شما پیش از این در سینمای کودک و اجتماعی فعالیت میکردید. با توجه به مضمون دفاع مقدسی که فیلم آباجان دارد، چه شد که این موضوع را برای ساخت انتخاب کردید؟
آباجان داستان روزهایی از دهه60 است که جنگ به عنوان واقعیتی انکارناپذیر در کنار مردم آن زمان در حال نفس کشیدن است؛ یعنی نمیتوان از دهه 60 صحبت کرد و جنگ را نادیده گرفت. فیلم آباجان، بیانگر دغدغههای دوران کودکی من و روایتکننده لحظاتی از زندگیام بود که عینی تجربه کردم و فکر کردم که لازم است این حسها و لحظهها به نسل بعدی انتقال یابد.
یعنی شخصیت آباجان شخصیتی واقعی است؟
خیلی از اتفاقاتی که در قصه میافتد، برگرفته از واقعیت است، اما شخصیت آباجان کاملا ساخته و پرداخته ذهنم است. البته این را هم بگویم که من مادربزرگ خودم را هم آباجان صدا میکردم که کلمهای است ترکی به معنای مادر جان. آباجان من زنی بود که به خاطر بچهها و اطرافیانش زندگی میکرد و تا آخرین لحظه به فکر آنها بود.
با توجه به توضیحاتی که دادید، میتوان نتیجهگیری کرد که فیلم آباجان، بخشی از اتفاقات جنگ است که برای مردم عادی که دور از جبههها هستند رخ میدهد. در واقع، خواستید بخش اجتماعی جنگ را پررنگ جلوه دهید؟
ما در تمام این سالها خیلی از جنگ با توپ و تانک صحبت کردیم و امروز با فاصله گرفتن از آن ایام راحتتر میشود از آن روزها گفت. قطعا نمیشود نیروی بعث عراق را یک مشت احمق فرض کرد، چون در این صورت رشادتهای هشت ساله جوانان خودمان بیمعنا میشود. برای این که واقعیتها و قهرمانیهای جنگ را به تصویر بکشیم، باید واقعبین باشیم. در تمام دنیا، سربازان جنگی قهرمانهای همیشگی ملت هستند. ما هم در این زمینه کارهای شایستهای انجام دادیم، منتها به نظر میرسد نسل جوان ما نتوانسته آنطور که باید و شاید، ارتباط منطقی با این مقوله برقرار کند و ما در فیلمسازی موظف به انجام این کار هستیم. پشت سر قهرمانهای بزرگ ما مادرانی بودند که آنها را پرورش دادند و همین مادران یا آباجانها بودند که پشت جبهه توانستند هشت سال جنگ را مدیریت کند. من خواستم این قهرمانهای پشت جبهه را معرفی کنم. امیدوارم متولیان امر اجازه دهند، آزادانهتر در مورد واقعیتهای دهه60 و جنگ گفته شود چون آن دوران بزنگاهی تاریخی بود که امنیت الان ما مدیون آن ایام و مردمانش است. ما باید امثال شهیدان همت و باکری را بیشتر از نام یک اتوبان بشناسیم.
آیا آباجان، نمونهای از مادران شهید است؟
ما در مورد مادرهایی صحبت میکنیم که با وجود طبقات اجتماعی و فرهنگی مختلف همگی در ویژگیهایی مشابه هستند. در این جنگ همه از فقیر گرفته تا غنی و از تهرانی گرفته تا شهرستانی دوشادوش هم حضور داشتند و همه آنها خانوادهای داشتند که در زوایای مختلف، حمایتشان میکردند.
ضمن این که نمیتوان گفت تمام مادرها به این اندازه صبور و مقاوم بودند که از نظر روانی تاب این قضیه را آورده باشند!
بله، قطعا. از دست دادن یک عزیز آسان نیست. حتی ما مادرهایی داشتیم که در جریان چنین داغهایی بیمار شدند، اما من میخواستم در این فیلم بگویم مادرها از پیشگامان خط مقدم هر جنگ هستند و نقش پررنگی در حفظ خانواده دارند.
به نظر خودتان عواقب طولانیمدت جنگ ایران و عراق بخصوص در خانوادههایی که از نزدیک درگیر آن بودند، چه بوده؟
هر جامعهای پس از جنگ دچار تبعات روحی، روانی، اقتصادی و اجتماعی میشود که انکارناپذیر است، اما به نظر من ایرانیها در احیای خود و جامعه پس از جنگ بشدت موفق بودند. البته این نظرم کلی و عمومی است و از نظر شخصی قطعا در بسیاری از جانبازان و خانوادههای شهدا هنوز تبعات آن اتفاقات باقی مانده است.
در میان کارگردانهایی که فیلمهایی با محوریت جنگ میسازند معمولا ما به سبکهای خاصی مثل حضور بازیگران غیرحرفهای یا به کارگیری نماهای بلند عادت کردهایم، اما به نظر میرسد نوع نگاه شما در این فیلم بیشتر احساسی است؟
من فیلمم را در ژانر دفاع مقدس تعریف نمیکنم و این که در این فیلم هم مانند دیگر آثارم نگاهی ناتورالیستی به روابط افراد، ادبیات و مناسبات داشتم از اصول سینمایی است که سعی میکنم در تمام فیلمهایم رعایت کنم.
شما معمولا در آثارتان علاقه زیادی به روایت قصههای متعدد و اتفاقهای عجیب پشت سرهم دارید. این کار را برای حفظ ریتم فیلم انجام میدهید؟
ما آدمها هر کدام قصهای داریم که در مجموع زندگی اجتماعیمان را تشکیل میدهد. پیرنگ فیلم اصلی ما هم وقتی تعریف میشود که داستانهای کوچک به پیرنگ اصلی حجم میدهند. من معمولا اتفاقات داستانم را جایی باز میکنم که قصه میخواهد تغییر کند. این اتفاقات البته در فیلمهای من به هم بیربط است چون معمولا اتفاقات زندگی همین طور به هم بیربط هستند.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده، بفرمایید.
با دستور ویژه آقای علی عسکری (رئیس سازمان صدا و سیما) دستور پخش تیزرهای فیلم ما از تلویزیون داده شد و من هم در پاسخ به محبت ایشان رایت تلویزیونی آباجان را بدون دریافت وجهی تقدیم کردم. امیدوارم در روزهای آینده پخش تیزرهای ما کماکان ادامه یابد. چون بهترین راه تبلیغ و آگاهی مردم از فیلمهای روی پرده سینما همین تیزرهای تلویزیونی است.
تقدیر از درایت رئیس رسانه ملی
سیاستی که امروز تلویزیون با درایتی که آقای علی عسکری در پخش تیزر فیلمهای سینمایی در پیش گرفته، قابل ستایش است. ایشان تمام فیلمهای سینمایی اکران نوروزی را با دقت نگاه کردند، کاری که کمتر تا به حال انجام شده بود.