به گزارش مشرق، چند دقيقهاي به اقامه نماز ظهر باقي مانده و نمازگزاران آرام آرام خودشان را به صحن مسجد میرسانند. دكتر نادر حسينپور پزشك دلسوز محله اميرآباد هم هفتهاي يك بار به مسجد النبي(ص) ميآيد تا در كنار راز و نياز، از ثواب درمان نمازگزاران سالمند هم بهرهمند ميشود.
دكتر حسينپور كه در دوران دفاعمقدس مرهم روي زخم رزمندگان میگذاشته اين روزها در سنگر جديدی در حال خدمت به اهالي محله اميرآباد است و ميگويد با اين كار به توصيه پدر و مادرش عمل ميكند.
قرار يكشنبهها
دكتر نادر حسينپور از پزشكان دلسوز و متعهدي است كه دغدغه سلامت شهروندان بهويژه اهالي محله را دارد. او يكشنبه هر هفته براي اهالي محله اميرآباد كلاس آموزشهاي پزشكي در مسجد النبي(ص) برگزار ميكند و نمازگزاراني را كه از بيماريهاي مختلفی رنج ميبرند به رايگان معاينه ميکند.
دكتر حسينپور در گفت وگو با همشهری محله ميگويد: «من بازنشسته نيروهاي مسلح هستم و در حال حاضر يك روز در هفته كار خاصي ندارم. بنابراين تصميم گرفتم اين يك روز را وقف درمان نمازگزاران كنم. روزهاي يكشنبه هر هفته از ساعت 5 تا 8 به مسجد ميآيم و با توجه به شيوع بيماريهايي مثل ديابت، چربي و فشار خون براي اهالي جلسههای آموزشي برپا ميكنم. متأسفانه تعداد بيماران مبتلا به ديابت و بيماران كليوي زياد است و سالمندان دائماً بايد چكاپ شوند.»
دكتر حسينپور هميشه لوازم پزشكياش از جمله دستگاه اندازهگيري فشار خون و گوشي پزشكي را همراه دارد و اگر لازم باشد حتي در صحن مسجد يا روي نيمكتهاي فلزي حياط مسجد بيماران را معاينه ميكند.
عمل به وصيت مادر
پزشك متعهد محله اميرآباد ميگويد بنا به توصيه پدر و مادرش سالمندان را به رايگان درمان ميكند و با اين كار آرامش عجيبي به دست میآورد.
او ميگويد: «وقتي تحصيلاتم را در رشته پزشكي شروع كردم قسم خوردم هر جا بيماري ديدم، براي درمانش آستين بالا بزنم. با خودم عهد بستم كه فرقي بين بيماران قائل نشوم و همه آنها را مثل اقوام درجه يك خودم بدانم. بهعنوان پزشك وظيفه خودم ميدانم كه هرجا لازم باشد بالاي سر بيمار حاضر شوم و از توصيههاي پزشكي دريغ نكنم. پدر و مادرم هميشه به من توصيه ميكردند كه اگر پزشك شدم به داد مردم برسم و هرگز سالمندان و نيازمندان را فراموش نكنم. يكي از وصیتهای مادرم به من اين بود که در طبابت براي مردم كم نگذارم. براي همين وقتي در شهرستان مطب داشتم يك روز در هفته را به درمان رايگان بيماران نيازمند اختصاص دادم و حالا هم وظيفه خودم ميدانم به وضعيت جسماني اهالي محله رسيدگي كنم.»
زكات علم در خانه خدا
دكتر نادر حسينپور از چند ماه قبل بهعنوان نمازگزار به مسجد قديمي محله اميرآباد رفتوآمد ميكرد اما پس از اطلاع از وضعيت جسماني نمازگزاران به صرافت افتاد تا آنها را درمان کند.
او ميگويد: «چند سالي در يكي از مساجد محله ستارخان جلساتي را با موضوع ارتقاي سلامت و پيشگيري از بيماريها براي نمازگزاران برگزار ميكردم تا اينكه به مسجد النبي(ص) آمدم. بعد هم حجتالاسلام اكبري، امام جماعت مسجد النبي(ص) گفت زكات علم نشر آن است و بيا زكات علمت را در خانه خدا پرداخت كن. من هم در جواب حاج آقا گفتم سمعا و طاعتا و از فرداي همان روز كار برگزاري كلاس آموزشهاي پزشكي و درمان نمازگزاران سالمندي را كه مراجعه به مطب براي آنها دشوار است شروع كردم. تمام بيماراني را كه در مسجد درمان ميكنم مثل پدر و اقوام نزديك خودم ميدانم و روزهايي كه براي اين كار به مسجد ميآيم آرامترين روز زندگي من است.»
اشكهايي براي همسنگر قديمي
پزشك دلسوز محله اميرآباد بازنشسته نيروهاي مسلح است و در دوران دفاعمقدس هم حدود 4 سال در جبهههاي جنوب حضور داشته است. دكتر حسينپور شاهد مظلوميت و رنجهاي رزمندگان دلاور ايراني بوده و سينهاش صندوقچه خاطرات شنيدني از دوران پرفراز و نشيب دوران دفاعمقدس است.
وقتي ميخواهيم خاطرهای از سالهاي حضورش در جبهه برايمان نقل كند اشك از گونههايش سرازير ميشود و ميگويد: «قبل از پذيرش قطعنامه از سوي ايران و در 26 تیر ماه سال 1367 بود كه عراقيها به سوسنگرد حمله كردند و مجبور به عقبنشيني شديم. در گرماي 45 درجه تابستان، تشنگي امان بچهها را بريده بود. به محض رسيدن به گودال آبی يكي از بچهها از شدت تشنگي با سر به داخل گودال شيرجه زد اما سرش در باتلاق فرو رفت و نتوانستيم او را نجات بدهيم. بعد از شهادت آن رزمنده همه ما دور گودال نشستیم و اشك ريختيم و آنجا بود كه گفتم فداي لب تشنهات يا حسين(ع). آن لحظه تنها باري بود كه بهعنوان يك پزشك نتوانستمكاري انجام بدهم و همسنگرم جلو چشمانم به شهادت رسيد. صحنههاي دردناك زيادي در جبهه مشاهده كردم اما شهادت اين جوان 21 ساله خيلي برايم دردناك بود و هنوز هم وقتي ياد آن صحنه ميافتم اشك از چشمانم سرازير ميشود.»
شهروند مسئول
سیامک سمنانينژاد يكي از خيّران و معتمدان محله اميرآباد است كه باني حضور دكتر حسينپور در مسجد النبي(ص) و درمان رايگان نمازگزاران شده است.
او با اشاره به تعهد پزشك هممحلهاي ميگويد: «روزهاي اول حضور دكتر ميديدم كه در صحن مسجد براي بيماران نسخه مينويسد و مرتب فشار و قندخون آنها را چك ميكند. او وقتي بيماران را معاينه ميكرد ميگفت براي پدر و مادرم فاتحه بخوانيد. وقتي علت را جويا شدم برايم تعريف كرد كه ميخواهد تا آخر عمر وصيت پدر و مادرش را به جا بياورد و براي همين به مساجد میآید تا سالمندان و افراد ناتوان را درمان كند. دكتر حسينپور انسانی متواضع و نمونه يك هممحلهاي مسئوليتپذير است. قرار است با پيشنهاد دكتر حسينپور يكی از اتاقهاي سراي محله را در اختيارش قرار بدهيم تا كار درمان رايگان سالمندان و افراد ناتوان راحتتر انجام شود. اگر همه ما در هر شغلي اينگونه به فكر مردم و هممحلهايهایمان باشيم ديگر هيچ دردمند و نيازمندي در محلهها نخواهد بود.»