به گزارش مشرق، «دیکتاتوری حزبی» گزارهای که بارها و بارها از سوی منتقدان اصلاحطلبان به آنها نسبت داده شده اما آنها یا با لبخند و یا با سکوت از کنار این اِنگارهی تحلیلی عبور کردهاند...
مقولهای که منهای تأیید و ردّ آن در کلام ستادیهای اصلاحطلب اما گویا این روزها قصد دارد پای خود را به «فراکسیون امید» اصلاحطلبان در مجلس شورای اسلامی هم باز کند و پرونده جدیدی به نام «برخورد با نمایندگان متمرّد» را بگشاید...
***
آغاز _ سکوت و لبخند اصلاحطلبان برای انکار «دیکتاتوری حزبی» و ابراز تنزّه از این تحلیل جریانشناسانه، البته چندان هم پر بیراه نیست.
این رفتار حق به جانب از آنروست که گزارههایی مثل «آزادی بیان»، «تحمل مخالف»، «آزادی»، «ضرورت انتقاد» و «عدم اِعمال خشونت» نوعاً مواردی هستند که توسط جریان خاص یا همان اصلاحطلبان مورد اشاره قرار میگیرند و طبیعیست که گویندگان این ادبیات همواره اینطور بیان میکنند که هر نوع رفتار مغایر با این شعارها هرگز هیچگونه اتصّالی به آنها و گفتمانشان ندارد و حکماً از اتاقهای فکر جانب «جناح مقابل» ساطع شده است.
*در هوایی که «جریان خاص» نفس میکشد
با این حال اما حقیقت را هرگز نمیتوان در پستوی هیچ خانهای پنهان کرد.
مردم اگر به حافظه تاریخی خود رجوع کنند، حتماً به خاطر میآورند زمانی را در ابتدای دهه 70 که عدهای از چهرههای آن روزهای جریان خاص به دنبال اتخاذ سیاستهای ریاضتی اقتصادی توسط دولت آقای هاشمی، طرحی را به مجلس بردند که به موجب آن میبایست تجهیزات ضد شورش از قبیل «باطوم» به کشور وارد میشد تا اعتراضات احتمالی را با سهولت مورد سرکوب قرار دهند.[1]
عمق ماجرا البته بیش از این حرفهاست.
«جواد اطاعت» از فعالان سیاسی اصلاحطلب است که زمانی در یک گفتوگوی رسانهای که البته قبل از ماجرای حقوقهای نجومی انجام شده بود! پیشنهاد داد برای مبارزه با فساد، از الگوی کشور چین پیروی کنیم و تمام مفسدین، اعم از خرد و کلان را «اعدام» کنیم.[2]
هجمههای سنگین علیه «الهه راستگو» در شورای شهر تهران بواسطه تمرّد از خواسته عمومی اصلاحطلبان و رأی دادن به گزینهای مغایر با نظر آنها نیز در خاطر مردم مانده است.
او به جای محسن هاشمی به محمدباقر قالیباف اصولگرا رأی داده بود و اصلاحطلبان در این رابطه کار را به جایی کشاندند که حتی خانواده خانم راستگو هم دچار مشکلاتی شدند.
«محمدصادق خرازی» گزینه بعدی بود. چهره اصلاحطلبی که در یک مصاحبه با نشریه مثلث به خود اجازه داد رفتارهای برخی اصلاحطلبان را در دهه 70 نقد کند.
و همین نقد کافی بود تا از جانب اصلاحطلبان ستادی حملات دامنهداری علیه خرازی ساماندهی شود. به نوعی که حتی برخی از آنها نظیر محمدعلی ابطحی و عبدالله رمضانزاده اسماً و رسماً هم وارد ماجرا شدند.
قضیه به جاهای باریک هم رسید، آنطور که محمدصادق خرازی حتی به قاچاق عتیقه متهم شد.[3]
حملاتی که البته کار خود را کرد و خرازی وادار به درخواست استعفا از عضویت در حزب جدیدالتأسیس ندای ایرانیان شد. درخواست استعفایی که البته با مقاومت جوانان حزب در مقابل اصلاحطلبان مورد قبول قرار نگرفت.[4]
*صدای پای دیکتاتوری حزبی در فراکسیون امید/آنچه نمایندگان فهرست امید هم به مردم نگفتند
برخی تحلیلگران و رسانهها در اثنای آغاز به کار مجلس دهم، صحبتهایی را در اشاره به نحوه انعقاد فهرست امید مطرح کردند که البته کمتر دیده و شنیده شد.
قضیه به آنجا برمیگشت که «مرتضی الویری»، از فعالان ستادی اصلاحطلب، پس از انتخابات در بخشی از یک گفتوگو با نشریه صدا از مصاحبههایی با نامزدهای اصلاحطلب خبر داده بود که بیشتر بوی تفتیش عقاید میدادند.
او درباره آن مصاحبهها گفته بود:
«مجبور شدیم فراخوان بدهیم تا هرکس خود را اصلاحطلب میداند معرفی کند. با این تصور که معتقد بودیم در شرایط فعلی اصلاحطلبی هزینه دارد و احتمال ضعیفی وجود دارد افراد منفعتطلب بیایند و خود را اصلاحطلب معرفی کنند. به هر حال حدود 350 نفر آمدند که از آن تعداد 130 نفر سوابق اصلاحطلبی داشتند. با آنها هم مصاحبه کردیم و دیدیم بسیاری از چهرههای قوی و پرتوان وجود دارند که توانستهاند از تیغ استصواب سالم عبور کنند.»
مصاحبههایی که الویری گفته بود چه معنایی جز تفتیش عقاید میتوانستند، داشته باشند؟!
در همان ایام، آذر منصوری، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در اشاره به رفتارهای نمایندگان فهرست امید از لفظ «باید» استفاده کرده و گفته بود:
«طبیعی است که جمعبندی این فراکسیون هرچه باشد تک تک این نمایندگان باید تمکین کنند. چه در خصوص ریاست مجلس و هیات رییسه چه در مورد باقی مسایل مربوط به مجلس…کسانی که به نمایندگی از لیست امید رای مردم را جلب کردهاند اگر برخلاف میثاقنامهای که به آن متعهد شدهاند، عمل کنند رای و اعتماد مردم را از دست خواهند داد.»
هرچه بود اما در آن ایام، صحبتهای الویری و منصوری به هر دلیلی کمتر مورد توجه و اقتراح قرار گرفت.
حتی نمایندگان اصلاحطلب فهرست امید هم با اینکه توضیحاتی را درباره امضای یک تعهد با ستاد اصلاحطلبان به افکار عمومی و رسانهها ارائه کردند اما هیچکدام از آنها حاضر نشدند چیزی درباره مصاحبههای خود با مرتضی الویری و تیم وی بیان کنند.
و این مسئله عملاً بایکوت شد و خیلیها ترجیح دادند کمتر درباره آن صحبت کنند...
*وقتی بایکوت خبر «بازجویی از نامزدها» به «برخورد با نامزدها» منجر میشود
از قدیم گفتهاند: ماه پشت ابر نمیماند...
و رفتارهای عجیب ستاد اصلاحطلبان برای انتخاب نامزدهای فهرست امید هم منوط به مصاحبههای الویری و برهه انتخابات مجلس دهم در اسفندماه سال گذشته نماند.
محمود صادقی، نماینده اصلاحطلب تهران اخیراً در بخشی از مصاحبه خود با شماره 185 نشریه تجارت فردا از «برخورد با نمایندگان متمرّد فراکسیون امید» خبر داده است.
او با اشاره به برخی سازوکارها در مجلس ششم برای برخورد با نمایندگان ناهمخوان فراکسیونی اظهار کرده است: اگر اعضای فراکسیون تخطی زیادی از خط مشی جریان و فراکسیون داشته باشند با آنها برخورد مناسب انجام میگیرد.
این نماینده اصلاحطلب افزوده است: شدیدترین برخوردی که انجام میگیرد حذف و اخراج فرد از فراکسیون است. البته تذکر و تعاملات سازنده دیگر هم در مراحل پیشین و به عنوان واکنشهای حفیفتر صورت میگیرد.
صادقی همچنین میگوید: ما هم در تلاش هستیم در فراکسیون (امید) چنین کمیتهها و بخشهای نظارتی پیشبینی شود تا هم از تخطی افراد و اعضا بکاهیم و هم در اختلاف نظرها بتوانیم از این کمیتهها استفاده کنیم.
البته این اظهارات در حالی است که افکار عمومی تصور دیگری از اشارههای اصلاحطلبان به مسئله «تذکر» و «تعاملات سازنده» دارند و خاطراتی مثل «راستگو» و «خرازی» در ذهن آنها تداعی میشود.
صادقی: اگر اعضای فراکسیون امید، تخطی زیادی از خط مشی جریان و فراکسیون داشته باشند با آنها برخورد مناسب انجام میگیرد.
سرنوشتی که بعید نیست برای هریک از نمایندگان آزادفکر عضو فراکسیون امید تکرار شود و خود را در ابعاد تازهتری آشکار کند.
*وقتی ژنتیک، رفتارهای پدرخواندگی را تجویز میکند
آنچه به آن اشاره شد نشان میدهد که جریان سیاسی اصلاحطلبان را یک مشکل ژنتیکی همراهی میکند.
مشکلی که هر بار جلواتی مختلف را به نمایش میگذارد و نتیجه آن هم چیزی جز کارناوال تصلّب و دلسردی نسلهای جدید اصلاحطلبی نیست.
حقیقت آن است که جریان سیاسی خاص طی 15 سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانسته رأی اکثریت مردم را از آن خود کند.
انتخاباتهایی که بعنوان بزنگاههای اصلی مردمسالاری اما همواره با تصمیمات ستاد جریان خاص و اعضای مادامالعمر آن مواجه بوده است و جملگی یک نتیجه یکسان را روی دست اصلاحطلبان گذاشتهاند.
همان روشها، همان حرفها و همان اعتقادات.
آیا این انسداد رفتاری در کنار روشهای پدرخواندگی مثل «برخورد با نمایندگان» از سوی ستاد اصلاحات ادامه خواهد یافت؟!
*منابع:
1_ http://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/02/24/57519
2_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940615001367
3_ http://www.entekhab.ir/fa/news/220217
4_ http://www.mehrnews.com/news/2897338