گروه فرهنگ و هنر مشرق - کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» مجموعه ای است از روایت ها و گفت وگوهای نویسنده با زنانی که در جنگ شرکت داشتند و به میدان نبرد اعزام شدند. نویسنده مدعی است که درباره جنگ نمی نویسد درباره انسان جنگ می نویسد. تاریخ جنگ را توصیف نمی کند، تاریخ احساسات را روایت می کند.
جنگ به روایت زنان، از دهان زنان، جنگ زنانه که بسیارترسناک تر از جنگ مردانه است.
مسئول اسلحه خانه، سرباز عادی، فرمانده توپ زمین به هوا، ستوان واحد زرهی، تک تیرانداز، بی سیم چی، پارتیزان القابی است که زنان کتاب به دوش می کشند.
نویسنده به درد گوش می دهد و درد را روایت می کند. درد و رنج عالی ترین شکل اطلاعات اند. واژگان بارها و بارها ما را از حقیقت دور کردند.
در جایی بازماندگان جنگ می گویند که دیگر هیچ کس به آنها احتیاجی ندارد. هیچ کس از ما برای سخنرانی در مدرسه ها و موزه ها دعوت نمی کند.
سفر می کند و می شنود و مصاحبه می کند. در بخش های دیگر کتاب گفت و گو با سانسورچی ها است؛ معترض اند که نویسنده کتاب نگاه ایده آل گرا و آرمانی آنها را به استهزاء می گیرد و و زن قهرمان و مقدس جنگ را تا سطح عادی پایین آورده.
زن هایی که از هویت زنانه تهی شدند و در زندگی آنها لباس و کفش زنانه جای خود را به پوتین و کمربند نظامی داده.
سوتلانا الکسیویچ (1948) اولین نویسندهی تاریخ است که به خاطرِ نوشتههایش در ژانر مستندنگاری جایزهی ادبی نوبل را از آن خود کرد.
«جنگ چهرهی زنانه ندارد» روایتِ پُرفرازونشیب این مستندنگارِ بلاروسی است از روزگار و خاطراتِ زنانی که در ارتشِ اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و حالا بعد از سالها از کابوسها، تنهایی و هولهایشان میگویند. او چندصد نفر از این زنان را مییابد و با تمامشان حرف میزند. از هر قشری هستند؛ پرستار، تکتیرانداز، خلبان، رختشور، پارتیزان، بیسیمچی و... و خاطرات تکاندهندهاند... زنانی که پوتین پوشیدند و در ترکیبِ خاک و خون و ترس زنده ماندند... الکسیویچ با تدوین این آدمها کنارِ هم کلیتی میسازد متناقض و شورانگیز، پُرهیاهو و صامت... کتاب، گاه شامل چنان لحظاتی میشود که فراتر از خواندهها و شنیدههای مرسوم است دربارهی جنگ. بیپرده و عریان است و ناگهان مادری را به ما نشان میدهد که برای عبور از خط بازرسی آلمانیها بچهاش را نمکاندود میکند تا تب کند و سربازان بهراسند از تیفوس و او بتواند در قنداق بچهی گریان با پوست ملتهب سرخشده دارو ببرد برای پارتیزانها... و این کتابِ چنین آدمهایی است...