جنگ و آمریکا

مداخله نظامی آمریکا در سوریه به بهانه استفاده این کشور از سلاح‌های شیمیایی در منطقه خان شیخون ادلب موضوع تازه‌ای در سیاست خارجی آمریکا به شمار نمی رود، و موارد متعددی از این دست وجود دارد.

سرویس جهان مشرق - عدم تغییر سیاست جنگ‌افروزانه دولت‌های متوالی آمریکا از احزاب جمهوری‌خواه و دموکرات نشان دهنده تطابق دیدگاه‌های آنها در رویکردهای استعماری و هژمونی طلبی آن در سایر نقاط دنیا است. دولت‌های متعدد آمریکا از سال ۱۹۴۵ و از زمان تشکیل سازمان ملل متحد زیر پرچم خود که بعد از نقش این کشور در جنگ های جهانی اول و دوم صورت گرفت، تاکنون بالغ بر ۳۰ مداخله نظامی در کشورهای مختلف داشته اند که همگی آنها به صورت یک جانبه و با سیاست‌های اشغالگرانه این کشور آغاز شده است.

مداخله نظامی آمریکا در سوریه به بهانه استفاده این کشور از سلاح‌های شیمیایی در منطقه خان شیخون ادلب موضوع تازه‌ای در سیاست خارجی آمریکا به شمار نمی رود، موارد متعددی از این دست وجود دارد که آمریکا برای ایجاد بهانه جهت جنگ در کشورهای دیگر ادعاهای واهی را مطرح کرده و یا حتی اقدام به خودزنی های بزرگ کرده است، چه برسد به اینکه تعدادی زن و کودک در کشوری دیگری را قربانی اهداف جنگ طلبانه خود کند. پیش از این نیز دولت باراک اوباما زمینه های حمله شیمیایی در منطقه غوطه را مهیا کرده و آن را دست‌مایه‌ای برای آغاز مداخله نظامی در سوریه کرده بود، اما این اقدام با ابتکار عمل روسیه و سیاست های اشغال نرم افزاری دولت اوباما به مرحله نهایی خود نرسید.

آنچه در این گزارش به آن اشاره می‌شود، مجموعه ای از بهانه تراشی های آمریکا برای ورود به جنگ‌های مختلف در کشورهای مختلف جهان است، لازم به ذکر است که آنچه در این مقاله مورد توجه قرار می‌گیرد ، بررسی مهم ترین جنگ های وارد شده آمریکا طی شش دهه گذشته است و جنگ های قبل از این مدت و جنگ های کم اهمیت تر صورت گرفته در این تاریخ بنا به رعایت اصل اختصار نادیده گرفته شده اند.

اشغال عراق در نتیجه بهانه های واهی

فرافکنی در مورد جنگ، ایجاد دشمن موهوم و ادعای خلع سلاح‌های کشتار جنگی عراق و کشتن مجرمان جنگی به جای محاکمه آنها در دادگاه‌های بین‌المللی، سیاستی بود که آمریکا از سال ۲۰۰۳  برای تجاوز به عراق از آن استفاده کرد.  جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا  از مدت‌ها پیش تصمیم به آغاز این جنگ گرفته بود، سناریوی ایجاد شده در حملات ۱۱ سپتامبر گرچه زمینه لازم را در افکار عمومی برای توجیه مبارزه آمریکا با تروریسم در خاور دور مهیا می کرد، اما برای متهم کردن عراق و ایجاد ارتباط دروغین بین عراق و گروه های تروریستی عامل حملات ۱۱ سپتامبر کافی نبود.

به همین علت بود که دیک چنی معاون بوش از سازمان سیا خواسته بود تا مدارک لازم را برای متهم ساختن و توجیه جنگ عراق فراهم کند، کاولین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا نیز در سازمان ملل متحد بارها توجیهات آمریکا برای آغاز اشغالگری در عراق را مطرح کرد، با این وجود سازمان ملل متحد از تایید پذیرش جنگ خودداری کرد. در نهایت بوش بدون دریافت مجوز سازمان ملل این جنگ را آغاز کرد. همزمان با شکست آمریکا در قانع کردن سازمان ملل ارائه اطلاعات نادرست دولت آمریکا به کنگره برای اخذ مجوز جنگ در مورد سلاح های عراق و روابط با تروریسم از سوی دولت بوش دنبال شد. آمریکا با فرافکنی و تهیه مدارک جعلی سعی داشت هر طور شده مجوز کنگره برای صدور مجوز حمله به عراق و تحت کنترل گرفتن منابع  آن را اخذ کند.

در نهایت این جنگ آغاز شد، جنگی که حدود یک میلیون کشته و بیش از ۴ میلیون آواره به عراق تحمیل کرد و باعث ویرانی و فرسایش جامعه عراق شد. هدف قرار دادن غیر نظامیان، روزنامه نگاران، بیمارستان ها، و آمبولانس ها، استفاده از سلاح های ضد نفر، از جمله بمب های خوشه ای در مناطق شهری ، استفاده از فسفر سفید ، سلاح های اورانیومی، مسدود کردن جاده ها و برق و آب، جاگذاری بمب در زمینه های کشاورزی، تخریب منازل، بازداشت مردم بدون دلیل، زندانی کردن کودکان، شکنجه، تجاوز جنسی و قتل اسیران، همه وهمه تنها بخشی از جنایت های ارتش آمریکا در عراق بود.


بر اساس این اطلاعات جعلی مقامات اطلاعاتی آمریکا مدعی شدند که صدام حسین می تواند بیش از ۵۰۰ تن سارین،گاز خردل و عامل اعصاب VX را تولید نماید،‌اما این ادعاها کاملا نادرست بود و بعد از سالها، ارتش آمریکا هیچ گونه سلاح های شیمیایی در عراق به دست نیاورد.  جورج بوش مدعی بود که صدام حسین بیش از ۳۰ هزار جنگ افزار و مهمات متناسب برای کاربرد در موارد شیمیایی در اختیار دارد، اما کذب این ادعاها نیز به اذعان کمیته بین المللی تحقیقات در این رابطه مشخص شد و هیچ گونه تسلیحات و جنگ افزارهای شیمیایی در عراق پیدا نشد.
جورج بوش مدعی تجهیز عراق به تعداد قابل  توجهی از هواپیماهای بدون سرنشین و با سرنشین برای انجام حملات با سلاح های شیمیایی یا بیولوژیکی ، تلاش برای ساخت سلاح اتمی و ارتباط صدام حسین با گروه‌های تروریستی و مشارکت در فعالیت های تروریستی بود، اما نیروهای تحت امر وی به همراه بازرسان سازمان ملل متحد هیچ دلیل و سند متقنی در این زمینه به دست نیاوردند.

خودزنی ۱۱ سپتامبر برای اشغال افغانستان

حمله ۱۱ سپتامبر گرچه در ابتدا بزرگ‌ترین حمله تروریستی قرن در قدرتمند ترین کشور جهان به نظر می رسید، اما بعدها بهانه ای شد برای به راه انداختن یک جنگ طولانی مدت علیه افغانستان. آمریکایی‌ها از بستر ایجاد شده در نتیجه این حملات بهره برداری کرده و به بهانه دستگیری اسامه بن لادن و مبارزه با القاعده در هفتم اکتبر سال ۲۰۰۱ جنگی را در افغانستان آغاز کردند که شعله های آن همچنان در این کشور زبانه می کشد.

این در حالی است که پیش از سال ۲۰۰۱ گروه طالبان حاضر بود اسامه بن لادن، سرکرده شبکه القاعده را در صورت ارائه برخی شواهد دال بر ارتکاب جنایات جنگی وی و در صورت تضمین به برگزاری دادگاهی عادلانه و عدم اجرای مجازات اعدام به یک کشور ثالت تحویل دهد، اما آمریکا از همکاری با طالبان در این زمینه خودداری کرد. این موضوع نشان دهنده عدم جدیت آمریکا در مورد سرنوشت بن لادن بود. در ۱۳  مارس ۲۰۰۲، جرج دبلیو بوش در یک کنفرانس مطبوعاتی به این موضوع اذعان کرده و گفت: من واقعا درمورد بن لادن نگران نیستم و اهمیتی به این موضوع نمی دهم. حتی هنگامی که باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا، در ماه می ۲۰۱۱ خبر کشته شدن بن لادن را اعلام کرد، در شرایط جنگ افغانستان عملا تغییری روی نداد.

برخی دیگر از مقامات آمریکایی از جمله ریچارد هالبروک فرستاده آمریکا در افغانستان این موضوع را تایید کرد که گروه القاعده اصلا در افغانستان حضور ندارد و گروه طالبان نیز تمایل چندانی به همکاری با این گروه ندارد. از سوی دیگر روحیه جنگ‌طلبانه آمریکا نه تنها به گسترش صلح در جهان منتهی نشد، بلکه بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ ،حملات تروریستی در سطح جهان ۷ برابر شد.

بوش دلایل دیگر آغاز این جنگ طولانی را گسترش دموکراسی، حقوق بشر، و منافع اقتصادی و اهداف بشر دوستانه دانست، اما هرگز توضیح نداد که چگونه می توان با بمباران و حملات شبانه به منازل افغان ها برای آنها آزادی و امنیت را به ارمغان آورد. این در حالی است که بنا به گزارش کنگره در سال ۲۰۱۰ ، آمریکا معامله های متعددی با طالبان در زمینه عبور امن کالا و آذوقه نظامی خود داشته است.

جنگ افغانستان یک جنگ دفاعی نبود، چراکه افغانستان به آمریکا حمله نکرده بود و سازمان ملل نیز به آغاز آن جنگ رای مثبت نداده بود. آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم این جنگ را آغاز کرد، این در حالی بود که اقدام آمریکا در استفاده از مواد غذایی به عنوان یک سلاح سیاسی، بمباران بی ملاحظه هوایی، و مسلح کردن گروه های شبه نظامی با تعصبات مذهبی همه جلوه هایی از تروریسم محسوب می شوند. با گذشت نزدیک به دو دهه ، دیگر بر کسی پوشیده نیست که جنگ افغانستان با هدف کسب منافع اقتصادی و مالی صورت گرفته و برچسب مبارزه با تروریسم یا جنگ های آزادی بخش، پوششی برای توجیه این منافع بود.

جنگ اول خلیج فارس

بهانه های آمریکا برای آغاز جنگ اول خلیج فارس و حمله به عراق در سال ۱۹۹۰ نیز اهداف بشر دوستانه بود.

در جریان این جنگ ، بوش پدر ادعا کرد که نیروی های بسیاری از ارتش عراق در تدارک حمله به عربستان هستند. مقامات پنتاگون در اواسط ماه سپتامبر و با استناد به تصاویر ماهواره ای محرمانه، مدعی بودند که ۲۵۰ هزارنظامی عراقی و ۱۵۰۰ تانک در مرزهای عربستان مستقر شده و این تهدیدی بزرگ برای اصلی ترین تامین کننده نفت آمریکا است. این در حالی بود که تصاویر هوایی منتشر شده از منطقه مورد نظر توسط ماهواره شوروی هیچ نیروی نظامی در مرز عربستان را نشان نمی داد و تنها بیابان های خالی در عکس ها دیده می شد. پس از جنگ، ژنرال کاولین پاول به کذب بودن این ادعا  اعتراف کرد. 

قبل از اقدام به جنگ، اعضای کنگره کشته شدن دختر ۱۵ ساله کویتی را در مورد جنایات سربازان عراقی بر ضد نوزادان تازه متولد شده را وسیله فرافکنی خود قرار دادند. بعد ها مشخص شد که این دختر بچه فرزند سفیر کویت در آمریکا می باشد. بوش پدر بارها از این شایعه برای آماده سازی افکار عمومی در رابطه با آغاز جنگ با  اهداف به اصطلاح بشر دوستانه استفاده کرد.
 
یکی از دانشمندان عرب به نام خضر حمزة یک داستان جعلی را که توسط سیا طراحی شده بود، در دوم ماه آوریل سال ۱۹۹۵ در روزنامه ساندی تایمز منتشر کرد. این روایت مدعی تلاش صدام برای دستیابی و ساخت بمب های هسته ای بود و حمزه برنامه مخفی ارتش عراق را تایید کرده بود.  


 

حمله آمریکا به عراق زمینه را برای شورش‌های گروه‌های قومی و دینی فراهم کرد. با اوضاع جاری پس از جنگ در عراق، ناآرامی‌های اجتماعی و قومی بین شیعیان، کردها و واحدهای نظامی ناراضی می‌توانستند خطر بزرگی برای دولت صدام باشند. اما تمامی این شورش‌ها با بی‌رحمی تمام سرکوب شد.

آمریکا که خود، عراقی‌ها را تشویق به شورش علیه صدام کرده بود هیچ کمکی جز کنترل منطقهٔ پرواز ممنوع عراق نکرد. ترکیه با هرگونه استقلال کردها مخالف بود و عربستان سعودی و دیگر کشورهای محافظه‌کار عرب از به وجود آمدن یک انقلاب شیعی دیگر مانند انقلاب ایران هراس داشتند.

تحریم‌های سازمان ملل که به دلیل حملهٔ عراق به کویت وضع شده بودند و از صادرات نفت عراق نیز جلوگیری می‌کردند، همچنان بر جای خود باقی‌ماندند. این تحریم‌ها موجب سختی اوضاع زندگی و نابودی اقتصاد و زیربنای عراق شدند. تنها، قاچاق کالا در مرز سوریه و کمک‌های انسانی باعث بهبود نسبی این بحران می‌شد. سازمان‌های بین‌المللی مانند یونیسف و بهداشت جهانی (WHO) تخمین می‌زنند که این تحریم‌ها بین ۵۰۰ هزار تا ۲/۱ میلیون مرگ در پی داشته‌اند. اکثر جان‌باختگان، افراد زیر ۵ سال بوده‌اند.

جنگ ویتنام

بزرگترین تقلب آمریکا در فرافکنی جنگ،جنگ ویتنام بود که توسط رئیس جمهور لیندون جانسون رقم خورد. وابستگان جان اف کندی در ویتنام خواستار حضور گسترده نیروهای نظامی آمریکا در این کشور بودند ولی به خوبی می دانستند که رئیس جمهور و مردم در برابر این موضوع ایستادگی خواهند کرد.

قبل از آغاز جنگ ویتنام سیل عظیمی تمام ویتنام را فراگرفت.  ایالات متحده به بهانه کمک رسانی به مردم ویتنام ارتش خود را روانه این کشور کرد، اما در ۴ آگوست ۱۹۶۴ یک حمله ساختگی و ادعایی به کشتی های ایالات متحده در خلیج تونکین را ترتیب داد که زمینه ساز آغاز جنگ بر ضد این کشور بود. جانسون خودش چند ماه بعد به کذب بودن حرف هایش در این مورد اعتراف کرد و گفت: تا جائی که من می دانم نیروی دریایی ما تنها به چند نهنگ شلیک کرده و نشانی از دشمن در آنجا نبوده است.  با این وجود وی پس از مدتی مجوز جنگ ویتنام را از کنگره دریافت کرد.
 
ویتنام نمونه برجسته از دروغ پردازی های آمریکا در به راه انداختن جنگ است. همانطور که در جنگ جهانی دوم، جنگ کره، جنگ افغانستان و جنگ عراق و ... همه پیشنهادهای صلح برای جلوگیری از حمله آمریکا رد می شد، در ویتنام نیز، توافقات و تلاش های صلح پیشنهادی از سوی ویتنامی ها، روس ها و فرانسوی ها از سوی ایالات متحده رد شد تا در این جنگ حدود ۲ میلیون غیر نظامی و یک میلیون نظامی ویتنامی نفر کشته شوند. میزان تلفات نیروهای نظامی آمریکا در جنگ ویتنام در حدود ۵۸۰۰۰ نفر اعلام شده است.

لیست عملیات نظامی آمریکا به بهانه های مختلف

همانطور که گفته شد، موارد فوق تنها نمونه هایی از اقدامات مداخله جویانه نظامی آمریکا در کشورهای مختلف است که به بهانه های واهی حقوق بشری و حمایت از کشورها و جریان های سیاسی انجام شده، اما در واقع اهداف پشت پرده آمریکا نظیر هژمونی جغرافیایی و سیاسی، تامین منافع اقتصادی و تسلط بر بازارهای نفت و تحت کنترل گرفتن مناطق مختلف جهان را تامین می کند.

در ادامه به صورت فهرست وار به ابعاد بزرگتری از مداخلات و حملات نظامی آمریکا در کشورهای دیگر اشاره می شود:

دهه چهل

۴۹- ۱۹۴۵ : اشغال بخشی از آلمان جهت توسعه جغرافیایی و حفظ برتری نظامی

۵۵- ۱۹۴۵ : اشغال بخشی از اتریش

۴۶- ۱۹۴۵ : اشغال بخشی از ایتالیا

۵۲- ۱۹۴۵ : اشغال ژاپن

۴۶- ۱۹۴۵ : اشغال مجدد موقتی فیلیپین به بهانه کمک به استقلال این سرزمین.

۴۹- ۱۹۴۵ : اشغال کره جنوبی به بهانه کمک به دولت این کشور در برابر کره شمالی

۴۹- ۱۹۴۸ : برلین . برقراری خط هوایی برلین برای کمک رسانی به بخش غربی برلین در پی برقراری محاصره این شهر از سوی نیروهای ارتش سرخ اتحاد شوروی .

۴۹ – ۱۹۴۸ : چین . اعزام نیروهای تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا به شهر پکن برای حفاظت از سفارت آمریکا در این شهر در پی وقوع انقلاب کمونیستی چین .

دهه پنجاه

۵۳ – ۱۹۵۰ : جنگ کره . اعزام نیروهای آمریکایی در چارچوب نیروهای سازمان ملل متحد به بهانه دفاع از بخش جنوبی شبه جزیره کره در مقابل نیروهای کمونیست کره شمالی و چین . در این جنگ بیش از ۳۶ هزار سرباز آمریکایی کشته شدند.

۵۵ – ۱۹۵۰ : تایوان . در ژوئن ۱۹۵۰ هری ترومن رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دستور داد ناوگان هفتم آمریکا در میان جزیره فرمز و خاک اصلی چین مستقر شود تا از این طریق مانع حمله احتمالی کمونیست‌ها به این جزیره شوند.

۱۹۵۸ : لبنان . در جریان بحران ۱۹۵۸ لبنان، نیروهای تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا به دعوت کامل شمعون وارد این کشور شدند. کنگره ایالات متحده آمریکا از این اقدام حمایت کرد واین الگو بعدها در دیگر مناطق جهان نیز به مرحله اجرا گذاشته شد.

دهه شصت

۶۰ – ۱۹۵۹ کارائیب : نیروهای تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا به بهانه حفاظت از شهروندان آمریکایی در جریان انقلاب کوبا دراین کشور علمیات انجام دادند .

۱۹۶۲ : تایلند . در ۱۷ مه ۱۹۶۲، واحد ویژه نیروهای تفنگدار دریایی ایالات متحده آمریکا با ادعای حمایت از این کشور در مقابل تهدید کمونیست‌ها از خارج، وارد تایلند شدند.

۱۹۶۲ : کوبا . در ۲۲ اکتبر، در جریان بحران موشکی کوبا، جان کندی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا فرمان محاصره دریایی کوبا برای جلوگیری از حرکت کشتی‌های اتحاد شوروی به سوی این کشور را صادر کرد.

۷۵- ۱۹۶۲ :لائوس . از اکتبر ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۵، ایالات متحده آمریکا با مداخله در امور داخلی این کشور از دولت ضد کمونیست لائوس حمایت نظامی کرد.

۱۹۶۹ : جمهوری دومینیکن . ایالات متحده به بهانه حفاظت از جان شهروندان آمریکایی در جمهوری دومینیکن ، ۲۰ هزار نیروی نظامی را به این کشور گسیل داشت. علت اصلی این لشگرکشی جلوگیری از گرایش های کمونیستی در میان مردم و دولت جمهوری دومینیکن بود.

۱۹۶۸ : لائوس و کامبوج . ایالات متحده بمباران مخفیانه این دو کشور را برای نابودی نیروهای ویتنام شمالی آغاز کرد . این عملیات دو سال ادامه یافت .

دهه هفتاد

۱۹۷۰ کامبوج . نیروهای آمریکایی برای پاکسازی مناطق شرقی کامبوج از حضور نیروهای ویتنام شمالی وارد این کشور شدند.

۱۹۷۱ : شبه قاره هند . اعزام ناو هواپیما بر اینترپرایز به اقیانوس هند به بهانه حمایت از جنگ استقلال بنگلادش .

۱۹۷۵ : کامبوج . در ۱۵ مه، جرالد فورد رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که به نیروهای نظامی آمریکا دستور داده قایق آمریکایی با نام SS Mayaguez را که توسط کامبوجی‌ها تصرف شده بود، بازپس گیرند.

۱۹۷۶ : لبنان . در ۲۲ و ۲۳ ژوئیه، هلی کوپترهای آمریکایی حدود ۲۵۰ آمریکایی و اروپایی را درجریان نیروهای داخلی در این کشور تخلیه کردند.

دهه نود

۱۹۹۰- ۱۹۸۰

۱۹۸۰‌: ایران . در ۲۶ آوریل، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دستور عملیات غیرقانونی طبس برای  آزادی گروگانهای آمریکایی در تهران را صادر کرد که این علمیات تجاوزطلبانه شکست خورد.

۱۹۸۱ : السالوادور . در پی تشدید حملات چریک‌های ضد دولتی، مشاوران نظامی آمریکا برای آموزش ارتش السالوادور به این کشور اعزام شدند.

۸۳ – ۱۹۸۲ : لبنان . در ۲۹ سپتامبر، تحت مدیریت رونالد ریگان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا موضوع حضور نیروهای چند ملیتی در لبنان شکل گرفت که در اصل در قالب کمک به اشغالگران صهیونیستی در این کشور انجام شده بود. ریگان ۱۲۰۰ تفنگدار دریایی برای کمک به نیروهای چند ملیتی به لبنان اعزام کرد.

۱۹۸۳ : گرانادا . آمریکا با هدف جلوگیری از روی کارآمدن حکومت کمونیستی در گرانادا، عملیات کودتا و اشغال این کشور را  به مورد اجرا گذاشت .

۸۹ – ۱۹۸۳ : هندوراس . در ژوئیه ۱۹۸۳، آمریکا، آموزش نظامیان هندوراس را برای جنگ با دولت نیکاراگوئه آغاز کرد . در ۲۵ مارس ۱۹۸۶، هلی کوپترهای نظامی آمریکا، نظامیان هندوراسی را به مرز این کشور با نیکاراگوئه منتقل کردند.

۱۹۸۶ : لیبی . در ۱۶ آوریل، رونالد ریگانرئیس جمهور ایالات متحده آمریکا مدعی شد که نیروی هوایی و دریایی آمریکا، مراکز آموزش‌های تروریستی را در طرابلس، پایتخت لیبی بمباران کردند.

۱۹۸۶ :بولیوی . هواپیماها و سربازان آمریکایی در عملیات مبارزه با مواد مخدر در بولیوی شرکت کردند .

۱۹۸۸ : خلیج فارس . ناو آمریکایی وینسنس هواپیمای مسافربری خط هوایی ۶۵۵ ایران را با ۲۹۰ مسافر و خدمه پرواز سرنگون کرد .

۱۹۸۸ : پاناما . از اواسط مارس وآوریل ۱۹۸۸، نظامیان آمریکایی برای فشار بر مانوئل نوریگا، رئیس جمهوری پاناما وارد این کشور شدند. هزار نظامی آمریکا از پشتیبانی ۱۰ هزار نظامی دیگر مستقر در منطقه کانال پاناما، برخوردار شدند.

۹۰- ۱۹۸۹ : پاناما . در ۲۱ دسامبر، عملیات اشغال پاناما شروع شد .. در پی این اقدام مانوئل نوریگا رئیس جمهور پاناما سرنگون شد .تا ۱۳ فوریه ۱۹۹۰، نظامیان آمریکایی از پاناما خارج شدند.

۱۹۹۰ : عربستان سعودی . در ۹ اوت، جورج واکر بوش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 8
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۱۴:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
    11 3
    خوب بود
  • ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
    6 2
    اگر کشورهای همسایه با هم خوب نباشند و اختلاف داشته باشند کشورهای ابر قدرت از این قضیه سوء استفاده کرده و سعی می کنند به نیت های شوم خودشان برسند.
  • IR ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
    7 12
    همه چی رو با هم قاطی نکنید. جنگ اول خلیج فارس رو تقریبا همه دنیا مشروع میدونه. چون با مجوز شورای امنیت بود. کشوری توسط همسایه اش به طور کامل اشغال شده بود .
    • فرهنگی ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۴
      1 1
      اگر مقابله با متجاوز نیت خوب آمریکاییها بود قبل از اینکه کویت اشغال شود ایران مگر توسط صدام لعنتی اشغال نشده بود پس چرا اقدامی از جامعه جهانی و آمریکاییها ندیدیم حتی صدام را محکوم هم نکردند .مگر ما حمله کرده بودیم ما که بهامورات آشفته خود در داخل کشور مشغول بودیم .پس آنها نیت خیر ندارند
    • قریشی IR ۱۹:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۴
      1 1
      به نظر من حتی آب خوردن امریکائیان هم نامشروع است،از لحظه پیاده شدن اسپانیائیهای اشغالگر در خاک امریکا که با قتل عام اقوام ساکن قاره امریکا توام بود تا کلیه رفتارهای دیگرشان که در تاریخ ثبت شده هیچکدام برطبق هیچ دین و آئینی مشروعیت نداشته... چطور یکی از جنگ افروزیهای امریکا رو مشروع توجیه میکنی ؟! اگر اطلاعات کافی داشتی متوجه میشدی که اشغال کویت دقیقا با دستور امریکا و چراغ سبز امریکائیان صورت گرفت
  • علی IR ۱۵:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
    19 7
    مرگ بر شیطان بزرگ آمریکا
  • ا IR ۲۱:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
    4 4
    جنگ‌اول‌خلیج‌فارس‌به‌خاطراشغال‌کویت‌توسط‌صدام‌دیوانه‌بود،امریکاضرب‌العجل‌دادکه‌خاک‌کویت‌روترک کنیدوصدام‌تمام‌۵۰۰چاه‌نفت‌کویت‌رواتش‌زدوازاون زمان‌پوزه‌عراقی‌هابه‌خاک‌مالیده‌شد
  • مهدی US ۰۱:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۴
    1 1
    ابرقدرت به این میگن...هر کیم فک میکنه با اُشتلم و لاف زدن میتونه جلو حمله امریکا رو بگیره تو خوابه.آمریکا نمیخواد بالانس خاورمیانه بهم بخوره چون اگه ایران ساقط شه سعودی خبیث خاورمیانه رو فرماندهی میکنه.وگرنه از 4 تا کلانشینکف که نمیترسه.ارتش بعث عراق با اون همه تجهیزات و نیرو همون 48 ساعت اول درهم شکسته شد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس