گروه فرهنگ و هنر مشرق- علیرضا جاویدنیا صدایی آشنا که دوستداران رادیو به خصوص«رادیو ایران» و برنامه «صبح جمعه با شما» با اجرا وصدای این گوینده با سابقه آشنایی دارند.وی تجربه اجرا درتلویزیون را هم داشته است. جاویدنیا در کنار عوامل «صبح جمعه با شما» خاطرات زیادی را برای علاقهمندان خود خلق کردند. این روزها او اجرای «راه شب» شنبه شبها را برعهده دارد و در «خانواده یک» هم که از شبکه یک پخش میشود حضور دارد. علیرضا جاویدنیا این روزها به گفته خود شرایط بسیار مساعدی ندارد وکمی از عملکرد برخی تهیهکنندگان ناراضی است. بر همین اساس گفتوگویی را با او صورت دادهایم که در آن علت اصلی این امر را جویا شده و درخصوص فعالیتهای اخیر او نیز گپی داشتهایم که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
*بعد از مدتها اجرای یک برنامه تلویزیونی را برعهده گرفتید، این وقفه به چه دلیلی بود؟
راستش را بخواهید در این مدت برنامهای که در تلویزیون ساخته شود و با من همخوانی داشته باشد تقریبا وجود نداشته است، پیشنهاد خاصی هم نبود که با حال وهوای من و نوع اجرای من مطابقت داشته باشد. برنامههایی بود که به آنها دعوت شدیم و در آنها حضور پیدا کردیم و تبعاتش را هم پس دادیم و فکر میکنم که دیگر کافی است.
*چطور شد که اجرا در برنامه خانواده یک را پذیرفتید؟
هنگامی که از این برنامه پیشنهاد همکاری مطرح شد، به لحاظ شرایط روحی خودم خیلی آمادگی نداشتم واین موضوع را به دوستان هم گفتم اما به هر حال یک عده جوان در حال کار هستند که از من دعوت کردهاند، البته این به آن معنی نیست که مایل باشم کسی خواهش کند تا ادامه همکاری دهم بلکه کار جوانها را قبول و دوستشان دارم و به آنها احترام میگذارم. خود من هم فرزند جوان دارم و برای من همه محترم و دوستداشتنی هستند. حتی چند شب پیش درخواست کردم که از برنامه بروم اما دوستان موافقت نکردند.
*چرا؟
به هر حال این برنامه به نسبت کارهای قبلی من مثل مسابقهها یا برنامههایی که اجرا کردهام که هیجان خاص خود را داشته و دارای حس و حال متفاوتی برای من بوده فرق دارد، نه اینکه این برنامه مشکلی داشته باشد، «خانواده یک» هم میتواند در جایگاه خودش خیلی ارزشمند باشد که به طور قطع هم همینطور است بسیاری از موضوعات دوران قدیم را تداعی میکند. همانطور که گفتم شرایط روحی خودم زیاد برای این امر مناسب نیست و نمیخواهم این قضیه را به هیچ وجه پای مسئولان تلویزیونی بگذارم. متاسفانه برخی تهیهکنندگان به جای آنها تصمیمگیری میکنند، به همین علت رادیو را ترجیح میدهم و در حال حاضر کار خود را در رادیو هم دارم و مشکلی هم از این بابت ندارم.
در برنامه «خانواده یک» نیز هیچ مسئلهای با هیچ شخصی ندارم. بهخصوص اینکه این برنامه در قالب یک برنامه خانوادگی ارائه میشود و اگرپیامهای خوبی را به بیننده بدهیم میتواند برنامه تاثیرگذاری برای خانوادهها باشد. من از این بابت بسیار خوشحال میشوم اما چه کنم که یک مقدار شرایط خودم این اجازه را نمیدهد تا انگیزهای قوی داشته باشم. دوست دارم در کارم خیلی قوی باشم، سرعت در کار را بیشتر میپسندم تا اینکه بخواهم در گوشهای ایستاده یا نشسته حرف بزنم واجرا کنم یا اینکه بعضی موارد را کادربندی شده بیان کنم. تصور میکنم این شکل از کار کمی دست وپای آدم را میبندد، دست و پای من باید در فضایی که در آن کار میکنم بازتر باشد، این مباحثی که راجع به آن حرف زدم مربوط به اجراست نه فرم برنامه.
*یعنی شما در برنامه «خانواده یک» نمیتوانید به همان شکلی که خودتان میپسندید اجرا کنید؟
مواردی که به آن اشاره کردم به این معنی نیست که من مشکلی در برنامه دارم بلکه شکل و شمایل «خانواده یک» و اساس آن جوری است که من جنب و جوشی که باید داشته باشم را ندارم. بخشهای مختلف این برنامه از جمله قسمتهای آموزشی آن را دوست دارم، این بخشها خیلی جای کار دارند، به طور کل من با هیچ یک از عوامل کوچکترین مشکلی ندارم.
*در صحبتهایتان از شرایط روحی خودتان گفتید، ممکن است کمی درباره آن توضیح دهید؟
ببینید هنگامی که شما از یکسری مسائل دلزده میشوید دیگر چیزی برای آدم باقی نمیماند؛ هنگامی که کلی زحمت میکشید اما تفاوتی را مشاهده نمیکنید. طرف صحبت من هرگز مدیران رده بالا نیستند، آن بندههای خدا را در هیچ چیز دخیل نمیکنم اما تاکید میکنم برخی از تهیهکنندگان ما انتظاراتی از ما دارند و موقعی که میخواهیم این انتظارات را در راستای ضوابطی برآورده کنیم به آقایان برمیخورد و عکسالعملهای دیگری را از خود نشان میدهند. این عوامل باعث دلزدگی میشود. به بیانی دیگر انتظار ما از یک محیط فرهنگی خیلی بالاتر از این حرفهاست، افرادی باید در این محیط باشند که صددرصد فرهنگی فکر کنند، فرهنگی راه بروند و فرهنگی ارتباط برقرار کنند، مجموع این نکات بسیار مهم است.
*فعالیت در رادیو را با چه برنامهای ادامه میدهید؟
برنامه «راه شب» را شنبه شبها اجرا میکنم. من ۶۵ سال دارم و کارهای خود را انجام دادهام. در همان سالها که افتخار شاگردی استاد منوچهر نوذری را داشتم، سختترین کاری بود که ما انجام دادیم، تاکید میکنم همگی ما و به شکرانه پروردگار مورد توجه مردم واقع شد. درست است که نفع مادی برای هیچکدام از ما در هیچ شرایطی نداشت اما همانقدر که رضایت مردم در آن دیده میشد برای ما بالاترین منفعت بود، بار معنوی آن کار ارزش زیادی برایمان داشت که هنوز هم مردم از آن یاد میکنند و این جای شکر دارد، من خدا را شاکرم. با اینکه فشار کار بسیار زیاد بود و انرژی زیادی را صرف «صبح جمعه با شما»کردیم اما من راضی بودم و هستم.
*آیا مجدد شنونده «جمعه ایرانی» از رادیو ایران خواهیم بود؟
انشاءاله. زمانی که جمعه ایرانی متوقف شد من نزدیک به سه سال بود که دیگر با گروه همکاری نداشتم، البته دوستی با تمام عوامل برقرار بود و هنوز هم پابرجاست، در واقع مشکل قهر و آشتی و اینطور مسائل مطرح نبود، به خواست خودم حضور نداشتم. امیدوارم پخش این برنامه آغاز شود زیرا مردم نیاز دارند. با توجه به تحولات اخیر در شبکههای مختلف صدا وسیما میبینیم که مردم به سمت شبکههای خودمان کشیده شدهاند و از برنامهها استقبال میکنند، این بهترین پیام برای مسئولان تصمیمگیرنده سازمان است که برنامههایی با کیفیت خوب، نه حالا آنقدر که هزینههای سنگینی به همراه داشته باشد اما بتواند مردم را راضی نگه دارد تولید کنند.
*فرزندتان به شغل شما علاقهای دارد؟ او را برای ورود به این عرصه تشویق کردهاید؟
من یک پسر به نام نوید دارم و هیچگاه او را تشویق نکردهام که مسیر کاری من را ادامه دهد.
*چرا؟
همین که من هستم برایمان بس! من به شما قول میدهم که حتی پارتی بچه خودم نمیشوم، خودش اگر دستمایهای داشته باشد باید راهش را پیدا کند و هرگز به کسی نمیگویم که نوید پسر من است و او را به کار بگیرد! درست است که میتوانم این کار را بکنم اما امکان ندارد آن را انجام بدهم. خودش اگر تمایل داشت راه را برای ادامه فعالیتش باز کند. نوید به حوزه سینما، عکاسی و موزیک خیلی علاقهمند است و آنها را پیگیری میکند. بهخصوص در صفحات مجازی این مقولهها را دنبال میکند و اطلاعات خوبی در این زمینهها دارد.
*اوقات فراغت دارید؟ چطور آن را میگذرانید؟
بله؛ کار آنچنانی ندارم، من یک چانه دارم که گاهی دستم را زیر آن میزنم که چرا؟(باخنده). شاید در چهار، پنج سال گذشته موفق شدم به همراه خانواده سه، چهار روزی را به خارج از تهران برویم، آن هم اگر یکی از دوستانم نبود اتفاق نمیافتاد.
*با توجه به اینکه قرار است «خانواده یک» به زودی به صورت زنده پخش شود، نظرتان در مورد اجرای زنده برنامهها چیست؟
خدا کند که این اتفاق بیفتد، در برنامه زنده خیلی راحتتر از برنامه تولیدی هستم. درست است که برنامه زنده پرمسئولیت است اما لذت زیادی دارد. وقتی «راه شب» را به صورت زنده اجرا میکنم برایم دلچسب است و بیشتر با آن صفا میکنم. حس این دو شکل از برنامه باهم متفاوت است. در برنامه تولیدی با خیالی آسوده کار خود را انجام میدهید اما در برنامه زنده و مراحل آن و تمرکزی که باید داشته باشید فرد را قوی ترکرده و احساس مسئولیت را بالاتر میبرد، مشروط بر اینکه توانایی آن را داشته باشیم زیرا کار پرمسئولیتی است، نه در کشور ما بلکه در همه دنیا کسی که برنامه زنده اجرا میکند باید خیلی متبحر باشد و زوایای کار را بداند، لزوما نه صددرصد اما تا اندازهای باید کارش را بلد باشد یعنی نباید کم بیاورد.
*خودتان بیننده کدام یک از برنامههای تلویزیون هستید؟
«دورهمی» و «خندوانه» را تا آنجایی که بتوانم و فرصت داشته باشم. دوست دارم در پایان این گفتوگو این را هم اضافه کنم که مردم بسیار قابل احترام هستند و به برنامههای تفریحی و امثال آن نیاز دارند، از گفتن، حرف زدن، پند و اندرز دادن و... نه اینکه نباید باشد کارشناسان مختلف باید در برنامهها حضور داشته باشند اما یک مقداری هم باید به حال وهوای مردم در برنامهریزیهایی که مدیران سازمان دارند توجه شود چرا که امری واجب است، تا از این طریق مردم پای برنامه تلویزیون بنشینند و با آن رفاقت کنند.
*بعد از مدتها اجرای یک برنامه تلویزیونی را برعهده گرفتید، این وقفه به چه دلیلی بود؟
راستش را بخواهید در این مدت برنامهای که در تلویزیون ساخته شود و با من همخوانی داشته باشد تقریبا وجود نداشته است، پیشنهاد خاصی هم نبود که با حال وهوای من و نوع اجرای من مطابقت داشته باشد. برنامههایی بود که به آنها دعوت شدیم و در آنها حضور پیدا کردیم و تبعاتش را هم پس دادیم و فکر میکنم که دیگر کافی است.
*چطور شد که اجرا در برنامه خانواده یک را پذیرفتید؟
هنگامی که از این برنامه پیشنهاد همکاری مطرح شد، به لحاظ شرایط روحی خودم خیلی آمادگی نداشتم واین موضوع را به دوستان هم گفتم اما به هر حال یک عده جوان در حال کار هستند که از من دعوت کردهاند، البته این به آن معنی نیست که مایل باشم کسی خواهش کند تا ادامه همکاری دهم بلکه کار جوانها را قبول و دوستشان دارم و به آنها احترام میگذارم. خود من هم فرزند جوان دارم و برای من همه محترم و دوستداشتنی هستند. حتی چند شب پیش درخواست کردم که از برنامه بروم اما دوستان موافقت نکردند.
*چرا؟
به هر حال این برنامه به نسبت کارهای قبلی من مثل مسابقهها یا برنامههایی که اجرا کردهام که هیجان خاص خود را داشته و دارای حس و حال متفاوتی برای من بوده فرق دارد، نه اینکه این برنامه مشکلی داشته باشد، «خانواده یک» هم میتواند در جایگاه خودش خیلی ارزشمند باشد که به طور قطع هم همینطور است بسیاری از موضوعات دوران قدیم را تداعی میکند. همانطور که گفتم شرایط روحی خودم زیاد برای این امر مناسب نیست و نمیخواهم این قضیه را به هیچ وجه پای مسئولان تلویزیونی بگذارم. متاسفانه برخی تهیهکنندگان به جای آنها تصمیمگیری میکنند، به همین علت رادیو را ترجیح میدهم و در حال حاضر کار خود را در رادیو هم دارم و مشکلی هم از این بابت ندارم.
در برنامه «خانواده یک» نیز هیچ مسئلهای با هیچ شخصی ندارم. بهخصوص اینکه این برنامه در قالب یک برنامه خانوادگی ارائه میشود و اگرپیامهای خوبی را به بیننده بدهیم میتواند برنامه تاثیرگذاری برای خانوادهها باشد. من از این بابت بسیار خوشحال میشوم اما چه کنم که یک مقدار شرایط خودم این اجازه را نمیدهد تا انگیزهای قوی داشته باشم. دوست دارم در کارم خیلی قوی باشم، سرعت در کار را بیشتر میپسندم تا اینکه بخواهم در گوشهای ایستاده یا نشسته حرف بزنم واجرا کنم یا اینکه بعضی موارد را کادربندی شده بیان کنم. تصور میکنم این شکل از کار کمی دست وپای آدم را میبندد، دست و پای من باید در فضایی که در آن کار میکنم بازتر باشد، این مباحثی که راجع به آن حرف زدم مربوط به اجراست نه فرم برنامه.
*یعنی شما در برنامه «خانواده یک» نمیتوانید به همان شکلی که خودتان میپسندید اجرا کنید؟
مواردی که به آن اشاره کردم به این معنی نیست که من مشکلی در برنامه دارم بلکه شکل و شمایل «خانواده یک» و اساس آن جوری است که من جنب و جوشی که باید داشته باشم را ندارم. بخشهای مختلف این برنامه از جمله قسمتهای آموزشی آن را دوست دارم، این بخشها خیلی جای کار دارند، به طور کل من با هیچ یک از عوامل کوچکترین مشکلی ندارم.
*در صحبتهایتان از شرایط روحی خودتان گفتید، ممکن است کمی درباره آن توضیح دهید؟
ببینید هنگامی که شما از یکسری مسائل دلزده میشوید دیگر چیزی برای آدم باقی نمیماند؛ هنگامی که کلی زحمت میکشید اما تفاوتی را مشاهده نمیکنید. طرف صحبت من هرگز مدیران رده بالا نیستند، آن بندههای خدا را در هیچ چیز دخیل نمیکنم اما تاکید میکنم برخی از تهیهکنندگان ما انتظاراتی از ما دارند و موقعی که میخواهیم این انتظارات را در راستای ضوابطی برآورده کنیم به آقایان برمیخورد و عکسالعملهای دیگری را از خود نشان میدهند. این عوامل باعث دلزدگی میشود. به بیانی دیگر انتظار ما از یک محیط فرهنگی خیلی بالاتر از این حرفهاست، افرادی باید در این محیط باشند که صددرصد فرهنگی فکر کنند، فرهنگی راه بروند و فرهنگی ارتباط برقرار کنند، مجموع این نکات بسیار مهم است.
*فعالیت در رادیو را با چه برنامهای ادامه میدهید؟
برنامه «راه شب» را شنبه شبها اجرا میکنم. من ۶۵ سال دارم و کارهای خود را انجام دادهام. در همان سالها که افتخار شاگردی استاد منوچهر نوذری را داشتم، سختترین کاری بود که ما انجام دادیم، تاکید میکنم همگی ما و به شکرانه پروردگار مورد توجه مردم واقع شد. درست است که نفع مادی برای هیچکدام از ما در هیچ شرایطی نداشت اما همانقدر که رضایت مردم در آن دیده میشد برای ما بالاترین منفعت بود، بار معنوی آن کار ارزش زیادی برایمان داشت که هنوز هم مردم از آن یاد میکنند و این جای شکر دارد، من خدا را شاکرم. با اینکه فشار کار بسیار زیاد بود و انرژی زیادی را صرف «صبح جمعه با شما»کردیم اما من راضی بودم و هستم.
*آیا مجدد شنونده «جمعه ایرانی» از رادیو ایران خواهیم بود؟
انشاءاله. زمانی که جمعه ایرانی متوقف شد من نزدیک به سه سال بود که دیگر با گروه همکاری نداشتم، البته دوستی با تمام عوامل برقرار بود و هنوز هم پابرجاست، در واقع مشکل قهر و آشتی و اینطور مسائل مطرح نبود، به خواست خودم حضور نداشتم. امیدوارم پخش این برنامه آغاز شود زیرا مردم نیاز دارند. با توجه به تحولات اخیر در شبکههای مختلف صدا وسیما میبینیم که مردم به سمت شبکههای خودمان کشیده شدهاند و از برنامهها استقبال میکنند، این بهترین پیام برای مسئولان تصمیمگیرنده سازمان است که برنامههایی با کیفیت خوب، نه حالا آنقدر که هزینههای سنگینی به همراه داشته باشد اما بتواند مردم را راضی نگه دارد تولید کنند.
*فرزندتان به شغل شما علاقهای دارد؟ او را برای ورود به این عرصه تشویق کردهاید؟
من یک پسر به نام نوید دارم و هیچگاه او را تشویق نکردهام که مسیر کاری من را ادامه دهد.
*چرا؟
همین که من هستم برایمان بس! من به شما قول میدهم که حتی پارتی بچه خودم نمیشوم، خودش اگر دستمایهای داشته باشد باید راهش را پیدا کند و هرگز به کسی نمیگویم که نوید پسر من است و او را به کار بگیرد! درست است که میتوانم این کار را بکنم اما امکان ندارد آن را انجام بدهم. خودش اگر تمایل داشت راه را برای ادامه فعالیتش باز کند. نوید به حوزه سینما، عکاسی و موزیک خیلی علاقهمند است و آنها را پیگیری میکند. بهخصوص در صفحات مجازی این مقولهها را دنبال میکند و اطلاعات خوبی در این زمینهها دارد.
*اوقات فراغت دارید؟ چطور آن را میگذرانید؟
بله؛ کار آنچنانی ندارم، من یک چانه دارم که گاهی دستم را زیر آن میزنم که چرا؟(باخنده). شاید در چهار، پنج سال گذشته موفق شدم به همراه خانواده سه، چهار روزی را به خارج از تهران برویم، آن هم اگر یکی از دوستانم نبود اتفاق نمیافتاد.
*با توجه به اینکه قرار است «خانواده یک» به زودی به صورت زنده پخش شود، نظرتان در مورد اجرای زنده برنامهها چیست؟
خدا کند که این اتفاق بیفتد، در برنامه زنده خیلی راحتتر از برنامه تولیدی هستم. درست است که برنامه زنده پرمسئولیت است اما لذت زیادی دارد. وقتی «راه شب» را به صورت زنده اجرا میکنم برایم دلچسب است و بیشتر با آن صفا میکنم. حس این دو شکل از برنامه باهم متفاوت است. در برنامه تولیدی با خیالی آسوده کار خود را انجام میدهید اما در برنامه زنده و مراحل آن و تمرکزی که باید داشته باشید فرد را قوی ترکرده و احساس مسئولیت را بالاتر میبرد، مشروط بر اینکه توانایی آن را داشته باشیم زیرا کار پرمسئولیتی است، نه در کشور ما بلکه در همه دنیا کسی که برنامه زنده اجرا میکند باید خیلی متبحر باشد و زوایای کار را بداند، لزوما نه صددرصد اما تا اندازهای باید کارش را بلد باشد یعنی نباید کم بیاورد.
*خودتان بیننده کدام یک از برنامههای تلویزیون هستید؟
«دورهمی» و «خندوانه» را تا آنجایی که بتوانم و فرصت داشته باشم. دوست دارم در پایان این گفتوگو این را هم اضافه کنم که مردم بسیار قابل احترام هستند و به برنامههای تفریحی و امثال آن نیاز دارند، از گفتن، حرف زدن، پند و اندرز دادن و... نه اینکه نباید باشد کارشناسان مختلف باید در برنامهها حضور داشته باشند اما یک مقداری هم باید به حال وهوای مردم در برنامهریزیهایی که مدیران سازمان دارند توجه شود چرا که امری واجب است، تا از این طریق مردم پای برنامه تلویزیون بنشینند و با آن رفاقت کنند.