سرویس فرهنگ و هنر مشرق - منوچهر محمدی طی سالهای اخیر تلهفیلمهای میلیاردی فراوانی برای ارگان حوزه هنری و سایر ارگانها ساخته است. اما قبل از ساخت فیلم اکسیدان، ساز و کار تولید فیلم در حوزه هنری دربست در اختیار منوچهر محمدی بود.
پس از دریافت این پیام، رابطه ارگانیک و سازمان یافته منوچهر محمدی در حوزه فیلمسازی با حوزه هنری کمرنگ شد و «فرشتهها باهم میآیند» که اثری ضد فرزندآوری است، زمینهای برای قطع همیشگی محمدی با سازمان حوزه هنری را موجب شد.
اما در سالهای جنجالی پسامارمولک، عدهای سعی کردند منوچهر محمدی را تطهیر کنند و به بهانه تولید آثاری نظیر «طلا و مس»، نسبت ارزشی را به پیشوند عنوان تهیه کنندگی وی الصاق کنند. منوچهر محمدی چیزی بیشتر از یک تهیه کننده نیست که طی سالها موفق شده بواسطه روابط سیاسی، به عنوان مدیر تولید از ارگانهای مختلفی حمایت مالی دریافت کند و تله فیلم بسازد و به اسم فیلم سینمایی در سینماهای مختلف اکران کند. حتی بواسطه فیلم جاودان «بازمانده» نیز نباید تقدیس شود. او جز ارتباط با عطاالله مهاجرانی، کار دیگری انجام نداده است. سیف الله داد فقید کارگردان بازمانده، همواره شأن خود را حفظ میکرد و به همین دلیل حاضر نبود مستقیم وارد مذاکره با عطاالله مهاجرانی مسؤول سابق کمیته «حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین» شود تا برای ساخت این فیلم بودجهای را دریافت کند. منوچهر محمدی در سینما این روابط و طریق دریافت کمک مالی را از ابتدا خوب بلد بود و نباید او را تهیه کننده بازمانده برشمرد. در واقع او یک واسطه (مدیر تولید) بیشتر نیست و متاسفانه همین مراودات سبب شده که او را به عنوان تهیه کننده فیلم بازمانده بشناسیم.
اگر به سابقه محمدی رجوع کنیم درخواهیم یافت ، او با گربه لاته (گربه آوازه خوان) و فیلم وسترن ایرانی «هی جو» به عنوان تهیه کننده وارد سینما شد. محمدی حاضر است بنا به درخواست سفارش دهنده مواضع سیاسی و محتوایی آثارش را تغییر دهد به همین دلیل فیلم «ده رقمی» را در کارنامهاش دارد. با این تحلیل بدون در نظر گرفتن فیلم مارمولک، او یک سفارشی ساز دست چندم است و حوزه هنری با هوش و فراست مدیر عملگرا و آتش به اختیارش، محمدحمزهزاده مسئولان عالی رتبه سینمایی این نهادحتی ارگان سازمان تبلیغات را به این نتیجه رساند که همکاری با منوچهر محمدی حاصلی جز خسران فرهنگی نخواهد داشت.
پس از اخراج منوچهر محمدی از حوزه هنری مشخص نشد که او در مقام تهیه کننده، با حمایت کدام نهاد فیلم شکست خورده «امکان مینا» را ساخت؟! امکان مینا آخرین ورق فیلمسازی ارگانی منوچهر محمدی را رقم زد. طبیعی است که محمدی پس از فیلم مارمولک با ساختن فیلم «طلاومس» ( به یقین ماحصل زحمت همایون اسعدیان است)، در دورانی که فیلم سفارشی - ارگانی میساخت، روی موج ارزش نمایی سوار شده و تابلوی «من تهیه کننده ارزشی هستم» را بالای سر داشت. اما پس از آنکه تمام ارگانهای حامیاش از وی ناامید شدند در اقدامی عجیب دست به ساخت فیلم اکسیدان زد. در واقع ساخت اکسیدان برای منوچهر محمدی یک هاراگیری (خودکشی به سبک ساموراییها) محسوب میشود. او پس از ساخت مارمولک، سالها تلاش کرده بود که چهره ارزشمندی از خود به جامعه فرهنگی نشان دهد و در شرایطی که حمایتهای سازمانی از او به پایان رسید، هجویه مثل اکسیدان را ساخته است.
این متد فیلم سازی نوعی خودزنی است و مختص فیلمسازانی نظیر سعید سهیلی، قدرت اله صلح میرزایی، آرش معیریان، حسین فرحبخش و اصغر نعیمی است که روزگاری توسط منوچهر محمدی تکفیر میشدند. منوچهر محمدی با ژست ارزشی حین برگزاری جشنواره جنجالی سیام فجر به عنوان میهمان تلفنی در برنامه هفت، حضور پیدا کرد و فیلمسازان نامبرده را تحت لوای نمایش خیانت، مورد انتقاد قرار دارد. منوچهر محمدی با آتشی که در برنامه هفت افروخت، سبب شد فیلمهای سعید سهیلی ( گشت ارشاد ۱) وحسین فرحبخش ( زندگی خصوصی) از روی پرده سینماها پایین بیاید و در واقع در ضایع کردن همتایانش با ژست ارزش گرایی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. محمدی در جشنواره سیام فجر را متهم به نمایش خیانت و بی اخلاقی کرد اما چند سال بعد کمال تبریزی به نمایش تختخواب زناشویی در فیلم امکان مینا به تهیه کنندگی منوچهر محمدی افتخار کرد. حالا منوچهر محمدی با ساخت فیلم اکسیدان، در تثبیت ژانر مستهجن سینمایی روی دست سهیلی و فرحبخش بلند شده است. در واقع فیلمهای سهیلی و فرحبخش در مقابل اکسیدان منوچهر محمدی، آثار اخلاق گرایی هم هستند. تصور کنید اکسیدان چقدر مستهجن است که در قیاس با آن گشت ۲ سعید سهیلی فیلم اخلاق گرایانهای محسوب میشود!
«اکسیدان» آنطور که به نظر میرسد پس از نزدیک سی سال فعالیت محمدی در سینما، نخستین فیلم غیر ارگانی وی به شمار میرود که با هزینه شخصی ساخته شده است. منوچهر محمدی که روزگاری سهیلی و فرحبخش را در کوزه میانداخت، حالا خودش در کوزه فرحبخش و سهیلی افتاده است و گامی فراتر برداشته و ژانر کمدی «مستهجن» را با اکسیدان در سینمای ایران تثبیت کرده است. به هر حال محمدی سالها با شارژ برخی قلمها در برخی رسانهها، سعی کرده خودش را به عنوان تهیه کننده مولف تثبیت کند و طبیعی است که با اکسیدان توانسته مولفی ماندگار در تثبیت این ژانر باشد.
البته این محمدی به این مدل اروتیسمنمایی دلبستگی خاصی دارد. زمانیکه دوران ساخت فیلمهای ارگانی و سفارشی را پشت سر میگذاشت اروتیسم نمایی موصوف نمود کم رنگی داشت. محمدی در رقابت با فرحبخش خیلی علاقه مند به نمایش حریم خصوصی زناشویی است و به عنوان نمونه میتوان به نمایش حریم زناشویی در فیلم «امکان مینا» اشاره کرد، یا در فیلم «فرشتهها باهم می آیند» روحانی جوان فیلم به سراغ همسرش داخل حمام میرود. از روی چنین نشانههایی میتوان حدس زد که منوچهر محمدی به عنوان تهیه کننده مولف دلش برای اروتیسم نمایی قنج می رود و البته اکسیدان به عنوان یک فیلم مستقل و شخصی فرصت خوبی است که محمدی هر آنچه سالها نتوانسته در فیلمهای ارگانیاش نمایش دهد را در این فیلم رو کند.
محمدی که در سال ۹۰ معترض به اکران فیلمهای سهیلی و فرحبخش بود اما در شرایط کنونی خودش در همان کوزه افتاده است. این تهیهکننده سینما در آستانهی اکران عمومی «اکسیدان» با بیان این مطلب به ایسنا گفت: شورای پروانه نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سالها نشان داده است که شورایی است که با وسواس، دقت و سختگیری فیلمها را بازبینی و برای آنها پروانه نمایش صادر میکند و در صورت لزوم اصلاحیههای جدی هم به فیلمها میدهد که پس از انجام اصلاحیهها آن فیلم، قابل نمایش میشود. طبعا اتفاقی که در زمینه فیلم «اکسیدان» افتاده، دوستان در حوزه هنری نظرات و اصلاحیههای اضافهتری داشتند؛ حجم و ساختار اصلاحیهها نسبتاً زیاد بود و ساختار فیلم را بهم میریخت و علیرغم رایزنیها سرانجام اعلام کردند که فیلم در سینماهای تحت پوشش حوزه هنری به نمایش درنخواهد آمد.
این گفتگو از تهیه کننده اکسیدان در سیام خرداد نشان داد که حوزه هنری که روزگاری محمدی روی تخت سلطنت تولیدات سینمایی آن نشسته بود، حاضر به اکران فیلم اکسیدان نیست. اما اتفاق عجیبتر روز پنج شنبه هفته گذشته افتاد.
هفته گذشته چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز پنجشنبه با انتشار نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار توقف نمایش دو فیلم «اکسیدان» و «مادرِ قلباتمی» شدند. در نامه نمایندگان مجلس به وزیر ارشاد اشاره شده «با اکران این دو فیلم، به ساحت ادیان مقدس الهی توهین شده» است. رسانههای حامی محمدی، درباره این واکنشها به صورت یکپارچه نوشتهاند فیلم طنزآمیز اکسیدان، به کارگردانی حامد محمدی، درباره فردی ست که قصد مهاجرت دارد و در آن، موضوعاتی مانند ممنوع التصویری رؤسای جمهور پیشین مطرح شده است در صورتیکه این نخی است که خود منوچهر محمدی به رسانههای خدمتگزار داده است تا با موج سواری سیاسی بتواند از چاله ای که فیلم در آن گیر کرده خلاصی یابد و از سوی دیگری با موج سواری سیاسی مخاطب را به داخل سینماها بکشاند. در صورتیکه موضوع ممنوع التصویری روسای جمهور در حد یک دیالوگ ادا میشود و آنقدر در چشم مخاطب نمیآید. نکته مهم دیگر این است که بی احترامی به ادیان در متن فیلم به چشم نمیآید و این تحلیل جای بحث فراوانی دارد. اما نکته مهمتر این است که اکسیدان بی حیاترین و غیر اخلاقیترین فیلمی است که از منوچهر محمدی اکران شده و پایین آمدن فیلم از روی پرده سینما سبب قهرمان شدن منوچهر محمدی میشود.
وقتی یک تولید کننده یک محصول خاص، اثر قابل مصرفی تولید نمیکند رسانهها باید اطلاع رسانی کنند تا مصرف کنندگان، آن جنس بنجل را تهیه نکنند. درباره فیلم اکسیدان باید اطلاع رسانی دقیقی انجام شود که مردم با فرزندان جوان و نوجوان خود به تماشای فیلمی نروند که عمده شوخیهایش مستهجن است و ثانیا به کسانی برای وقت گذرانی به سینما می روند توصیه کرد که تماشای فیلم اکسیدان مساوی با جفت پوچ است. منوچهر محمدی همانطور که سالها جنس بنجل به ارگانهای سفارش دهنده تحت عنوان فیلم ارزشی تحویل داده است، در نخستین فیلم مستقل خود شعور مخاطبش را هدف گرفته و مخاطبان محترم سینما با تحریم فردی و غیر سیاسی خود زمینه بنجل سازی را در سینمای ایران برخواهند چید. البته این امیدواری وجود دارد منوچهر محمدی و نوردیدهاش (حامد محمدی) برای ادامه چنین رویهای حتما در ورکشاپهای حسین فرحبخش و سعید سهیلی شرکت کنند.
در چندروز گذشته در فضای مجازی توییتر و کانالهای تلگرامی دائما مطلبی عنوان میشود که اصولگرایان بانی پایین آمدن این فیلم از پرده سینماها خواهند شد. در صورتیکه یک گشت و گذار ساده در رسانههای اصولگرا نشان میدهد که نسبت به فیلم اکسیدان، غیر از چند نقد فنی، در رسانههای اصولگرا مطلب خاصی منتشر نشده است. اگر نمایندگان منتخب مجلس هم به فیلم واکنشی نشان میدهد، بیهوده به پای اصولگرایان نوشته نشود. مثلا در فضای مجازی پس از واکنش اتفاقات و رویدادهای مجلس عدهای حقوق بگیر محترم در سینما توئیت می کنند که دلواپسان نسبت به این فیلم چنین و چنان....
نکته قابل اعتنا و یادآوری این است که رسانههای اصولگرا با شناختی که از موج سواری منوچهر محمدی دارند قطعا واکنشی به این فیلم که قصه درست و درمانی ندارد، نشان نخواهند داد. چون همین الان هم تهیه کننده در یکی دو مصاحبه تهدید به افشاگری کرده است که خیلی این تهدیدها خنده دار است. تحریم حوزه هنری به صورت فنی در مورد این تله فیلم نازل واقعا جای تشویق فراوان دارد. در قیاس فنی ( نه محتوایی ) گشت ارشاد با همه سخیف بودن، ساختاری سینمایی دارد و حوزه هنری میتواند آنرا به عنوان فیلم سینمایی اکران کند.
در تحلیل دیگر از جولانهای منوچهر محمدی باید به این مهم اشاره کرد کسی که فیلمی سطحی ساخته است چگونه می تواند ادعای افشاگری کند؟! برای افشاگری کافیست مصاحبه قدیمی منوچهر محمدی از خبرگزاری ایسنا در سال ۱۳۹۲ را دوباره بازخوانی کنیم.
کسی که روزگاری مدعی بود به گیشه و ابتذال تن نمی دهد و سراغ شوخیهای جنسی نمیرود، با ساخت فیلم اکسیدان تمام مرزهای شوخی های جنسی را درنوردیده است. ایکاش نور دیده فیلمسازش کمی سینما بلد بود تا به این هنجارشکنی رسمی کمی جلوه سینمایی بدهد. عینکی که در واقع دانشجویان دانشگاه امام صادق برای وزیر فرستادند به دلیل مشاهده ضعف تکنیکی فیلم اکسیدان بوده است. با این حال اکسیدان مخاطب را سرکار می گذارد و بد بودن فیلم با تبلیغات مردمی و دهان به دهان فراگیر خواهد داشد و امید می رود که مردم در مواجهه با چنین آثاری اقدام به تحریم مردمی فراگیر بنجل ترین فیلم سینمایی سال بکنند.