواهد کرد که در موسم انتخابات متناسب با مواضع هر نماینده، کاندیدای مطلوب خود را انتخاب کنند و نامزدهای انتخاباتی نیز نمیتوانند به قول آقای کواکبیان با یکی عکس یادگاری بگیرند و به دیگری رأی بدهند!»
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد نیز که بیپرواتر از سایر رسانهها نسبت به تحولات پارلمانی این جریان سخن میگوید به قلم مدیرمسئول خود مینویسد: «تحولات جدید در پارلمان نشان میدهد که سخن آفتاب یزد مبنی بر رفتار غیراخلاقی و خارج از شئون فراکسیونی عدهای از نمایندگان فراکسیون امید درست بوده است و هم پیشبینی اینکه در آینده نهچندان دور بازهم شاهد چنین رفتارهایی بهمراتب وقیحانهتر خواهیم بود.»
این روزنامه زنجیرهای میافزاید: «تشکیل فراکسیون سوم به ریاست کاظم جلالی و حمایتهای پیدا و پنهان وزرای دولت در سکوت حسن روحانی از تشکیل چنین فراکسیونی بخش دیگری از پروسه از سکه انداختن فراکسیون امید در مجلس دهم است. از همان زمانی که زمزمههای تشکیل این فراکسیون شنیده شد مبرهن بود که هدف تهی کردن فراکسیونی است که ریاست آن بر عهده عارف است.»
این رسانه اصلاحطلب مطرح میکند: «از منظر کمیت به نظر میرسد در این ماجرا متضرر اصلی فراکسیون امید است و بس. بههرحال فراکسیون ولایت یا همان اصولگرایان از اول هم بنا نبود در اکثریت باشند و این فراکسیون امید بود که ادعای اکثریت را داشت. با توجه به تشکیل فراکسیون سوم در حال حاضر فراکسیون اصلاحطلبان از گذشته نحیفتر شده و به عدد 70 رسیده است.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه تبعات منفی چنین رویکردی را دامنگیر حسن روحانی میداند و هشدار میدهد: «آقایان دولتی کمتر از یک سال دیگر و همین نمایندگان 4 سال دیگر مجدداً به رأی مردم نیاز دارند. ضمن آنکه روشن است حسن روحانی ازآنجاییکه پایگاهی در میان اصولگرایان ندارد سال 96 مثل سال 92 بازهم چشمانش به اصلاحطلبان خواهد بود. اگر مشاوران به او اطلاعات غلط ندهند قطعاً جناب رئیسجمهور ملتفت هستند که «اصلاحطلبانه سخن گفتن» اما «گردش به سمت راست داشتن» نان سیاسی ندارد.»
فراکسیون امید امروز بهعنوان یک جمعیت شکستخورده سیاسی با انبوه مشکلات دستوپنجه نرم میکند و این موضوع در ادامه به رویارویی اصلاحطلبان و دولتیها در پارلمان دهم گرایش یافته است. نحیف شدن فراکسیون امید بیش از هر چیز همانطور که خود اصلاحطلبان اشاره میکنند نتیجه تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای القای فتح مجلس است که با توجه به اینکه با واقعیت فاصله زیادی داشت کمکم با کنار رفتن غبار دروغها سبب سرخوردگی بدنه این جریان شد و حال اصلاحطلبان برای فرار از این شکست راهبردی و اصلی در میان همه شکستهای دیگرشان در مجلس سعی دارند با شیوه معمول یعنی انداختن اشتباه خودشان به گردن دیگران ازجمله دولت خود را در این زمینه توجیه کنند.