سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
سرگیجههای «جریان خاص» پس از برد ایران از مراکش
پس از پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان در مقابل مراکش در چارچوب رقابت های جام جهانی 2018 روسیه، برخی چهره های اصلاح طلب، صحبت های عجیب و غریبی را در واکنش به این پیروزی ابراز داشتند.
«مصطفی کواکبیان»، از نمایندگان مجلس در یک توییت در همین باره ضمن تبریک به اعضای تیم ملی فوتبال نوشت: به امید پیروزی بر تیمهای پرتغال و اسپانیا.
کواکبیان همچنین یک گاف توییتری هم داد و توییت یک ورزشکار فلسطینی الاصل ساکن فرانسه را با عنوان "حمایت فدراسیون فوتبال فلسطین از مراکش" تفسیر کرد که با واکنشهای بسیاری مواجه و در نهایت مجبور به اصلاح شد.
«الیاس حضرتی»، مدیر مسئول روزنامه اعتماد و دیگر نماینده اصلاح طلب مجلس نیز نفر بعدی بود که در این رابطه در یک توییت نوشت: گل دقایق پایانی دوباره ثابت کرد تا لحظه آخر نباید ناامید شد.
او همچنین تصریح می کند: فراموش نمی کنیم که امید بذر هویت ماست.
«حسام الدین آشنا»، مشاور رئیس جمهور روحانی هم طی مطلبی در کانال تلگرامی خود از این نوشت که: «برجام زمینه صعود ایران از گروه بازندگان به جام جهانی بود»[1]
*از آرزوی کواکبیان که بگذریم! اظهارات حضرتی درباره تأکید بر امید و مذمت ناامیدی در حالیست که روزنامه اعتماد بعنوان یکی از چند تریبون اصلاح طلب، از مروّجین اصلی فضای یأس و ناامیدی و تأکید بر ناامید بودن مردم ایران است.
تأکیدی که دائما مورد اصرار روزنامه اعتماد قرار دارد.
در واقع مشخص نیست که آقای حضرتی با کدام سابقه و عقبه در حالی صرفا با یک برد فوتبالی، در یک توییت ابراز امیدواری می کند که همه می دانیم ناامیدی قرار نیست از دستور کار اصلی رسانه تحت امر او خارج شود!
جالب آنکه عباس عبدی، از تئوریسین های اصلاح طلب در سرمقاله آخرین شماره روزنامه اعتماد (پنجشنبه گذشته) نوشته است: «نگران، ناامید، خسته: توصیف اجمالی از وضعیت کنونی جامعه ایران است: توصیفی که شاید برخی را خوش نیاید. در گذشته، هیچگاه نه نگران بودم، نه خسته و نه ناامید. دوست نداریم این سخن ها را بگوییم، چون بیم آن داریم که به افزایش نگرانی و خستگی و ناامیدی منجر شود. ولی چاره چیست؟ تا کی می توان زبان در کام کشید؟ اگر سکوت و نگفتن چاره ساز بود، تاکنون چاره کرده بود. نگرانیم. با هر کس که سخن می گوییم نسبت به آینده کشور و ایران نگران است.»
و اما نوشته کنایه آمیز و تلمیح آشنا درباره برد ایران.
اینکه برجام اساسا زمینه چه چیزی جز عبرت و خسارت می تواند، باشد را سوالیست که مردم ایران و البته آقایان آشنا و روحانی باید پاسخ بدهند.
خاصه اینکه مسئله برجام از روز اول لغو بالمرّه تمام تحریم ها بود نه صعود ایران از گروه بازندگان و منزوی شدن آمریکا و غیره... و از طرفی همین «بازندگان» مورد اشاره نیز کشورهایی بودند که آشنا روزگاری می گفت: «می خواهند به ما کمک کنند» و «ما با آنها (گروه بازندگان) در یک کشتی نشسته ایم»!
***
امید و ازدواج و رفاه بیشتر سرمایه نیست؛ «حضور زنان در ورزشگاهها سرمایه است!
ایسنا گزارش داد: «طیبه سیاوشی»، از نمایندگان اصلاح طلب مجلس طی یادداشتی در اشاره به بازی تیم ملی فوتبال کشورمان با مراکش نوشته است:
«دیشب بازی را با مردم و در کنار مردم در سینما فرهنگ تماشا کردم، خانوادههایی که زن و مرد و کودکشان باهم و در کنار هم نبرد قهرمانانمان را درنهایت همدلی و همراهی بدون هیچ مشکلی به تماشا نشستند، بله! مردم به هیجان آمدند! فریاد شادی سر دادند و بعد از پیروزی به هم تبریک گفتند. این در کنار هم نشستن خانوادهها و این شادی بزرگ موجب افزایش همبستگی ما شد، امیدوارم این نتیجهی خوب، مقدمهای باشد برای ورود خانوادهها به ورزشگاههای تمام رشتههای ورزشی و از جمله به استادیوم فوتبال.
همه میترسیدند! ولی عجالتا ایران در کنار غولهای فوتبال در گروه خود "صدرنشین" است. مردم ما قهرمانان روزهای سختند، حضور دورهمی آنها در ورزشگاه و شادی و نشاط و همبستگی ایجاد شده بین مردم، سرمایه ارزشمندی برای کشور ما و برای جمهوری اسلامی خواهد بود، انشاالله.»[2]
*مسئله عدم توجه نمایندگان اصلاح طلب در مجلس و شورای شهر به مطالبات اصلی مردم ایران، معضلی است که قبل از مردم، دامن اصلاح طلبان را گرفته است.
برخی معتقدند همین رفتارهای مسبوق به سابقه در توجه اصلاح طلبان به مطالبات خود و نه مردم است که موجب شده طی 17 سال گذشته چپ ها در هیچ انتخاباتی رأی اکثریتی مردم را در کشور به دست نیاورند و هیچ رئیس جمهور و هیچ رئیس مجلسی از میان اصلاح طلبان نباشد. مسئله ای که مورد اشاره بزرگان اصلاح طلب نیز قرار گرفته است.[3]
لازم به توضیح است که چهره های جریان چپ غیر از نگاه سرمایه ای به ورود بانوان به ورزشگاه ها از «اعتراضات سال 88» نیز با عنوان سرمایه خود یاد کرده اند.[4]
مسئله حضور بانوان در ورزشگاهها با رعایت زیرساخت های لازم و تامین دغدغههای مقامات و بزرگان کشور امر غیر ممکنی نیست اما اینکه مسائل واجب تر و مهمتر که مبتلی به امروز جامعه ما هستند از نظر معاریف جریان خاص در حضیض توجه و پیگیری قرار دارند، امریست که باید مردم درباره آن قضاوت کنند.
سیاوشی پیش از این مسئولیت مقابله با ریزگردها[5] و برجام روحانی را نیز متوجه رهبری دانسته بود!
***
امنیت ایران را تاجزاده حفظ کرد یا سردار سلیمانی؟
«مصطفی تاجزاده»، فعال اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88، اخیراً در بخشی از مصاحبه با روزنامه شرق درباره اصلاحات گفته است:
«اصلاحات در ایران هنوز گفتمان برتر در همه عرصههاست؛ یعنی همچنان که اصلاحات، امنیت ایران را چه در زمان آقای خاتمی و چه در حالحاضر تأمین و ایران را از جنگ دور کرده، و با تحریمها جنگیده است و کوشیده ایران جایگاه مناسبتری در عرصه بینالمللی به دست آورد و همچنان که همه پذیرفتهاند اصلاحات مدافع حقوق شهروندی آحاد مردم است و ایران را برای همه ایرانیان میخواهد»[6]
*در اشاره به اظهارات تاجزاده بیان چند نکته ضروریست...
یکم: اگر اصلاحات جنگ را از ایران دور کرده پس چرا اصلاح طلبان با جنگ برون مرزی ایران در کشور بوسنی و هرزگوین در دهه 70 مخالف بودند و چرا با نبرد ایران با تکفیری ها در سوریه مخالفتهای شدیدی ابراز داشتند و آنرا دفاع از دیکتاتوری اسد! نامیدند؟!
دوم: اگر اصلاحطلبان امنیت ایران را تأمین کرده اند پس چرا شخص آقای تاجزاده به دلیل فعالیت براندازانه خیابانی علیه نظام اسلامی دستگیر شده و چرا همواره «خیابان»، نقطه کانونی تحلیلهای اصلاحطلبان است و چرا در هر سه فتنه کوی دانشگاه، فتنه 88 و فتنه اقتصادی دیماه 96، رد پای اصلاحطلبان دیده میشود؟!
از طرفی این جریان هنوز که هنوز است پاسخ دقیقی به این مسئله نداده است که چگونه در سال 88 مستظهر به حمایت عبدالمالک ریگی، تروریست معدوم بود اما سخنی در مخالفت با این قضیه نمی گفت! آیا ریگی موجد امنیت کشور و مردم بوده است؟
سوم: اگر اصلاحطلبان امنیت را به ایران آوردهاند و جنگ را از کشور دور کردهاند پس چرا تندترین فحاشی ها و مخالفت های علیه فعالیت های موشکی کشور از سوی همین جریان و منتسبین آن ایراد شده به نحوی که حتی رزمایشهای موشکی کشور «کم عقلی» هم خوانده شده است؟!
و چهارم: در مسئله ادعای تاجزاده مبنی بر تلاش اصلاحات برای جایگاه بهتر ایران در عرصه بین المللی و جنگ با تحریم ها نیز چند نکته مد نظر است!
اولا چرا کسانی از اصلاح طلبان سابق در نامه ای به رئیس جمهور آمریکا رسما و صراحتا خواستار تحریم ایران شدند؟
ثانیاً چگونه ممکن است جایگاه بهتر ایران با نامه دولت اصلاحات به آمریکا موسوم به «نامه 2003»[7] که سراسر عجز و اظهار خفت در برابر آمریکا بود، تأمین شود؟! و یا چپها چطور تصور کردند که با کدخدا نامیدن آمریکا، کم عقلی خطاب کردن رزمایش های موشکی کشور، عبور از خطوط قرمز نظام و سیاه نمایی از اوضاع کشور، شرایطی بهتری برای کشور بوجود خواهد آمد؟
و ثالثاً آقای تاجزاده بهتر از هرکسی می داند که اصلاح طلبان این روزها با کوبیدن بر طبل ناامیدی و بحرانی بودن شرایط کشور و نیز دادن آدرس خیابان به مردم، در حال دمیدن بر پروژه «اعتراض ظالمانه» هستند که مشخص نیست آیا امثال او پس از وقوع احتمالی این قضیه که پیش لرزه آن در دیماه 96 رخ داد؛ آیا باز هم مدعی ایجاد امنیت برای ایران و مردم ایران خواهند بود یا خیر؟
***
1_http://khabarone.ir/news/16970674
2_https://www.isna.ir/news/97032612067/