به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، در خاطره ای درباره شهید شیرعلی راشکی آمده است: در جنگلی در کنار لشکر در حال استراحت بودیم. شهید راشکی زودتر از ما به خواب رفته بود. هوا گرم بود و گاهی نسیم میوزید. ناگهان باد تند وزیدن گرفت و بچهها برای آنکه تجهیزاتشان پراکنده نشود، طنابهایی به کنار چادر و میلههای آن میبستند و وسایل خود را آویزان میکردند. شهید راشکی خوابیده بود. اسلحهاش را هم در کنار داشت. با وزیدن باد، اسلحه کلاشینکف افتاد و مگسک آن محکم به سر آقای راشکی خورد. معمولاً وقتی انسان خوابیده با ضربهای ناگهانی بیدار شود، حالت شوک به او دست میدهد. ولی شهید راشکی با این ضربه ناگهانی با خونسردی بیدار شد. دستش را به محلّ ضربه کشید تا ببیند خون آمده یا خیر. بعد بلافاصله گفت: «برای پیروزی اسلام، صلوات»
سپس با کمال آرامش و خونسردی خوابید. وقتی بیدار شد. موضوع را برایش تعریف کردم.
گفت: «اصلاً به خاطر نمیآورم.»
او مصداق همان آیه است که: «مومنان کسانی هستند که در خواب و بیداری به یاد خدایند و دایم در حال ذکرند.»
کتاب ترمه نور، صص 176-175
معمولاً وقتی انسان خوابیده با ضربهای ناگهانی بیدار شود، حالت شوک به او دست میدهد. ولی شهید راشکی با این ضربه ناگهانی با خونسردی بیدار شد. دستش را به محلّ ضربه کشید تا ببیند خون آمده یا خیر. بعد بلافاصله گفت: «برای پیروزی اسلام، صلوات»
منبع: تسنیم