به گزارش مشرق - برنامه «سختانه» پنج شنبه شب گذشته سراغ ابراهیم فیاض استاد دانشگاه و مردمشناس رفته و این موضوع را مورد بررسی قرار داد که آیا او میتواند همزمان به عنوان یک فعال حوزه عمومی برای خود کسب اعتبار کند در حالی که حامی فکری یک جریان خاص سیاسی نیز هست؟ آیا او میتواند هم یک استاد دانشگاه باشد و هم پای ثابت محافل ژورنالیستی؟ چرا فیاض علاوه بر حوزه تخصصی خود در سایر حوزهها نیز اظهار نظر میکند؟
میلاد دخانچی مجری این برنامه در ابتدا با سوال از فیاض با بیان اینکه او بیشتر از اینکه به نوشتن یک کتابِ آکادمیک شهرت داشته باشد به صحبتهای جنجالی در حوزۀ عمومی شهرت دارد، گفت: به نظر میرسد ترجیح شما حوزۀ عمومی است و نه فضای آکادمیک و فضای دانشگاهی، یک فرد دانشگاهی که حوزۀ عمومی و کلاً فضای ژورنالیستی برای او مهمتر از فضای آکادمیک است چه نوع دانشگاهی است؟
ابراهیم فیاض گفت: ببینید دانشگاه اصلاً برای چیست؟ دانشگاهی که فضای تخصصی باید برای جامعه باشد و جامعه خصوصاً در رشتههایی مانند من، ارتباطات، مردمشناسی، جامعهشناسی، در آن زمان مبنا مردمشناسی است اگر بحث اجتماعی یا ارتباطات ایجاد میکنم روی مردمشناسی بنایش میکنم نه بیشتر؛ این استاد دانشگاه با بیان اینکه او معتقد است مباحث باید به شعور عمومی برسد و بعد به دانشگاه برگردد، گفت: من خودم تقریباً بازخوردها را خیلی کم و بیش دنبال میکنم، بعد وقتی یک بحث را شروع میکنم جامعه با آن درگیر میشود، شبکههای اجتماعی با آن درگیر میشوند، از این رو کار من سوال کردن است و معمولا در کلاسهایم کمتر پاسخ میدهم و بیشتر سوال میکنم.
مجری برنامه با سوال از مهمان برنامه گفت: منتقدین شما گفتند در حوزۀ عمومی شما مباحثی را که زیاد دربارۀ آن فکر نکردید، هنوز برای خودتان پخته نشده است را در ملاءعام طرح میکنید و این نه امکان نقد را به مخاطبش میدهد و نه امکانِ ورز دادن آن ایدهها را به خودتان!
فیاض نیز در واکنش به این سوال دخانچی گفت: چه کسی گفته؟ متفکران و مردم با ما درگیر میشوند، بحث میکنند زمانی که این بحثها مطرح میشود در فضای اجتماعی وقتی میروم دانشگاه با استادها و با دانشجویان بحث میکنیم، کارِ من در کلاس سوال ایجاد کردن است، به بچهها جواب نمیدهم، غالباً اینطوری هستم یا شبکۀ مفهومی بحث میکنم و سوال ایجاد میکنم، کارِ من غیر از این چیزی نیست، قرار نیست ما تئوریهای انتزاعی مطرح کنیم، اتفاقاً یکی از دلایلی که دانشگاهه ربطی به جوامع ندارند این است که تئوریها، مثلاً در فنی این همه تئوری میخوانند میتوانند یک ماشین تولید کنند؟ یک موتور تولید کنند؟! خندهآور نیست؟!
میلاد دخانچی با بیان اینکه فیاض درباره همه موضوعات اظهارنظر میکند، گفت: تخصص شما احتمالاً مردمشناسی یا ارتباطات است، شما درباره سینما صحبت میکنید، دربارۀ زن صحبت میکنید، دربارۀ امر جنسی صحبت میکنید، دربارۀ سیاست خارجی، اقتصاد صحبت میکنید موضوعی نیست که ابراهیم فیاض دربارۀ آن اظهارنظر نکند.
ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه نیز در پاسخ به این سوال دخانچی گفت: وقتی ابراهیم رزاقی استاد دانشگاه تهران که تقریباً همه شاگرد او بودند، من دیدم در رادیو دربارۀ من صحبت میکند. گفت او اقتصاد نخوانده ولی بحثهای اقتصادیِ مهمی میکند، خب من مطالعه میکنم کارِ روشنفکر، من نمیگویم روشنفکرم، روشنفکر در ایران به این معنا نداشتیم غیر از یکی دو نفر، شریعتی و جلال آلاحمد را من روشنفکر نمیشناسم بقیه مثلاً در حکومت بودند و چنین آدمهایی بودند یا مثلاً کارگزار بودند، آقای محمدعلی فروغی را روشنفکر نمیدانم یک فیلسوف بوده، یک معلم بوده یا مثلاً بقیه که تا الان فلسفه کار کردند، من روشنفکر کسانی را دیدم که چندین حوزه مطالعه کند، یعنی کارِ روشنفکر این است، با فضای جامعه درگیر شود.
مجری برنامه با بیان اینکه فیاض در همه حوزه ها وارد شده و اظهار نظر میکند، پرسید: تقریباً یک جریان فکری و فلسفی نبوده که آماج حملات شما قرار نگیرد، شما تنها به روشنفکری دینی و لیبرالیسم و سوسیالیستِ معاصر ما حمله نکردید، شما به عرفان، به فلسفه، به فقه اصولی به اخباری به همۀ جریانهایی که در تاریخ معاصر ما قابل رصد هستند حمله کردید، آیا جریانی است که شما به آن حمله نکرده باشید؟
ابراهیم فیاض نیز با تایید این مطلب گفت: کارِ من مطالعه است، فکر میکنم، هر چه میخوانم نسبتش را با جامعۀ خودم میسنجم. مگر سوسیالیست در جامعه ما نیست؟ حداقل یک دهه بعد از انقلاب جریان فکری جامعه ما توسط سیاست اینها قدرت شکل داده نشد؟ در دولت دورۀ جنگ و بعد لیبرالیسم و دورۀ بعدی ما دچار آن شدیم، همۀ اینها در آن وجود دارد، وظیفۀ من به عنوان دانشگاهی که چشم جامعه هستم من مغز جامعه نیستم، مغز جامعه سیاستمداران هستند، نظامیها هستند و اقتصادیها یعنی پولدارها و سرمایهدارها، صاحبان سرمایه، اینها مغز جامعه هستند من چشمی هستم که باید به اینها بگویم چه خبر است.
وی با بیان اینکه در این انتقادها هیچ ایدولوژی ندارد، گفت: فرهنگی که پویا نباشد، مرده است و محورِ اساسی من زندگی ایرانی است و مردمشناسی کارش است که مردم را شما تعریف میکنید، گروهی از انسانها که در یک جغرافیای خاص با یک فرهنگ خاص زندگی میکنند یعنی کجاست که فرهنگ نباشد؟ هر جا زندگی وجود دارد فرهنگ هم وجود دارد و هر جا زندگی و فرهنگ باشد ما مردمشناسها هستیم، میخواهد در مدرنترین حتی پستمدرنترین باشند تا سنت تا عشایر تا طبیعت و حتی تا حیوانات؛
مجری برنامه با بیان برخی از اظهارنظرهای جنجالی فیاض درباره طلاق و همچین افول غرب گفت: شما در سخنرانی گفتهاید ما غرب را درست نشناختهایم پس چطور نتیجه گرفتهاید که غرب در حال افول است؟ فیاض در پاسخ به دخانچی گفت: زمانی که از طرف خانم مرکل آمدند دانشگاه امام صادق، من در آن جلسه بودم 5 ساعت طول کشید، گفتند اقتصاد سوسیالی ما دچار مشکل شده است یعنی از طرف خانم مرکل دو تا پرفسور آمدند، آیا شما از نظر اقتصاد اسلامی میتوانید اقتصاد سوسیال ما را نجات بدهید؟ به ما گفتند اگر بیایید اسفند ماه آینده دو بانک وارد میشوند پول و بودجۀ شما را خواهند داد، دانشگاه نرفت دنبال کند چون این حرفهای را که آنها میگفتند را باور نداشت، ما هنوز باور نکردیم که غرب دارد افول میکند و جدی است؛
میلاد دخانچی نیز در پاسخ به این سخنان فیاض گفت: من در گزاره شما تشکیک ایجاد نمیکنم، بحث من بحث روش شناسی شماست، اینکه مسالۀ شما این است که ما غرب را درست نمی شناسیم، همان شخص و همان استاد دانشگاه خیلی راحت میگوید غرب دارد افول میکند! بحث من این است که این نوع نگاه به شناختِ بهتر ما نسبت به غرب هیچ کمکی نمیکند. مهمان برنامه نیز با بیان اینکه اگر میگویم غرب واقعی را بشناسیم یعنی غربِ در حال افول را بشناسیم، گفت: این سخن من پیرامون افول غرب را حتی روشنفکران غربی گفتهاند. اشپرینگر هم گفته است! الان هابرماس دارد میگوید، نوامچامسکی میگوید، همه دارد میگویند.
دخانچی با پرسش از فیاض گفت: شما گفتید در دوران آقای احمدینژاد ایران بازتولید و احیاء شد، منظور شما از این حرف چیست؟ فیاض نیز پاسخ داد: قبل از احمدینژاد مدام رفتند دنبال بحثهای جهانی شدند و گفتند دیگر استقلال بیمعناست، الان این دولت فعلی هم دارد این کار را میکند، ولی احمدینژاد آمد بحثهای هویت ملی را در چارچوب ملی مطرح کرد، الان ما داریم در فضای جهانی وارد میشویم و این فرار به جلو است، الان میخواهیم اقتصادمان جهانی شود، اینها رفتند این همه مذاکره کردند به کجا رسیدند؟ اینها فکر کردند اگر عاشق غرب شوند غرب هم عاشق اینهاست؟ بعد دیدند معشوقه برعکس متجاوز درآمد شد ترامپی که الان میگوید باید همه را بهم بزنیم. یک بحثهای اینگونه است، بحث استقلال همینهاست، یعنی الان چینیها خیلی ملیگرا از ما هستند، فیلمهای چینی را نگاه کنید، الان 160 هزار نفر از بچههای ما دارند از کشور خارج میشوند.
این استاد دانشگاه افزود: من با خیلی از تصمیمات احمدینژاد موافق نبودم و آن زمان هم نقد کردم، اولین سالگرد دولت احمدینژاد به دومین سال نرسید، بنده در مرکز مطالعات استراتژیک آیندۀاحمدینژاد را پیشبینی کردم. هیچ دولتی نبوده که من تا الان به آن کمک نکرده باشم، نقدش هم کردم، یعنی دورۀ اصلاحات، دورۀاصولگرایی، دورۀهاشمیرفسنجانی دولت خودش این کار را کردم، کشورم است باید کمک کنم، این دولت، دولتِ جمهوری اسلامی است، دولتِ ایران است، باید این کار را کرد، اگر همه مانند من فکر کنند که خیلی خوب بود! کمک را میکنم و نقدهایم را هم میکنم، همه هم میدانند من این کار را میکنم، کارم است و این وظیفۀ ماست دانشجویان باید یاد بگیرند نقد کنند به جای اینکه فحش بدهد باید کمک هم بکنند، مگر ما دانشگاه تهران هستیم، نقد نمیکنیم؟ هر رئیسی تاکنون آمده دانشگاه تهران، چپ، راست، اصولگرا، اصلاحطلب، نقد کردیم، و البته برای دانشگاه تهران شب و روز داریم کار میکنیم، اقلاً درسهایی که الان دارم در دانشگاه تهران میدهم در تاریخ خاورمیانه و ایران سابقه نداشته است، خیلی از درسهایی که در بحث مردمشناسی میدهم در دانشگاه تهران در دنیا هم نیست.
«سختانه» کاری از مرکز بسیج رسانه ملی با همکاری شبکه سه سیما است که پنج شنبه شبها پس از خبر شبانگاهی از این شبکه پخش میشود. این برنامه تلویزیونی در قالب گفتگویی سخت (hard talk) بوده و در آن شاهد گفتگوهای صریح و چالشی با چهرههای شاخص فرهنگ، سیاست و اقتصاد از اندیشههای گوناگون پیرامون مناقشات فکری و مسائل داغ افکار عمومیِ جامعه ایرانی هستیم.