به گزارش مشرق، ۴۸ سال از تاریخ انجام اولین "پیوند عضو" در ایران میگذرد و با وجود همه پیشرفتها و صاحبنامیهای کشور در عرصه اعمال پیوندی، اما یک معادله ساده، همچنان حل نشده باقی است؛ "خرید و فروش عضو" که آگهیهایش وصلهای ناجور شده بر در و دیوار شهر، روح هر بینندهای را آزار داده و خاطر متخصصان امر را هم مکدر کرده است.
"بهترین منشاء تامین عضو برای پیوند، مرگ مغزی است"
"پیوند نباید با خرید و فروش همراه باشد"
"خرید و فروش عضو در همه جای دنیا قدغن است"
"در این مملکت کارهای بسیار خوبی در زمینه پیوند عضو انجام میشود، اما متاسفانه خرید و فروش عضو که فقط هم مربوط به کلیه است، مجموعه این کارهای خوب را سیاه کرده است"
اینها بخشی از صحبتهای استاد ملکحسینی، پدر پیوند کبد ایران است و تاکید دارد مطلقا "پیوند از زنده" مگر در شرایط بسیار خاص آن هم تنها در بستگان نزدیک، نباید انجام شود.
وی تاکید دارد که "پیوند از زنده غریبه" تنها در حوزه پیوند کلیه کاربرد دارد که آن هم در اغلب کشورهای دنیا ممنوع است. سایر مواردی هم که درباره فروش کبد و قرنیه و ... چه در فضای مجازی و چه در خیابانهای منتهی به بیمارستانها و مراکز پیوند به چشم میخورد، فارغ از عوامفریبانه بودن یا نبودن آنها، به لحاظ فنی شدنی نیست.
در بیمارستان نمازی شیراز با دکتر سیدعلی ملکحسینی، پدر پیوند کبد ایران به گفتوگو نشستیم که در پی میخوانید:
وی در ابتدای صحبتهایش قدمت چند ۱۰ ساله بیمارستان نمازی را مورد اشاره قرار میدهد و در توضیح بخشها و اتاقهای عمل پیوند این بیمارستان میگوید: این بیمارستان تقریبا ۷۰ سال پیش ساخته شده و اتاق عمل قدیمی بیمارستان هم بازسازی شده و اکنون چهار اتاق عمل مخصوص پیوند اعضا که با توجه به اقدامات و اعمالی که در این بیمارستان انجام میشود، این تعداد اتاق عمل و بخش پیوند کافی نیست.
مردمی که بینظیرند...
ملکحسینی پیشرفت کشور در عرصه پیوند عضو را مرور میکند و ادامه میدهد: پیشرفتهای پیوند اعضا در کشور، حقیقتی غیرقابل انکار است و شکل کنونی مبحث اهدای عضو در کشور نیز تقریبا در آسیا بینظیر و به اعتقاد من حتی در دنیا بینظیر است؛ چرا که در کشورهای پیشرفتهای مثل اسپانیا، ایتالیا و بلژیک تعداد افرادی که به اهدا رضایت میدهند به ازای هر میلیون نفر است که بالاترین آن نیز در اسپانیاست. این درحالیست که در قانون آنها آمده هر کسی فوت کند، اجازه دفن ندارد مگر اینکه اعضایش را اهدا کنند. آمار خوب اهدای عضو در کشور ما در حالیست که این مبحث در ایران اجبار نیست. این بینظیر است که خانوادهای بدون این که مجبور شود، برای اهدای عضو عزیزش اقدام کند و بیتردید این نشان میدهد ایرانیان، ملتی بزرگ هستند و ما بینظیرترین مردمها را داریم.
وی میگوید که تختهای بخش پیوند بیمارستان نمازی تقریبا همیشه پُر از بیمار است و در این بخش عملهای جراحی سختی که برای بیماریهای کبد، لوزالمعده و دستگاه گوارش لازم است، انجام میشود و مجموعه اقداماتی که صورت میگیرد، کمتر از پیوند نیست.
بیمارستان نمازی شیراز
سنگنبشتهای ارزشمند که دور انداخته شد
ملکحسینی با بیان اینکه "پیوند عضو" در شیراز دهه سوم را پشت سر گذاشته، یادی از بنیانگذاران پیوند کشور (اولین پیوند کلیه در شیراز در سال ۱۳۴۷) میکند و میگوید: تاریخ انجام اولین پیوند کلیه خاورمیانه که در شیراز انجام شد، بر روی سنگ سیاهی نوشته و در ورودی بیمارستان نمازی جاگذاری شده بود، اما متاسفانه آنهایی که ارزش این ورودی را نمیدانستند آن را خراب کردند و سنگ را به دور انداختند؛ این درحالیست که در دنیا، هر کار نیکی که قدیمیها انجام دادهاند به عنوان کاری خوب نگهداری شده و حتی به موزهها سپرده میشود. از اینکه این سنگنبشته را دور انداختند راضی نیستیم و امیدواریم دوستان به این امر واقف باشند که نباید به همه جا دست زنند.
وی تاریخچه پیوند اعضا از زمان قبل از انقلاب را مورد اشاره قرار میدهد و میافزاید: پس از توقف اعمال پیوند عضو در کشور در زمان قبل از انقلاب، دکتر فاضل مجددا این کار را در تهران شروع کرد و به نوعی وی بر گردن بخشهای پیوند حق دارد. پس از آن بود که انجام این اعمال در بیمارستان لبافی نژاد، شیراز و ... ادامه یافت و همچنان بر کیفیت آن افزوده شد.
به گفته وی، در دنیا بخشهای پیوندی که سالانه بیش از۱۰۰ پیوند انجام دهند، بسیار کم هستند. در سال ۲۰۱۶ آماری که در کنگرههای مختلف ارایه شد، حاکی از آن بود که در چین و کره جنوبی دو مرکز هستند که تعداد پیوند سالانهشان بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ است. این درحالیست که در شیراز چند سالی است که حدود ۵۰۰ پیوند انجام میشود؛ امری که بینظیر است.
ملکحسینی ادامه میدهد: هر جا که این صحبتها را میکنیم، میگویند چرا در دیگر نقاط کشورتان چنین مراکزی ندارید؟ باید گفت که در حال فعال کردن شش تا هفت مرکز دیگر در کشور هستیم؛ به طوری که بخشهای پیوند استانهای مشهد، اصفهان، کرمان و دو مرکز در تهران فعال است و جراح استان رشت نیز در حال آموزش در شیراز است. تبریز نیز جراح آموزش دیده دارد و در آینده فعالیتش را آغاز خواهد کرد. در مجموع تعداد مراکز پیوند در سطح کشور در حال افزایش است، اما مثل شیراز شدن خیلی مشکل است و به این زودیها شدنی نیست. جراحان و پزشکانی که در شیراز در زمینه پیوند کار کردند که البته تعدادشان هم کم نیست، عمرشان را اینجا گذاشتند...
خرید و فروش "سیاه"
ملکحسینی "پیوند عضو" در شیراز را دارای چند خصوصیت ویژه میداند که در جاهای دیگر یا نیست یا کم است. وی در این باره میگوید: در این مرکزی که ما در شیراز کار میکنیم بیش از ۴هزار و خوردهای پیوند کلیه انجام شده و پیوند کبد هم صورت میگیرد. در این مرکز حدود ۱۰ سال است که انجام "پیوند کلیه از غریبه" رامتوقف کردهایم. مهمترین پیغامم این است که در این مملکت کارهای بسیار خوبی در زمینه پیوند عضو انجام میشود، اما متاسفانه خرید و فروش عضو که فقط هم مربوط به کلیه است، مجموعه این کارهای خوب را سیاه کرده است.
وی تاکید میکند: ما مطلقا "پیوند از زنده" را قبول نمیکنیم، مگر پیوند از بستگان و فامیل آن هم به تعداد خیلی کم. "پیوند" نباید با "خرید و فروش" همراه باشد. سر همین خیابان بیمارستان مدام میبینیم که نوشتهاند کلیه با گروه خونی فلان به فروش میرسد. خرید و فروش عضو در همه جای دنیا قدغن است. حتی در هند که کشوری بزرگ است و در عین حال فقر هم در آن زیاد است، طبق قانونشان، پیوند از زنده غریبه قدغن است، اما برای ما اینگونه نیست و این خیلی بد است.
ملکحسینی در تقبیح خرید و فروش کلیه ادامه میدهد: آیا شما فرد غنی را دیدهاید که کلیهاش را بفروشد؟ در این حوزه همیشه فقیر به غنی داده است. از طرف دیگر کلیه بیمار میتواند چهار – پنج سال دیالیز شده و بعد پیوند زده شود، پس اورژانسی در کار نیست. متاسفانه آمار تصادفات و به دنبال آن مرگ مغزی نیز در کشور بالاست. بر اساس آمار ما، حداکثر لیست انتظار بیمارستان نمازی شیراز در پیوند کلیه، زیر هشت ماه است. بنابراین در شرایطی که بیمار حداکثر طی هشت ماه عضو برایش فراهم میشود، نیازی به خرید و فروش کلیه و سیاه کردن تمام این اقدامات نیست. تنها پیوند قلب، ریه و کبد حیاتی است که این اعضا نیز ابدا فروشی نیستند.
عملی سنگین و بده و بستانی که دنیا ندارد
وی درباره پیوند کبد از زنده و آگهیهای فروش که بعضا در نزدیکی مراکز پیوند یا در فضای مجازی به چشم میخورند، میگوید: پیوند کبد از زنده، فقط از والدین به فرزندشان صورت میگیرد. فارغ از مباحث فنی این پیوند، اصلا فروش کبد در هیچ نقطهای از دنیا نداریم. پیوند کبد، عمل سنگینی است، مثل کلیه نیست و تاکید میکنم که در پیوند کبد چیزی به عنوان خرید و فروش نداریم. اما در سالهای گذشته در کشورهای غربی، کسانی از جهان سوم بودهاند که نارسایی کبد داشتند و به همین دلیل به آمریکا و اروپا مراجعه کرده و به ازای پرداخت پولهای کلان، از اعضای مرگ مغزی آنها استفاده میکردند. این روند اکنون هم در برخی کشورها وجود دارد.
وی ادامه میدهد: چندین مورد از موارد پیوند از زنده وجود دارند که فرد دهنده، جان خود را از دست داده است. در طول ۳۰ سال گذشته ندیدم که کسی فارغ از بحث خرید یا فروش، بگوید میخواهم عضوم را اهدا کنم. در بهترین مراکز دنیا و در حدود ۶ تا ۱۰ در یکهزار نفر کسانی که کبدشان برداشته شده، حال از برادر به برادر یا ...، دهنده جان خود را از دست داده است. به طور کلی بهترین منشاء تامین عضو برای پیوند، مرگ مغزی است. همچنین افرادی که مثلا در آی سی یو فوت میکنند و دچار ایست قلبی میشوند، اگر در ۱۰ تا ۲۰ دقیقه اول ارگانهایش را سرد کنند، میتوان از آن ارگانها استفاده کرد. بنابراین چه لزومی دارد از فرد زنده عضو گرفته شود.
ملکحسینی میگوید: باز هم تاکید میکنم که اصلا پیوند کلیه اورژانسی نداریم. کبد هم اگر اورژانسی باشد باید یا از بستگان فرد باشد یا از مرگ مغزی. مثلا بچهای دچار نارسایی حاد کبدی و در حال اغما باشد و نتواند در لیست انتظار پیوند بماند که در این صورت از پدر، مادر یا خواهر و برادرش که بالغ باشند، البته با مطالعات کامل و دقیق عضو برداشته میشود.
وی میافزاید: این مباحث از نظر اخلاق، فوقالعاده مهم هستند و لازم است به آنها توجه شود. چاپ مقالهای در اسکاندیناوی نشان داده که میزان ابتلا به فشار خون و مشکلات کلیوی در دهندههای زنده کلیه بسیار بیشتر از سایرین است. بنابراین در مقالههای مختلف دنیا، ثابت شده که اعضای فرد سالم را نباید دستکاری کرد.
دکتر ملکحسینی
وجدانتان را قاضی کنید
پدر پیوند کبد ایران در ادامه صحبتهایش درباره برخی هجمهها علیه جامعه پزشکی و لزوم توجه بیش از پیش به مقوله اخلاق پزشکی، میگوید: هر انسانی مسوول اعمال و رفتار خودش است؛ چه پزشک باشد چه مهندس و هنرپیشه و ... هر کسی باید سعی کند کارش را خوب انجام دهد و همیشه هم وجدان خود را قاضی کند. متاسفانه تهمت و افترا و ... در جامعه زیاد است و این به طور کامل بد است. در کل جامعه پزشکی نیز انسانهای خدمتگزار و خدوم بسیاری هستند. نمونه این ایثارگریها و خدمتگزاریها هم جنگ ایران وعراق است که پزشکان نیز پا به پای رزمندگان کار کردند و از جنگ سربلند بیرون آمدند. البته ممکن است مانند هر صنف دیگری، در این جامعه بزرگ هم آدمهایی ناباب وجود داشته باشند و گاهی ممکن است همین آدمها یک جامعه را بدنام کنند. البته در حرفه پزشکی از آنجاکه با جان انسانها سر و کار دارد، این مباحث واضحتر است.
نابابهایی که باید بیرون شوند
وی میافزاید: مثلا در یک پروسه زمانی ۱۰۰ تا مریض را درمان میکنیم که ۹۰ مورد آنها راضی هستند و ممکن است دو – سه مورد هم ناراضی باشند. بالاخره همه راضی نیستند. خیلی از این چیزهایی که در مورد جامعه پزشکی میگویند، تهمت است. انسانهای خوبی در جامعه پزشکی هستند که شبانه روز خدمت میکنند و هدفشان پول نیست. اما طبیعی است که مانند هر حرفه دیگری، در این حرفه هم ناباب وجود دارد؛ به طوری که برخیها بیسوادند و درس نخواندند و برخیها هم پول محور. سیستم نظارتی ما نیز در کل کشور دقیق نیست. در هر صنف و جامعهای، نقاطی هستند که اگر روی آن دست بگذاری مشاهده میکنی که ورم کرده، تاول دارد و نیازمند جراحی است. پزشکان هم نیازمند جراحی هستند؛ چراکه برخیهایشان از نظر اخلاقی این شخصیت را ندارند که بتوان به آنها نام پزشک نهاد. بنابراین مشخص است که پزشکان هم باید با انصاف باشند و قبل از تذکر دیگران، خودشان نابابها را بیرون کنند.
ملکحسینی درباره وظایف نظارتی وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی، میافزاید: در این زمینه نیز کسی میتواند خیلی خوب افراد را کنترل کند که اسرار و نهان را بداند، اما بیتردید اینگونه نیست و همه چیز نسبی است. در این زمینه نیز هم وزارت بهداشت و هم سازمان نظام پزشکی وظایفی دارند. البته تجربه ثابت کرده هر امری که دولتی محض شود، هیچ وقت درست نمیشود. بنابراین باید نظام پزشکی وارد شود. دولت به تنهایی نمی تواند در این زمینه عمل کند. نظم و انضباط و قوانین خشک دولتی هیچ گاه به تنهایی کارساز نبوده است. نقش نظام پزشکی در این زمینه خیلی مهم است.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تعداد اعمال پیوند کبد در بیمارستان نمازی شیراز و ظرفیتهای پیوند کبد در شیراز میگوید: در اینجا ماهانه حدود ۵۰ پیوند کبد انجام میشود، البته پیوند کبد را یک نفر به تنهایی نمیتواند انجام دهد و کاری تیم است.
"مشکلات" نباید عاملی برای انجام ندادن کار باشند
ملکحسینی مشکلات فضای فیزیکی را مورد اشاره قرار میدهد و میافزاید: فضای فیزیکی و امکاناتمان نسبت به دنیا خیلی کم است، اما با این حال کار خیلی بهتر از دنیا در حال انجام است. تجهیزات هم در حدی که کارمان را انجام دهیم داریم، اما در عین حال تجهیزاتمان را هم خوب نگهداری میکنیم و سعی داریم تا حد امکان صرفه جویی داشته باشیم. اگر بخواهیم در مشکلات را باز کنیم باید پا شویم برویم و کارنکنیم. مشکلات نباید عاملی برای انجام ندادن کار باشد.
وی ادامه میدهد: در عین حال مهمترین عامل موفقیت در یک کشور، مرکز یا هر جای یگری، نیروی انسانی است. یعنی اگر نیروی انسانی خوب داشتی، میتوان حتی با وسایل دست دوم هم کار خوب انجام داد، در غیر این صورت فرد اگر با بهترین تجهیزات دنیا هم عمل کند، باز بیمارش جان میبازد و ...
ملکحسینی میگوید: نیروی انسانی باید از چند خصوصیت برخوردار باشد؛ اول اینکه باید کفایت علمی داشته باشد، وطن پرست باشد، توقعش کم باشد و کارش زیاد؛ در غیر این صورت ارزشی نخواهد داشت.
فتیلههایی که پایین آمد و پزشکانی که سفیر میشوند
وی میافزاید: نیروی انسانی ایران و شیراز خیلی متفاوت از کشورهای اطراف است. البته ناگفته نماند که نباید مغرور شد، غرور بد چیزی است و آدم را به کله میاندازد. اعتقاد داریم که اگر کسی چیزی بلد بود و دانستههایش را به خوبی به نسل بعدی منتقل کرد، آینده مملکت تامین خواهد بود. خوشبختانه بخش ما اینگونه است. ما به کشورهایی که مرکز پیوند دارند اما فقیرند و نیروی انسانی لازم را ندارند، کمک میکنیم.
"بهترین منشاء تامین عضو برای پیوند، مرگ مغزی است"
"پیوند نباید با خرید و فروش همراه باشد"
"خرید و فروش عضو در همه جای دنیا قدغن است"
"در این مملکت کارهای بسیار خوبی در زمینه پیوند عضو انجام میشود، اما متاسفانه خرید و فروش عضو که فقط هم مربوط به کلیه است، مجموعه این کارهای خوب را سیاه کرده است"
اینها بخشی از صحبتهای استاد ملکحسینی، پدر پیوند کبد ایران است و تاکید دارد مطلقا "پیوند از زنده" مگر در شرایط بسیار خاص آن هم تنها در بستگان نزدیک، نباید انجام شود.
وی تاکید دارد که "پیوند از زنده غریبه" تنها در حوزه پیوند کلیه کاربرد دارد که آن هم در اغلب کشورهای دنیا ممنوع است. سایر مواردی هم که درباره فروش کبد و قرنیه و ... چه در فضای مجازی و چه در خیابانهای منتهی به بیمارستانها و مراکز پیوند به چشم میخورد، فارغ از عوامفریبانه بودن یا نبودن آنها، به لحاظ فنی شدنی نیست.
در بیمارستان نمازی شیراز با دکتر سیدعلی ملکحسینی، پدر پیوند کبد ایران به گفتوگو نشستیم که در پی میخوانید:
وی در ابتدای صحبتهایش قدمت چند ۱۰ ساله بیمارستان نمازی را مورد اشاره قرار میدهد و در توضیح بخشها و اتاقهای عمل پیوند این بیمارستان میگوید: این بیمارستان تقریبا ۷۰ سال پیش ساخته شده و اتاق عمل قدیمی بیمارستان هم بازسازی شده و اکنون چهار اتاق عمل مخصوص پیوند اعضا که با توجه به اقدامات و اعمالی که در این بیمارستان انجام میشود، این تعداد اتاق عمل و بخش پیوند کافی نیست.
مردمی که بینظیرند...
ملکحسینی پیشرفت کشور در عرصه پیوند عضو را مرور میکند و ادامه میدهد: پیشرفتهای پیوند اعضا در کشور، حقیقتی غیرقابل انکار است و شکل کنونی مبحث اهدای عضو در کشور نیز تقریبا در آسیا بینظیر و به اعتقاد من حتی در دنیا بینظیر است؛ چرا که در کشورهای پیشرفتهای مثل اسپانیا، ایتالیا و بلژیک تعداد افرادی که به اهدا رضایت میدهند به ازای هر میلیون نفر است که بالاترین آن نیز در اسپانیاست. این درحالیست که در قانون آنها آمده هر کسی فوت کند، اجازه دفن ندارد مگر اینکه اعضایش را اهدا کنند. آمار خوب اهدای عضو در کشور ما در حالیست که این مبحث در ایران اجبار نیست. این بینظیر است که خانوادهای بدون این که مجبور شود، برای اهدای عضو عزیزش اقدام کند و بیتردید این نشان میدهد ایرانیان، ملتی بزرگ هستند و ما بینظیرترین مردمها را داریم.
وی میگوید که تختهای بخش پیوند بیمارستان نمازی تقریبا همیشه پُر از بیمار است و در این بخش عملهای جراحی سختی که برای بیماریهای کبد، لوزالمعده و دستگاه گوارش لازم است، انجام میشود و مجموعه اقداماتی که صورت میگیرد، کمتر از پیوند نیست.
بیمارستان نمازی شیراز
سنگنبشتهای ارزشمند که دور انداخته شد
ملکحسینی با بیان اینکه "پیوند عضو" در شیراز دهه سوم را پشت سر گذاشته، یادی از بنیانگذاران پیوند کشور (اولین پیوند کلیه در شیراز در سال ۱۳۴۷) میکند و میگوید: تاریخ انجام اولین پیوند کلیه خاورمیانه که در شیراز انجام شد، بر روی سنگ سیاهی نوشته و در ورودی بیمارستان نمازی جاگذاری شده بود، اما متاسفانه آنهایی که ارزش این ورودی را نمیدانستند آن را خراب کردند و سنگ را به دور انداختند؛ این درحالیست که در دنیا، هر کار نیکی که قدیمیها انجام دادهاند به عنوان کاری خوب نگهداری شده و حتی به موزهها سپرده میشود. از اینکه این سنگنبشته را دور انداختند راضی نیستیم و امیدواریم دوستان به این امر واقف باشند که نباید به همه جا دست زنند.
وی تاریخچه پیوند اعضا از زمان قبل از انقلاب را مورد اشاره قرار میدهد و میافزاید: پس از توقف اعمال پیوند عضو در کشور در زمان قبل از انقلاب، دکتر فاضل مجددا این کار را در تهران شروع کرد و به نوعی وی بر گردن بخشهای پیوند حق دارد. پس از آن بود که انجام این اعمال در بیمارستان لبافی نژاد، شیراز و ... ادامه یافت و همچنان بر کیفیت آن افزوده شد.
به گفته وی، در دنیا بخشهای پیوندی که سالانه بیش از۱۰۰ پیوند انجام دهند، بسیار کم هستند. در سال ۲۰۱۶ آماری که در کنگرههای مختلف ارایه شد، حاکی از آن بود که در چین و کره جنوبی دو مرکز هستند که تعداد پیوند سالانهشان بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ است. این درحالیست که در شیراز چند سالی است که حدود ۵۰۰ پیوند انجام میشود؛ امری که بینظیر است.
ملکحسینی ادامه میدهد: هر جا که این صحبتها را میکنیم، میگویند چرا در دیگر نقاط کشورتان چنین مراکزی ندارید؟ باید گفت که در حال فعال کردن شش تا هفت مرکز دیگر در کشور هستیم؛ به طوری که بخشهای پیوند استانهای مشهد، اصفهان، کرمان و دو مرکز در تهران فعال است و جراح استان رشت نیز در حال آموزش در شیراز است. تبریز نیز جراح آموزش دیده دارد و در آینده فعالیتش را آغاز خواهد کرد. در مجموع تعداد مراکز پیوند در سطح کشور در حال افزایش است، اما مثل شیراز شدن خیلی مشکل است و به این زودیها شدنی نیست. جراحان و پزشکانی که در شیراز در زمینه پیوند کار کردند که البته تعدادشان هم کم نیست، عمرشان را اینجا گذاشتند...
خرید و فروش "سیاه"
ملکحسینی "پیوند عضو" در شیراز را دارای چند خصوصیت ویژه میداند که در جاهای دیگر یا نیست یا کم است. وی در این باره میگوید: در این مرکزی که ما در شیراز کار میکنیم بیش از ۴هزار و خوردهای پیوند کلیه انجام شده و پیوند کبد هم صورت میگیرد. در این مرکز حدود ۱۰ سال است که انجام "پیوند کلیه از غریبه" رامتوقف کردهایم. مهمترین پیغامم این است که در این مملکت کارهای بسیار خوبی در زمینه پیوند عضو انجام میشود، اما متاسفانه خرید و فروش عضو که فقط هم مربوط به کلیه است، مجموعه این کارهای خوب را سیاه کرده است.
وی تاکید میکند: ما مطلقا "پیوند از زنده" را قبول نمیکنیم، مگر پیوند از بستگان و فامیل آن هم به تعداد خیلی کم. "پیوند" نباید با "خرید و فروش" همراه باشد. سر همین خیابان بیمارستان مدام میبینیم که نوشتهاند کلیه با گروه خونی فلان به فروش میرسد. خرید و فروش عضو در همه جای دنیا قدغن است. حتی در هند که کشوری بزرگ است و در عین حال فقر هم در آن زیاد است، طبق قانونشان، پیوند از زنده غریبه قدغن است، اما برای ما اینگونه نیست و این خیلی بد است.
ملکحسینی در تقبیح خرید و فروش کلیه ادامه میدهد: آیا شما فرد غنی را دیدهاید که کلیهاش را بفروشد؟ در این حوزه همیشه فقیر به غنی داده است. از طرف دیگر کلیه بیمار میتواند چهار – پنج سال دیالیز شده و بعد پیوند زده شود، پس اورژانسی در کار نیست. متاسفانه آمار تصادفات و به دنبال آن مرگ مغزی نیز در کشور بالاست. بر اساس آمار ما، حداکثر لیست انتظار بیمارستان نمازی شیراز در پیوند کلیه، زیر هشت ماه است. بنابراین در شرایطی که بیمار حداکثر طی هشت ماه عضو برایش فراهم میشود، نیازی به خرید و فروش کلیه و سیاه کردن تمام این اقدامات نیست. تنها پیوند قلب، ریه و کبد حیاتی است که این اعضا نیز ابدا فروشی نیستند.
عملی سنگین و بده و بستانی که دنیا ندارد
وی درباره پیوند کبد از زنده و آگهیهای فروش که بعضا در نزدیکی مراکز پیوند یا در فضای مجازی به چشم میخورند، میگوید: پیوند کبد از زنده، فقط از والدین به فرزندشان صورت میگیرد. فارغ از مباحث فنی این پیوند، اصلا فروش کبد در هیچ نقطهای از دنیا نداریم. پیوند کبد، عمل سنگینی است، مثل کلیه نیست و تاکید میکنم که در پیوند کبد چیزی به عنوان خرید و فروش نداریم. اما در سالهای گذشته در کشورهای غربی، کسانی از جهان سوم بودهاند که نارسایی کبد داشتند و به همین دلیل به آمریکا و اروپا مراجعه کرده و به ازای پرداخت پولهای کلان، از اعضای مرگ مغزی آنها استفاده میکردند. این روند اکنون هم در برخی کشورها وجود دارد.
وی ادامه میدهد: چندین مورد از موارد پیوند از زنده وجود دارند که فرد دهنده، جان خود را از دست داده است. در طول ۳۰ سال گذشته ندیدم که کسی فارغ از بحث خرید یا فروش، بگوید میخواهم عضوم را اهدا کنم. در بهترین مراکز دنیا و در حدود ۶ تا ۱۰ در یکهزار نفر کسانی که کبدشان برداشته شده، حال از برادر به برادر یا ...، دهنده جان خود را از دست داده است. به طور کلی بهترین منشاء تامین عضو برای پیوند، مرگ مغزی است. همچنین افرادی که مثلا در آی سی یو فوت میکنند و دچار ایست قلبی میشوند، اگر در ۱۰ تا ۲۰ دقیقه اول ارگانهایش را سرد کنند، میتوان از آن ارگانها استفاده کرد. بنابراین چه لزومی دارد از فرد زنده عضو گرفته شود.
ملکحسینی میگوید: باز هم تاکید میکنم که اصلا پیوند کلیه اورژانسی نداریم. کبد هم اگر اورژانسی باشد باید یا از بستگان فرد باشد یا از مرگ مغزی. مثلا بچهای دچار نارسایی حاد کبدی و در حال اغما باشد و نتواند در لیست انتظار پیوند بماند که در این صورت از پدر، مادر یا خواهر و برادرش که بالغ باشند، البته با مطالعات کامل و دقیق عضو برداشته میشود.
وی میافزاید: این مباحث از نظر اخلاق، فوقالعاده مهم هستند و لازم است به آنها توجه شود. چاپ مقالهای در اسکاندیناوی نشان داده که میزان ابتلا به فشار خون و مشکلات کلیوی در دهندههای زنده کلیه بسیار بیشتر از سایرین است. بنابراین در مقالههای مختلف دنیا، ثابت شده که اعضای فرد سالم را نباید دستکاری کرد.
دکتر ملکحسینی
وجدانتان را قاضی کنید
پدر پیوند کبد ایران در ادامه صحبتهایش درباره برخی هجمهها علیه جامعه پزشکی و لزوم توجه بیش از پیش به مقوله اخلاق پزشکی، میگوید: هر انسانی مسوول اعمال و رفتار خودش است؛ چه پزشک باشد چه مهندس و هنرپیشه و ... هر کسی باید سعی کند کارش را خوب انجام دهد و همیشه هم وجدان خود را قاضی کند. متاسفانه تهمت و افترا و ... در جامعه زیاد است و این به طور کامل بد است. در کل جامعه پزشکی نیز انسانهای خدمتگزار و خدوم بسیاری هستند. نمونه این ایثارگریها و خدمتگزاریها هم جنگ ایران وعراق است که پزشکان نیز پا به پای رزمندگان کار کردند و از جنگ سربلند بیرون آمدند. البته ممکن است مانند هر صنف دیگری، در این جامعه بزرگ هم آدمهایی ناباب وجود داشته باشند و گاهی ممکن است همین آدمها یک جامعه را بدنام کنند. البته در حرفه پزشکی از آنجاکه با جان انسانها سر و کار دارد، این مباحث واضحتر است.
نابابهایی که باید بیرون شوند
وی میافزاید: مثلا در یک پروسه زمانی ۱۰۰ تا مریض را درمان میکنیم که ۹۰ مورد آنها راضی هستند و ممکن است دو – سه مورد هم ناراضی باشند. بالاخره همه راضی نیستند. خیلی از این چیزهایی که در مورد جامعه پزشکی میگویند، تهمت است. انسانهای خوبی در جامعه پزشکی هستند که شبانه روز خدمت میکنند و هدفشان پول نیست. اما طبیعی است که مانند هر حرفه دیگری، در این حرفه هم ناباب وجود دارد؛ به طوری که برخیها بیسوادند و درس نخواندند و برخیها هم پول محور. سیستم نظارتی ما نیز در کل کشور دقیق نیست. در هر صنف و جامعهای، نقاطی هستند که اگر روی آن دست بگذاری مشاهده میکنی که ورم کرده، تاول دارد و نیازمند جراحی است. پزشکان هم نیازمند جراحی هستند؛ چراکه برخیهایشان از نظر اخلاقی این شخصیت را ندارند که بتوان به آنها نام پزشک نهاد. بنابراین مشخص است که پزشکان هم باید با انصاف باشند و قبل از تذکر دیگران، خودشان نابابها را بیرون کنند.
ملکحسینی درباره وظایف نظارتی وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی، میافزاید: در این زمینه نیز کسی میتواند خیلی خوب افراد را کنترل کند که اسرار و نهان را بداند، اما بیتردید اینگونه نیست و همه چیز نسبی است. در این زمینه نیز هم وزارت بهداشت و هم سازمان نظام پزشکی وظایفی دارند. البته تجربه ثابت کرده هر امری که دولتی محض شود، هیچ وقت درست نمیشود. بنابراین باید نظام پزشکی وارد شود. دولت به تنهایی نمی تواند در این زمینه عمل کند. نظم و انضباط و قوانین خشک دولتی هیچ گاه به تنهایی کارساز نبوده است. نقش نظام پزشکی در این زمینه خیلی مهم است.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تعداد اعمال پیوند کبد در بیمارستان نمازی شیراز و ظرفیتهای پیوند کبد در شیراز میگوید: در اینجا ماهانه حدود ۵۰ پیوند کبد انجام میشود، البته پیوند کبد را یک نفر به تنهایی نمیتواند انجام دهد و کاری تیم است.
"مشکلات" نباید عاملی برای انجام ندادن کار باشند
ملکحسینی مشکلات فضای فیزیکی را مورد اشاره قرار میدهد و میافزاید: فضای فیزیکی و امکاناتمان نسبت به دنیا خیلی کم است، اما با این حال کار خیلی بهتر از دنیا در حال انجام است. تجهیزات هم در حدی که کارمان را انجام دهیم داریم، اما در عین حال تجهیزاتمان را هم خوب نگهداری میکنیم و سعی داریم تا حد امکان صرفه جویی داشته باشیم. اگر بخواهیم در مشکلات را باز کنیم باید پا شویم برویم و کارنکنیم. مشکلات نباید عاملی برای انجام ندادن کار باشد.
وی ادامه میدهد: در عین حال مهمترین عامل موفقیت در یک کشور، مرکز یا هر جای یگری، نیروی انسانی است. یعنی اگر نیروی انسانی خوب داشتی، میتوان حتی با وسایل دست دوم هم کار خوب انجام داد، در غیر این صورت فرد اگر با بهترین تجهیزات دنیا هم عمل کند، باز بیمارش جان میبازد و ...
ملکحسینی میگوید: نیروی انسانی باید از چند خصوصیت برخوردار باشد؛ اول اینکه باید کفایت علمی داشته باشد، وطن پرست باشد، توقعش کم باشد و کارش زیاد؛ در غیر این صورت ارزشی نخواهد داشت.
فتیلههایی که پایین آمد و پزشکانی که سفیر میشوند
وی میافزاید: نیروی انسانی ایران و شیراز خیلی متفاوت از کشورهای اطراف است. البته ناگفته نماند که نباید مغرور شد، غرور بد چیزی است و آدم را به کله میاندازد. اعتقاد داریم که اگر کسی چیزی بلد بود و دانستههایش را به خوبی به نسل بعدی منتقل کرد، آینده مملکت تامین خواهد بود. خوشبختانه بخش ما اینگونه است. ما به کشورهایی که مرکز پیوند دارند اما فقیرند و نیروی انسانی لازم را ندارند، کمک میکنیم.
به عنوان مثال در زمینه آموزش نیروی انسانی با پاکستان همکاریهایی داریم و تیم پیوندمان نیز به آنجا میرود و اعمال پیوندی بیمارانشان را انجام میدهد. از لبنان، سوریه، تاجیکستان، سودان و ... نیز همین الان اینجا هستند و در حال آموزش، پولی هم بابت این آموزشها پرداخت نمیکنند، محل اسکانشان را تامین میکنیم و حقوق هم به آنها هم میدهیم. خلاصه از سهم خودمان فتیلههایمان را پایینتر میآوریم و میگذاریم آنها هم همراهمان کار کنند.
وی میافزاید: حسن این کار این است که این افراد اینجا آموزش میبینند و بعد از آن میشوند سفیران سلامت، از ایران میروند و مثلا در تاجیکستان و سودان و ... بیماران را عمل میکنند. کار، کاری انسانی است و امیدوارم روزی برسد که کشورمان از این نظر پزشکی نیز در سطح واقعی خود قرار گیرد.
ملکحسینی ادامه میدهد: البته مشکل ما از نظر فضا فیزیکی در حال حل شدن است؛ چراکه در شهر صدرا شیراز، بیمارستان ابوعلی سینا به صورت خیریه در حال ساخت است. یکی از برکات بیمارستان نمازی این بود که از سکوی همین بیمارستان یک مرکز خیریه را ساختیم؛ بیمارستانی تخصصی و فوق تخصصی جنرال که یکی از مراکز منحصر به فرد بویژه در حوزه پیوند خواهد بود و فازهای نخست آن بزودی به بهرهبرداری میرسد. این بیمارستان آموزشی درمانی و کاملا خیرساز است و در منطقه نمونه خواهد بود. ساخت این بیمارستان حدود ۱۰ سال به طول انجامید.
پدر پیوند کبد ایران در بخش پایانی صحبتهایش مجددا موضوع خرید و فروش عضو را یادآور شده و تاکید میکند: در مورد پیوند از غریبه و خرید و فروش عضو خیلی دقت کنید، بروید فیلمی تهیه کنید و واقعیت و پشت پرده این موضوع را خودتان ببینید که چه کسانی دهنده هستند و چه کسانی گیرنده. سعی کنید جلوی این کار را بگیرید و اهدای عضو از مرگ مغزی را تبلیغ کنید...
اولینهای "پیوند عضو" در ایران
در پایان به پاس گرامیداشت همه اقدامات انجام شده در جهت حفظ جان ایرانیان و پیشرفتهایی که در حوزه "پیوند عضو" کشورمان صورت گرفته، نگاهی میاندازیم به تاریخ اولینهای "پیوند" در کشور.
اولین پیوند کلیه ایران را دکتر سنادیزاده در سال ۱۳۴۷ در بیمارستان نمازی شیراز انجام داد. بعد از آن، این عمل در همین بیمارستان و همچنین در بیمارستانهای تهران انجام شد و به این ترتیب از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۷ نزدیک به ۸۰ مورد پیوند کلیه انجام شد.
در طول این دهه نزدیک به چهارصد نفر بیمار نیازمند کلیه با صرف هزینههای سنگین و انتظار طولانی در خارج از ایران به ویژه در انگلستان عمل پیوند کلیه را انجام دادند. اکثر کلیه های مورد استفاده برای پیوند در آن زمان با قیمت گزاف از شبکه یوروترانسپلانت خریداری میشد که البته در مواردی هم سبب انتقال بیماری و مرگ بیماران دریافت کننده کلیه شد.
بعد از این دهه، این عمل در ایران متوقف شد و سپس در سالهای حدود ۱۳۶۲ به همت دکتر فاضل و سایرین، دوباره انجام آن از سر گرفته شد؛ به طوری که طی سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۳ تعداد ۵۰ عمل پیوند در بیمارستانهای مختلف تهران انجام شد و همزمان برنامه اساسی پیوند کلیه در ایران و آموزش گسترده تیمهای پیوند، طراحی و پایه کار برای شروع عمل پیوند در شهرستانها از جمله شیراز و اصفهان و سایر شهرها گذاشته شد.
اولین پیوند موفق کبد نیز در ایران در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲توسط دکتر ملکحسینی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد واز آن زمان، این دانشگاه به عنوان یک مرکز موفق پیوند کبد به فعالیت گسترده خود ادامه داد. اکنون شیراز بزرگترین قطب پیوند کبد در کشور است و بنابر اعلام روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان فارس، ۹۸درصد بیماران کاندید پیوند کبد از سراسر کشور جهت قرار گرفتن در لیست انتظار پیوند کبد به شیراز مراجعه میکنند.
همچنین اولین پیوند پانکراس را دکتر نیک اقبالیان در فروردین ماه سال ۱۳۸۵ در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام داد و به اذعان مسوولان روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، تا کنون بیش از ۸۰ مورد عمل پیوند پانکراس، ۱۰۰ مورد عمل پیوند کلیه و پانکراس به طور همزمان و در مجموع بیش از ۴۵ مورد عمل پیوند روده، معده و طحال در این دانشگاه انجام شده است.
وی میافزاید: حسن این کار این است که این افراد اینجا آموزش میبینند و بعد از آن میشوند سفیران سلامت، از ایران میروند و مثلا در تاجیکستان و سودان و ... بیماران را عمل میکنند. کار، کاری انسانی است و امیدوارم روزی برسد که کشورمان از این نظر پزشکی نیز در سطح واقعی خود قرار گیرد.
ملکحسینی ادامه میدهد: البته مشکل ما از نظر فضا فیزیکی در حال حل شدن است؛ چراکه در شهر صدرا شیراز، بیمارستان ابوعلی سینا به صورت خیریه در حال ساخت است. یکی از برکات بیمارستان نمازی این بود که از سکوی همین بیمارستان یک مرکز خیریه را ساختیم؛ بیمارستانی تخصصی و فوق تخصصی جنرال که یکی از مراکز منحصر به فرد بویژه در حوزه پیوند خواهد بود و فازهای نخست آن بزودی به بهرهبرداری میرسد. این بیمارستان آموزشی درمانی و کاملا خیرساز است و در منطقه نمونه خواهد بود. ساخت این بیمارستان حدود ۱۰ سال به طول انجامید.
پدر پیوند کبد ایران در بخش پایانی صحبتهایش مجددا موضوع خرید و فروش عضو را یادآور شده و تاکید میکند: در مورد پیوند از غریبه و خرید و فروش عضو خیلی دقت کنید، بروید فیلمی تهیه کنید و واقعیت و پشت پرده این موضوع را خودتان ببینید که چه کسانی دهنده هستند و چه کسانی گیرنده. سعی کنید جلوی این کار را بگیرید و اهدای عضو از مرگ مغزی را تبلیغ کنید...
اولینهای "پیوند عضو" در ایران
در پایان به پاس گرامیداشت همه اقدامات انجام شده در جهت حفظ جان ایرانیان و پیشرفتهایی که در حوزه "پیوند عضو" کشورمان صورت گرفته، نگاهی میاندازیم به تاریخ اولینهای "پیوند" در کشور.
اولین پیوند کلیه ایران را دکتر سنادیزاده در سال ۱۳۴۷ در بیمارستان نمازی شیراز انجام داد. بعد از آن، این عمل در همین بیمارستان و همچنین در بیمارستانهای تهران انجام شد و به این ترتیب از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۷ نزدیک به ۸۰ مورد پیوند کلیه انجام شد.
در طول این دهه نزدیک به چهارصد نفر بیمار نیازمند کلیه با صرف هزینههای سنگین و انتظار طولانی در خارج از ایران به ویژه در انگلستان عمل پیوند کلیه را انجام دادند. اکثر کلیه های مورد استفاده برای پیوند در آن زمان با قیمت گزاف از شبکه یوروترانسپلانت خریداری میشد که البته در مواردی هم سبب انتقال بیماری و مرگ بیماران دریافت کننده کلیه شد.
بعد از این دهه، این عمل در ایران متوقف شد و سپس در سالهای حدود ۱۳۶۲ به همت دکتر فاضل و سایرین، دوباره انجام آن از سر گرفته شد؛ به طوری که طی سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۳ تعداد ۵۰ عمل پیوند در بیمارستانهای مختلف تهران انجام شد و همزمان برنامه اساسی پیوند کلیه در ایران و آموزش گسترده تیمهای پیوند، طراحی و پایه کار برای شروع عمل پیوند در شهرستانها از جمله شیراز و اصفهان و سایر شهرها گذاشته شد.
اولین پیوند موفق کبد نیز در ایران در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲توسط دکتر ملکحسینی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد واز آن زمان، این دانشگاه به عنوان یک مرکز موفق پیوند کبد به فعالیت گسترده خود ادامه داد. اکنون شیراز بزرگترین قطب پیوند کبد در کشور است و بنابر اعلام روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان فارس، ۹۸درصد بیماران کاندید پیوند کبد از سراسر کشور جهت قرار گرفتن در لیست انتظار پیوند کبد به شیراز مراجعه میکنند.
همچنین اولین پیوند پانکراس را دکتر نیک اقبالیان در فروردین ماه سال ۱۳۸۵ در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام داد و به اذعان مسوولان روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، تا کنون بیش از ۸۰ مورد عمل پیوند پانکراس، ۱۰۰ مورد عمل پیوند کلیه و پانکراس به طور همزمان و در مجموع بیش از ۴۵ مورد عمل پیوند روده، معده و طحال در این دانشگاه انجام شده است.