سرویس جهان مشرق- یک سال پس از آنکه برجام به فرجام رسید و ایران به تمام تعهدات خود عمل کرد، مردم کشورمان همچنان در انتظار پیامدهای ملموسی هستند که قرار بود از این توافق در زندگیشان ببینند؛ اتفاقی که به خاطر عهدشکنیها و سنگاندازیهای آمریکا هنوز محقق نشده است. البته بدعهدی آمریکاییها مسئله تازهای برای ایرانیها (یا کشورهای دیگر جهان) نیست، اما از آنجایی که مذاکرات چهرهبهچهره و «توافق» هستهای دیدگاه برخی را در داخل کشور نسبت به دشمنی آمریکاییها تلطیف کرده بود، اکنون ممکن است اینگونه به نظر برسد که شاید عدهای «آمریکاستیز» درون ایران دارند تلاش میکنند توافق هستهای را به شکست بکشانند یا آمریکا را بدتر از آنچه که واقعاً هست، نشان دهند.
سرویس جهان مشرق قصد دارد تا طی یک سری گزارش به مخاطبان محترم نشان دهد که تنها کارشناسان ایرانی نیستند که میگویند آمریکا تعهدات خود تحت برجام را نقض کرده، بلکه بسیاری از کارشناسان بینالمللی (از جمله آمریکایی) به دلایل مختلف و با رویکردهای متفاوت اعتراف میکنند که باراک اوباما و دولتش در اجرای برجام کوتاهی میکنند.
مشرق پیشتر گزارشی مقدمهوار منتشر کرده و در آنجا توضیحات مفصلتری درباره این سری گزارش داده است. مقدمه این سری گزارش را میتوانید از اینجا بخوانید. همچنین قسمت دوم از این مجموعه گزارش را میتوانید از اینجا و قسمت سوم را از اینجا بخوانید.
* * *
سازمان «متحد علیه ایران هستهای» پاتوق مقامات ایرانستیز آمریکایی
هفتهنامه «تایم» آمریکا (که نیازی به معرفی ندارد) به مناسبت سالگرد برجام مطلبی منتشر کرد که از عنوان گرفته تا محتوا، تماماً تلاش برای خنثی کردن اثرات توافق هستهای در اقتصاد ایران بود. پیش از آنکه به معرفی نویسنده گزارش یعنی «مارک والاس» بپردازیم، باید بگوییم این گزارش که تحت عنوان صریح «چرا شرکتها نباید با ایران تجارت کنند[1]» منتشر شد، بر خلاف گزارشهای قبلی که در این مجموعه به آنها اشاره کردیم، صرفاً ماهیت «توصیفی» ندارد، بلکه رسماً نسخهای را برای شرکتهای بینالمللی «تجویز» میکند که تأثیر آن ترس از ورود به بازار ایران است.
مارک والاس[2] مدیرعامل سازمان «متحد علیه ایران هستهای[3]» است، سازمانی که هرچه از دشمنیاش با ایران بگوییم، کم است[4]. «متحد علیه ایران هستهای» اصولاً به عنوان سازمانی از مقامات سابق و کنونی دولت آمریکا تأسیس شد و امروز فعالیت میکند که معتقدند ایران به دنبال سلاح هستهای و رسیدن به قدرت مطلق در منطقه خودش است. در کنار والاس (نماینده دولت جورش بوش پسر در سازمان ملل و مدیرعامل کنونی «پروژه مبارزه با افراطگرایی»)، «جو لیبرمن[5]» (رئیس کمیته امنیت داخلی سنا) مدیر سازمان و «دیوید ایبسن» (مدیر «پروژه مبارزه با افراطگرایی») نیز رئیس سازمان «متحد علیه ایران هستهای» هستند.
تشریح عمق دشمنی این سازمان با ایران و حمایتهای منحصر به فرد[6] دولت اوباما[7] از جمله وزارت دادگستری آمریکا از این گروه «ضدایرانی[8]» مسلماً به یک گزارش مفصل و مجزا نیاز دارد، اما موقتاً منابع انتهای این گزارش تا اندازهای به آشنایی با این سازمان ضدایرانی کمک میکنند. این قسمت از مجموعه گزارشهای مشرق به تشریح دو گزارش از دو منبع کاملاً متفاوت میپردازد که هر دو در مواضع خود به طرز بیرحمانهای صریح هستند؛ بنابراین پیشنهاد میکنیم حتماً این گزارش را با دقت تا انتها دنبال کنید.
«بهرغم برجام، تجارت در ایران همچنان ریسک است»
با این وجود، هدف والاس از نگارش این گزارش، اثبات همان نکتهای است که در گزارش «متحد علیه ایران هستهای» صراحتاً به آن اشاره شده است: «با توجه به این ریسکها [که در ادامه به آنها اشاره میکنیم] طبیعتاً باید برای همه شرکتهای مسئولیتپذیر روشن شده باشد که ایران [بهرغم توافق هستهای] واقعاً «باز [و آماده] تجارت» نیست.» اما در گزارش هفتهنامه تایم چه نوشته شده است؟
والاس در ابتدای گزارش به نقل از یک مقام تجاری انگلیسی اعتراف میکند که «ایران بزرگترین بازار نوظهور از زمان فروپاشی اتحاد شوروی است[10].» وی سپس (اگرچه با زبانی طعنهآمیز) درباره شرایط منحصربهفرد بازار ایران، از جمله جمعیت جوان و آموزشدیده، و ذخایر گسترده نفت و گاز، مینویسد، اما بلافاصله هشدار میدهد: «مدیران و سهامداران شرکتهای بینالمللی که به خاطر تبلیغات تجاری ایران وسوسه شدهاند [تا در این کشور فعالیت کنند] باید یا این سیل سرمایهگذاری در ایران را متوقف کنند و یا تجارت و برند خود را [در صورت ورود به ایران] با تهدید روبهرو نمایند.»
«خطراتی که تاجران را در ایران تهدید میکند»
نویسنده گزارش در ادامه صراحتاً (و برای اثبات تجربهاش در این زمینه) اعتراف میکند: «سازمان ما [«متحد علیه ایران هستهای»] پیگیریهای شرکتها در سراسر جهان برای ورود به ایران را دنبال [و بررسی] کرده و شرکتهای بزرگ چندملیتی را به عدم سرمایهگذاری [در ایران] متقاعد نموده است. [سازمان ما] از یک طرف منافع [مدنظر] سرمایهگذاران و پشیمانی آنها [بعد از فعالیت در ایران]، و از سوی دیگر، بدبینیهای هوشمندانه [و خودداری از ورود به ایران را نیز] مشاهده کرده است.»
مدیرعامل «متحد علیه ایران هستهای» به مثال خندهداری هم اشاره میکند. وی با اشاره به سفر ظریف، وزیر خارجه ایران، به فنلاند و هشدارهای سازمان متحد علیه ایران هستهای به «سائولی نینیستو» رئیسجمهور این کشور[11] میگوید: «سال گذشته، انتشار اینترنتی تصاویر استفاده از جرثقیلهای شرکت «کارگوتک» مستقر در «هلسینکی» [پایتخت فنلاند] برای اعدام دو زندانی [ایرانی] در ملاء عام، فوراً این شرکت را تبدیل به نماد تاکتیکهای خشونتآمیز حکومت ایران علیه شهروندان خود کرد.»
غولهای بانکی اعلام کردهاند قصد تسهیل معامله با ایران را ندارند
مدیرعامل سازمان ایرانستیز «متحد علیه ایران هستهای» سپس به اتهامات تکراری آمریکا علیه ایران، از جمله حمایت از تروریسم، آزمایشهای موشکی و دخالت در عراق، سوریه و یمن، استناد میکند و مینویسد: «در نتیجه، شرکتهایی خارجی فعال در ایران با یک فضای قانونی نامشخص و سیال [و بیثبات] مواجه هستند.» وی سپس با پیروی از بیانیههای دولت و وزارت خزانهداری آمریکا[13] سپاه پاسداران ایران را «سازمانی تروریستی» توصیف میکند و به عنوان «قدرتمندترین بازیگر اقتصادی» ایران، برای آن «منافع بزرگ و مخفی اقتصادی در سراسر ایران» متصور میشود.
بعد از ورود به وبسایت «متحد علیه ایران هستهای» به جای صفحه اصلی صفحهای را میبینید که درباره ریسکهای تجاری در ایران به شما هشدار میدهد؛ چرا جان کری به اروپا میرود تا با بانکدارها صحبت کند، اما سازمانی به این مهمی درون آمریکا را از انتشار مطالب ضدبرجام و ضدایرانی نهی نمیکند؟
وی سپس نتیجه میگیرد: «هر شرکت بینالمللیای [که در ایران فعالیت کند] ممکن است ندانسته از طریق معامله با سپاه پاسداران، سپاه قدس یا یکی از شرکتهای تحت امر آنها [که ارتباط با سپاه پاسداران را مخفی میکند] از فعالیتهای تروریستی حمایت نماید که این کار موجب مواجه شدن آن شرکت با مجازاتها، جریمهها و تحریمهای سنگین مالی مطابق با قانون آمریکا شود.»
مارک والاس در انتهای گزارش و برای آنکه نشان دهد ایران هنوز هم برای تجارت بینالمللی مکان مناسبی نیست، تلویحاً به کمکاری آمریکاییها و عدم عمل آنها به تعهداتشان اقرار میکند و هشدار میدهد: «اگرچه بسیاری از سرمایهگذاران [خارجی] قصد ورود به بازار ایران را ندارند («هجوم سرمایهگذاران» که ناظران [پس از برجام] انتظارش را داشتند، هنوز محقق نشده است)، اما یکی از آخرین نشانههای موفقیت احتمالی کمپین بازاریابی ایران، زمانی بود که بوئینگ اعلام کرد[14] ممکن است توافقی را امضا کند که بزرگترین معامله ایران بعد از برداشته شدن تحریمها خواهد بود.»
«برجام هیچ چیز را تغییر نداد»
در گزارشی کاملاً متفاوت با گزارش هفتهنامه تایم، «مرکز مطالعه جهانیسازی» کانادا (که بیشتر با نام «گلوبالریسرچ» شناخته میشود) به قلم «استیون لندمن» کارشناس آمریکایی و به مناسبت یک سالگی برجام با بیانی بسیار صریح و واقعبینانه به کارشکنیهای آمریکا بعد از توافق هستهای پرداخته است[16]. این گزارش آنقدر طوفانی شروع میشود که باید مجدداً تأکید کنیم نویسنده آن، یک ایرانی نیست (مصاحبه سرویس جهان مشرق با استیون لندمن درباره برگزیت را میتوانید از اینجا بخوانید):
«از سال 1979 زمانی که انقلاب اسلامی [به ثمر رسید و جمهوری اسلامی] جایگزین حکومت مستبدانه محمدرضا شاه پهلوی، متحد آمریکا، شد، دشمنی غیرقابلتوجیه [آمریکا] علیه ایران [تا امروز] ادامه داشته است. توافق هستهای سال گذشته هیچ چیز را تغییر نداد. [اگرچه] تحریمهای بینالمللی پایان یافت، [اما] تحریمهای آمریکا عمدتاً باقی ماندهاند، در حالی که تندروهای هر دو حزب در کنگره آمریکا خواستار افزایش این تحریمها هستند.»
لندمن ادامه میدهد: «میلیاردها دلار از داراییهای ایران، همچنان بلوکه است. تهران به ناحق [و به دروغ] در [شکلگیری] تروریسم منطقهای و بینالمللی مقصر معرفی میشود. چند ماه پیش نیز دیوان عالی آمریکا تصویب کرد که [آمریکا] اجازه دارد از داراییهای [بلوکهشده] ایران برای پرداخت غرامت به قربانیان عملیات تروریستیای استفاده کند که از جانب موساد اسرائیل صورت گرفته و به دروغ، جمهوری اسلامی را در آن مقصر دانسته بودند.»
استیون لندمن با توضیح اینکه آوریل سال 2016 (اردیبهشت 95) دیوان عالی آمریکا به ناحق حکم مصادره حدود 2 میلیارد دلار از داراییهای ایران را صادر کرده، مینویسد: «آمریکا، ناتو، اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر کشورهای یاغی منطقه [خاورمیانه] جنایتهای بزرگی مرتکب میشوند، بدون آنکه مجازات آن را تحمل کنند، در حالی که ایران مجبور میشود به قربانیان این جنایتها غرامت پرداخت کند؛ بیعدالتی همچنان ادامه دارد.»
دیوان عالی آمریکا، به عنوان مهمترین مرجع عدالت در این کشور، به ناحق اموال بلوکهشده ایران را مصادره کرده است
«ایران لایق برخوردی مانند کشورهای دیگر است»
این کارشناس آمریکایی درباره بدعهدی آمریکاییها در برجام هم میگوید: «دسترسی تهران به نظام مالی بینالمللی [تحت مدیریت] آمریکا مسدود است و بانکهای این کشور قادر به استفاده از دلار آمریکا برای انجام معاملات خود نیستند. چرا بعد از حدود 37 سال این دشمنی همچنان ادامه دارد؟ [به خاطر اینکه] استقلال حاکمیتی ایرانیها آنها را از کنترل آمریکا رها میکند [در حالی که] واشنگتن و اسرائیل سلطه بلامنازع بر منطقه را میخواهند و به دنبال جایگزینی دولتهای مستقل یا غیرهمسو با خود با رژیمهای دستنشانده و طرفدار غرب هستند.»
وی ضمن ارائه برخی مثالها درباره توسعهطلبی غربیها در خاورمیانه از جمله در افغانستان، عراق، سوریه و یمن، توضیح میدهد که ایران به بهانههای واهی و ساختگی به حمایت از تروریسم متهم میشود در حالی که «تهران [جمهوری اسلامی] در تمام طول تاریخ خود تا کنون به هیچ کشور دیگری حمله یا آن را تهدید نکرده است، [در حالی که] آمریکا، ناتو، اسرائیل و متحدان یاغی آنها دائماً [به کشورهای دیگر] تجاوز میکنند و جنگ به راه میاندازند.»
نویسنده گزارش به قدرت لابی صهیونیستی آیپک در کنگره آمریکا هم اشاره میکند و مینویسد که دروغهای این لابی نه تنها سیاستهای آمریکا در قبال ایران را تحت تأثیر قرار میدهد و در کنگره خریدار دارد، بلکه در مجامع تجاری، علمی، و دینی هم نفوذ کرده و با حمایتهای رسانهای افکار عمومی آمریکا را نیز ایرانستیزانه شکل داده است. وی با تأکید بر صلحطلبی ایرانیها میگوید: «این کشور میخواهد و لیاقت دارد که مانند بسیاری از کشورهای دیگر، به عنوان عضوی مشروع از جامعه جهانی، با آن برخورد و استقلال حاکمیتیاش محترم شمرده شود.»
لندمن مینویسد: «در عوض، دشمنیهای آمریکا و اسرائیل علیه ایران همچنان پابرجاست و آخرین مورد از این دشمنیها حکم کنگره در جلوگیری از فروش دهها هواپیماهای تجاری به ایران توسط بوئینگ بود.» وی تصریح میکند: «اقدام به جلوگیری از صدور مجوز برای تجارت آزاد بوئینگ (و ایرباس) با ایران در حالی انجام میشود که بانک «صادرات-واردات» [آمریکا، مسئول فروش محصولات صادراتی به مشتریان بینالمللی] و دیگر سازمانهای وامدهنده بینالمللی از تأمین بودجه برای هر نهادی منع شدهاند که با تهران تجارت کند.»
کارشناس گلوبالریسرچ با یادآور شدن تلاشهای جمهوریخواهان و دموکراتهای جنگطلب برای تخریب روابط میان آمریکا با ایران و لغو توافق هستهای پس از اجرای آن، هشدار میدهد که هر اقدامی در اینباره نقض فاحش قوانین بینالمللی خواهد بود، حتی اگر توسط کنگره و دولت بعدی تأیید شود. متأسفانه هم کلینتون و هم ترامپ در اینباره مواضع خطرناکی گرفته و گفتهاند که مخالف عادیسازی روابط میان دو کشور هستند. لندمن در نهایت تأکید میکند که ایرانِ مستقل از دهها سال پیش هدف دشمنیهای آمریکا از جمله تلاش واشنگتن برای تغییر حکومت از طریق انقلاب رنگی یا جنگ نظامی علیه جمهوری اسلامی است: «هیچ نشانهای هم مبنی بر تغییر مسئولانه [این سیاستهای آمریکا] در آینده وجود ندارد.»
* * *
دو گزارش بالا در عین آنکه توسط دو کارشناسی نوشته شدهاند که نظرات کاملاً مخالف هم دارند، عملاً یک نکته مشترک را اثبات میکنند: آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل نکرده است. گزارش اول توسط فردی نوشته شده که بیشترین دشمنی را با ایران دارد و بر همین اساس به دلایلی اشاره میکند که شرکتهای بینالمللی به خاطر آنها نباید در ایران تجارت کنند. بسیاری از این ریسکها، یا دروغهایی (مانند «حمایت ایران از تروریسم») است که خود آمریکاییها ساختهاند، یا دشمنیها و کارشکنیهایی (مانند تحریمهای موشکی و حقوق بشری) است که باز هم خود آمریکاییها پایهگذاری کردهاند. این یعنی آمریکاییها چند لایه مانع بر سر راه تعامل شرکتهای بینالمللی با ایران قرار دادهاند و پس از برجام تنها یک لایه از آنها را برداشتهاند، بدون آنکه دست به لایههای دیگر بزنند.
از سوی دیگر، گزارش دوم به بیانی شفافتر به دشمنیهای همیشگی آمریکاییها با ایران اشاره دارد و صراحتاً توضیح میدهد که برجام هیچ چیز را درباره این دشمنی عوض نکرده است. عوامل اصلی که آمریکا را به تحریم ایران پس از انقلاب اسلامی وادار کرده بود، همچنان برجاست: استقلال حاکمیتی ایران و ایستادگی جمهوری اسلامی مقابل سلطهطلبی آمریکاییها هنوز هم وجود دارد و تا زمانی که این مقاومت باشد، تحریمها و کارشکنیها هم خواهد بود؛ حتی اگر توافق هستهای و توافقهای بعدی میان دو کشور شکل بگیرد.
سرویس جهان مشرق طی روزهای آینده نیز گزارشهای بیشتری را منتشر و طی آنها مواضع دیگر کارشناسان غربی درباره نقض تعهدات آمریکا در برجام را معرفی خواهد کرد.