به گزارش مشرق، بعد از اینکه تیم فوتبال نوجوانان کشورمان با هدایت عباس چمنیان در رقابتهای جام جهانی 2017 خوش درخشید و موفق شد تا مرحله یک چهارم نهایی این مسابقات پیش برود در جامعه فوتبال ایران و مخصوصاً در بین مسئولان موج حمایت از این تیم شکل گرفت تا در ردههای بالاتر نیز این موفقیتها حاصل شود. شور توجه به تیم نوجوانان به قدری زیاد بود که در ذهن فوتبالدوستان آیندهای درخشان با پرورش این نسل به وجود آمد, نسل فوقالعادهای که آلمان را در جام جهانی 4 بر صفر شکست داده بود و حالا همه تصور میکردند با معرفی شریفیها, دلفیها, صیادمنشها و شریعتیها قرار است در آیندهای نه چندان دور فوتبال ایران را وارد عصری جدید کند.
بازیکنان تیمِ چمنیان بعد از جام جهانی ارتقای رده پیدا کردند و در رده «جوانان» قرار گرفتند جایی که فرهاد پورغلامی در انتخابی عجیب از سوی فدراسیون برای مسابقات مقدماتی آسیا هدایتگر این تیم شده بود. پورغلامی با دعوت از برخی بازیکنان تیم نوجوانان و ادغام آنها با جوانان تیمش را راهی مسابقات گروه E مقدماتی قهرمانی آسیا در اردن کرد. به جز میزبان, سوریه دیگر تیم همگروه ایران در این مسابقات بود. در کمال تعجب تیم جوانان ایران که در دوره قبل مسابقات قهرمانی آسیا با هدایت امیرحسین پیروانی به نیمه نهایی راه پیدا کرده بود در این گروه ساده نتیجه نگرفت تا قبل از کسب مجوز حضور در مسابقات حذف شود. بعد از حذف جوانان قرارداد پورغلامی دیگر تمدید نشد و بعد از گذشت 7 ماه هنوز هم سرمربی جدید انتخاب نشده است. از تمرینات و اردو هم برای یکی از حساسترین ردههای فوتبال خبری نیست. حذف تلخی که رقم خورد, خطری که احساس شد و خلائی که وجود آمد یا شاید همان چالهای که عباس چمنیان در همان روزهای خوشی که کسی نفوس بد نمیزد به آن اشاره کرد. (لینک مطلب)
شاید توجیه مسئولان فدراسیون برای اینکه فوتبال ایران تیمِ جوانان ندارد این باشد که این تیم قرار نیست در مسابقات قهرمانی آسیا حاضر شود, بنابراین دیگر نیازی به اردو و برنامه و مربی هم برای این تیم نیست. اگر اینگونه باشد یعنی از دید متولیان فوتبال با حذف این تیم از آسیا دیگر آیندهای هم وجود نخواهد داشت اما باید به این نکته توجه داشت که بازیکنان جوان نباید به حال خود رها شده و هر چند وقت یک بار هم که شده باید دور هم جمع شوند. شاید هم دلیل این غفلت میتواند این باشد که همه تمرکز و توانها در ساختمان خیابان سئول به جام جهانی و تیمِ بزرگسالان معطوف شده است.
این در حالی است که چندی پیش تیم نوجوانان که خودش را برای مسابقات قهرمانی آسیا آماده میکند در تورنمنت دوستانهای در چین حاضر شد. کشوری که نمایندهای در رقابتهای نوجوانان قهرمانی آسیا ندارد اما با دعوت از تیمهای دیگر و برگزاری مسابقات دوستانه به هیچ وجه دلش نمیخواهد از کورس پیشرفت تیمهای آسیایی عقب بماند.
خلاصه اینکه حالا از تیم رویایی عباس چمنیان دیگر خبری نیست و فقط عده کمی از بازیکنانش در سطح اول فوتبال ایران فعالیت میکنند, اما از سایر بازیکنان و آن 70 نفری که توسط استعدادیابان تیم نوجوانان شناسایی و در تمرینات تیم نوجوان حاضر شده بودند چه؟ چرا از سایرین خبر و اطلاعاتی نیست؟ آن هم بازیکنان نسلی که نیاز زیادی به آموزش صحیح و پیگیریهای مداوم برای رشد هرچه بهتر فنی و اخلاقی خود دارند. اگر چه برخی از این نفرات که ستاره تیم خود بودند به اردوی تیم امید دعوت شدند اما سرنوشت بسیاری از نفرات مشخص نیست.
باید قبول کنیم که زنجیره فوتبال ایران با جای خالی «حلقه جوانان» قطع شده و دیگر نمیتوان با ادامه پیدا کردن این وضعیت امید و انتظار چندانی برای به وجود آمدن یک نسل طلایی در ذهن متصور شد, مگر اینکه فدراسیوننشینان دست بجنبانند و با انتخاب سرمربی کارآمد و متخصص و در ادامه با برنامهریزی و حمایتهای واقعی اجازه به وقوع پیوستن نسلکشی در فوتبال ایران را ندهند.