در روزهای پس از حادثه پلاسکو، عده اي انواع و اقسام اتهامات و نظرات سياسي را نثار جان مديريت شهري تهران كرده اند تا بتوانند از نمد ساختمان فروريخته پلاسكو براي خود و طيف شان كلاه هايي بدوزند.

به گزارش مشرق، پنج شنبه 30 ديماه 1395، در همان ساعات اوليه صبح يكي از ساختمان هاي بلندمرتبه شهر در مركز تهران آتش گرفت. آتش نشان ها از 10 ايستگاه به اين آتش در ساختمان پلاسكو هجوم آوردند و پس از ساعاتي توانستند آتش را در طبقات درگير،‌ تسليم كنند اما به نظر آتش سر تسليم شدن نداشت و پس از اندكي مقاومت فروريخت. ريزش ساختمان 15 طبقه در حالي بود كه چندتن از آتش نشان ها همچنان در ساختمان حضور داشتند و درنهايت پلاسكو آخرين ماموريت آنها را رقم زد.

كشور از اين اتفاق غيرمترقبه در شوك و بهت فرو رفت. شهردار تهران سفر خود به قم را نيمه كار رها كرد و بر سر ساختمان پلاسكو حاضر شد. اما كار از كار گذشته بود و از ساختمان 15 طبقه،‌ تلي از خاك و آهن برجاي مانده بود. بسيج كليه ارگان ها و دستگاه ها در همان ساعات اوليه انجام شد و تلاش براي نجات زنده مانده ها بالا گرفت. در نهايت كوه آوار پلاسكو از شهر خارج شد و در عين حال پيكر 16 آتش نشان و چند شهروند.  

وراي تمامي بحث هاي تخصصي و فني درباره علل و عوامل ريزش پلاسكو، در حالي كه آتش نشان ها و فرماندهي بحران در حال مديريت عمليات بودند، بازي هاي سياسي نيز شروع شد. پيام نخست رئيس جمهور خطاب به رحماني فضلي، وزير كشور، خود گوياي رويكرد ديگري درقبال پلاسكو بود. وي از وزير كشور خواسته بود به سرعت مقصران را معرفي كند! مقصراني كه بعدا با نگاهي به قوانين و ضوابط مشخص شد در همان هيات دولت نيز حضور دارند!!

اما به هر روي، يك سر از حادثه پلاسكو، شهردار تهران يعني محمدباقر قاليباف حضور داشت. نه جايگاه وي بلكه نام وي به محلي براي تسويه حساب هاي سياسي تبديل شد. قاليباف از مدت ها پيش در سيبل مقابل تخريب هاي بي امان اصلاح طلبان و حاميان دولت بود. اوج اين تخريب ها در سال 92 و همزمان با انتخابات رياست جمهوري بود كه در رقابتي با نامزد مورد حمايت اصلاح طلبان، انواع بازي هاي سياسي براي سياه نمايي از اقدامات و تخريب چهره قاليباف به كار گرفته شد، ولي اين پايان بازي نبود. قاليباف با توجه به عملكرد و رويه هايي كه در گفتمان سازي از كار جهادي و انقلابي در پيش گرفته بود، همواره به عنوان نامزدي بالقوه براي رياست جمهوري مطرح بوده و همين نقطه، باعث شده تا جريان هاي رقيب هر آنچه در توان دارند به كار گيرند تا وي را براي هميشه از عرصه سياسي كشور بازنشسته كنند.

در سال پاياني دولت يازدهم و با نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر 96، جبهه مقابل شهردار منسجم تر عمل مي كند و به هر بهانه اي به شهردار تهران مي تازد. اين جريان حتي از آب گرفتگي جوي هاي آب شهر هم نمي گذرد و آن را به عنوان اهمال و كم كاري شهرداري، به تيتر روزنامه ها تبديل مي كند. حتي و حتي در بحث ترافيك هاي فصلي در پايان پاييز و آغاز فصل سرد زمستان، قاليباف را متهم به ايجاد ترافيك مصنوعي كردند و چنان در بوق اين توهم خودساخته دميدند كه خود نيز آن را باور كردند و به صحن شوراي شهر، مجلس شوراي اسلامي و راهروهاي رياست جمهوري كشاندند. گويا اين سير توهمات را پاياني نبود و در سوراخ سوراخ شهر گشتند تا توهمي را عليه قاليباف علم كنند و برسرش بكوبند. تنها گناه اين شهردار با كارنامه اجرايي و انقلابي بلند بالا اين بود كه به عنوان نامزد بالقوه رياست جمهوري مطرح است و ديگر هيچ.  

از پلاسكوي شهر تهران تا پلاسكوي رياست جمهوري

پلاسكوي شهر تهران به عنوان نماد مدرنيته در حالي فروريخت كه شهرداري و سازمان آتش نشاني شهرداري تهران بارها به هئيت مديره اين ساختمان اخطارهايي مبني بر ناايمن بودن ساختمان ارسال كرده بودند اما كسي آن را جدي نگرفت. هيچ يك از قوانين موجود در قوانين شهري، قدرتي را براي شهردراي و سازمان آتش نشاني جهت پلمپ يا تعطيلي ساختمان هاي تجاري - كارگاهي در صورت ناايمن بود در اختيار قرار نداده است.  

حتي شهرداري تهران براي تخريب طبقه 7 ساختمان علاء الدين در خيابان جمهوري، نتوانست كاري از پيش ببرد و تنها زماني كه ساير ارگان هاي نظارتي و اجرايي دولتي پاي كار آمدند، اين نهاد عمومي توانست بخشي از علاء الدين را تخريب كند.  

بررسي ابعاد حقوقي و تخصصي حادثه پلاسكو در مجلس شوراي اسلامي در حال پيگيري است تا با تصويب قوانيني جديد مديريت يكپارچه شهري را بالاخره به تصويب برسانند و قدرت شهرداري هاي كشور براي برخورد با ناهنجاري هايي مانند ساختمان پلاسكو را افزايش دهند. ولي در كنار اين تلاش هاي آينده نگرانه، عده اي حادثه پلاسكو را به فرصت بي نظير جهت حذف هميشگي قاليباف تبديل كرده اند و به سمت هر ريسماني دست دراز مي كنند تا چنين فرصتي را از دست ندهند.  

اتاق هاي فكر تخريب شهردار تهران از همان ساعات اوليه ريزش پلاسكو تشكيل شدند و برنامه ها و روش هاي ريختن آوار پلاسكو بر سر مديريت شهري تهران آغاز شد. شبكه هاي اجتماعي و رسانه هاي مجازي و مكتوب وابسته به اين جريان بسيج شده اند تا زمان انتخابات فرصت پلاسکو را از دست ندهند. هزینه های ریزش پلاسکو بر اساس این برنامه می بایست به پای قالیباف نوشته شود تا وی براساس هدف اصلی اتاق های فکر جریان تخریب برای همیشه از سیاست بازنشسته شود.  

در روز تشییع پیکر آتش نشان ها نیز تلاش هایی گسترده ای برای حاشیه سازی و متشنج کردن فضا به کار گرفته شد و دعوت نامه ها و هشتگ های استعفا و استیضاح و محکومیت به راه افتاد اما هیچ یک از این سناریوها در عمل به اجرا در نیامد چرا که در آن روز مردم صحنه گردان اصلی بودند و جایی که مردم قضاوت می کنند و حضور دارند، هیچ فرصتی برای فرصت طلبان ایجاد نمی شود هرچند جریان تخریب شهردار تهران، این فاکتور را در نظر نگرفته بود و صد البته هیچ گاه نیرو و قدرت مردم را در طول این چند دهه جدی نگرفته بودند.  

به هر روی سیلی خوردن از مردم نیز، جریان های تخریب را بیدار نکرد و موج سواری بر حادثه پلاسکو همچنان دنبال می شود تا زمان انتخابات آب را گل آلود کنند و پلاسکویی را رقم بزنند که از ریاست جمهوری هیچ کس به غیر از نامزد مورد حمایت شان عبور نکند. امید می رفت در روزهایي که قلب مردم ایران در پلاسکو می تپید،‌ عده ای درس گیرند و از آن برای وحدت و اتحاد ملی استفاده کنند ولی بازهم بازی های و بهره برداری های سیاسی در برخی از جریان ها طمع ایجاد کرد تا از پلاسکو در جهت امیال خود بهره ببرند، هرچند از قافله ملت عقب افتادند و در آزمون پلاسکو راه مردود شدن را در پيش گرفتند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس