بهروز افخمی، مجری «هفت» در ابتدای این برنامه با اشاره به عدم اکران برخی فیلم های سینمایی توسط حوزه هنری بیان داشت: اعتقاد دارم مالکین سینما می توانند هر فیلمی را که دلشان خواست نمایش بدهند یا ندهند. اما تعداد سینما در حال افزایش است و امیدواریم بیشتر هم شود، به این تربیت احتمال این است که به مرور تعداد سینماهای تحت نظارت حوزه در اقلیت قرار بگیرد. لذا با توجه به کیفیت بد اغلب سینماهای زیر مجموعه حوزه هنری، خودداری این نهاد از نمایش فیلم ها غیر از تبلیغ منفی آورده ای نخواهد داشت.
از رفتار قانونی حوزه هنری در عدم اکران تا نظر مساعدش درباره «فروشنده»
این برنامه در ادامه در گزارشی به سابقه تحریم برخی فیلم های توسط حوزه هنری پرداخت و علی سرتیپی در گفتگو با دوربین این برنامه گفت: خود من نیز تاکنون تصمیم به عدم اکران فیلمی گرفته ام. ما به عنوان سینمادار هیچ تعهدی به هیچ فیلمی نداریم که الزاما فیلمی را اکران کنیم. هیچ فیلمی را غیر از سرگروه -که آن هم به پیشنهاد خود سرگروه شده است – هیچ سینمایی اجباری برای اکران ندارد. رفتار رفاقتی یک چیز است، اما قانون تجارت در سینما چیز دیگری است.
وی ادامه داد: قطعا به لحاظ قانونی همچنان که سال ها این اتفاق افتاده است، کسی نمی تواند با حوزه برخورد کند و رفتارش قانونی است.
پخش کننده فیلم آخر اصغر فرهادی درخصوص وضعیت اکران این فیلم در سینماهای حوزه هنری گفت: حوزه هنری برخورد خوبی با فیلم «فروشنده» داشته است. مدیران حوزه نظرشان درباره فیلم منفی نیست و قرارداد اکرانش امضا شده است.
«نقد سینما» از تربیت تا تکلیف
«هفت» در ادامه باحضور مسعود فراستی، محمدتقی فهیم و خسرو نقیبی به بررسی نقد سینما در ایران پرداخت. خسرو نقیبی در ابتدا گفت: منتقد قرار نیست فیلمساز را درست کند، با مشتری کار دارد. کار او تربیت مخاطب است.
محمدتقی فهیم در ادامه بیان داشت: مشکل اینجاست که بسیاری فکر می کنند وظیفه ما تربیت کردن است. حالا یکی می خواهد فیلمساز را تربیت کند یکی مخاطب را. تربیت برای مسئولین است! نقطه ثقل اشتباه همین جا است. جریان نقد ما می خواهد شبیه به دیگران باشد. به عبارتی مجموعه دست مایه های نقد ما وارداتی است. مثل فلانی بددهن باشیم یا مثل فلانی خوش دهن باشیم و… و این الگوها غلط است.
فهیم: نقد نباید سیاست زده باشد
وی افزود: برخلاف دوستان روشنفکر ما، من معتقدم نقد را نباید سیاسی کرد. جریان نقد روشنفکری امروز سیاست زده و محافظه کار است! عیب آنجایی شروع می شود ما وامدار می شویم، والا استفاده از تجربه جهانی ایرادی ندارد. بدانیم که ما در داخل باید خود را نسبت با مردم، فرهنگ، سواد و تاریخ سینمای خود دقیق کنیم. منتقد ما وقتی تنها به فرم ورود می کند، از مردم ما فاصله می گیرد چون فرهنگ این کشور به محتوا گره خورده است.
نقیبی ادامه داد: محل زد و خورد ما میان سینمای جشنواره ای و سینمای ارزشی نیست. محل نقد ما بین سینمای اجتماعی تاثیرگذار متهم به سیاه نمایی است. ما ابدا طرفدار سینمای جشنواره ای به معنای ضدمخاطب و جشنواره پسند نیستیم، اتفاقا جریان ما به سینمای آمریکا توجه جدی کرد.
فراستی: منتقد ورایتی از من تقلید کرد
در ادامه فراستی بیان داشت: فهیم به درستی تربیت را برای مسئولین دانست و اینجا به طیف من می آید یعنی منتقد باید بی تربیت باشد! طبیعی است که منتقد ایرانی نقد فرنگی خوانده باشد و با آن بار فرنگی گرفته باشد. اما من ادای هیچ کدام را درنیاوردم، اساسا منتقد سینمای ایران هستم. خانم منتقدی از نشریه «ورایتی» ۷ ماه پس از نقد من بر فیلم آخر مجید مجیدی، نقدی تند بر این فیلم نوشت که بسیاری از واژه های من در آن بکار رفته است. لذا ابدا من بدنبال تقلید نیستم، هرچند شاید آنها از من تقلید کنند!
وی ادامه داد: نقد مستقل، خودسالار و نقد شورشی است. یعنی نقد زیرسوال بردن یک پدیده است برای بهم زدنش! اگر نقد را اساس هم تغییری نفهمیم و انحلال آن را بخواهیم، انحلال اندیشه و عقل را خواسته ایم. بر مبنای نقد است که می توان تغییر رادیکالیسم داشت. نقد جرات و دانش توامان است. دانش ممکن است با خواندن بیاید، اما به جرات نیاز دارد. چیزی که امروز کم است. جرات سوای آنکه از دانش هم می آید، از کاراکتر هم می آید. مثلا من این جرات را از پدرم ارث برده ام. اما امروز برخی از منتقدان ما تیپ اند! فرقی باهم ندارند.
امروز منتقدان به مدیران روابط عمومی بدل شده اند
وی ادامه داد: نقد اگر قرار است چیزی را زیر سوال ببرد، وضع موجود سینما را زیر سوال می برد. نقد مجلس میهمانی نیست، چاقوست و به دنبال تیزکردن حس مخاطب است. والا حس ها اکثریت کند است و یا در پی تبدیل به روابط عمومی شدن بسیاری از منتقدین، بی اثر شده است!
نقیبی: ما نسل جدید منتقدان همفکر فیلمسازان هستیم!
نقیبی در ادامه در پاسخ به اتهام سیاست زدگی به منتقدان روشنفکر گفت: در ماجرای سیاست زدگی در نقد، که من بدان متهم شدم، واقعیت این است که نسل جدید منتقدین هم فکر با فیلمسازان جوان این دوره هستند.
انتقاد تند و تیز فراستی و افخمی به مجله «فیلم»
در ادامه مسعود فراستی در انتقادی تند و تیزر به ماهنامه سینمایی «فیلم» گفت: این مسئله امروزی نیست. در زمان ریاست آقایان بهشتی و انوار خط سینمای جشنواره ای پی ریزی شد و به کمک مجله «فیلم» ادامه پیدا کرد و هم اکنون این اتفاق با جوایزی که در خارج به فیلم ها داده شده، ادامه پیدا کرده است. مجله فیلم در آن زمان فیلم هایی که می توانست مخاطب جذب کند را در نظر نمی گرفت.
افخمی نیز در ادامه به فراستی خرده گرفت که چرا بدون تعارف صحبت نمی کند و گفت: در آن زمان مجله «فیلم» رسما فیلم هایی که می توانست با استقبال مخاطبان مواجه شود را به شدت می کوبید! مجله فیلم اساسا به دنبال تربیت فیلمساز بود.
گلمکانی گفت منتقد به نوعی یک فیلمساز شکست خورده است!
فراستی افزود: هوشنگ گلمکانی با وجود اینکه پیرشده اما هنوز نقد می نویسد. او یک بار مطلبی نوشت در قالب توبه نامه که اعتراف می کرد که دیگر نقد به معنای واقعی نمی نویسم و گفت منتقد به نوعی یک فیلمساز شکست خورده است. این یعنی تو آرزوی فیلمساز شدن داشتی!
فهیم: مجله فیلم به شدت تحت تاثیر مدیران سینمایی وقت بود
فهیم در ادامه خاطرنشان کرد: واقعیت این است که این مجله در دوره ای سمت و سوی سینمای ایران را جهت داده است. البته نه تنها استقلال لازم را نداشته است بلکه به شدت تحت تاثیر مدیران سینمایی وقت بوده است. از نظر من نشریه به شدت سیاسی عمل می کند و بر ضد فیلم مخاطب پسند بود. تریبونی بودند که به دنبال مدیریت سینما بودند. به دنبال حذف بودند و این خلاف نقد بود.
نقیبی در این خصوص گفت: جناحین سینمایی ما وقتی به سینما ورود می کنند همین اتفاق می افتند. به حذف می اندیشند و خب این بد است.
فراستی با اشاره به وضعیت کنونی نقد در جامعه سینمایی گفت: منتقدان در دهه اخیر یا به روابط عمومی تبدیل شدند، یا پیر شدند، یا به دنبال فیلمسازی رفتند. آنچه که باقی مانده است یکسری جوان عاشق فیلم اینترنت باز است که به دنبال الگوگیری از نقدهای خارجی است. چرا به دنبال اخته کردن و رام کردن نقد هستیم؟ نقد گروهکی و تشکیلاتی نیست.
این منتقد اضافه کرد: امروز چند طیف داریم. یک طیف فعال در نقد امروز ایران، بچه های ارزشی هستند. یک طیف روشنفکران و انتلکت ها که اساسا زرداند و به دنبال انحلال نقداند چون در این صورت دکان عده ای را تخته می کند. در این میان پاپاراتزی هایی هم هستند که اساسا منتقد نیستند و فقط ادا هستند.
فهیم: نسل منتقد امروز بر محافظه کاری سوار است
فهیم ادامه داد: نسل امروز بر محافظه کاری ای سوار است که یا از این پاساژ دعوا دوری می کند و یا سعی می کند به نظر و داستان گویی خلاصه شود. نظیر روزنامه سینمای آقای جیرانی. اما جریان ارزشی در نقد هم در سال های اخیر پا گرفته است و در حال رشد هستند.
نقیبی: بسیاری از منتقدان حوصله نداشتند برای ما در روزنامه سینما نقد بنویسند!
در ادامه نقیبی اظهار داشت: منتقدان قدیمی تر اساسا حوصله نوشتن ندارند. منتقدان میانی نیز تصور می کنند اگر در پیج فیس بوک خود بنویسند مخاطب بیشتری نسبت به روزنامه ها دارند. اگر به دنبال این هستیم که چرا نقد چاپی میان مخاطبان جایگاه ندارد، اولا بخاطر این است که اساسا نقدی نوشته نمی شود و دوما به متن هایی در تلگرام و فیس بوک تقلیل پیدا کرده است. نظیر آقایان آرش خوشخو، پویان عسگری و… . . بسیاری از منتقدان حوصله نداشتند برای ما در روزنامه سینما نقد بنویسند!
فهیم پاسخ داد: وقتی سینما فیلمش دیده نمی شود، منتقد رغبت به نوشتن ندارد. نقطه اصلی در نقد این است که به فرهنگ، ارزش ها و سلایق این ملت توجه شود. جریان روشنفکری ما تا زمانی که ترجیح دهد آثار خارجی را بر آثار داخلی و نقد نوشتن بر آنها را ارزشمند تر از آثار داخلی بداند، نظیر گذشتگان خود به جایی نمی رسد. ضمن آنکه بخشی از الگوهای اصلی ما روانه روابط عمومی شده اند و اینها خطر فاسدکردن منتقدین شده اند. منتقدان را به بهانه درآمد و مشکلات مالی می دزدند. جشنواره، روابط عمومی، کارمندی و … چاه جلوی منتقدین است.
فراستی نیز گفت: اگر یک فیلم از لحاظ محتوا بخواهد از مملکت خودش دفاع کند اما کارگردان آن در فرم نتواند منظور خود را در مورد دفاع از ایران به درستی مطرح کند، من منتقد یقه کارگردان این فیلم را می گیرم. من می گویم اگر به جنگ تحمیلی اعتقاد داری و می خواهی از آن دفاع کنی اما اگر بلد نیستی فیلم بسازی، نساز. ضدتبلیغ است! اینجا جای دفاع از محتوا نیست. فرم محتوا را ارتقا می دهد. محتوا قبل فرم وجود ندارد. نقد بچه حزب اللهی ها هیچ کدام نقد فیلم نیستند، همه تنها شعارهایی که اعتقاد دارند را می نویسند. وقتی فرم را نمی فهمند، محتوا را نیز نمی فهمند.
وی ادامه داد: نقد از اثر حرکت می کند به محتوا می رسد و بعد به مولف ختم می شود. اگر شما از فیلم حرکت کنی با فرم جلو بروی بعد یقه محتوا را می گیری، که این محتوای بیرون آمده از پس فرمت چه چیز را می گوید و نهایتا به مولف می رسی. در قدم اول من اساسا مولف نمی شناسم. در قدم دوم سراغ مولف می روم.
فراستی: نقد تلویزیونی اقتضاعات و ادبیات خود را دارد
منتقد ثابت «هفت» افزود: ما یک نقد تلویزیونی داریم. وقتی زمان در تلویزیون کم است تو یک قراردادهایی با مخاطب همیشگی ات داری که وقتی مثلا می گویی "درنیامده است” منتقد می گوید یعنی چه، اما قابل فهیم و تعریف شده برای مقواست. یا می گویی "مقواست”. نقد درگیری شخصی من است. باید درگیری شخصی تو هم شود. نقد خودش یک اثر مستقل هنری است و باید لحن من را تداعی کند. نقد باید لذت نبرده از فیلم را، با لذت نقد جبران کند! اگر ما در «هفت» فیلم کلاسیک را تبلیغ می کنیم این آموزش دیدن است.
فهیم نهایتا بیان داشت: جریانی که تحت سینمای ایدئولوژیک امروز به وجود آمده است قابل ستایش است. آن جریان بی ایدئولوژی همان جریان بی وطن است. فقدان ایدئولوژیک، فقدان اصلی سینما و نقد سینمای ایران است.
نقیبی اشاره کرد: ما باید مشخص کنیم چقدر سینما را برای سینما می خواهیم و چقدر سینما را برای ایدئولوژی می خواهیم.
برنامه سینمایی «هفت» در ادامه در آیتمی از حسن حسینی به سابقه نقد در تاریخ سینمای جهان پرداخت و در ادامه در گزار شی به منتقدانی که سودای فیلمساز شدن در سر داشتند پرداخت. همچنین «گپ هفت» به سراغ احمد امینی، شاهرخ دولکو و کیوان امجدیان رفت و از آنها درباره مشکلات نقد در سینمای ایران پرسید.
برنامه سینمایی «هفت» با اجرا و سردبیری بهروز افخمی هر هفته جمعه شب ها روی آنتن شبکه سه سیما می رود.