به گزارش مشرق، هیاهوی رسانهای درباره نبرد اخیر در جرابلس و پیش از آن نبرد حلب که بسیاری آن را مادر نبردها در سوریه خواندند، موجب شده که توجه زیادی به تحولات در جبهههای ریف دمشق، مناطق همجوار دوما، پایگاه تروریستهای جیش الاسلام و پیشروی ارتش در ریحانیه در نزدیکی دوما و اخیرا هم توافق داریا نشود.
به موجب توافق داریا شماری از تروریستها با تحویل دادن سلاح، خود را تسلیم ارتش سوریه کردند و صدها تن دیگر به همراه خانوادههایشان به شهر ادلب در شمال غرب سوریه منتقل میشوند و چهار هزار غیرنظامی نیز به مرکز اسکان موقت در شهرک الحرجله در حومه جنوبی دمشق منتقل شدند و بدین ترتیب، تروریستها پس از چهار سال جنگ چارهای جز پذیرش آتش بس و پذیرفتن خروج از شهرک نداشتند تا شهرک «داریا»، پس از چهار سال روز جمعه 5 شهریور، به آغوش دمشق بازگردد.
دشواری نبرد داریا و تمام شدن آن طی توافق دولت سوریه با تروریستها احتمالها درباره تکرار چنین سناریویی در دیگر مناطق نبرد و برای مثال در حرستا و عربین را مطرح کرده است.
مساله قابل توجه در خصوص داریا این است که منابع نزدیک به تروریستها اعلام کردند شماری از این افراد مسلح آماده تسویه وضعیت خود با دولت هستند و تاکید کردهاند که آنها صرفا ابزار دست گردانندگان منطقهای و بین المللی تروریسم بودهاند.
مشخص است، تروریستها زمانی که مجبور شدند خود را تسلیم ارتش سوریه کنند به مزدوری برای بیگانگان اعتراف کردند، در صورتی که اگر شرایط برای پیشروی حتی چند متری آنها فراهم باشد از هیچ جنایت و اقدام تلافی جویانه ای علیه نظامیان و غیرنظامیان دریغ نمیکنند.
در هر حال اگر حوادث جرابلس و حلب نبود پاکسازی داریا از وجود تروریستها در صدر اخبار تحولات میدانی سوریه قرار میگرفت.
در حلب، ارتش سوریه ارتفاعات مشرف به دانشکدههای نظامی در جنوب این شهر را تحت تسلط خود گرفته تا شریان تنفس تروریستها در شرق حلب همچنان مسدود بماند و با دفع حملات مکرر تروریستها برای سیطره بر این مناطق تلفات جانی شدیدی به آنها وارد کرده است.
اما در جرابلس حکایت متفاوت است و مداخله نظامی ترکیه در این نبرد بدون اطلاع روسیه و ایران انجام نشد چرا که آنکارا در شرایط کنونی که به دنبال تحکیم روابط خارجی خود با همسایگان است نمیتواند روابط خود با مسکو و تهران را تخریب کند.
اما پس از جرابلس آیا منطقه بی طرف در شمال سوریه ایجاد میشود آیا روسیه و ایران اجازه ایجاد منطقه بی طرف را میدهند و اگر این منطقه ایجاد شود خطوط قرمزی که برای آن ترسیم میشود چه خواهد بود؟.
از سوی دیگر این سوال نیز مطرح است که ایستگاه بعدی ارتش سوریه پس از داریا کجاست؟ بی تردید تسلط ارتش سوریه بر این شهر دستاوردی بزرگ است که میتواند تاثیر مهمی بر دیگر مناطق درگیری یا محاصره شده مانند معظمیه در غرب شهرک داریا و مناطقی در خان الشیخ در حومه دمشق و حتی دیگر استان های سوریه داشته باشد و در عین حال راههای تدارکاتی تروریستها را نیز متاثر خواهد کرد.
مهمتر از همه این مناطق، شهر ادلب است که پایگاه تجمع همه تروریستهایی محسوب میشود که از مناطق تحت سیطره ارتش سوریه خارج شدهاند تا سوال دیگر درباره زمان عزیمت ارتش سوریه به ادلب برای سرکوب نهایی تروریسم در این کشور مطرح باشد.
داریا از اکتبر سال 2012 محل استقرار چند گروهک مسلح وابسته به «ارتش آزاد» بود.
با توجه به اهمیت جغرافیایی این شهرک و نزدیکی آن به دمشق، ارتش سوریه و مشخصا نیروهای لشکر چهارم ارتش سوریه آن را به محاصره درآوردند و روز به روز حلقه محاصره را تنگتر و ارتباط آن با خارج را مسدودتر کردند تا اینکه تمام ارتباط آن با خارج قطع شد.
سرانجام فوریه سال جاری (2016) ارتباط این شهرک با تنها راه امدادی آن یعنی شهرک «معضمیه» در مجاورت آن قطع شد تا اینکه سرانجام چهارشنبه گذشته مذاکرات ارتش با افراد مسلح برای تسلیم خود و شهرک آغاز شد.
مذاکرات دو روز طول کشید و سرانجام پنجشنبهشب توافق نهایی حاصل شد و از روز جمعه با خروج اولین گروه از 4000 غیرنظامی، داریا به آغوش دمشق بازگشت.
دیروز جمعه در مرحله نخست حدود 500 غیرنظامی به ریف دمشق منتقل و حدود 300 فرد مسلح نیز به سوی ادلب فرستاده شدند.
به موجب توافق داریا شماری از تروریستها با تحویل دادن سلاح، خود را تسلیم ارتش سوریه کردند و صدها تن دیگر به همراه خانوادههایشان به شهر ادلب در شمال غرب سوریه منتقل میشوند و چهار هزار غیرنظامی نیز به مرکز اسکان موقت در شهرک الحرجله در حومه جنوبی دمشق منتقل شدند و بدین ترتیب، تروریستها پس از چهار سال جنگ چارهای جز پذیرش آتش بس و پذیرفتن خروج از شهرک نداشتند تا شهرک «داریا»، پس از چهار سال روز جمعه 5 شهریور، به آغوش دمشق بازگردد.
دشواری نبرد داریا و تمام شدن آن طی توافق دولت سوریه با تروریستها احتمالها درباره تکرار چنین سناریویی در دیگر مناطق نبرد و برای مثال در حرستا و عربین را مطرح کرده است.
مساله قابل توجه در خصوص داریا این است که منابع نزدیک به تروریستها اعلام کردند شماری از این افراد مسلح آماده تسویه وضعیت خود با دولت هستند و تاکید کردهاند که آنها صرفا ابزار دست گردانندگان منطقهای و بین المللی تروریسم بودهاند.
مشخص است، تروریستها زمانی که مجبور شدند خود را تسلیم ارتش سوریه کنند به مزدوری برای بیگانگان اعتراف کردند، در صورتی که اگر شرایط برای پیشروی حتی چند متری آنها فراهم باشد از هیچ جنایت و اقدام تلافی جویانه ای علیه نظامیان و غیرنظامیان دریغ نمیکنند.
در هر حال اگر حوادث جرابلس و حلب نبود پاکسازی داریا از وجود تروریستها در صدر اخبار تحولات میدانی سوریه قرار میگرفت.
در حلب، ارتش سوریه ارتفاعات مشرف به دانشکدههای نظامی در جنوب این شهر را تحت تسلط خود گرفته تا شریان تنفس تروریستها در شرق حلب همچنان مسدود بماند و با دفع حملات مکرر تروریستها برای سیطره بر این مناطق تلفات جانی شدیدی به آنها وارد کرده است.
اما در جرابلس حکایت متفاوت است و مداخله نظامی ترکیه در این نبرد بدون اطلاع روسیه و ایران انجام نشد چرا که آنکارا در شرایط کنونی که به دنبال تحکیم روابط خارجی خود با همسایگان است نمیتواند روابط خود با مسکو و تهران را تخریب کند.
اما پس از جرابلس آیا منطقه بی طرف در شمال سوریه ایجاد میشود آیا روسیه و ایران اجازه ایجاد منطقه بی طرف را میدهند و اگر این منطقه ایجاد شود خطوط قرمزی که برای آن ترسیم میشود چه خواهد بود؟.
از سوی دیگر این سوال نیز مطرح است که ایستگاه بعدی ارتش سوریه پس از داریا کجاست؟ بی تردید تسلط ارتش سوریه بر این شهر دستاوردی بزرگ است که میتواند تاثیر مهمی بر دیگر مناطق درگیری یا محاصره شده مانند معظمیه در غرب شهرک داریا و مناطقی در خان الشیخ در حومه دمشق و حتی دیگر استان های سوریه داشته باشد و در عین حال راههای تدارکاتی تروریستها را نیز متاثر خواهد کرد.
مهمتر از همه این مناطق، شهر ادلب است که پایگاه تجمع همه تروریستهایی محسوب میشود که از مناطق تحت سیطره ارتش سوریه خارج شدهاند تا سوال دیگر درباره زمان عزیمت ارتش سوریه به ادلب برای سرکوب نهایی تروریسم در این کشور مطرح باشد.
داریا از اکتبر سال 2012 محل استقرار چند گروهک مسلح وابسته به «ارتش آزاد» بود.
با توجه به اهمیت جغرافیایی این شهرک و نزدیکی آن به دمشق، ارتش سوریه و مشخصا نیروهای لشکر چهارم ارتش سوریه آن را به محاصره درآوردند و روز به روز حلقه محاصره را تنگتر و ارتباط آن با خارج را مسدودتر کردند تا اینکه تمام ارتباط آن با خارج قطع شد.
سرانجام فوریه سال جاری (2016) ارتباط این شهرک با تنها راه امدادی آن یعنی شهرک «معضمیه» در مجاورت آن قطع شد تا اینکه سرانجام چهارشنبه گذشته مذاکرات ارتش با افراد مسلح برای تسلیم خود و شهرک آغاز شد.
مذاکرات دو روز طول کشید و سرانجام پنجشنبهشب توافق نهایی حاصل شد و از روز جمعه با خروج اولین گروه از 4000 غیرنظامی، داریا به آغوش دمشق بازگشت.
دیروز جمعه در مرحله نخست حدود 500 غیرنظامی به ریف دمشق منتقل و حدود 300 فرد مسلح نیز به سوی ادلب فرستاده شدند.