کد خبر 674048
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۷
- ۰ نظر
- چاپ
در تاریخ چهاردهم دیماه سال ۱۳۵۷ هجری شمسی، ارتشبد غلامرضا ازهاری و ارتشبد غلامعلی اویسی دو نفر از فرماندهان نظامی عالیرتبه رژیم پهلوی به خارج از کشور گریختند.
به گزارش مشرق، در تاریخ چهاردهم دیماه سال 1357 هجری شمسی، ارتشبد غلامرضا ازهاری و ارتشبد غلامعلی اویسی دو نفر از فرماندهان نظامی عالیرتبه رژیم پهلوی به خارج از کشور گریختند. ارتشبد غلامرضا ازهاری که مدتی نخستوزیر کابینه نظامی هم بود، سال 1288 در شیراز بهدنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال 1312 به دانشکده افسری راه یافت. یک سال بعد با درجه ستوان دومی وارد ارتش شاهنشاهی شد و در سال 1316 با ارتقا به درجه سرهنگی به معاونت فرماندهی دژبان مرکز منصوب شد. ازهاری در 1328 برای گذراندن یک دوره آموزش عالی به آمریکا اعزام شد و پس از بازگشت، در سال 1330 دوره یکساله فرماندهی ستاد را در دانشگاه جنگ گذراند و به درجه سرتیپی ارتقا یافت. ازهاری در طول خدمت نظامی مدالهای متعددی مانند نشان درجه یک و دو همایون، نشان لیاقت، افتخار، خدمت، کوشش، ورزش، سپاس، پاس، بیست و هشت مرداد و یک نشان از سنتو دریافت کرد. وی مشاغل مهمی را در ارتش نظیر فرماندهی، ریاست دانشگاه نظامی نیروی زمینی و ریاست رکن یک و آجودانی مخصوص شاه به عهده داشت. ازهاری پس از استعفای دولت شریفامامی در 15 آبان 1357، از سوی شاه به نخستوزیری برگزیده شد. از اقدامات دولت نظامی ازهاری، دستگیری نویسندگان مطبوعات و بازداشت دولتمردان رژیم شاه همچون نصیری، منوچهر آزمون، عبدالعظیم ولیان، داریوش همایون، غلامرضا نیکپی و امیرعباس هویدا بود. با وجود تلاش رژیم شاه و بهخصوص دولت ازهاری برای حاکم کردن جو رعب و وحشت، حضرت امام خمینی (ره) طی پیام مهمی که پس از روی کار آمدن ازهاری منتشر گردید، مردم را به ادامه مبارزه و استقامت دعوت کردند: «… نهراسید، ما طالب حق خود هستیم و بهحقیم و دست خدا با ماست و بالاتر از دست ابرقدرتهای شرق و غرب است؛ یدالله فوق ایدیهم.» ازهاری در حال دست بوسی فرح ازهاری در 15 آذر 1357 در مجلس سنا اظهار داشت که سروصدای شبهای تهران واقعی نیست بلکه صدای نوار است، مردم این سخنان او را در تظاهرات بعدی با این شعار پاسخ دادند: «ازهاری بیچاره بازم بگو نواره، نوار که پا نداره!» بیثمر ماندن تلاشهای دولت نظامی، منجر به تمایل ازهاری برای برکناری از این پست حساس شد و سرانجام بعد از 55 روز با این عنوان که سکته کرده و بیمار است، از نخستوزیری کناره گرفت و جای خود را به شاپور بختیار داد. او با اوج گرفتن مبارزات انقلابیون، در میانه دیماه 1357 از کشور گریخت و در واشنگتن اقامت کرد. وی در سالهای حضور در آمریکا با هژبر یزدانی در تأسیس بانکی در کاستاریکا همکاری کرد و فعالیت سیاسی را بهکلی کنار گذاشت. ازهاری درنهایت 23 سال پس از خروج از ایران، در آبان 1380 در ایالات متحده آمریکا درگذشت. غلامعلی اویسی ارتشبد غلامعلی اویسی که همزمان با ازهاری از کشور گریخت، سال 1297ش در قم بهدنیا آمده بود. او در سال 1315 دوره 6 ساله دبیرستان نظام مرکز و در سال 1317 دوره دانشکده افسری را به پایان رساند. اویسی طی سالهای 1317 تا 1331، مشاغل گوناگون نظامی (فرماندهی گروهان، گردان و آموزشگاه گروهبانی لشگر 2، ریاست شعبه بازرسی دژبان مرکز و فرماندهی هنگ 52 دژبان) را بر عهده داشت و در سال 1332 فرمانده هنگ 16 تیپ کازرون بود. پس از کودتای 28 مرداد 1332، اویسی به دریافت نشان درجه 2 رستاخیز نائل شد و بهتدریج ترقی وی نیز در دستگاه دیوانسالاری نظامی آغاز شد. او پس از طی دوره دانشگاه جنگ در تهران و دوره ستاد و فرماندهی در آمریکا، در سال 1339 به ریاست ستاد گارد و در سال 1341 به فرماندهی لشکر یک گارد شاهنشاهی رسید و در همین سمت بود که بهعنوان فرماندار نظامی تهران با قیامکنندگان 15 خرداد 1342 برخورد کرد. او همچنین در سال 1348، فرماندهی ژاندارمری کل کشور و در سال 1351 فرماندهی نیروی زمینی ارتش را به عهده داشت. اویسی در سالهای اوجگیری انقلاب بار دیگر در سمت فرماندار نظامی تهران قرار گرفت و کشتار خونین راهپیمایان 17 شهریور 1357 (جمعه سیاه) در دوره مسئولیت او رخ داد. اویسی همچنین بهعلت موقعیتش در رأس نیروی زمینی، فرمانداری نظامی سایر شهرها را نیز تحت کنترل داشت. اویسی در دیماه 1357 به بهانه معالجه از ایران خارج شد و تقاضای بازنشستگی کرد. وی در زمره نخستین افسران عالیرتبه متواری رژیم پهلوی بود که بههمراه اشرف پهلوی، ارتشبد بهرام آریانا و عدهای از سران ساواک، گروهی با عنوان ارتش رهایی بخش ایران (آرا) تأسیس کرد که برای بازگرداندن سلطنت به برخی تلاشهای نظامی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی از خاک عراق و ترکیه دست زدند که البته ناکام ماند. اویسی سرانجام در 18 بهمن 1362 توسط افراد ناشناس در پاریس به قتل رسید. اما درست در همان روزی که ازهاری و اویسی از کشور فرار کردند، ژنرال هایزر هم مخفیانه به ایران آمد.