گروه فرهنگ و هنر مشرق - محمدصادق علیزاده از فعالان فرهنگی ر صفحه شخصی اش و پس از مطالعه کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیت الله سید محمد بهشتی که به تازگی رونمایی شد، نوشت:
بهشتی در ایران سرنوشتی مشابه شریعتی و یا حتی امام موسای صدر دارد. موافقان سفت و سختی که از قضا در این روزهای عالم سیاست و حکومت زیر علم لیبرالیسم سینه میزنند و با حفظ موضع نسبت به اپوزیسیونِ آنتیجمهوری اسلامی، در درون سیستم اما ساز مخالفت میزنند و ترجیح میدهند یک مسلمانِ عضو دهکده جهانی باشند و الخ.
مسلمانانی که صدای لرزانی دارند و ترسی همگانی و عموما هم از موضوع ضعف با اردوگاه تمدن فرنگ برخورد میکنند. اینها مدعی اصلی این روزهای بهشتیاند.
انقلابیها و آخوندها و روحانیون هم شاید از ترس اینکه پَرِ روشنفکری بهشتی به پَر حوزه و روحانیت و سنتهای درست و نادرستشان نخورد و خدشهای بهشان نزند و خط و خشی بهشان نیفتد، تعصبی به این هملباسشان نشان نمیدهند و ترجیح میدهند مدعیان بهشتی همان جماعت مسلمانِ شبهلیبرالِ لرزان باشند.
توی تاریخ اما ریز که بشوی، بهشتی را در نقد روحانیت و سنت چیزی شبیه مطهری و شریعتی میبینی با یک تفاوت اما! هر قدر تیغ سلبی شریعتی و مطهری علیه روحانیت سنتی تیز است اما آن طرف بهشتی از موضع ایجاب، خیلی از رفتارها و سیره روحانیت سنتی را زیر سوال برده.
رفتار و منش و مشی بهشتی که البته بیشباهت به رفتار و منش و مشیِ روحانیونی مانند آیت الله مطهری و آیت الله خامنهای آن روزها هم نیست، در رنگ و لعاب به آدمهایی با هویت اصالتا فرهنگی نزدیکتر است تا آدمهایی با هویت اصالتا سیاسی. آدمهای با هویت فرهنگی، مدارا مدارترند و بیشتر اهل تحمل و تسامح. تیغشان روی عام مردم کند است و روی دیگریِ غریبه تند. چیزی که در روحانیت آن سالها(و شاید حتی این سالها) غریب مینمود و شاید رمز غربت این نسل از روحانیون در آن سالها هم همین باشد.
رفقای شبهلیبرال ما در این سالها عموما ناظر به همین وجه از شخصیت بهشتی سخن میگویند و مدعی آنند. از آن طرف اما بهشتی از نظر اصول، یک انقلابی محکم و رسوخناپذیر است. توی تاریخ ریز که بشوی این اصولگرایی فرهنگی(مشخص است که مرادم از این واژه وامگرفته از ادبیات سیاسی این روزها نیست؟!) را در برخوردهای محکم او با جبهه ملی و نهضت آزادی و سایر شبهلیبرالهای مسلمانِ آن سالها میبینی فیالمثل اینکه در برخورد با مخالفت لایحه قصاص، بین موضع او و موضع تند امام تفاوتی نیست صرفا در این حد که بهشتی سعی دارد مخالفانش را قانع کند که اشتباه میکنند و موضعی غلط دارند؛ انگاری که تفاوت در بیان و زبان باشد! الغرض که کاش میشد این تفاوت بزرگ بین بهشتی و مسلمانهای شبهلیبرال امروز را بیشتر و بهتر مشخص کرد.