سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«مسجد سازی» جرم تازه قالیباف!
مرکز مطالعات شهرداری تهران، روز سهشنبه گذشته نشستی را با عنوان «مدیریت شهری و آسیبهای اجتماعی» برگزار کرده است که معاون شهردار، رئیس مرکز مطالعات شهرداری و تعدادی از مدیران تشکلهای مردم نهاد نیز در این نشست حضور داشتهاند.
به گزارش خبرآنلاین، فردی به نام لیلا ارشد، که عنوان شده مدیر «خانه خورشید» است با اشاره به فعالیتهای شهردار سابق در محله هرندی تهران گفته است: در این محله هر ۲۰۰ قدم یک مسجد ساخته شده است، حتی زمین NGO خانه خورشید را از ما گرفتند و جایش یک مسجد چهار میلیارد تومانی را ساختند. باور کنید حتی یک نفر هم در آن نماز نمیخواند.[۱]
*این اظهارات در حالیست که شهردار سابق تهران در کنار توجه به ایجاد امکان مذهبی، به ساخت مجموعههای تفریحی و سازهای نیز شهره است و مشخص نیست خانم ارشد آیا به اتمام برج میلاد و ساخت پل طبیعت، تونل توحید، بوستان ولایت، باغ کتاب و افزایش سرانه فضای سبز تهران بزرگ در دوران شهرداری قالیباف هم التفات داشته است یا خیر!؟
از طرفی صحبتهای این فرد در بحث ساخت مساجد در محله هرندی تهران توسط شهرداری نیز محل تردید است و باید بررسی شود.
در مجموع اما باید دانست که مسجد را ابتدا باید ساخت و نمازگزارها کم کم آدرس آنرا پیدا میکنند!
***
پیشنهاد سایت جماران برای استفاده از مدل فرهنگی و تبلیغی ترکیه
سایت جماران در یک یادداشت به قلم فردی به نام محمدرضا حشمتی نوشته است:
«چه اصراری داریم که روشهای غلط خود را اصلاح نمیکنیم. اگر روش ما در تبلیغ دین و ارزشهای دینی جواب نمیدهد چرا تغییر روش نمیدهیم. مگر وحی است که نباید تغییر کند. سالهاست تبلیغ حجاب میکنیم و موفق نبودیم. سالهاست با فساد و رشوه مبارزه میکنیم، سالهاست با اعتیاد میجنگیم. چرا روشها را تغییر نمیدهیم؟ مثلا مالزی و ترکیه که آزادی نسبی داده است چه مشکلی دارد؟ جرأت و جسارت اینکه بعضی سیاستها را تغییر بدهیم یک نوع شهامت محسوب میشود. این نحوه اداره صدا و سیما، اداره مساجد، اداره اوقاف، اداره تبلیغات دینی صحیح نیست و نیاز به اصلاح دارد.»[۲]
*جالب است که اصلاحطلبان تا قبل از این، پیشنهاد مدل اقتصادی ترکیه را روی میز داشتند اما اکنون و پس از سقوط آزاد اقتصاد این کشور، گویا به سراغ پیشنهاد مدل فرهنگی ترکیه رفتهاند!
بایستی اشاره کرد که این مدل صحبت کردن کلی و بعضاً غلط، نه تنها اثبات کننده چیزی نیست بلکه مغالطات فراوانی را هم سبب میشود.
ترکیه و مالزی بعنوان دو کشور اسلامی اگرچه رهاسازیهایی را در قوانین و اعتقادات بعمل آوردهاند اما همانطور که دیده میشود و از اخبار منتشره از این کشورها نیز رؤیت میشود دچار ضعفها و انکسارات مزمنی هم شدهاند.
برای مثال در قبال جامعه ترکیه مشاهده میکنیم که دچار تعصب مذهبی شده است و به قول یک سیاستمدار ترک، این کشور تبدیل به هتل داعش شده است.
رهاسازیهای فرهنگی و قانونی موجب شده است ترکیه به کشوری تبدیل شود که آشکارا از تروریستهای سوریه حمایت کرد، یک شبه دچار کودتا شد و اقتصاد خود را به دلیل وابستگی اعتقادی به غرب از دست داد.
و ایضاً بعنوان یک کشور اسلامی شاهدیم که انواع رهاسازیهای دینی و حتی فحشا در بخشهایی از این کشور رایج است اما این رهاسازیها یا به قول آقایان این آزادیها! هیچ اثری در بهتر شدن امنیت و یا خلاص شدن ترکیه از معضلاتی که در زیست جامعه با آن مواجه است، نشده.
درباره مالزی هم اوضاع هرگز بهتر از این نیست...
ادعای عدم توفیق جمهوری اسلامی در مبارزه با فساد و اعتیاد و یا تبلیغ دین و مؤلفههای شرعی نیز یک ادعای غلط و کوتهبینانه است.
ما کشوری هستیم که در همسایگی دو تولیدکننده اصلی مواد مخدر در جهان یعنی افغانستان و پاکستان قرار داریم اما به لطف مبارزه بیامان با قاچاقچیان و قوانین مطلوبی که در نظام اسلامی وجود دارد، مسئله اعتیاد در ایران دچار فراگیری نیست و یک مقوله مشهود نیز محسوب نمیشود. (مقایسه شود با گروههای بسیار معتادین که در شهرهای افغانستان و یا برخی ایالتهای آمریکا به وفور و هر لحظه مشاهده میشوند)
در مسئله تبلیغ دین نیز شاید لازم به توضیح نیست که نظام جمهوری اسلامی ایران امروز بعنوان امالقرای جهان اسلام شناخته میشود و تربیت دینی جامعه ماست که ایران را نه تنها از فتنهها و شکستها برحذر داشته بلکه آنرا به کشوری تبدیل کرده است که به مدد تربیتیافتگان مکتب دینی خود رژه ۲۰ میلیونی شیعیان در اربعین را برگزار میکند و در هزاران کیلومتر فراتر از مرزهایش با ناامنی میجنگد، منافع خود را حفظ میکند و از شعائر مذهبیاش نیز دفاع میکند.
به سخن دیگر اینکه تأثیرات مهم تربیت دینی و موفق بودن سیاستهای تبلیغی نظام اسلامی چه مؤلفههای دیگری میبایست داشته باشد که ایران امروز ندارد!؟
ماجرای حجاب نیز اگرچه زخم کهنه اصلاحطلبان محسوب میشود اما در ایران اسلامی پیشرفتهای مهمی داشته است و حکما آقای حشمتی و گردانندگان سایت جماران میدانند که امروز دیگر مثل ۴۰ سال قبل نیست که زنانی بدون روسری و حجاب علیه احکام نظام اسلامی تظاهرات خیابانی به راه بیاندازند. و این اقدام سفیهانه به مدد پرداختهای تبلیغی و قانونی نظام اسلامی حالا به اقدام چند عنصر غیر متمدن تبدیل شده است که با کشف حجابهای خود نه تنها با اعتراض مردم مواجه میشوند بلکه تنها نمودی هم که دارند در صفحه اینستاگرام یک فرد معلوم الحال است و دیگر هیچ.
و در بحث فساد و رشوه هم بایستی به یادآور شد که چشم بستن به بروز فساد و مداهنه با آن هرگز به معنای موفق بودن سیاستها نیست.
از طرفی علیالقاعده سیاستهای مبارزه با فساد در ایران اسلامی موفق بوده است که امروز همه میدانیم هیچ مفسد شناخته شدهای در کشور نیست که مجازات نشده باشد.
ضمن اینکه شاید جالب باشد که به گواه نظرسنجی از مردم تهران، ۷۰ درصد از مردم معتقدند نهادهای کلانی مثل شهرداری پاکدست هستند و ظنی از فساد و رشوه به آنها نمیرود.
اما اینکه نویسندگان یادداشتی از قبیل یادداشت مذکور در کدامین فضای ذهنی قرار دارند؛ مسئله دیگریست...
***
مشاور شهردار تهران میگوید در دولت اصلاحات فساد اقتصادی وجود نداشت!
غلامعلی رجایی، فعال اصلاحطلب و مشاور شهردار تهران در بخشی از مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته آرمان امروز گفته است: در دولت اصلاحات فساد اقتصادی وجود نداشت و مسئولان با چنین چالشهایی مواجه نبودند.[۳]
*اظهارات رجایی در حالیست که دولت فعلی نیز دولت اصلاحطلبان و کابینهای است که چپها تا همین چند ماه قبل میگفتند ما فدائیان آن هستیم، تضمینش با ماست و لیدر اصلاحطلبان نیز «تَکرار کرد» که مردم به آن رأی بدهند.
غیر از این همسانی اما جعل تاریخ نیز در کلام مشاور شهردار تهران جای تعجب بسیاری دارد.
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که اساساً نامه مشهور مقام معظم رهبری درباره ضرورت مبارزه با فساد، در عصر اصلاحات خطاب به سران قوا نوشته شد. [۴]
رهبری چه ضرورتی را دیده بودند که در همان مقطع این نامه را نوشتند!؟
از طرفی اگر پروندههای مفاسد بزرگی مثل پرونده «شهرام جزایری»، «پتروپارس» [۵]، «استات اویل» [۶]، «مارین سرویس» [۷] پرونده فساد کرباسچی، شهردار اصلاحطلب تهران و یا مثلا پرونده کرسنت در دولت اصلاحات رخ ندادهاند پس در کدام سیّاره به وقوع پیوستهاند!؟
جالب آنکه اثرات شوم برخی از این پروندههای رخ داده در دولت اصلاحات، هنوز دامان مردم ایران را رها نکرده است و افکار عمومی را آزار میدهد.
***
۱_ https://www.khabaronline.ir/detail/۷۹۶۹۵۸/society/urban
۲_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-۹۸۸۵۹۵
۳_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/۲۲۹۹۸۵
۴_ http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=۳۰۶۲
۵_ https://fararu.com/fa/news/۱۵۶۷۵۵