به گزارش مشرق، مجلس دهم با موج برجام روی کار آمد و همانند دولت یازدهم و دوازدهم با سردادند شعار برجام و امید به قراردادهای خارجی، اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی را کنار گذاشت.
«احسان قاضیزاده» نماینده مردم فریمان و عضو شورای مرکزی فراکسیون نمایندگان ولایی در مجلس شورای اسلامی آن دوران را دوره «خود باختگی» دولت و مجلس مینامد و معتقد است: «خروج ترامپ از برجام سیلی محکمی بود که دولت و مجلس را از خواب خوش اعتماد به غرب بیدار کرد، بنابراین دوره خودباختگی باید در دولت و مجلس به اتمام برسد و دوران پساخودباختگی آغاز شود»
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نگاه ناامیدانه و تردیدآمیز نمایندگان به وضعیت کشور را ناشی از منش رفتاری و نوع تفکر آنها دانست و تاکید کرد: «چنین تفکراتی پایههای اقتصادی کشور را بر روی مذاکرات بستند و با این شعار که "چرخ اقتصاد کشور نمیچرخد، اگر قرار باشد چرخ سانتریفیوژها بچرخد" آدرسهایی به خارج از کشور و دشمنان دادند.»
وی کند شدن تیغ نظارتی مجلس را ناشی از رفتار های نمایندگان خواند و گفت: «در صورتی که نمایندگان در معرض اتهامات برخی از دولتیها قرار نگیرند، میتوانند دولت را مورد سوال و پرسش قرار دهند و بر دولت و دستگاههای مختلف نظارت کنند اما وقتی سو رفتاری باشد که این سوء رفتار تکه کلام دولتیها شود، این مجلس نمیتواند از آن اقتدار و شأنیت لازم برخوردار باشد»
وی فراکسیون مستقلان مجلس را «گروه وسط» نامید و گفت: این گروه دارای منش، مرام، رویه و حتی خط فکر واحدی نیستند، در نتیجه در همه امور و جهتگیریهای مجلس تعیین کننده هستند، به همین علت شما از مجلس دهم مسیرهای کاملا متعارضی میبینید»
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
آرایش سیاسی مجلس دهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ابتدا باید انتخابات مجلس شورای اسلامی را آسیب شناسی کنیم، چون این نمایندگان، نماینده یک فرآیند انتخاباتی هستند. آقای لاریجانی هم رئیس همین جمع است. در مجلس دو گروه وجود دارد که متصل به دو طیف سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب هستند و یک گروه، وسط این دو گروه اصلی قرار دارد.
این «گروه وسط» گروهی پرتعداد هستند، این افراد دارای منش، مرام، رویه و حتی خط فکر واحدی نیستند، در نتیجه این گروه نمایندگان، در همه امور و جهتگیریهای مجلس تعیین کننده هستند، به همین علت شما از مجلس دهم مسیرهای کاملا متعارضی میبینید، یعنی شما میبینید، مجلس به یک نفر یکدفعه رای بالا و به دیگری رای پایینی میدهد، در این مجلس انسجام نمیبینید، دلیل چیست؟ دلیل این است که آن فرآیندی که اینها انتخاب شده و بالا آمده اند، نیازمند اصلاح است.
بعضی از نمایندگان بر اساس بحث های طایفه ای یا قومیتی به مجلس راه یافته اند. در صورتی که مجلس نیازمند فضای نخبگی، تحلیل و آنالیز است، اما نوع ورود این افراد بر فضای مجلس، آراء و تصمیم گیریها و همه چیز اثر میگذارد.
چرا نمایندگان از طیف سیاسی همین «گروه وسط» پای طرح سئوال یا استیضاحی را که امضا میکنند باقی نمیمانند؟
این موضوع که نمایندگان پای سئوال یا استیضاحی را امضا می کنند و بعد امضایشان را پس می گیرند، برای من غیر قابل فهم و درک است که چه اتفاقی افتاده که چنین طرح سئوال، استیضاحی را امضا کردهاند و بعد چه اتفاقی افتاده که پس گرفتهاند.
طبق قانون وقتی شما پای یک قرارداد را امضا میکنید، دیگر نمیتوانید امضایتان را پس بگیرید. وقتی پای یک معامله و یک قراردادی را امضا میکنید نمیتوانید بگویید من منصرف شدهام، باید خسارت بپردازید. اگر این قانون نباشد دیگر قراردادی بسته نمیشود، اما در مجلس به راحتی امضاهای سئوالات و استیضاحها گرفته و پس گرفته می شود؛ این وجهه مجلس را بسیار زیر سوال می برد.
من ریشه همه این مشکلات را سیستم انتخاباتی مجلس میدانم، خروجی این سیستم انتخاباتی، شکل گیری چنین مجلسی است. کاش ما یک مجلس حزبی و سیاسی داشتیم که دو جریان یعنی آدم هایی با تابلوها و حرف های مشخص میآمدند و کار میکردند، مثلا میگفتند این مجلس متشکل از سه یا دو حزب است، بعد اینها مثل همه کشورهای دنیا ائتلاف رسمی تشکیل میدادند اما الان در این مجلس حتی آدمهایی با یک تابلو وارد میشوند و تابلویشان را در داخل مجلس تغییر میدهند.
علت اُفت کیفیت مجلس چیست؟
نکاتی که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با نمایندگان اشاره کردند، نکاتی راجع به نبایدها بود، اینکه نماینده مردم باید نماینده ای باشد که بتواند احقاق کننده حقوق مردم باشد، باید استحکام داشته باشد، باید با نشاط و با قدرت برخورد کند، امید به آینده داشته باشد و دچار یأس و سرخوردگی نباشد.
اگر یک نماینده بگوید من کل مشکلات مردم را حل میکنم، دروغ گفته است. نماینده باید به مردم این پیام را بدهد که اولا به فکر مردم و در کنار مردم است و گام به گام در جهت حل مشکلات مردم حرکت میکند، حالا ممکن است دو گام بردارد، ممکن است 10 گام بردارد، اما اولا همه مشکلات مردم را نمیتوان یکباره حل کرد، چون مشکل پشت مشکل وجود دارد ولی میتواند به مردم گزارش دهد که من در طول این دوره چهار ساله از صد مشکل شما، حدود 20 تا 40 مشکل را حل کردم و باید کمک کنید با وحدت، اتحاد و همدلی برای حل مشکلات بعدی پیش بروید.
نکته بعدی اینکه نماینده باید نگاه عمیقی به مسائل داشته باشد. وقتی ما او را درگیر مسائل ریز یک شهر کرده و یا در حیطه ای که در اختیار شوراها، دهیاران و شهرداران است وارد کنیم، قطعا آن افق دید و عمق تحلیل سیاسی و عمومی زیر سوال میرود و این باعث افت کیفیت مجلس میشود. پس این موارد در کنار همدیگر همه بر هم اثر دارد، به همین دلیل است که شما نمیتوانید کاری را در مجلس جلو ببرید.
نمایندگان برای تحقق فرمایشات رهبر انقلاب در مورد مجلس چه اقداماتی انجام دادند؟
به نظر من نمایندگان مجلس باید منویات مقام معظم رهبری را به عنوان یک منظومه فکری و مدیریتی مدنظر قرار دهند. تجارب مجلس در ادوار مختلف، کارآیی و یا عدم کارآیی مجالس در حل مشکلات عمده کشور و نقش آفرینی مجلس در پیشبرد امور مهم است.
نکته ای را مقام معظم رهبری اشاره کردند و گفتند که مثلا شما قانونی تصویب کرده اید، بعد از دو سال گفتید اجرا نشده، چه کسی باید این را پیگیری کند؟ خود مجلس! یعنی مجلس باید خودش برای کارآمدی خودش قانون وضع کند. اما در حال حاضر می بینید اهرم نظارتی سوال و تذکر از بین رفته و حتی اخیرا اهرم استیضاح هم کارآیی خود را از دست داده و بیاثر شده است. خب شاید احیای این اهرم ها نیازمند اصلاح آیین نامه داخلی مجلس باشد.
علت تردید، ناامیدی مجلس دهم و انتقادی که رهبرانقلاب به منش مجلس داشتند چیست؟
این منش رفتاری ناشی از نوع تفکر، دیدگاه و شعاری است که نمایندگان بر اساس آن وارد مجلس شدند، باید این رفتارها واقعا نقد شود، این رفتارها، نوع نگرش ها و این نوع برخورد با موضوعات در پیشگاه ملت ایران نشانه ضعف است. نه تنها این پیام ها سیگنالی در ایجاد مهرورزی برای طرف مقابل ندارد، بلکه آن را جریتر میکند.
چنین تفکراتی پایههای اقتصادی کشور را بر روی پایه های مذاکرات بستند و با این شعار که «چرخ اقتصاد کشور نمیچرخد، اگر قرار باشد چرخ سانتریفیوژها بچرخد» آدرس هایی به خارج از کشور و دشمنان دادند. شما قطعا بدانید با اینگونه اظهارات طرف مقابل ما هم جریتر می شود و هم اثر روانی به وجود میآورد. دشمنان امید بستهاند که چندگانگی در موضع گیریها، فشار از بیرون و به همریختگی در درون مسیر را برای دشمنان باز و بازتر کند.
عملکرد دولت در فرماندهی جنگ اقتصادی را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید به معنی واقعی سیاستهای «اقتصاد ریاضتی» را در پیش بگیریم و این نیست که شما فکر کنید مثل شرایط سابق هر طور خواستیم هزینه کرده و کار کنیم و هر طور خواستیم پیش برویم.
من خاطرات دوران جنگ را به یاد دارم، اقتصاد امروز کشور بر اساس شرایط ویژه جنگ اقتصادی اداره نمیشود، من هفته پیش به یک فروشگاه زنجیرهای در تهران رفتم، مثلا در قسمت مواد غذایی یا خوراکی و بیسکویت، بیسکویت خارجی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و ترک در این فروشگاه مشاهده کردم، ما وقتی این همه کارخانجات تولید مواد غذایی و بیسکویت و شکلات داخلی داریم، واردات این اقلام چه ضرورتی دارد؟ با این نوع واردات ارز از کشور خارج میشود.
مجلس در کجای پازل فرماندهی جنگ اقتصادی قرار دارد؟
یکی از ارکان مجلس رکن نظارتی است، آقای جهانگیری به درستی معتقد به یک ستاد فرماندهی و یک فرماندهی واحد و قدرتمند برای جنگ اقتصادی بود. دولت باید مدیریت اجرایی کند، اما مجلس باید راجع به تصمیم سازیها و راجع به بازار و جنگ تعرفهها رکن نظارتی باشد.
عده ای در این فضای اقتصادی با استفاده از رانت، سودهای سرشار میبرند اما عده دیگری به هیچ جا نمیرسند. یک عده هم در بدنه دولت در این فضای رانتی جلو میروند، این موضوع قطعا و قطعا آسیبهایی به همراه دارد.
وظیفه مجلس در فضای جنگ اقتصادی چیست؟
به نظر من وظیفه مجلس رصد و پایش، نظارت و هشدار است، هشدار به مسئولان و مدیران اجرایی در ردههای مختلف برای آگاهی رسانی به مردم، ضمن اینکه باید محدودیت هایمان را با مردم شفاف بیان کنیم.
راجع به سبک زندگی و رفتار مردم هم باید شفاف صحبت کرد؛ این شرایط ثابت نیست. معتقدم در فضای جنگ اقتصادی، انسان باید با یک چشم بینا واقعیات را ببیند، بعضی از رویکردهایی که بعضا اتخاذ میشود ناشی از دلدادگیهای بیش از حد به غرب یا بستن چشمها روی واقعیات کشور است؛ این قابل پذیرش نیست.
نمایندگان مجلس باید در مصاحبهها و سخنرانیها از تریبونها امید بخش باشند این امیدبخشی به معنی کار و درک شرایط جهانی و داخلی است.
مجلس دهم می تواند این نقش را ایفا کند؟
قطعا می تواند.
هیات نظارت بر رفتار نمایندگان در شرایط ویژه کشور برای قراردادن برخی نمایندگان در چارچوب های مورد نظر چه وظیفهای دارد؟
نمایندگان باید بر اساس مصالح کشور، به سوگندی که خوردند پایبند باشند، یکسری مسائل رفتاری است که این موجب بدنامی کل مجلس میشود، در این مورد باید هیات نظارت خودش فارغ از نگاههای سیاسی و قومیتی نظارت دقیق و قاطعی انجام دهد و این نظارت دقیق در عین حال موجب اقتدار کل مجلس و اقتدار نمایندگان هیات نظارت میشود.
ترکیب و ساز و کار فعلی میتواند چنین اقتداری داشته باشد؟
در صورتی که نمایندگان در معرض اتهامات برخی از دولتیها قرار نگیرند، میتوانند دولت را مورد سوال و پرسش قرار دهند و بر دولت و دستگاههای مختلف نظارت کنند اما وقتی سو رفتاری باشد که این سوء رفتار تکه کلام دولتیها شود، این مجلس نمیتواند از آن اقتدار و شأنیت لازم برخوردار باشد. من معتقدم هیات نظارت باید بتواند حتی مقتدرتر، قویتر و کاملتر برخورد کند.
ما در زمان برنامه ششم توسعه با قوت کار کردیم اما دولت همراهی نکرد و در اجرای برنامه دچار چالشهایی شدیم. مثلا تصمیمی که مجلس گرفت تصمیم درستی بود، ما به صورت قاطع جلوی بحث تفکیک وزارتخانهها ایستادیم و شما دیدید دولت با تمام قوا آمد که این را به تصویب برساند، اما مجلس مخالفت کرد چون این کار را در این برهه زمانی درست نمیدانیم، بهتر است دولت با وزرای قوی و قدرتمند وزارتخانه ها را اداره کند، زیرا هر وزارتخانه جدیدی بخواهد تشکیل شود به 2 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. الان بحث ما بحث کارآمدی و عملکردی است. اگر یک وزیری قادر نیست در سه حوزه کار کند، میتواند مثلا سه قائم مقام یا دو قائم مقام یا سه معاون در هر بخش داشته باشد. امروز باید بسیج مدیریتی در دولت شکل بگیرد.
مجلس و دولت برای موفقیت در این میدان باید چه روحیهای داشته باشند و چه کارهایی انجام دهند؟
بایداتحاد و انسجام مان را حفظ کنیم، دوره خودباختگی باید در دولت و مجلس به اتمام برسد و دوران پساخودباختگی آغاز شود. چون با پاس کاریهای اینطوری که «کی بود کی بود من نبودم» یا فلان اشکال تقصیر فلان قوه است یا اینکه فلان مشکل تقصیر دستگاهها و نهاد دیگری است، کار کشور جلو نمیرود.