به گزارش مشرق، حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی نماینده ولیفقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادداشتی با عنوان « حذف انقلاب اسلامی؛ هدف استکبار از تغییر روحیه انقلابی گری» نوشت:
پیتر هارل عضو ارشد اندیشکده مرکز امنیت آمریکای جدید در 10 آگوست 2015 میلادی طی مطلبی مینویسد: «آمریکا نیاز به تعقیب یک استراتژی در راستای اصلاحات سیاسی و اجتماعی در ایران دارد. آمریکا به این موضوع که قبل از انقضای توافق هستهای، شاهد اصلاحات سیاسی در ایران باشد، علاقه زیادی دارد و باید با سرمایهگذاری روی توافق هستهای به ترویج اصلاحات در ایران کمک کند تا تعامل بیشتر مؤسسات غیردولتی آمریکایی و بینالمللی با نهادهای جامعه مدنی در ایران تسهیل شود و واشنگتن نیز در کنار فعالانی ایرانی که به دنبال اصلاحات سیاسی در کشور هستند ادامه دهد».
باراک اوباما در مصاحبه ای با وبگاه میک، پرده را کنارتر می زند و می گوید: «بارها گفته ام که ایران یک کشور فوق العاده مستعد است با فرهنگی باستانی و تاریخی، این کشور افرادی به شدت باهوش و مستعد دارد و من برای این افراد همواره آرزوهای خوب دارم. در داخل ایران تغییرات هرچند تدریجی بایست صورت گیرد، که طی آن این درک حاصل شود که شعار مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست توسط رهبران این کشور یا تهدید اسرائیل به ویرانی، دادن سلاح به حزبالله (که در فهرست گروههای تروریستی است)، این کارها سبب شده ایران از نگاه بخش بزرگی از جهان تبدیل به کشوری منفور شود. من به شما تضمین می دهم، لحظهای که ایران این لفاظیها و اینگونه رفتارها را تغییر دهد، به لطف وسعت، استعداد و منابع اش فوراً شاهد گسترش نفوذ و افزایش قدرت خود در نگاه جهانیان خواهد بود. این چیزی است که امیدوارم محقق شود. این مسئله نیازمند تغییر در سیاست و رهبری این کشور و داشتن ذهنیتی متفاوت از گذشته در زمینۀ چگونگی تعامل با بقیۀ جهان خواهد بود و این که چطور با کشورهایی نظیر آمریکا رفتار کنند. در این میان شاید این نسل جدید است که بتواند این مسئله را محقق کند».
همۀ تلاش اوباما و پیتر هارل به این منظور است که در ایران تغییرات مد نظر ایجاد شوند و اصلاحات سیاسی و اجتماعی به وقوع بپیوندد. در نگاه ملت ایران تغییر ایجاد گردد، به گونه ای که شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل به فراموشی سپرده شود و یا در سیاست های نظام دگرگونی شکل پذیرد و نهایتاً رهبری انقلاب نیز عوض شود.
همۀ تلاش استکبار جهانی این است که مردم ایران از انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی گری دست بردارند و آمریکا به راحتی بتواند مثل سال های 41 تا 43 قانون کاپیتولاسیون را احیا کند و قدرت از دست دادۀ خود را دوباره در ایران بدست آورد.
آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی به دنبال آنند که:
1. مردم ایران معتقد به اسلام آمریکایی و ارزش های غربی شوند؛
2. مردم از آرمان های الهی دست بر دارند و یا حداقل در برابر مطالبات الهی بی تفاوت شوند.
3. محور بودن مردم و اصل دانستن خواست، اهداف و منافع آنان؛به دفاع از منافع مستکبرین تبدیل گردد.
4. بهتر شدن روابط آمریکا با ایران و افزایش قدرت آمریکا در ایران به پیش شرط پیشرفت، تحول مثبت و تکامل در میان اذهان مردم تعبیر گردد؛
5. تمامی توطئه های آمریکا و انگلیس و اسرائیل در چارچوب توهم توطئه تعریف شود و گرگ با عنوان گوسفند مورد خطاب قرار گیرد؛
6. ملت ایران به آمریکا اعتماد کند و این اعتماد در قالب تبعیت از آمریکا تعریف شود؛
7. مردم با دشمن ترین دشمنان خود طرح دوستی بریزند و دشمن اجازۀ حضور در تمامی محیط های زندگی مردم ایران را داشته باشد؛
8. سبک زندگی مردم به جای سبک ایرانی- اسلامی، به سبک غربی- آمریکایی مبدل شود و فساد بر همۀ ادوار زندگی مردم حکمفرما شود؛
9. اقتصاد ایران در هاضمۀ اقتصاد جامعۀ جهانی هضم شود و کسی سخن از استقلال اقتصادی نگوید؛
10. مردم از تمامی شعارهای انقلاب عقب نشینی کنند و بر استقلال سیاسی و فرهنگی خط بطلان بکشند؛
11. تبعیت از خدا، پیامبر، امام و ولایت به تبعیت از قوانین مصوب کاخ سفید و منشور سازمان ملل تغییر کند؛
12. ایران و ایرانی نوکر حلقه به گوش آمریکای مستکبر و جهان خوار به حساب آیند و هرگز در برابر زیاده خواهی های آمریکا موضع نگیرند.
تغییر اساسی در ایران؛ یعنی تغییر روحیۀ انقلابی گری در راستای حذف انقلاب اسلامی و زمینه سازی برای بازگرداندن شاهی دیگر بر کرسی زعامت ملت ایران؛ و باز شدن مسیر غارت نفت و چپاول سرمایۀ ایران و ایرانی.
آمریکا و اسرائیل به خوبی می دانند که قدرت انقلاب اسلامی ایران در حال رشد است و همۀ این تلاش ها برای زدن رأس هرم قدرت در جمهوری اسلامی ایران است.
بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکا می گوید: «امروز از تنگۀ خبیر در عربستان تا تنگۀ جبل الطارق در مراکش، تحول و دگرگونی عمیقی در حال وقوع است ... این لرزه ویرانگر یاد آور انقلاب 1979 ایران است.
باید قبول کنیم نیروی قدرتمندی وجود دارد که با الگوی مورد نظر ما برای ادارۀ جهان مخالف است. در رأس این نیروی قدرتمند، ایرانِ خمینی و خامنه ای قرار دارد. من هشدار می دهم که لولای تاریخ در حال چرخیدن است. کسانی که ایران و خطر آن را نادیده می گیرند، سر خود را در شن فرو کرده اند.» دشمن صراحتاً بیان می کند که ایران پرقدرت کنونی، توانایی ایستادن در برابر دنیای استکبار را دارد و آنان می خواهند این قدرت را بشکنند.
دنیس رایس در مقاله ای در نشریۀ پولیتیکو، صریح تر قلم زنی می کند و می نویسد: «اگر سلیمانی بدون هزینه به گسترش نفوذ ایران ادامه بدهد، ممکن است توافق هسته ای پایدار نماند. آن چه از زمان انجام توافق هسته ای روشن تر شده، این است که تقریباً هیچ چیز به لحاظ اجتماعی و فرهنگی تغییر نکرده و در سیاست های فراگیرتر ایران هم بعید است به زودی تفاوتی دیده شود.»
تمدید قانون داماتو، در حقیقت گویای درماندگی استکبار جهانی در برابر قدرت روز افزون ایران است. قدرتی که عظمت قدرت ایران اسلامی را در حلبِ سوریه و موصلِ عراق به نمایش گذاشته است و آمریکا در برابر عزت ملت ایران مستأصل شده است. برخی از نخبگان داخلی، قدرت درک این واقعیّت را ندارند. واقعیتی که نتانیاهو و رایس بر آن پا می فشارند و از ترس شکست قدرت اسرائیل و متلاشی شدن قدرت آمریکا به دنیای استکبار هشدار می دهند.
اوباما تصور می کند با چند سخن شیطنت آمیز می تواند جوانان ایران را فریب دهد. جوان ایرانی، جوانِ عرصۀ بصیرت و بیداری است و با همان روحیۀ انقلابی امام خمینی و امام خامنه ای، پا به پای رهبران انقلاب پیش خواهد رفت.
جوان ایرانی می داند که علّت اصلی فشارها و تهدیدات آمریکایی ها در طول سال های متمادی، خصوصیّت انقلابی گری ملّت ایران و جمهوری اسلامی ایران است و او همچنان بر حفظ این شاخص پای می فشرد و هرگز به آقابالاسری آمریکا و انگلیس رأی نمی دهد و همچون گذشته در مسیر حرکت زیبای خود، تغییری ایجاد نخواهد کرد و با همان استقامت و پایداری تا تحقق جهانِ بدون ظلم پیش خواهد رفت و به حکومت جهانی اسلام جامۀ عمل خواهد پوشانید.
خودباختگان داخلی نیز چشم امید به آمریکا نداشته باشند که آب در هاون می کوبند و رسوایی به ارمغان میبرند.
پیتر هارل عضو ارشد اندیشکده مرکز امنیت آمریکای جدید در 10 آگوست 2015 میلادی طی مطلبی مینویسد: «آمریکا نیاز به تعقیب یک استراتژی در راستای اصلاحات سیاسی و اجتماعی در ایران دارد. آمریکا به این موضوع که قبل از انقضای توافق هستهای، شاهد اصلاحات سیاسی در ایران باشد، علاقه زیادی دارد و باید با سرمایهگذاری روی توافق هستهای به ترویج اصلاحات در ایران کمک کند تا تعامل بیشتر مؤسسات غیردولتی آمریکایی و بینالمللی با نهادهای جامعه مدنی در ایران تسهیل شود و واشنگتن نیز در کنار فعالانی ایرانی که به دنبال اصلاحات سیاسی در کشور هستند ادامه دهد».
باراک اوباما در مصاحبه ای با وبگاه میک، پرده را کنارتر می زند و می گوید: «بارها گفته ام که ایران یک کشور فوق العاده مستعد است با فرهنگی باستانی و تاریخی، این کشور افرادی به شدت باهوش و مستعد دارد و من برای این افراد همواره آرزوهای خوب دارم. در داخل ایران تغییرات هرچند تدریجی بایست صورت گیرد، که طی آن این درک حاصل شود که شعار مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست توسط رهبران این کشور یا تهدید اسرائیل به ویرانی، دادن سلاح به حزبالله (که در فهرست گروههای تروریستی است)، این کارها سبب شده ایران از نگاه بخش بزرگی از جهان تبدیل به کشوری منفور شود. من به شما تضمین می دهم، لحظهای که ایران این لفاظیها و اینگونه رفتارها را تغییر دهد، به لطف وسعت، استعداد و منابع اش فوراً شاهد گسترش نفوذ و افزایش قدرت خود در نگاه جهانیان خواهد بود. این چیزی است که امیدوارم محقق شود. این مسئله نیازمند تغییر در سیاست و رهبری این کشور و داشتن ذهنیتی متفاوت از گذشته در زمینۀ چگونگی تعامل با بقیۀ جهان خواهد بود و این که چطور با کشورهایی نظیر آمریکا رفتار کنند. در این میان شاید این نسل جدید است که بتواند این مسئله را محقق کند».
همۀ تلاش اوباما و پیتر هارل به این منظور است که در ایران تغییرات مد نظر ایجاد شوند و اصلاحات سیاسی و اجتماعی به وقوع بپیوندد. در نگاه ملت ایران تغییر ایجاد گردد، به گونه ای که شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل به فراموشی سپرده شود و یا در سیاست های نظام دگرگونی شکل پذیرد و نهایتاً رهبری انقلاب نیز عوض شود.
همۀ تلاش استکبار جهانی این است که مردم ایران از انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی گری دست بردارند و آمریکا به راحتی بتواند مثل سال های 41 تا 43 قانون کاپیتولاسیون را احیا کند و قدرت از دست دادۀ خود را دوباره در ایران بدست آورد.
آمریکا و انگلیس و رژیم غاصب صهیونیستی به دنبال آنند که:
1. مردم ایران معتقد به اسلام آمریکایی و ارزش های غربی شوند؛
2. مردم از آرمان های الهی دست بر دارند و یا حداقل در برابر مطالبات الهی بی تفاوت شوند.
3. محور بودن مردم و اصل دانستن خواست، اهداف و منافع آنان؛به دفاع از منافع مستکبرین تبدیل گردد.
4. بهتر شدن روابط آمریکا با ایران و افزایش قدرت آمریکا در ایران به پیش شرط پیشرفت، تحول مثبت و تکامل در میان اذهان مردم تعبیر گردد؛
5. تمامی توطئه های آمریکا و انگلیس و اسرائیل در چارچوب توهم توطئه تعریف شود و گرگ با عنوان گوسفند مورد خطاب قرار گیرد؛
6. ملت ایران به آمریکا اعتماد کند و این اعتماد در قالب تبعیت از آمریکا تعریف شود؛
7. مردم با دشمن ترین دشمنان خود طرح دوستی بریزند و دشمن اجازۀ حضور در تمامی محیط های زندگی مردم ایران را داشته باشد؛
8. سبک زندگی مردم به جای سبک ایرانی- اسلامی، به سبک غربی- آمریکایی مبدل شود و فساد بر همۀ ادوار زندگی مردم حکمفرما شود؛
9. اقتصاد ایران در هاضمۀ اقتصاد جامعۀ جهانی هضم شود و کسی سخن از استقلال اقتصادی نگوید؛
10. مردم از تمامی شعارهای انقلاب عقب نشینی کنند و بر استقلال سیاسی و فرهنگی خط بطلان بکشند؛
11. تبعیت از خدا، پیامبر، امام و ولایت به تبعیت از قوانین مصوب کاخ سفید و منشور سازمان ملل تغییر کند؛
12. ایران و ایرانی نوکر حلقه به گوش آمریکای مستکبر و جهان خوار به حساب آیند و هرگز در برابر زیاده خواهی های آمریکا موضع نگیرند.
تغییر اساسی در ایران؛ یعنی تغییر روحیۀ انقلابی گری در راستای حذف انقلاب اسلامی و زمینه سازی برای بازگرداندن شاهی دیگر بر کرسی زعامت ملت ایران؛ و باز شدن مسیر غارت نفت و چپاول سرمایۀ ایران و ایرانی.
آمریکا و اسرائیل به خوبی می دانند که قدرت انقلاب اسلامی ایران در حال رشد است و همۀ این تلاش ها برای زدن رأس هرم قدرت در جمهوری اسلامی ایران است.
بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکا می گوید: «امروز از تنگۀ خبیر در عربستان تا تنگۀ جبل الطارق در مراکش، تحول و دگرگونی عمیقی در حال وقوع است ... این لرزه ویرانگر یاد آور انقلاب 1979 ایران است.
باید قبول کنیم نیروی قدرتمندی وجود دارد که با الگوی مورد نظر ما برای ادارۀ جهان مخالف است. در رأس این نیروی قدرتمند، ایرانِ خمینی و خامنه ای قرار دارد. من هشدار می دهم که لولای تاریخ در حال چرخیدن است. کسانی که ایران و خطر آن را نادیده می گیرند، سر خود را در شن فرو کرده اند.» دشمن صراحتاً بیان می کند که ایران پرقدرت کنونی، توانایی ایستادن در برابر دنیای استکبار را دارد و آنان می خواهند این قدرت را بشکنند.
دنیس رایس در مقاله ای در نشریۀ پولیتیکو، صریح تر قلم زنی می کند و می نویسد: «اگر سلیمانی بدون هزینه به گسترش نفوذ ایران ادامه بدهد، ممکن است توافق هسته ای پایدار نماند. آن چه از زمان انجام توافق هسته ای روشن تر شده، این است که تقریباً هیچ چیز به لحاظ اجتماعی و فرهنگی تغییر نکرده و در سیاست های فراگیرتر ایران هم بعید است به زودی تفاوتی دیده شود.»
تمدید قانون داماتو، در حقیقت گویای درماندگی استکبار جهانی در برابر قدرت روز افزون ایران است. قدرتی که عظمت قدرت ایران اسلامی را در حلبِ سوریه و موصلِ عراق به نمایش گذاشته است و آمریکا در برابر عزت ملت ایران مستأصل شده است. برخی از نخبگان داخلی، قدرت درک این واقعیّت را ندارند. واقعیتی که نتانیاهو و رایس بر آن پا می فشارند و از ترس شکست قدرت اسرائیل و متلاشی شدن قدرت آمریکا به دنیای استکبار هشدار می دهند.
اوباما تصور می کند با چند سخن شیطنت آمیز می تواند جوانان ایران را فریب دهد. جوان ایرانی، جوانِ عرصۀ بصیرت و بیداری است و با همان روحیۀ انقلابی امام خمینی و امام خامنه ای، پا به پای رهبران انقلاب پیش خواهد رفت.
جوان ایرانی می داند که علّت اصلی فشارها و تهدیدات آمریکایی ها در طول سال های متمادی، خصوصیّت انقلابی گری ملّت ایران و جمهوری اسلامی ایران است و او همچنان بر حفظ این شاخص پای می فشرد و هرگز به آقابالاسری آمریکا و انگلیس رأی نمی دهد و همچون گذشته در مسیر حرکت زیبای خود، تغییری ایجاد نخواهد کرد و با همان استقامت و پایداری تا تحقق جهانِ بدون ظلم پیش خواهد رفت و به حکومت جهانی اسلام جامۀ عمل خواهد پوشانید.
خودباختگان داخلی نیز چشم امید به آمریکا نداشته باشند که آب در هاون می کوبند و رسوایی به ارمغان میبرند.