سرویس سیاست مشرق - کشوری که سالها و بارها بر تقویت توان دفاعی تأکید کرده اگر به ناگاه از «تقویت توان تهاجمی در کنار تقویت توان دفاعی» سخن گوید و بر آن تأکید کند چه معنایی دارد؟ مفهوم این رویکرد جدید عدول از برنامه گذشته و روی آوردن به سیاست جدید است یا خیر و اگر خیر علل و دلایل آن چیست. نوشتار حاضر به اختصار به این موضوع و برخی مسائل مرتبط میپردازد.
آیت الله خامنهای (مدظله العالی)، فرمانده معظم کل قوا پس از بازدید از نمایشگاه صنعت دفاعی در دیدار با مسئولان و متخصصان وزارت دفاع و جمعی از فرماندهان بلند پایه نظامی، در خلال فرازی از بیاناتشان با اشاره به موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران و همچنین حساسیت منطقه غرب آسیا و طمع دایمی قدرتهای سلطهگر فرمودند: برای تأمین امنیت ملت، کشور و آینده، باید علاوه بر توان دفاعی، توان تهاجمی را نیز افزایش داد.
تا آنجایی که نگارنده به خاطر دارد تاکید معظم له بر «افزایش توان تهاجمی» برای اولین بار بوده است و از این رو مبحثی مهم، جدید و همراه با پرسشهای گوناگون محسوب میشود.
توان دفاعی، توان تهاجمی
محور اصلی بحث توان دفاعی و توان تهاجمی در صنعت دفاعی، «تسلیحات» است. یعنی باید از تسلیحات دفاعی و تسلیحات تهاجمی صحبت شود. اگر چه بعضاً در ادبیات نظامی از تسلیحات دفاعی و تسلیحات تهاجمی زیاد سخن به میان میآید و رسانهها نیز به مناسبت آن را ترویج میکنند، با وجود این به غیر از موارد اندکی نفس تسلیحات موجود برای مشخص کردن دفاعی و تهاجمی بودن «خودتعریف» نیستند و به راحتی در ردیف تسلیحات دفاعی یا تهاجمی قرار نمیگیرند و برای درک دفاعی یا تهاجمی بودن آنها به عاملی خارجی از نوع و مشخصا تسلیحات نیاز است. برای نمونه میتوان گفت هر نوع سلاح و سامانه پدافند هوایی در زمره تسلیحات دفاعی قرار میگیرد، در حالی که به این سادگی نمیتوان گفت موشکهای زمین به زمین و ادوات زرهی و یا هواپیماهای شکاری و ناوها و بالگردها و ... دفاعی هستند یا تهاجمی، از این رو بیشتر تسلیحات بنابر موقعیت کار برد و ارادهای که بر آن عمل میشود در وضعیت دفاعی یا تهاجمی قرار میگیرند. یعنی یک هواپیمای شکاری زمانی که برای زدن پایگاهها و ستون نظامی دشمن به پرواز در میآید. در موقعیت تهاجم قرار دارد و سلاحی تهاجمی محسوب میشود و بر اساس اراده تهاجم، به آن فرمان پرواز و حمله داده میَشود و در زمانی که همین شکاری برای مقابله با هواپیماهای مهاجم و متجاوز به پرواز در میآید. اقدامی دفاعی میکند نه تهاجمی بنابراین در این موقعیت و براساس مأموریتی که به وی داده شده سلاحی دفاعی به شمار میآید.
*دکترین نظامی ایران
دکترینهای نظامی براساس میزان توجه به دفاع و حمله و یا غلبه یکی بر دیگری قابل بررسی و ارزیابی هستند و معمولا تسلیحات و تجیهزات ارتشها نیز متأثر از جایگاه دفاع و حمله در دکترین نظامی هر کشوری تعریف و تأمین میشود. عملکرد و مواضع سی و هشت ساله مسئولان جمهوری اسلامی ایران حاکی از دفاعی بودن روح حاکم بر دکترین نظامی ایران است. براساس چنین دکترینی سایر کشورها در رابطه با ایران احساس امنیت میکنند و میدانند ایران هیچگاه در حمله به کشوری پیشقدم نخواهد شد. چنین دکترینی با سایر بخشهای تعاملاتی انقلاب اسلامی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که خواهان رابطه مسالمت آمیز همه جانبه با سایر کشورها است، همخوانی و انطباق کامل دارد.
در وضعیت جنگی و حوادث پیش بینی نشده نسبتهای جدیدی بین مفهوم حمله و دفاع ایجاد میشود که تجهیزات نظامی باید پاسخگوی آن باشد و دکترین نظامی نیز باید به آن توجه داشته و با حفظ روح حاکم بر خودش برای چنین بزنگاههای خطیری آمادگی و برنامه لازم را داشته باشد. این برهه یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر بحث توان دفاعی و توان تهاجمی است که نگاهها را متوجه نیازهای تسلیحاتی با مشخصات ویژه میکند.
*نسبت میان حمله و دفاع در وضعیت ویژه
1-دفاع در خدمت حمله؛ کشورهای درگیر در جنگ فارغ از این که در ابتدا مهاجم بودهاند یا مدافع، در مقاطعی در موضوع حمله قرار میگیرند و دست به حمله میزنند؛ در این مقاطع این کشورها برای افزایش ضریب موفقیت در حمله، باید توان دفاعی خود را برای حمایت از حمله در نزدیکترین و مناسبترین منطقه در خدمت حمله قرار دهند؛ آنچنان که در دفاع مقدس بارها و بارها در حملات عراق و ایران ملاحظه شد. در اینجا توازن کیفی میان بخش دفاعی با تمام تجهیزاتش با بخش تهاجمی با تمام تجهیزاتش از عوامل اصلی موفقیت است و نبود این توازن در برخی از مراحل دفاع مقدس، صدماتی را متوجه نیروهای خودی کرد.
2-حمله در خدمت دفاع؛ در مواقعی کشورها در چارچوب دکترین نظامی دفاعی به حملات بیشتر مقطعی روی میآورند که البته در مواردی هم ممکن است به درگیریهای طولانی تبدیل شود. هر چند برخی از کشورها «حمله در خدمت دفاع» را به عنوان امری موجه، بهانه زورگویی و سلطه طلبی قرار میدهند، اما ارزش آن در حوزه نظامی به قوت خود باقی است. چنانچه به دور از هر گونه نیت سویی به کار گرفته شود از عواملی اصلی تأمین امنیت به حساب میآید که شاخهای از آن به نام «عملیات پیشدستانه» شناخت میشود. عملیات چند باره ایران در ارتفاعات کردستان در مقابله با ضد انقلاب و نیز رویارویی با داعش و تکفیریها در عراق و سوریه در ذیل این بحث قرار دارد. وجود چنین بخشی در دکترین نظامی و حتی پیش بینی شروط آن در دکترین، پیش نیازهای تجهیزاتی و تسلیحاتی دارد که باید در خدمت تأمین تسلیحاتی دیده شود.
*ضربه اول و پاسخ به آن
یکی از بحثهای مهم در دکترینهای نظامی تدافعی و تهاجمی پرداختن به چگونگی پاسخ به ضربه اول است. قطعاً پاسخ به «ضربه اول» تهاجمی مبتنی بر دفاع و با ویژگیهای کاملا تهاجمی است که بیَشک به تجهیزات و تسلیحات تهاجمی نیاز دارد. وجود چنین تجهیزاتی در ساختار نظامی کشورها توان بازدارندگی آنها در برابر «ضربه اول» را بالا میبرد. بیانات تهدید آمیز چند سال پیش فرمانده معظم کل قوا علیه رژیم صهیونیستی ناظر به همین بحث است که قریب به مضمون فرمودند: اسرائیل را با خاک یکسان میکنیم.
*تغییر سیاست یا ورود به مرحله جدید؟
بنابر آنچه گفته آمد تأکید فرمانده معظم کل قوا بر «افزایش توان تهاجمی» عدول از سیاستهای نظامی گذشته نیست و روح دفاع همچنان بردکترین نظامی کشور حاکم است و با فرمایش اخیر قرار است صنعت نظامی کشور پس از طی دورهای طولانی در تأمین و اتقاء برخی تسلیحات که جنبه دفاعی آن برجستهتر بود وارد مرحله جدیدی شود که از ویژگیهای اصلی آن تأمین تسلیحاتی است که بیشتر به کار هجوم میآید. چنانچه بخش نظامی کشور بیشتر به این توان رسیده بود، پروازهای تهاجمی از پایگاه هوایی نوژه به عهده هواپیماهای روسی گذاشته نمیشد. پیشرفت در این عرصه جدید توازن کیفی کلان در سازمان رزم نیروهای مسلح که نیاز جدی و تقویت بازدارندگی است حاصل خواهد شد. انشاءالله
*چرایی ورود به مرحله جدید
اگر چه ورود به مرحله جدید(افزایش توان تهاجمی) دارای پشتوانه عقلی و امری بدیهی است، نیازمند زمان و برنامهریزی نیز است و طرح بدون زمینه و پشتوانه آن بیشتر به ادعا و شعار میمانست. در حال حاضر با گذشت زمان و مرور دورههای برنامهریزی برای این امر، آنچه موضوع را بر ضرورتی عاجل و قطعی و غیرقابل اغماض تبدیل ساخته این بخش از بیانات فرمانده معظم کل قواست که در مقدمه موضوع اشاره و بیان داشتند. در شرایطی که قدرتهای زورگوی دنیا، چتر قدرت خود را گسترانیدهاند و هیچ رحمی در وجود آنها به چشم نمیخورد و علنا مجلس عروسی و بیمارستان را به بهانه مبارزه با تروریسم بمبارات کنند و صدها انسان بیگناه را به خاک و خون میکشند و به هیچ سازمان و نهادی هم پاسخگو نیستند، باید توان و قدرت دفاعی را افزایش داد تا قدرتهای زورگو، احساس تهدید کنند. معظم له در ادامه در بیان چرایی ورود به این مرحله جدید نیز به صراحت به تأمین امنیت ملت، کشور و آینده اشاره داشتند. که شاید در این میان «آینده»و آنچه که در آن نهفته و نیازمند مقال جداگانهای است از اهمیت میدانی بیشتری برخوردار باشد.
*الزامات تحقق یک فرمان
آنچه که فرمانده معظم کل قوا در جلسه اشاره شده درباره «افزایش توان دفاعی و تهاجمی» بیان داشتند قطعاً فرمانی صریح و تاریخی برای نیروهای مسلح و قوای کشور است که تحقق شایسته و به هنگام آن نیازمند الزاماتی است که برخی از آن عبارتند از :
1-هم افزایی صفت عمومی با صفت نظامی
2- ایجاد پشتوانه ملی و مردمی
3- آمادگی هوشمندانه برای دسیسههای مقابله جویانه دشمن
4- مساعدت دولت و مجلس برای تأمین بودجه و امکانات پشتیبانی کننده
وجه مشترک انقلاب اسلامی با دشمنانش در این بحث آن است که هر دو تقویت نظامی ایران را تقویت یک کشور نمیدانند بلکه آن را تقویت گفتمانی جهانی میدانند که در جغرافیای زمین و جغرافیای زمان و اذهان در سطح و عمق در حال گسترش است و بی وقفه در حال جابهجا کردن نشانههای مسیری است که تاریخ جدید را رقم خواهد زد. موفقیت در این امر تا حد زیادی در گرو امنیتی است که در سایه توان نظامی شکل میگیرد.