به گزارش مشرق، «حسن رضایی» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
روزی که «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا پشت تریبون قرار گرفت تا بعد از خروج کشورش از برجام، برای مذاکره با ایران، ۱۲ شرط عجیب و غریب پیشنهاد کند، هیچ کس باور نمیکرد سخنانش در ایران خریداری پیدا کند. فارینپالیسی در همان مقطع نوشت: «سخنان پمپئو فهرستی از آرزوهای متوهمانه بود.» و رئیس شورای روابط خارجی آمریکا هم گفت: «راهبرد جدید پمپئو هیچ دستاوردی نخواهد داشت.» کاخ سفید اما در تصمیم خود مصمم بود و در واکنش به انتقادات، از تاثیرگذاری حتمی تحریمها و بازگشت حتمی ایران به میز مذاکره سخن میگفت. ترامپ نیز از آن زمان تاکنون، بارها همین ادعا را تکرار کرده است. مقامات کاخ سفید هنوز هم میگویند: «راهبردی که پمپئو اعلام کرد، روشن است؛ ایران هرگز نباید غنیسازی اورانیوم انجام دهد!» این اما تنها یکی از شروط دوازدهگانه دولت ترامپ است.
بیشتر بخوانید:
انتقاد وزیر دولت اصلاحات از نامهنگاری اصلاحطلبان برای مذاکره با ترامپ
ورشکستگان سیاسی بازهم نسخه ذلت پیچیدند
اصلاحطلبان تندرو خواستار چه مذاکرهای هستند؟
واکنش شدید عضو اعتمادملی به نامهنگاری اصلاحطلبان
توقف تولید و طراحی موشکهای بالستیک، بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از سایتهای نظامی ایران، آزاد کردن جاسوسان آمریکایی و کشورهای همپیمان آمریکا که در ایران دستگیر شدهاند، عدم حمایت از دولت یمن و نیروهای مردمی عراق، توقف فعالیتهای سپاه قدس، عدم حمایت از حزبالله و همپیمانان منطقهای و عدم تهدید اسرائیل و خروج نیروهای ایرانی از سوریه، بخش دیگری از مطالبات و ادعاهای دولت ترامپ برای شروع مذاکره با ایران است. معنای دیگر شروط ترامپ در واقع این است که ایرانیها تصمیم بگیرند خود و کشورشان را در سینی تقدیم او کنند! باورش سخت است ولی اصلاحطلبان هنوز داغ برجام التیام نیافته، سرگرم مزمزه کردن چنین مذاکرهای با دولت ترامپ هستند! اگر این روزها سری به رسانههای اصلاحطلب بزنید، به وضوح چنین فضاسازی عجیب و غریبی را خواهید دید.
اخیرا ۱۰۰ نفر از فعالان اصلاحطلب و ضدانقلاب با نگارش نامهای به مسؤولان نظام، خواستار مذاکره بدون پیششرط با آمریکا شدهاند! غلامحسین کرباسچی که بنا به روایتی این روزها مهمترین نقش را در بستن لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان دارد، یکی از امضاکنندگان این نامه است و درباره آن به روزنامه اصلاحطلب اعتماد میگوید: «تجربهای شبیه به این را در زمان ابتدای مذاکرات داشتهایم. در ابتدای برجام مخالفتهایی شکل گرفت اما در عین حال گفته شد اگر شرایطی ویژه به وجود آید میتوان به مذاکره نشست و به نتیجه رسید.
این نامه یک ورژن جدید از همان رویکرد است!» ورژن جدید اصلاحطلبان برای سپردن کشور به ترامپ اما حاوی نکات جالبی است و این بار حضور افرادی چون «بهروز خلیق» عضو شورای مرکزی و مسؤول هیات سیاسی- اجرایی گروهک فداییان خلق ایران- اکثریت- و «علی کشتگر» رئیس گروهک فداییان خلق در جمع امضاکنندگان نامه، به وضوح نیت خیرخواهانه آنها را هویدا کرده است.
این افراد که هر دو از همکاران رسانههای فارسیزبان آمریکایی هستند، نامشان در کنار نوابغ دیگری چون احمد منتظری، حسین کروبی، جمیله کدیور همسر عطاءالله مهاجرانی- وزیر فراری دولت اصلاحات- ابوالفضل بازرگان، جلال جلالیزاده- دبیر شورای هماهنگی اصلاحطلبان کرد- و دیگرانی که خارج از ایران هستند، چشمنوازی میکند. نویسندگان این نامه از نظام خواستهاند «فارغ از جنگهای روانی کاخ سفید با یک تصمیم ملی اعلام کند حاضر به انجام مذاکرات بدون قید و شرط با آمریکاست تا قدمی در راه حل مشکلات و اختلافات برداشته شود». حضور پارتیزانی معدود چهرههای موجه اصلاحطلب در این فهرست ۱۰۰ نفره و دامن زدن به این خط فکری در رسانههای اصلاحطلب اما نشان میدهد نگارش نامه مدنظر خیلی هم خودجوش نبوده و شاید بیارتباط با خاطرجمعی قاطع ترامپ از بازگشت ایران به میز مذاکره نباشد!
طرح مذاکره دوباره با آمریکا، فیالواقع تخم لقی است که از نظر دشمن و اصلاحطلبان تنها باید آن را در فضای افکار عمومی رها کرد و در وهله اول چندان مهم نیست چه کسی آن را مطرح میکند. در مرحله بعدی، بیبیسی، صدای آمریکا و دیگر رسانههای همراستا با اصلاحطلبان در کنار روزنامههای زنجیرهای، بتدریج آمادهسازی فضا را برای پذیرش این امر عجیب و احمقانه توسط بخشی از افکار عمومی بر عهده خواهند گرفت و بهزعم آنها، کشور برای فروش تحت فشار قرار خواهد گرفت. قرار دادن این قطعات در کنار این واقعیت که برجام اروپایی مدنظر دولت نیز جز با اشاره آمریکا به جایی نخواهد رسید(!) میتواند عمق خیانت نگارندگان نامه به منافع ملی را آشکار کند.
اصلاحطلبان اکنون در مقطع ۶ ماهه تا بازگشت تمام تحریمهای آمریکا، اسب تروایی هستند که دشمن را برای فشار بیشتر بر جبهه خودی تشجیع میکنند. نامه این ۱۰۰ نفر را که ایران را بعد از جنایت ترامپ دوباره پای میز مذاکره با او دعوت میکند، میتوان روی دیگر سکهای دانست که چند ماه پیش جمع دیگری از اصلاحطلبان سابق و اپوزیسیون خارجنشین فعلی، به ترامپ نوشتند و خواستار تحریمهای جدی دیگر علیه ایران شده بودند! نتیجه این دعوت با درخواست آن تحریم در اصل یکی است؛ از بین بردن اقتدار ایران و ایرانی و فشار بر ملت.
اینها همه در حالی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در نخستین واکنش به زیادهخواهی پمپئو گفته بود: «این سخنان ارزش پاسخگویی ندارد. طرح مذاکره مجدد با ایران خیالبافی است» و حسن روحانی چند ماه پیش، تمایل مقامات کرهشمالی به مذاکره با ترامپ را تنها در صورت دیوانه بودن آنها محتمل دانسته بود! اصلاحطلبان اما اصرار دارند ما بدون آنکه به قانون اقدام متقابل مجلس برای خروج آمریکا از برجام حتی نگاه بیندازیم، کشور را از موضع پایین روبهروی ترامپ بنشانیم تا تنبیهش کند! همه اینها در حالی است که پس از ادعاهای پمپئو، اردشیر زاهدی، داماد محمدرضا پهلوی هم با انتشار مقالهای در رسانههای آمریکایی، مذاکره با دولت ترامپ را به معنای تسلیم ایران خوانده بود و ضمن اشاره تلویحی به بیانات قاطع رهبر انقلاب در آن مقطع، گفته بود: «گربهها در آرزوی گرفتن موش خواهند ماند!»
اصلاحطلبان اما ساز دیگری میزنند، چرا که فکر میکنند دامن زدن به چنین فضایی در اوضاع کنونی، برای آنها نزد افکار عمومی اعتبار خواهد آورد. آنها بیشکلند و درست مانند مایعات، شکل خود را در هر زمان از ظرفی که در آن قرار دارند، کسب میکنند. لذا اینکه هر زمان در کدام سوی یک نزاع ایستادهاند، تنها از یک قانون پیروی میکند و آن، چیزی جز منافع شخصی و گروهی که تشخیص دادهاند، نیست. قرآن کریم بخوبی ویژگی چنین موجودات مذبذب و منفعتطلبی را تشریح کرده است. معضل اما این است که به گفته همان کلام خدا، تجارت آنها هرگز سود نخواهد داشت و خدا روشنایی آتشی که افروختهاند تا نانشان را در تنور دشمن بپزند، خواهد برد و آنها را در تاریکی رها خواهد کرد. این خط و این نشان!