به گزارش مشرق، «احمد کاظم زاده» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
از زمانی که عربستان و امارات در ۶ فروردین ۱۳۹۴ جنگ همهجانبهای را علیه یمن آغاز کردند، روزی نبوده است که یمن از حملات در امان بوده باشد. جنگ یمن تاکنون هزاران کشته و زخمی و میلیونها آواره از مردم این کشور برجای گذاشته است و نزدیک به ۲۰میلیون نفر از مردم این کشور نیز در قحطی و گرسنگی دست و پا میزنند که اگر میلیاردها دلار خسارت مالی حملات عربستان و امارات به یمن نیز به این مجموعه اضافه شود، عمق و گستره جنایات این دو کشور بیشتر آشکار میشود. در تاریخ کشورهای عربی سابقه نداشته است که بخشی از امت اصیل عرب به این شکل در پیش دیدگان سایر امت و ملل عربی قربانی شوند و هیچ صدای اعتراضی نیز از آنها شنیده نشود.
بیشتر بخوانید:
واکنش حزب الله لبنان به شهادت صالح الصماد
اگر با این پیشینه به حمله هوایی روز پنجشنبه عربستان به کاروان صالح صماد، رئیس شورای عالی سیاسی یمن در شهر الحدیده نگاه شود شاید چندان هم امر جدیدی نباشد اما اگر به موقعیت سیاسی وی و ماهیت عملیات نگاه شود نکات جدیدی را در آن میتوان یافت که در عین حال پیوستگیهایی را با برخی رخدادهای خارج یمن نشان میدهد.
در این میان با وجود اینکه صالح صماد از اعضای کلیدی انصارالله به شمار میرفت و نقش اساسی در پیروزیهای این جنبش برعهده داشته است اما رهبری شورای عالی سیاسی یمن را برعهده داشت و به نوعی وزیر امور خارجه محسوب میشد که از مصونیت سیاسی برخوردار بود. از این دید ترور وی ضمن اینکه بار دیگر نقض اصول و قوانین بینالمللی را از سوی عربستان نشان میدهد بلکه از این واقعیت نیز پرده بر میدارد که این کشور بهرغم گرفتاری در باتلاق یمن باز حاضر به از سرگیری روند سیاسی نیست و در واقع با این ترور همه تلاشها و رایزنیهایی که مارتین گریفیتس، نماینده جدید سازمان ملل در امور حل بحران در چند ماه اخیر به عمل آورده بود به باد داده و آن را به شکست کشانده است، کما اینکه با تلاشهای نمایندگان قبلی نیز به همین منوال عمل کرد و هر زمان که تلاشهای سیاسی در آستانه رسیدن به نتیجه بود با دست زدن به اقداماتی خارج از عرف آنها را به شکست کشاند و از این دید عربستان نه تنها مسئول آغاز جنگ است بلکه مسئول تطویل آن نیز میباشد.
از طرف دیگرهمزمان ترور صالح صماد، رژیم صهیونیستی نیز یکی از مسئولان مقاومت فلسطینی را در مالزی ترور کرد و از این دید به نظر میرسد هر دو ترور حاصل همکاری اطلاعاتی و امنیتی عربستان و رژیم صهیونیستی بوده است و بر همین اساس احتمال دارد در آینده نیز ترورهایی از این قبیل ادامه داشته باشد.
علاوه بر این اگر ادعای محافل دولتی سعودی در خصوص اینکه تیراندازیهای صورت گرفته در کاخ سلطنتی عربستان در اثر نزدیکی یک پهپاد به مکان بوده است، در این صورت این احتمال تقویت میشود که شاید این عملیات به تلافی ترور صالح صماد صورت گرفته است. البته شاخصهای موجود احتمال درگیریهای داخلی در این قضیه را بیشتر تأیید میکند و حتی مشاهده نشدن سلمان بن عبدالعزیز و محمد بن سلمان در انظار عمومی شائبه مصدومیت آنها را در این تیراندازیها درون کاخ مطرح کرده است.
با این حال انصارالله حق پاسخ به ترور صالح صماد را برای خود محفوظ داشته است که اجرای آن میتواند جنگ یمن را وارد مرحله جدیدی کند، بهخصوص آنکه با رخدادهای اخیر در کاخ سلطنتی ریاض به نظر میرسد پایههای قدرت محمد بن سلمان لرزانتر از آن است که تاکنون تصور میشد و اگر وی تاکنون از جنگ یمن برای فرافکنی بحران داخلی و تصاحب قدرت استفاده کرده اما اکنون ظاهراً دستش برای رقبای داخلیاش رو شده است و آنها دیگر حاضر نیستند به خاطر جنگ تحمیلی محمد بن سلمان دست روی دست بگذارند و ناظر مرگ تدریجی خود باشند.