سرویس عکس و فیلم مشرق - فاضلابهای رها شده، خانه های نیمه کاره سنگ و گلِی، تجمع زباله های متعفن و بچه های قد و نیم قدی که در کوچه های خاکی بازی میکنند، چهره آشنایی است برای حاشیه شهرهای کوچک و بزرگ ایران.
شمال یا جنوب، شرق یا غرب، فرقی نمی کند، هرجای ایران کمی دورتر از شهرها، «خاک راهی» به سوی فقر و حاشیه نشینی وجود دارد.
وارد محلهای کوچک با کوچه پس کوچه های خاکی شدیم؛ محله ای با مردمانی خون گرم که در جستجوی کار و امنیت چشم به افق دوخته اند.
روستایی که از حداقل امکانات آب لوله کشی و بهداشتی، گاز، تلفن و ... محروم هستند؛ مردم به دلیل ضعف شدید بهداشت و درمان و مصرف آبهای آلوده با انواع بیماریهای عفونی و کلیوی دست به گریبانند. عملکرد آموزش و پرورش هم در این مناطق تعریفی ندارد و دختران و پسران تنها تا کلاس ششم امکان ادامه تحصیل دارند؛ دانش آموزان به دلیل ضعف آموزش، تصویر روشنی از آینده خود ندارند و از همین رو کمتر دانشآموزی، دوران دانشجویی را در ناخودآگاه خود میپروراند.
زنان روستا از آغاز دوره بارداری تا زایمان، به دلیل نبود مرکز درمانی و بهداشتی دوره سخت و خطرناکی را طی میکنند.
از همدان که به سمت کرمانشاه حرکت میکنیم، در ۹۶ کیلومتری مرکز شهر با بهترین امکانات موجود، روستاهایی کنار دشت های سر سبز و با صفای کنگاور و کوه های سر به فلک کشیده وجود دارند که محرومیت را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرده و می کنند. چشم اندازی که اگر بی تدبیری دولت ها نبود، می توانست این مناطق را به زیستگاهی رویایی و مکانی خاطره انگیز برای توریست های داخلی و خارجی تبدیل کند و سرمایه گذاران فراوانی را به این منطقه بکشاند. اما اینجا نه تدبیری هست که اقتصاد مردم را بهبود بخشد و نه امیدی که حال مردم با آن خوب شود.
اینجا کنگاور روستاهای چشمه درازه و خیرومندان است...