به گزارش مشرق، مستند «داد» به کارگردانی حجت عدالت پناه و تهیه کنندگی حامد بامروت نژاد، فیلمی که توانست در جشنواره عمار توجه بسیاری از موافقان و حتی منتقدان را به خود جلب کند. «داد» در مدرسه سینمایی عمار تولید شده و به خوبی توانسته به فساد موجود در شبکه حمل و نقل کشور بپردازد و نشان دهد که علی رغم داد و فریادهای کامیونداران که اصلی ترین رکن شبکه حمل و نقل هستند، نه تنها مسئولان به این موضوع رسیدگی نمی کنند بلکه با معترضان به فساد نیز برخورد می شود.
در شرایط کنونی که قضاوت سالم و به حق و برگزاری عدالت امری حیاتی برای یک جامعه اسلامی است با دیدن مستند «داد» که بر محوریت این موضوع ساخته شده است تصمیم گرفتیم گفتوگویی با سازندگان این آثار داشته باشیم که متن این گفتوگو به شرح ذیل آمده است.
_کمی درباره سوژه اصلی فیلم و شکل گیری آن توضیح دهید.
حجتالله عدالتپناه: سوژه اصلی در فروردین 95، در بندرعباس اتفاق افتاد البته خبرش دیر به ما رسید که کارگری که اعتراض کرده بود به زندان افتاده است. اعتراض این کارگر و سایر کارگران این بود که به فسادی که در سیستم حمل و نقل است. آنها اعتراضشان به دلالانی بود که در این فضا حضور پررنگی پیدا کرده بودند و کمیسیونهای خارج از عرف میگرفتند اما برخوردی که با این کارگران شده بود برخوردی امری، قهری و شدید بود. که یکی از کارگران را که بازداشت کرده بودند به فاصله 20 روز به یکسال حبس محکوم میشود که در ادامه وارد دادگاه تجدید نظر میشوند که در همان حوالی بود که ما وارد ماجرا شدیم. دردی که در این اتفاق وجود داشت برای ما جذابیت ایجاد کرده بود که تا آن را پیگیری کنیم. جالب است در سایر فیلمها مانند زمانی که معلمها اعتراض کرده بودند یا پرستاران نیز معترض شده بودند نمایندگان آنها را دستگیر کردند و به اوین فرستادند گاهی هم پیش آمده که فرد مورد نظر را تبعید کردند. سرگروه این جمع از پرستاران به این اعتراض داشت که طرح تحول سلامت شکاف بین جامعه را بیشتر میکند. این پرستاران حتی طرحها هم داشتند و قادر بودند نظرهایی را ارائه دهند به قانونهایی که در بحث بهداشت و درمان اجرا نمیشود اعتراض دارند. اما سرگروه این معترضان در حوزه پرستاری به اسلامشهر تبعید میشود.
_اصولا اعتراضات صنفی در بسیاری از کشورهای دنیا اتفاق میافتد و این مسئله امری عادی و حقی طبیعی برای آن افراد است اما هم نحوه برخورد با آنها مهم است و هم نوع اعتراضات و تجمعی که صورت میگیرد.
درست است. یکی دیگر از خبرهای دردناکی که شنیده بودم اعتراض کارگران معدن طلای آبدره در آذربایجان غربی بود که به نحوه بیمه معترض بودندچرا که با نوع بیمه در نظر گرفته شده برای آنها تنها 9 ماه از سال را بیمه هستند. این کارگران افراد همان روستایی هستند که معدن در آن قرار دارد و تمام مخاطرات و خطرهایش شامل حال آنها میشود ولی به اینها کار نمیدهند یا انصاف را در قبال آنها رعایت نمیکنند. اینها جمع شدند و یک اعتراض معمولی داشتند یک پلاکارد دست گرفتند و در مقابل معدن ایستادند نه جایی را از دست دادند و نه حرف غیرعرفی زدند. اینها را میگیرند بازداشت میکنند و حکمهای عجیب و غریبی میدهند مثلا از 6 ماه تا 8 سال زندان به آنها تعلق گرفته است. جریمه 500 هزار تومانی تا 2 میلیون تومانی داشتند. مثلا صاحب معدن اعتراض میکند و بعد اینها دستگیر میشوند و ادامه ماجرا برایشان پیش میآید.
بامروتنژاد: حتی ما چیزهایی شنیده بودیم مبنی بر اینکه این معترضین نگهبان را در داخل اتاق حبس کردند و یا رفتارهای خشنی داشتند که در ادامه تحقیقات خود به این نتیجه رسیدیم که این طور نبوده است و تنها صرفا یک تجمع در مقابل معدن بوده است.
حجتالله عدالتپناه: در میان معترضین برخی هم افراد روستا بودند که مشکلات زیستمحیطی ایجاد شده از جانب معدن برای روستایشان اعتراض داشتند چرا که زندگی آنها دچار مشکل شده است و حالا قرار است چه سهمی به آنها برسد.آبدره دومین معدن طلای بزرگ در خاورمیانه است. چرا با این افراد که قدرت ندارند و رسانه در دستشان نیست و یا آقازاده نیستند، پارتی ندارند و نفوذ هم ندارند باید این طور برخورد شود. این اتفاقات را که کنار هم چیدم به این نکته رسیدم که ما همواره جمهوریت، امنیت و عدالت را مطرح میکنیم. بحث جمهوریت فقط حضور در انتخابات که نیست. شما به رفتارهای امام نگاه کنید که چه تأکیدی روی حضور مردم در بخشهای مختلف جامعه دارد. برخی از همان اوایل انقلاب این تفکر را داشتند و به مردم میگفتند انقلاب شد و همه چیز تمام شد و حالا شما به خانههایتان بروید و ما کشور را اداره میکنیم نمیخواهم اسم بیاورم اما این طور بود که امام (ره) دائم بر حضور مردم در تمام عرصهها تأکید میکردند.
_در واقع میگویید با این نوع برخوردها نمیتوان در مسیر امام (ره) قرار گرفت. و نتیجه عکس نیز برای نظام و انقلاب دارد.
ما معتقد بودیم برخوردهایی از این دست با اعتراضهای صنفی درست نیست و همه آنها اعتراضشان به این بود که قانون اجرا نمیشود. بسیار بد است که رسانههای داخلی خودمان نسبت به این موضوعات واکنشهای آن چنانی نشان نمیدهند و صدای این قشر حذف میشود و بدتر از آن این است که شبکههای معاند و مخالف با نظام برای ما طرح مسئله کنند و به این موضوعات اشاره داشته باشند. و این شبکهها مانور رسانهای بدهند که کارگران فلان معدن به دلیل اعتراض به رعایت نکردن حق و حقوشان به خوردن شلاق محکوم شدهاند. آیا ما تعریف امنیت را اشتباه گرفتیم یا عدالت را فراموش کردیم، امنیت با سرکوب کردن اعتراضات صنفی مردم ایجاد نمیشود. جمهوریت قربانی امنیت میشود و در نهایت عدالت زیر پا گذاشته میشود آن هم به نیت ایجاد یک امنیت کاذب. امنیت یعنی اینکه با اعتراضات صنفی آنها با عدالت برخورد شود. این که با برخوردهای غلط افراد را نسبت به نظام بدبین کنیم خودش باز یک چالش امنیتی جدی است.
_البته نباید یک طرفه صحبت کرد آیا تحقیقاتی برای اثبات حقانیت معترضین انجام دادید و چقدر تلاش داشتید خودتان در هیجانات قرار نگیرید؟
ما به سراغ مطالعات دقیق رفتیم و پیگیریهای زیادی انجام دادیم تا در نهایت نتیجه پژوهشهایمان این شد که بدانیم آیا این معترضان در بخشهای مختلف حرف حق میزنند یا نه. چرا در این برخوردها حکمهای یک طرفه صادر شده است آن هم بر علیه کارگران و قشر محروم. به نظر من مشکل اساسی نگاهی است که به امنیت داریم. بنده نه حقوقدان هستم نه سرهنگ که بخواهم حکمها را زیر سوال ببرم اما در کلیت باید بگویم که این اتفاقها خوشایند نیست. بدر آخر فیلم نتیجهگیریما این است که چرا با اعتراضهای صنفی باید این طور برخورد شود حتی اگر اشتباه باشد. آیا حکماش 8 سال زندان و شلاق است؟
حجتالله عدالتپناه: هنوز قطعی نشده بود برایم که میخواهم این فیلم را بسازم یا نه اما به هر حال تحقیقها و پژوهشهای خودم را آغاز کردم و به استانهای مختلف که این اتفاقات در آنجا رخ داده بود سفر کردم.با خانوادههای افرادی که به دلیل اعتراضات به حق مورد نامهربانی قرار گرفته بودند ملاقات داشتم که به همین منظور بستری برای اطلاعات مناسب برای من فراهم شد. البته در سفرهایی که داشتم ابتدا باید مسئله برای خودم حل میشد و به اعتقاد و یقین نسبت به سلامت رفتاری کارگران معترض میرسیدم. به هر حال برایم دغدغه پیش آمد که در این مستندم به برخی که در مسیر خلاف آنچه مدنظر نظام اسلامی حرکت کردند بگویم که نگاهتان به جمهوریت غلط است آن هم طبق تعریفهایی که رهبری و امام از جمهوریت ارائه کردند. خواستم بگویم که تعریفتان از امنیت نیز اشتباه است چرا که رفتار آنها امنیت نظام اسلامی را به مخاطره میاندازد. نکته دیگری که برایم مهم بود، مبحث عدالت و مطرح کردن آن است.
یکی از سوژههای فیلمم آقای صفای که یک راننده کامیون است در بندرعباس اعتراضاتی را تشکیل میدهد که در پی آن 6 روز به طول میانجامد ان هم به مسئلهای که دارد به کشور لطمه میزند در نهایت با این رانندههای کامیون که اعتراضهای به حقی دارند برخوردهای قهری میشود و او را دستگیر میکنند آن هم به عنوان رفتارهایی علیه ملیت. آیا این نوع نگاهها درست است؟! زمانی که 3 الی 4 هزار راننده ما در جایی اعتراض کردند نباید وزیر راه ما به آنجا برود با آنها دیدار داشته باشد و مسئله را بررسی کند؟! این رانندهها زمانی که دیدند فایدهای ندارد به نمازجمعه رفتند تا آنجا اعتراضات خود را بیان کنند. چرا نباید یک مسئول جمهوری اسلامی به این تجمع که 6 ماه به طول انجامید و انبوه زیادی از کامیوندارها در آنجا حضور داشتند احساس وظیفه کند و در آنحا حضور پیدا کند