حسینیه مشرق - عاشورا، نقطه آغاز تاریخ شیعه است و تمام اتفاقات پس از این واقعه بر حول
محور آن میگردد. در این میان بازماندگان و اسیران، پیامآوران وقایع و
اتفاقات بودند و عاملان استمرار این نهضت. همچنین نقش برجسته امام سجاد
علیهالسلام به عنوان امام معصوم و حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها،
مهمترین نقشها بود. آنها با شناخت کامل از اتفاقات و اشراف بر اهداف و
روشهای روشنگری، قدم به قدم و مرحله به مرحله تلاش کردند که مردم در سکوت و
نافهمی فرو رفته را از این ناآگاهی برهانند و چرایی این واقعه را تبیین
کنند. در این مسیر، همراهی دیگر زنان و کودکان اسیر خاندان رسول خدا
صلیاللهعلیهوآلهوسلم، اثر ویژهای بر مخاطبان داشت. یکی از این زنان
مادر امام محمدباقر و همسر امام سجاد علیهماالسلام است که در نقش همسری و
مادری، وظیفه خود را مانند سایر زنان کاروان به انجام رساند. نگاهی به
زندگی و جایگاه این بانو، با وجود کمبود منابع و مصادر تاریخی، نه تنها خود
ایشان را به ما میشناساند، که به شناخت بهتر این دو امام نیز کمک میکند.
فاطمه بنت الحسن سلاماللهعلیها
برای دختر امام حسن علیهالسلام، دو نام فاطمه (1) و زینب (2) ذکر شده است که مشهورترین و مورد استنادترین نام که اسناد و شواهد دیگر تاریخی نیز آن را تأیید میکند، فاطمه است. کنیههایی که برای ایشان ذکر شده نیز عبارتند از: امعبداللّه (3)، امّالحسن (4) و امعبده (5) که امعبدالله مشهورترین کنیه است.
پدر این بزرگوار امام حسن مجتبی علیهالسلام است و مادر ایشان را برخی اسماء بنت عبدالرحمان بن ابی بکر (6) دانستهاند که سندی برای آن وجود ندارد و برخی امّفروه، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر (7) که باتوجه به اینکه نام مادر امام صادق علیهالسلام، امفروه ذکر شده است، این قول که امّفروه مادر فاطمه بنت الحسن باشد، صحیح نخواهد بود و برخی دیگر امّاسحاق دانستهاند که به نظر این قول، قول قویتر است (8).
همسر و فرزندان
آنچه در منابع تاریخی ذکر شده، آن است که امام سجاد علیهالسلام، تنها یک همسر آزاد داشتند که او فاطمه بنت الحسن علیهالسلام است (9). بر این اساس او واسط میان دو امام و مادر اولین امام از نسل پاک دو امام معصوم، حسن و حسین علیهماالسلام است و به همین سبب است که امام باقر علیهالسلام را «هاشمیٌ مِن هاشِمییّن وَ عَلَویٌّ مِنْ عَلَوییّن وَ فاطِمیٌّ مِنْ فاطِمییّن» (10) نامیدهاند و فاطمه بنت الحسن را نیز نخستین علویهای دانستهاند که افتخار داشت فرزندی علوی به دنیا آورد: «هي اوّل علويةِ ولدت علوّيا» (11).
عاشورای حسینی
عاشورا و وقایع قبل و بعد از آن بزرگترین اتفاقات عالم است. در این میان همراهی با امام و همقدم بودن با ایشان، افتخاری بود که نصیب هرکس نشد. بنابر گواهی برخی مصادر تاریخی، فاطمه بنت الحسن، همراه همسر و فرزند خویش، در کربلا حاضر بود (12). این قول قابل خدشه نیست، زیرا تمامی مصادر بر حضور امام محمدباقر علیهالسلام در صحنه عاشورا تأکید دارند و باتوجه به آنکه سن ایشان در آن زمان 4 یا 5 سال بوده است، حضور کودکی با این سن بدون مادر، در سفری با این مدت زمانی و حجم حوادث، بعید به نظر میرسد.
همچنین باتوجه به شرایط بیماری امام زینالعابدین علیهالسلام میتوان دریافت که ایشان، علاوه بر مراقبت از کودک خردسال و همراهی با عمه بزرگوارشان، پرستاری و مراقبت از امام سجاد علیهالسلام را نیز برعهده داشتند.
جایگاه و مقام فاطمه بنت الحسن سلاماللهعلیها
فاطمه بنت الحسن از جایگاه ویژهای نزد امامان برخوردار بودند و از ایشان با صفات و القاب نیکویی یاد شده است؛ القابی مانند:
صدیقه: امام صادق علیهالسلام در مورد مادربزرگ خود میفرمایند: «او زنی راستگو بود که در خاندان امام حسن زنی همانند او وجود نداشت» (13). و این از صفات مشترک این بانو با زهرای مرضیه سلاماللهعلیها است.
آمنه، تقیه و محسنه: امام صادق علیهالسلام در جایی دیگر در توصیف جده خود میفرمایند: «کانَتْ مِمَنْ آمَنَتْ و آتَّقَتْ و اَحْسَنَتْ و اللّه یحب الْمُحْسِنین» (14) او از زنان مؤمنه، متقی و نیکوکار بود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
محدثه: از دیگر صفات ایشان، محدثه بودن است که در کتاب محدثات شیعه به آن اشاره شده (15) و در این زمینه میتوان به حدیثی ناظر بر مهدویت از عمیره، دختر نفیل، به نقل از فاطمه بنت الحسن اشاره کرد: «عمیره دختر نفیل میگوید: شنیدم که دختر حسن بن علی علیهالسلام فرمود: ظهوری که منتظر آن هستید تحقق پیدا نمیکند تا آن زمان که بعضی از شما از بعضی دیگر دوری کنند و برخی از شما برخی دیگر را لعن کنند و گروهی از شما آب دهان بر صورت گروهی دیگر بیندازد؛ تا آنجا که جمعی از شما بر کفرِ جمعی دیگر شهادت دهند. پرسیدم: در آن زمان خیر در چیست؟ فرمود: خیر تمامش در ظهور است. در آن روز قائم ما قیام میکند و تمام آن دشمنیها را از بین میبرد» (16).
از این حدیث، به جز محدثه بودن این بانو، میتوان به معلمه بودنشان نیز پیبرد؛ اینکه عدهای مانند عمیره برای کسب علم و دانش به محضر ایشان رسیده و کسب فیض میکردند، خود از صفات و ویژگیهای دیگر این بانوی بزرگوار است.
پینوشت:
1. اعیان الشیعه، ج8، ص390.
2. اخبارالزینبات، ص126.
3. بحارالانوار، ج46، ص215.
4. همان.
5. همان/ التهذیب، ج6، ص77.
6. ریحانة الادب، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، ج8، ص312.
7. اعیان الشیعه، علامه سید محسن الامین، ج8، ص390.
8. ارشاد، شیخ مفید.
9. ناسخ التواریخ، ج8، ص40.
10. بحارالانوار، ج46، ص215.
11. دلايل الامامة، محمد بنجرير طبري، ص 95.
12. منتهيالآمال، حاج شيخ عباس قمي.
13. اصول کافی، ج۲، ص۴۴۶.
14. اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.
15. محدثات الشیعه، نهلا غروی نائینی، ص۲۴۰.
16. بحارالانوار، ج52، ص211.
فاطمه بنت الحسن سلاماللهعلیها
برای دختر امام حسن علیهالسلام، دو نام فاطمه (1) و زینب (2) ذکر شده است که مشهورترین و مورد استنادترین نام که اسناد و شواهد دیگر تاریخی نیز آن را تأیید میکند، فاطمه است. کنیههایی که برای ایشان ذکر شده نیز عبارتند از: امعبداللّه (3)، امّالحسن (4) و امعبده (5) که امعبدالله مشهورترین کنیه است.
پدر این بزرگوار امام حسن مجتبی علیهالسلام است و مادر ایشان را برخی اسماء بنت عبدالرحمان بن ابی بکر (6) دانستهاند که سندی برای آن وجود ندارد و برخی امّفروه، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر (7) که باتوجه به اینکه نام مادر امام صادق علیهالسلام، امفروه ذکر شده است، این قول که امّفروه مادر فاطمه بنت الحسن باشد، صحیح نخواهد بود و برخی دیگر امّاسحاق دانستهاند که به نظر این قول، قول قویتر است (8).
همسر و فرزندان
آنچه در منابع تاریخی ذکر شده، آن است که امام سجاد علیهالسلام، تنها یک همسر آزاد داشتند که او فاطمه بنت الحسن علیهالسلام است (9). بر این اساس او واسط میان دو امام و مادر اولین امام از نسل پاک دو امام معصوم، حسن و حسین علیهماالسلام است و به همین سبب است که امام باقر علیهالسلام را «هاشمیٌ مِن هاشِمییّن وَ عَلَویٌّ مِنْ عَلَوییّن وَ فاطِمیٌّ مِنْ فاطِمییّن» (10) نامیدهاند و فاطمه بنت الحسن را نیز نخستین علویهای دانستهاند که افتخار داشت فرزندی علوی به دنیا آورد: «هي اوّل علويةِ ولدت علوّيا» (11).
عاشورای حسینی
عاشورا و وقایع قبل و بعد از آن بزرگترین اتفاقات عالم است. در این میان همراهی با امام و همقدم بودن با ایشان، افتخاری بود که نصیب هرکس نشد. بنابر گواهی برخی مصادر تاریخی، فاطمه بنت الحسن، همراه همسر و فرزند خویش، در کربلا حاضر بود (12). این قول قابل خدشه نیست، زیرا تمامی مصادر بر حضور امام محمدباقر علیهالسلام در صحنه عاشورا تأکید دارند و باتوجه به آنکه سن ایشان در آن زمان 4 یا 5 سال بوده است، حضور کودکی با این سن بدون مادر، در سفری با این مدت زمانی و حجم حوادث، بعید به نظر میرسد.
همچنین باتوجه به شرایط بیماری امام زینالعابدین علیهالسلام میتوان دریافت که ایشان، علاوه بر مراقبت از کودک خردسال و همراهی با عمه بزرگوارشان، پرستاری و مراقبت از امام سجاد علیهالسلام را نیز برعهده داشتند.
جایگاه و مقام فاطمه بنت الحسن سلاماللهعلیها
فاطمه بنت الحسن از جایگاه ویژهای نزد امامان برخوردار بودند و از ایشان با صفات و القاب نیکویی یاد شده است؛ القابی مانند:
صدیقه: امام صادق علیهالسلام در مورد مادربزرگ خود میفرمایند: «او زنی راستگو بود که در خاندان امام حسن زنی همانند او وجود نداشت» (13). و این از صفات مشترک این بانو با زهرای مرضیه سلاماللهعلیها است.
آمنه، تقیه و محسنه: امام صادق علیهالسلام در جایی دیگر در توصیف جده خود میفرمایند: «کانَتْ مِمَنْ آمَنَتْ و آتَّقَتْ و اَحْسَنَتْ و اللّه یحب الْمُحْسِنین» (14) او از زنان مؤمنه، متقی و نیکوکار بود و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
محدثه: از دیگر صفات ایشان، محدثه بودن است که در کتاب محدثات شیعه به آن اشاره شده (15) و در این زمینه میتوان به حدیثی ناظر بر مهدویت از عمیره، دختر نفیل، به نقل از فاطمه بنت الحسن اشاره کرد: «عمیره دختر نفیل میگوید: شنیدم که دختر حسن بن علی علیهالسلام فرمود: ظهوری که منتظر آن هستید تحقق پیدا نمیکند تا آن زمان که بعضی از شما از بعضی دیگر دوری کنند و برخی از شما برخی دیگر را لعن کنند و گروهی از شما آب دهان بر صورت گروهی دیگر بیندازد؛ تا آنجا که جمعی از شما بر کفرِ جمعی دیگر شهادت دهند. پرسیدم: در آن زمان خیر در چیست؟ فرمود: خیر تمامش در ظهور است. در آن روز قائم ما قیام میکند و تمام آن دشمنیها را از بین میبرد» (16).
از این حدیث، به جز محدثه بودن این بانو، میتوان به معلمه بودنشان نیز پیبرد؛ اینکه عدهای مانند عمیره برای کسب علم و دانش به محضر ایشان رسیده و کسب فیض میکردند، خود از صفات و ویژگیهای دیگر این بانوی بزرگوار است.
پینوشت:
1. اعیان الشیعه، ج8، ص390.
2. اخبارالزینبات، ص126.
3. بحارالانوار، ج46، ص215.
4. همان.
5. همان/ التهذیب، ج6، ص77.
6. ریحانة الادب، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، ج8، ص312.
7. اعیان الشیعه، علامه سید محسن الامین، ج8، ص390.
8. ارشاد، شیخ مفید.
9. ناسخ التواریخ، ج8، ص40.
10. بحارالانوار، ج46، ص215.
11. دلايل الامامة، محمد بنجرير طبري، ص 95.
12. منتهيالآمال، حاج شيخ عباس قمي.
13. اصول کافی، ج۲، ص۴۴۶.
14. اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.
15. محدثات الشیعه، نهلا غروی نائینی، ص۲۴۰.
16. بحارالانوار، ج52، ص211.
منبع: مهرخانه