سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
آغاز خیزش نهادهای کشور علیه «فتنه اقتصادی»
دستور ویژه قوه قضائیه برای آنهایی که مواظب حرفزدنشان نیستند...
«حجتالاسلام محسنی اژهای»، سخنگوی قوه قضائیه، روز یکشنبه گذشته در مصاحبه مطبوعاتی خود با اشاره به ماجرای طرح شده در افکار عمومی مبنی بر «گم شدن ۹ میلیارد دلار»! گفته است:
آقای یوسفیان ملا (از نمایندگان مجلس که میگویند این قضیه را مطرح کرد) انصافاً انسان فعالی است. دادستان تهران ایشان را خواست و گفتند مستندتان چیست؟ گفت اصلاً من اینطور نگفتم، صدا و مطلبم موجود است. یقیناً چنین چیزی درست نیست.
او میافزاید: متأسفانه برخی دولتمردان فعلی نسبت به دولت دهم همین حرفها را میزدند و میگفتند ۱۸ میلیارد گم شده است که این تعبیرها درست نیست؛ نه آن زمان ۱۸ میلیارد گم شده بود و نه الان ۹ میلیارد گم شده است.
سخنگوی قوه قضائیه در عین حال تصریح کرده است:
از این پس هم قرار شده هر کسی حرفی زد و مسائلی را عنوان کرد، احضار شود و اگر اطلاعاتی دارد ارائه کند.[۱]
*شاید به جرأت میتوان گفت با دستوری که حجتالاسلام اژهای به آن اشاره کرده، عملاً مهمترین گام در راستای برخورد با «فتنه اقتصادی» و القای فضای منفی اقتصادی در ذهن افکار عمومی برداشته شد.
گامی که صد البته بایستی خیلی قبلتر از این برداشته میشد و برخی رسانهها نیز از مدتها قبل تصریح کرده بودند که میزان بزرگنمایی مشکلات و سیاهنمایی از قضایای کشور در افواه برخی افراد حاضر در ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان به حدّیست که نیاز به «پیوست امنیتی» دارد و اگر این پیوست رعایت نشود؛ کار به اغتشاش خیابانی میرسد. [۲]
کما اینکه رسید و اغتشاشاتی هم در دیماه سال گذشته و مرداد امسال در کشور رخ داد که منجر به کشته شدن حدود ۲۰ و چند نفر نیز شد.
(بماند که در این میان برخی افراد خودی نیز درگیر این فضا شده و گاهی حرفهایی را اظهار میکنند که جز در چارچوب پازل طراحی شده از سوی ستاد جریان سیاسی خاص نیست!)
برخی محافل تحلیلی معتقدند اگرچه اقتصاد امروز ایران همچون سایر ممالک دچار مشکلاتی هست و مردم در بخشهایی از زندگی اقتصادی خود با چالشهایی مواجه هستند اما برخی شاخصهای مهم اقتصاد کلان ایران نیز مثبتاند و بخش اعظمی از فضای تاریکی که امروز در کلام برخی سیاسیون چپ مورد اشاره و اصرار قرار میگیرد [۳] نیز صرفاً القاگری است و بوسیله جنگ روانی ایجاد میشود.
یک جنگ روانی تمامعیار که با بزرگنمایی از تحریمها و مشکلات و مفسدنمایی از نظام اسلامی قصد دارد «اعتراض ظالمانه» ایجاد کند و اول راه برخورد با آن نیز استنطاق و توضیح خواستن از تریبونهایی است که سربازان این جنگ روانی هستند و از بام تا شام مشغول شلیک اطلاعات غلط از وضعیت کشور به ذهن مردم هستند.
دستور مورد اشاره حجتالاسلام محسنیاژهای مبنی بر احضار کسانی که در مسائل اقتصادی، سخنان ناصحیح بیان میکنند همچنین بایستی با این ملاحظه همراه باشد که تقلا برای ایجاد فضای تاریک در ذهن مردم، قصه دیروز و امروز نیست و به زعم ما، مثنوی هفتاد من کاغذی است که طی ۷ سال گذشته ساخته و پرداخته شده است.
کسانی که گفتند: اقتصاد ایران در «شرایط ته درّه» است، تحریمها اقتصاد کشور را فلج کرده است، مردم ایران گرسنهاند، مردم ناامید شدهاند، جامعه ایرانی سرخورده است، آمار میگویند مردم ناشادند و... نیز بایستی حتما استنطاق شوند و توضیحات آنها بابت این اظهارات، در محضر افکار عمومی نیز ارائه شود.
باید دانست مادام که پمپاژ این منفینماییها تمام نشود، حتی بهشتیان نیز تصوّر زیست جهنمی خواهند داشت و جامعه به سمتی سوق پیدا میکند که هیچ تخمینی برای ابعاد خطرناک آن وجود ندارد.
***
حزب کارگزاران در تعقیب «مهران مدیری»!
روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران در شماره یکشنبه گذشته خود به کنسرت جدید «مهران مدیری» که قرار است بزودی در تهران برگزار شود واکنش نشان داده است.
در یادداشت این روزنامه پیرامون این مسئله میخوانیم:
سورپرایز مهران مدیری برای هوادارانش اما به مذاق بسیاری خوش نیامده به ویژه آنکه هنوز یک ماه از افشاگری روزنامه شرق و پس لرزههای ثامنالحجج نمیگذرد؛ گزارشی از ردپای سلبریتیها در پرونده مؤسسه ثامنالحجج که ورق را برای مهران مدیری و احسان علیخانی برگرداند و آنها را در مظان اتهام قرار داد. همین که خبر از هدایا و وامهای چند میلیاردی این مؤسسه به «م. م» منتشر شد، نام مهران مدیری هم بر سر زبانها افتاد.
سازندگی میافزاید: ماجرا هرچه که بود نزدیک به یک ماه از آن میگذرد، مهران مدیری از روزنامه شرق شکایت کرده و مدیران آن میگویند اسناد این اتهامات نزدشان موجود است. قوه قضائیه اما در این مناقشه و در راستای رد یا تأیید اتهامات این بازیگر و مجری تلویزیون سکوت اختیار کرده است.
این روزنامه اصلاحطلب تصریح میکند:
با وجود تمام این مسائل، مدیری مصمم است هرچه سریعتر کنسرتی در برج میلاد برگزار و محبوبیت از دست رفتهاش را جبران کند اما باید منتظر شد و دید حامیان «م. م» تا چه اندازه به این کنسرت روی خوش نشان میدهند؟
*اگرچه حتما اگر اتهامی مستند متوجه آقای مدیری است؛ حتما باید ایشان توضیحات لازم را به محاکم قضایی ارائه و یا شکایت خود را از کسانی که نشر اکاذیب میدهند، پیگیری کنند. اما این بدیهیات رافع نظر تند اصلاحطلبان به مهران مدیری نیست...
چه اینکه چپها هنوز کنایههای مهران مدیری به «تحصن نمایندگان مجلس ششم» در یکی از سریالهای طنزش را فراموش نکردهاند و یا همینطور پلاتوهای طنز او درباره اوضاع عجیب دیپلماسی در دولت در برنامه دورهمی را.
هر کدام از این ذنوب لایغفر کافی بود تا مهران مدیری برای همیشه در زمره نفرینشدگان قرار گیرد و چپها بدشان نیاید که هر از گاهی مدیری را بنوازند.
جالب آنکه از نظر محافل اصلاحطلب، گویا فقط مهران مدیری «سلبریتی» است و سایر چهرههای شهیر هنری که نام یا تصویر چند نفر از آنها در قضایای مفاسد اقتصادی شنیده و یا دیده شده است سلبریتی محسوب نمیشوند!
در مسئله برگزاری کنسرت نیز لازم به اشاره است که مدیری پیش از این هم کنسرتهای زیادی برگزار کرده است و مشخص نیست روزنامه سازندگی از کجا به نیت مدیری برای دستیابی به محبوبیت از دست رفتهاش! پِی برده است؟
طعنه «حامیان م. م و استقبال از کنسرت» هم چیزی است که روزنامه حزب کارگزاران بایستی منتظر روز برگزاری کنسرت آقای مدیری باشد و به مردم نشان دهد که آیا شجاعت اشاره به صحبتهای قبلی درست و یا شاید غلط خود را دارد یا نه!؟
چه اینکه آگاهان فرهنگی و اهالی بازار هنر از این میگویند که کنسرت مدیری با استقبال گستردهای مواجه خواهد شد...
گفتنیست، روزنامه حزب کارگزاران، پیش از این انتقادهای تندی از «اکبر عبدی» نیز به عمل آورده و در گزارشی با عنوان «سیاهبازی آدمبرفی» که در اشاره به برنامه تلویزیونی آقای عبدی منتشر کرد، محتوای این برنامه را موازیکاری صرف و تکرار خوانده بود. [۴]
***
برای حمایت از روحانی کاری به «وزیران و برنامهها» نداشتیم!
«محمدصادق جوادیحصار»، فعال اصلاحطلب و عضو حزب اعتماد ملی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه آرمان امروز درباره رابطه درهمتنیده اصلاحطلبان و رئیسجمهور روحانی گفته است:
به هیچ وجه معتقد نیستم تمام مسئولیت عملکرد دولت روحانی بر عهده اصلاحطلبان است، خیر همچین چیزی نیست. باز هم تکرار میکنم اصلاحطلبان تمام قد در برابر تکرار دولت احمدینژاد توسط آقای سیدابراهیم رئیسی ایستاد و از روحانی حمایت کرد. ما اصلا به برنامهها و وزرای آقای روحانی چکار داریم؟ میگوییم آن اتفاق نباید روی میداد که روی هم نداد. این به معنای آن نیست که هرچه که اینجا [در دولت] اتفاق میافتد مسئولش اصلاحطلبان هستند.
او همچنین میافزاید:
بحث ما این است که طیف تندرو قصد داشت با روی کار آوردن رئیسی، دولت احمدینژاد را تکرار کند و راه او را ادامه دهد. خودتان دولت روحانی را با دولت احمدینژاد مقایسه کنید. ما اصلاحطلبان گفتیم خیر و در مقابل آن تفکر و تکرار آن دولت تمامقد و با تمام داشتههایمان ایستادیم. مردم مقایسه کنند عملکردهای این دو دولت و دو تفکر را. خوب اینها یک طرف قضیه است و عملکردها و اشتباهات دولت روحانی یک طرف قضیه. این دو موضوع ارتباطی به هم ندارد.[۵]
*ما فرض میگیریم که صحبتهای جوادیحصار درست است و اصلاحطلبان فقط به خاطر رأی نیاوردن دیگران بوده که دست به حمایت از رئیسجمهور روحانی و دولت او زدند!
اما نکته اینجاست که تمام حمایتهای پرطمطراق چپها از رئیسجمهور روحانی، بعد از رأیآوری او در انتخابات سال ۹۲ صورت گرفته و درباره حمایتهای آنها در انتخابات دولت یازدهم از رئیسجمهور روحانی حتی یک برگ سند رسمی هم وجود ندارد.
در واقع اصلاحطلبان جملات مشعشعی مثل ما «فدائیان روحانی» هستیم، تمام کارهای روحانی قانونیست، باید دست روحانی و ظریف را بوسید و ما تضمین روحانی هستیم را در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۶ بیان کردهاند.
و ایضا در شب انتخابات سال ۹۶ بود که لیدر آنها برای رأیآوری مجدد آقای روحانی «تَکرار» کرد.
جدای از این، جوادیحصار در حالی مدعیست که ما کاری به برنامهها و وزرای روحانی نداریم که حکما فراموش نکرده روزهای ماهعسلی را که چپها میگفتند ما به راهی میرویم که روحانی بگوید [۶]، اعتدال و اصلاحات یکی هستند، روحانی از ما اصلاحطلبان نیز بهتر عمل کرده است و...
و مسئله بعدی نیز اینست که به لحاظ منطق سیاستورزی، حمایت از یک رئیسجمهور شامل تخصیص نیست و یک جریان سیاسی نمیتواند، بگوید از یک رئیسجمهور حمایت کردهام فقط برای این یا آن قضیه...
حمایت سیاسی طیفها و احزاب در بحث ریاستجمهوری عام است و هنگامی که افرادی پشت سر یک رئیسجمهور قرار میگیرند و حتی نسبت به او ابراز «فدایی بودن» میکنند، بایستی از بابت الف تا یاء عملکرد دولت او پاسخگو باشند.
پاسخگو بودنی که برخی معتقدند حتی از پاسخگویی شخص دولت نیز گستره بیشتری دارد زیرا حامیان و رأیدهنگان، از رئیسجمهور و دولت مسئولتر هستند و وزانت کار آنها به دلیل مسببالاسباب بودن، بیشتر از عملکرد دولت است.
***
۱_ https://www.isna.ir/news/۹۷۰۵۲۱۱۱۱۳۷/