سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
** کسانی که میگویند از انتخاب روحانی پشیمانیم، کماطلاع و بدون درک هستند
«عباس عبدی» در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
«] برخی[ گمان میکنند، دولتها بدون حضور و مشارکت آنان باید در نخستین فرصت هر وعدهای را برآورده کنند و حتی توجه نمیکنند که بسیاری از این وعدهها را نباید جدی میگرفتند تا امروز خیال نکنند که فریبخوردهاند. رأیدهندگان بهویژه در ایران باید توجه کنند که انتخاب آنان، انتخاب برای حضور خودشان است.
قرار نیست که رئیسجمهور یا دولت بیاشکال باشد. بلکه مسئله رأیدهنده این است که بتواند تداوم حضور سیاسی و اجتماعی خود را تضمین و آن دسته از کارهای دولت را که نمیپسندد نقد کند. همینکه امروز میتوانیم با مخالفت و نقد خود بر نهایی شدن یک تصمیم اثر بگذاریم، به معنای آن است که در انتخابات درست عمل کردهایم. سیاست هیچگاه از تصمیمات نادرست و نابخردانه خالی نخواهد شد. لذا وجود چنین تصمیماتی بهمنزله پایان سیاست نیست، بلکه پایان سیاست هنگامی است که نتوانیم درباره این تصمیمات و سیاستها نقد کنیم. کسانی که میگویند پشیمان شدهاند، بیش از آنکه بدذاتی یا ناتوانی رایگیرنده را اثبات کنند، کماطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کردهاند».
«صادق زیباکلام» نیز در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
«نخستین اماواگرها، در فکر فرورفتنها و نارضایتیها در جریان معرفی کابینه به وجود آمد؛ وقتیکه آقای روحانی از اهل سنت، کردها و زنان در کابینه دعوت نکرد. این موج سرخوردگی آن زمان شکل گرفت. همچنین در نخستین گفتوگوی تلویزیونی با مردم در آبان ماه اعتراضات مردم خیلی بیشتر شد. سخنرانی آقای روحانی در تلویزیون بسیار ناامیدکننده بود و در این گفتوگو آقای روحانی وارد مشکلات و مسائل واقعی و جدی جامعه نشد. این روند ادامه داشت و با وجود اعتراضاتی که صورت میگرفت آقای روحانی هیچ واکنشی نشان نمیداد. گویی که او در مرکز این اعتراضات نبود و بسیار متکبرانه رفتار میکرد».
گفتنی است «محمدرضا خاتمی»-اردیبهشت ۹۶- در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد در پاسخ به این سؤال که «چه تضمینی برای همراهی دولت دوم روحانی و اصلاحطلبان وجود دارد؟» گفته بود: «تضمین این مسئله، خود ما هستیم»؛ اما برخلاف این ادعا، در حال حاضر اصلاحطلبان برای فرار از پاسخگویی درباره عملکرد دولت و ابراز برائت از روحانی از یکدیگر سبقت میگیرند.
این بیمسئولیتی در حالی است که این جریان سهم خود را تمام و کمال از دولت دریافت کرده است و اکثریت مطلق کرسیهای کابینه در اختیار اصلاحطلبان است. در حقیقت این جریان در کارنامه دولت شریک است و باید در این خصوص به مردم پاسخگو باشد.
در حال حاضر، جنجال رسانهای در خصوص حضور کمرنگ جهانگیری در دولت نیز تنها یک ترفند برای شانه خالی کردن از مسئولیت و فرار از پاسخگویی درباره کارنامه خالی دولت و دورخیز برای انتخابات ۱۴۰۰ است.
** روزنامه اصلاحطلب، گروه تروریستی تکفیری داعش را، دولت اسلامی نامید!
در سالهای اخیر و همزمان با حضور تروریستهای تکفیری در سوریه، بیبیسی فارسی و دیگر رسانههای ضدانقلاب در تحلیلهای خود همواره نام این گروه تکفیری تروریستی را گروه موسوم به دولت اسلامی مینامید.
یکی از خطمشیهای دولت انگلیس از دیرباز تا کنون جدایی انداختن میان مذاهب اسلامی و ایجاد تنفر آنها از یکدیگر است؛ از سوی دیگر تخریب نرم و ظریف چهره شیعه برای مخاطبان فارسیزبان نیز از دیگر برنامههای مراکز تصمیمساز انگلیس است.
یکی از پر سر و صداترین این رویکردها در رابطه با عناوینی بود که بخش فارسیزبان بیبیسی به گروه «داعش» داده بود که موجب اعتراض شدید مخاطبان این رسانه در سرتاسر جهان شد. با توجه به اینکه اکثر مسئولین کشورهای مختلف در اقصی نقاط جهان گروه «داعش» یا «دولت اسلامی شام و عراق» را یک گروه تروریستی خطاب میکنند اما بخش فارسیزبان بیبیسی، این گروه را با عناوینی مانند «پیکارجویان»، «دولت اسلامی»، «خلافت اسلامی»، «مخالفان» و... مینامد و اصرار عجیبی داشت که برچسب "تروریستی" بر این گروه نزند.
روزنامههای اصلاحطلب که ید طولایی در رونویسی از بیبیسی فارسی دارند، در تحلیل وقایع سوریه، دقیقاً ادبیات رسانه دولت انگلیس را پیاده میکنند. این جماعت، گروه تکفیری تروریستی داعش را دولت اسلامی خطاب کرده و جنگ نیابتی در سوریه که توسط آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی طراحی و پشتیبانی شده است را به یک جنگ داخلی، تقلیل میدهند.
در همین رابطه روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «صلح در سوریه؛ شاید وقتی دیگر» نوشت:
«روسیه و آمریکا که در پاکسازی گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) همکاری دارند، تأیید کردند که هدف این بار آنان حلوفصل جنگ داخلی سوریه است. این فرصت را نباید از دست داد. آمریکا و روسیه برای اینکه بتوانند مسیری برای پایان خونریزی و بازسازی سوریه دست یابند، باید به کشورهای مختلف خاورمیانه و همچنین کشورهای اتحادیه اروپا توجه خاص و کامل نشان دهند... جنگ داخلی سوریه که به مدت شش سال طول کشیده است، باید در کوتاهترین زمان ممکن به پایان برسد. در مرحله جدید که با پایان جنگ داخلی پدید خواهد آمد، وجدان و استدلالهای جامعه بینالمللی به بوته آزمایش گذاشته خواهد شد».
** توتال برای ماندن در ایران مردد شد
روزنامه شرق در گزارشی نوشت:
«خبرگزاری رویترز خبری منتشر کرد که نشان میداد شرکت CNPC چین، یکی از شرکای کنسرسیوم سهجانبه فاز ۱۱ پارس جنوبی، در حال بررسی آن است که میتواند عهدهدار سهم توتال در این کنسرسیوم باشد یا خیر. آنگونه که کارشناسان میگویند طبق مفاد قرارداد کنسرسیوم سهجانبه شرکت ملی نفت ایران، توتال فرانسه و CNPC چین، هریک از طرفین میتوانند جایگزین دیگر اعضا شوند، البته با این شرط که شرکت ملی نفت ایران بپذیرد. از زمانی که ترامپ روی کار آمده و توافق با ایران را زیر سؤال برده و احتمال تحریمهای جدید از سوی آمریکا مطرحشده، این نگرانی به وجود آمده که نخستین سرمایهگذار خارجی که پس از مدتها به ایران بازگشته، راه خروج را در پیش گیرد...اگر توتال بهصورت کامل خارج شود، این قرارداد باید بهکل بازنگری شود که این بازنگری نیز حتماً با جرائمی توأم خواهد بود. بهبیاندیگر، شرایطی که برای خروج در قرارداد ذکرشده باید دوباره منظور شود، اما اینکه این شرایط چیست، نمیدانیم، چون قرارداد محرمانه است».
گفتنی است بر اساس گزارش رویترز، «پاتریک پویانه» مدیرعامل شرکت بدسابقه توتال در هفتههای گذشته در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته بود:
«توتال درباره قرارداد پارس جنوبی با ایران هنوز سرمایهگذاری نکرده است و تا آخر سال میلادی جاری دراینباره تصمیم خواهد گرفت. پویانه تصریح کرد در صورت تصمیم آمریکا مبنی بر خروج شرکتهای سرمایهگذاری، حتی اگر ایران و فرانسه نیز به این توافق وفادار بمانند، توتال از ایران خارج خواهد شد. این شرکت در حال بررسی عواقب تصمیمات ترامپ است و درصورتیکه راهی قانونی برای ماندن در ایران پیش روی این شرکت نباشد، بهطورقطع از ایران خارج خواهد شد. حتی درصورتیکه ایران به برجام پایبند بماند و اتحادیه اروپایی، چین و روسیه نیز تصمیم بگیرند برجام بدون حضور آمریکا به کار خود ادامه دهد، باز هم آمریکا تحریمهای یکجانبهای علیه ایران وضع خواهد کرد که در این صورت توتال از ایران خارج خواهد شد. توتال در حال بررسی گزینههای موجود است و همه چیز به تصمیم کنگره آمریکا درباره تحریم مجدد ایران و نوع تحریمهای احتمالی که از سوی آمریکا علیه ایران وضع خواهد شد، بستگی دارد. ما قراردادی در ایران امضا کردهایم. اگر بتوانیم پیش برویم، پیش خواهیم رفت و اگر نتوانیم، توقف خواهیم کرد. راه و رسم کسبوکار همین است».
مدیر عامل توتال در ادامه در اظهارنظری غیرمسئولانه گفته بود: «خروج از قرارداد با ایران در شرایط فعلی ریسک مالی اندکی برای توتال خواهد داشت چراکه تا به حال سرمایهگذاری صورت نگرفته و در پایان سال جاری میلادی (۲ ماه آینده) این تصمیمگیری انجام خواهد گرفت».
لازم به ذکر است که پیش از این نیز در سال ۷۹ توافقنامهای بین ایران و توتال برای توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی امضا شده بود اما به دلیل بهانهگیریهای مداوم این شرکت فرانسوی در موضوعاتی مانند رقم قرارداد، این توافقنامه هیچگاه تبدیل به قرارداد نشد و توسعه این فاز پارس جنوبی هشت سال به تأخیر افتاد و در نهایت توتال در سال ۸۷، به بهانه ریسک بسیار زیاد سرمایهگذاری در ایران، دبّه کرد واز صنعت نفت و گاز کشورمان خارج شد.
در تیرماه سال جاری روزنامههای اصلاحطلب با تیترهایی همچون «بفرمایید گلابی برجام؛ توتال به ایران آمد»، «غول ۵ میلیارد دلاری»، «برجام به نفت رسید»، «طلسم سرمایه گذاری نفتی شکست»، «توتال، جاده صاف کن سرمایه گذاری خارجی»، «سدشکنی نفتی»، «خونی تازه در رگهای صنعت نفت» و...برای امضای قرارداد وزرات نفت با شرکت فرانسوی بدسابقه توتال سوت و کف و هورا کشیدند.