سرویس ورزش مشرق- شاید واژه معجزه، واژه ای جذاب، مختصر، گیرا، زیبا، شیرین، دلپذیر و هیجانی برای توصیف حماسه بارسلون از دیدگاه ژورنالیستی و عامه باشد. ولی اطلاق این واژه به پیروزی زیبای بارسا بی انصافی مطلق است.
مسعود اقبالی در گفت و گو با مشرق، درباره این پیروزی کم نظیر اظهار داشت: اطلاق واژه معجزه یعنی نادیده گرفتن تلاش، پشتکار، یکدلی، انسجام تیمی، انگیزه، اعتماد به نفس، خودباوری، سرسختی ذهنی، هوش بالا، حمایت اجتماعی، قدرت ریسک پذیری، حفظ تمرکز، امید، باور و اعتقاد به قدرت خود، تیم و هواداران.
وی ادامه داد: تمثیل تلاش های جانانه و سخت یاران بارسا برای بازسازی بدنی، فنی و ریکاوری روانی بعد از شکست سنگین بازی رفت در پاریس به اتفاقی مثل "معجزه" که در آن یک قدرت فرا زمینی، فاعل یک رخداد و اتفاق است، تحلیلی ساده انگارانه و به دور از انصاف است. معجزه نیوکمپ چیزی شبیه عصای حضرت موسی یا قالی حضرت سلیمان نبود. این معجزه یک اعجاز زمینی بود و در گذر زمان رخ داد نه در 90 یا حتی 7 دقیقه پایانی.
اقبالی تأکید کرد: این معجزه انسانی ریشه در تفکرات تک تک بازیکنان و اعضای کادر فنی بارسا داشت، بازیکنان و مربیانی که فلسفه و باور آنها به مایوس نشدن تا سوت پایان بازی بنا شده است. آنها بدون توجه به زمان و نتیجه، تمام تلاش خود را می کنند تا اتفاقی رقم بخورد که از بینش و درک عامه به دور است.
وی اضافه کرد: بله معجزه ای فرازمینی در کار نبود. این اتفاق، فعل خواستن، امید داشتن و تلاش برای رسیدن به هدف بدون توجه بیش از حد به هدف را معنا کرد. اطلاق واژه معجزه به این نتیجه یعنی نادیده گرفتن فعالیت های مربوط به بازسازی تیمی. معجزه واقعی بارسا در تفکرات و اراده انسانی نهفته بود. قدرت تفکرات و اراده در حدی است که باور آن حتی برای خود فاعلان آن حماسه نیز سخت است.
*آنالیز روانی بازی بارسلونا - پاریسن ژرمن
سوای تفکرات تاکتیکی انریکه و تکنیک بالای بازیکنان بارسا عوامل بسیار مهم دیگری در این پیروزی شگفت انگیز نقش بسزایی داشت. منظور عوامل و فاکتورهای روانی بازیکنان و مربیان و تماشاگران است. مهم ترین دلیل پیروزی رمانتیک بارسا توانایی بالای آنها در مهارت های روانی بود.
توانایی هایی از قبیل:
- حفظ خودباوری و اعتماد به نفس بعد از شکست سنگین بازی رفت
- عدم توجه بیش از حد به موارد غیرقابل کنترل از قبیل نتیجه بازی رفت.
- بالا بردن انگیزه جهت تلاش بیشتر.
- کنترل استرس و اضطراب ناشی از بازی پیش رو.
- حفظ تمرکز در تمام طول بازی.
- سرسختی بالای ذهنی و مایوس نشدن.
- سختکوشی و امیدواری تا لحظه آخر بازی.
و ....
این عوامل ناشی از دو مساله بسیار مهم است. یکی فلسفه فوتبال بارسا و دیگری مجهز بودن آنها به مهارت های روانی.
*فلسفه کارآمد بارسا
- فلسفه فوتبال در بارسا فلسفه صرف بردن و پیروزی نیست. بلکه فلسفه تلاش برای بردن است. برای آنها تلاش برای بردن از خود بردن دارای اهمیت بیشتری هست. آنها انتظار برد را ندارند ولی همیشه امید به پیروزی دارند. به همین خاطر است که همیشه بازیکنان بارسا با وجود جلو بودن نیز به حملات خود ادامه می دهند و در مواقع عقب بودن نیز هیچوقت دست از تلاش خود بر نمی دارند، چون فلسفه عملکردی آنها تلاش برای پیروزی تا سوت پایان بازی هست.
*مدیریت احساس و مهارت روانی
از طرفی دیگر بازیکنان آنها از لحاظ روانی بسیار آماده بوده و به تکنیک های روانی پیشرفته مجهز هستند تا در شرایط سخت بتوانند با مدیریت احساسات خود، تصمیمات دقیق و صحیحی را اتخاذ کنند. همین آمادگی روانی موجب می شود در دقیقه 94 و یک دقیقه مانده تا پایان بازی، نیمار با وجود آن همه فشار روانی، با دریبل زدن چند بازیکن یک سانتر چیپ پشت مدافعان می اندازد و زمینه ساز گل تاریخی تیم اش می شود. همین آمادگی روانی است که موجب می شود تا بازیکنان بارسا با وجود آن همه فشار و استرس، بتوانند در عرض 7 دقیقه پایانی سه گل بزنند تا صعودی تاریخی را جشن بگیرند.
معجزه ای در کار نبود، معجزه واقعی در تفکرات و اراده آهنین ستاره گان همیشگی بارسا نهفته است.