به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه های خود نوشت:
حجتالاسلام علی داستانی پیش از این درباره علت جلوگیری موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) از چاپ کتاب خاطرات ابراهیم یزدی (رئیس گروهک نهضت آزادی) گفته بود: ما به دنبال ممیزی منفی و سانسور نیستیم و چنین حقی را هم برای خود نمیشناسیم، اما مرحوم یزدی در جلد سوم خاطرات خود، در مواردی خلافگویی کرده که یکی از آنها خلاف وصیتنامه امام است که تا اصلاح انجام نشود، نمیتوانیم به این کتاب مجوز دهیم.
وی گفته بود: خاطرات ابراهیم یزدی مثل دهها مجموعه دیگری است که طبق قانون، وزارت ارشاد به مؤسسه فرستاد و این خاطرات هم کارشناسی شد. بعد از بررسی، نامهای به انتشارات نوشتیم و به موارد ١٥گانهای اشاره کردیم که خلافگویی است. به طور مثال، یکی از موارد، خلاف مکتوب امام در وصیتنامه امام است. ما برای خودمان حق ممیزی منفی و سانسور قائل نیستیم؛ با اصل آثار امام تطبیق میدهیم و اگر خلاف باشد، نمیتوانیم مجوز دهیم.
سایت جماران نیز در این باره خبر داده بود: مرحوم دکتر یزدی در مواردی در این خاطرات «خودنوشت» و جاهای دیگر خود را به صورتی معرفی کردهاند که همه کاره انقلاب، ایشان بوده است و حضرت امام در کنار ایشان حرکت داشته است و داستان تکراری رفتن به پاریس که در این خاطرات به کرات آمده است که حضرت امام در این مورد در وصیتنامه خود و با صراحت چنین تأکید کردهاند: «از قرار مذکور، بعضیها ادعا کردهاند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.»(صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۴۶۹) و در جای دیگر و در جواب مقام امنیتی عراقی و حتی مدتی قبل از مهاجرت به پاریس و در غیاب دکتر یزدی چنین فرمودهاند: «من میروم پاریس که مملکتی است که آن دیگر وابسته به ایران و مستعمره ایران نیست. البته [آن مقام امنیتی] ناراحت شد اما حرفی نزد.»
با وجود این تحریف روشن، سیدحسن خمینی دستور رفع مشکل مجوز برای انتشار خاطرات ابراهیم یزدی را صادر کرده است. این خبر را محمدجواد مظفر مدیر انتشارات کویر که میخواهد خاطرات یزدی را منتشر کند، علنی کرده و توسط روزنامه شرق تحت عنوان «دستور سیدحسن برای رفع مانع انتشار کتاب خاطرات یزدی» منتشر شده است.
یادآور میشود غیر از نامه صریح حضرت امام درباره سوابق نفاق و خیانت سران نهضت آزادی، نامه مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج سیداحمد خمینی نیز به عمومی خویش (آیتالله پسندیده) به سوابق این گروهک پرداخته است؛ آنجا که مینویسد:« مسئله ملیگراها مسئلهای خطرناک است. ملیگرایی در مقابل اسلامگرایی است و اسلامگرایی خط محکم و استوار امام است... اینها اصل و اساس برایشان ریاست است. اگر به میهن هم علاقه دارند، میهنی است که رئیسش آنان باشند.
اگر بعضی از آنان به اعمال فردی در چارچوب اسلام پایبند باشند ولی وقتی پای منافعشان پیش بیاید، از هیچ دروغ و تهمت و ناسزا فروگذار نیستند. آنان بعد از انقلاب لحظهای در کنار امام نماندند. متلک و فحش و ناسزا به امام از کارهای رایج این از خدا بیخبران بود. تنها یکی از کارهای آنها را برایتان میفرستم، تا خود قضاوت فرمایید.
اینان اعلامیهای را که امام (قدس سره) با خط مبارکشان خطاب به آقای محتشمی نوشتهاند، مجعول دانسته و در عین اینکه نسبت جعل را مستقیماً به من ندادهاند ولی با قراردادن خط من بالای نامه امام به آقای محتشمی، جعل را از من دانستهاند ... من معتقدم که حق با امام راحلمان است آن مرد بزرگی که با هوش و استعداد سرشار خود عمق ماهیتهای کثیف ضد انقلاب را بسیار عالی تشخیص میداد.
نامهای را نهضت آزادی برای فرار از تنبیه ملت شریف ایران به اینجانب نسبت داده است و فکر میکرده بعد از وفات امام، من دست به چنین خیانتی زدهام، در زمان حیات امام و با دستور ایشان برای آقایان خامنهای، هاشمی، موسوی اردبیلی، موسوی نخست وزیر، ری شهری وزیر اطلاعات وقت فرستاده شد.
فقط اجازه ندادند که در همان موقع منتشر کنیم. فرمودند این برای بعد از مرگ من است تا اگر آنها خواستند ایران را به سوی غرب به خصوص آمریکا سوق دهند، منتشر کنید. من این نامه را برایتان فرستادم تا معلومتان گردد اینها از چه قماشی هستند و برای رسیدن به دنیا حاضرند به هرکسی هر تهمتی بزنند و از خدا باکی نداشته باشند...آنان که این نامه را جعلی میدانند، از همه بهتر میدانند که این خط امام است، ولی آنها چند مطلب را با این کار دنبال میکنند که مهمترین آن این است که فکر میکردند نفوذ امام در بین مردم از بین رفته است و امام محبوبیتی ندارد و با رفتن او نظام میپاشد و آنان روی خون و اجساد مطهر شهدا و اسلام به حکومت میرسند.
بعد از ارتحال امام (قدس سره) بیش از ده میلیون نفر امام را بدرقه کردند و مرقد و حرم آن بزرگوار پناه محرومان شد و کسانی که با این امام بد بودند، مسلماً مورد نفرت هستند، لذا آنها با دادن نسبت جعل به من، خود را و گروه خود را میخواهند از این مغلطه نجات دهند... مسئله دیگری که نهضت آزادی دنبال میکند، این است که اعتماد مردم را نسبت به امام کم کنند... آیا نهضت آزادی و مصدقیها هنوز آدمهای درستی هستند که بعد از ارتحال ملکوتی برادر عزیزتان امام بزرگ فرمودید آنها که میگفتند امام محبوب نیست تشییع جنازه امام را دیدند و فهمیدند اشتباه میکنند.
ملیگراها با برادر، امام، مرجع تقلید و رهبر شما سر ناسازگاری داشتند و دارند. اینها دل امام راحلمان را خون کردهاند و آدمهای بیدینی هستند که در قالب دین به اسلام و مسلمین ضربه میزنند. مقصودم از دین، دین امام است نه دین مخالفان امام که یزید و معاویه هم داشتند اما دینِ مقابل دینِ امام حسین علیه السلام.»