سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اصرار دولت و اصلاحطلبان به پاره کردن «نامه جهادی قالیباف»
خبر ارسال نامهای که «محمدباقر قالیباف»، شهردار سابق تهران و فرمانده اسبق ناجا، به تازگی برای حل مشکلات اقتصادی کشور به سران 3 قوه نوشته است؛ موجی از ابراز انزجار و مخالفت را در ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان برانگیخته است.
مقامات دولتی موضعگیریهای عجیبی نسبت به این نامه داشتهاند.
«حسامالدین آشنا» در یک توییت از قالیباف خواسته است که محتوای نامه خود را منتشر کند! و محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور از چنین نامهای ابراز بیاطلاعی کرده است.
«علی صوفی»، فعال اصلاحطلب نیز در مصاحبهای که به نظر میرسد به بهانه ارسال همین نامه انجام شده است، با اشاره به انگیزههای احتمالی قالیباف از طرح گفتمانی تحت عنوان نواصولگرایی به امتداد (ارگان رسانهای حزب اتحاد ملت) گفت:
قالیباف تاکنون در سه دوره از انتخابات به عنوان کاندیدا حضور داشته و اگر بنای شرکت مجدد در انتخابات ۱۴۰۰ یا معرفی چهرههایی برای انتخابات مجلس آتی در ذهن دارد، به نگرش جدی به مطالبات مردم نیاز دارد.
او همچنین تصریح میکند:
تاکنون سابقه نداشته که فردی به عنوان کاندیدای ناموفق در چند دوره انتخابات، بتواند سرانجام روشنی در این عرصه برای خود دست و پا کند و نهایتا بعید به نظر میرسد که بتوانیم شاهد موفقیت شهردار اسبق اصولگرایان در ردای کاندیداتوری ریاست جمهوری باشیم. به نظر میرسد که قالیباف شانس خوبی در این عرصه ندارد، مگر اینکه شاهد اقدامات موج سوارانه و استفاده از نقاط ضعف دولت کنونی برای کارزار انتخابات از سوی وی باشیم. البته نهایتا اعتقاد من بر این است که همه این اما و اگرها، بیشتر مبتنی بر وهم و خیال است تا اقدامی در راستای واقعیات سیاسی جامعه کشورمان.
خبرآنلاین هم در گزارشی که به نظر میرسد بیربط به نامه قالیباف نیست، ضمن بیان کنایههایی به طرح مسئله نواصولگرایی توسط قالیباف گفته است:
سه دوره ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری یک حقیقت را در گوش قالیباف فریاد میزند و آن خداحافظی با آرمان ریاست جمهوری است. هرچند به نظر می رسد خودش هم کم کم به این باور رسیده است که نمی تواند مرد اول خیابان پاستور باشد اما این دلیل نمیشود که به نفر اول بهارستان شدن فکر نکند. در راستای همین رویاپردازی ها است که با نگاه به مهلت دوساله تا انتخابات مجلس فکر رهبری اصولگرایان برای رسیدن به کرسیهای خانه ملت او و برخی نزدیکانش را رها نمی کند و همه برنامه ریزی ها برای تحقق این آرمان حتی در تاروپود عکس های اینستاگرامیاش موج می زند.
گزارش خبرآنلاین میافزاید:
قالیباف که گویا دوران علی لاریجانی را برای مجلس تمام شده می داند رویای رئیس قوه مقننه شدن بعد از او را در سر می پروراند و از امروز به دنبال هموار کردن راه برای رسیدن به ساختمان هرمی شکل بهارستان است اما از انجایی که سایه سنگین رقیب همتیمش یعنی ابراهیم رئیسی و محسن رضایی بر سر آن سنگینی میکند هیچ بعید نیست قالیباف در این موضوع هم ناکام بماند.[1]
یورونیوز، رسانه بعدی است که با اشاره به نامه قالیباف به سران قوا نوشته است:
با وجود این که جزئیات بیشتری از این نامه منتشر نشده، اما با توجه به شناختی که از شخصیت سیاسی محمدباقر قالیباف وجود دارد، به نظر میرسد او پیشنهاداتی در خصوص تغییرات و اصلاحات ناگهانی و در جهت آنچه که او «مدیریت جهادی» مینامد، ارائه کرده باشد. ضمن این که با نزدیکتر شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی (اسفند سال ۹۸) تحریکات بازیگران سیاسی که مدتی در سکوت سپری کردهاند افزایش خواهد یافت.
روزنامه اصلاحطلب آرمان امروز هم در یادداشتی کوتاه با اینهمانی نامه قالیباف برای رفع مشکلات کشور با نامهها و مواضع عجیب احمدینژاد، در تیتر مطلب خود نوشته است: «قالیباف با احمدینژاد همسفر شد»![2]
گفتنیست، رسانهها گزارش دادهاند که قالیباف انتشار محتوای نامه خود را منوط به صلاحدید سران قوا کرده است.
*صدالبته اظهار نظر موافقان و مخالفان یک چهره سیاسی و اجرایی امر مذمومی نیست و هرکس حق دارد از جایگاه خود، له یا علیه چهرههای سیاسی و اجرایی اظهار نظر کند.
اما این منطق واضح، بایدهای سادهای هم دارد...
مثلا اعضای ستاد مشترک دولت _ اصلاحطلبان و رسانههای آنها در حالی به موضعگیری و بیتفاوتی علیه نامه قالیباف میپردازند که خود بهتر از همه میدانند تجربه پیشرفت معجزهآسای تهران در 12 سال شهرداری قالیباف، غیر قابل انکار است و آنها هم بدون قالیباف یا کسی شبیه به او توانایی تکرار چنین کارنامهای در عرصههای مختلف را ندارند.
آنها همچنین به روشنی میدانند که هرکس (نه لزوما قالیباف) با تفکر جهادی بر سکانداری امور قرار بگیرد، همین مشکلات روزمره فعلی نیز تمام خواهند شد و فضای روانی کشور از تنش دور میشود.
اما اینکه چرا این دو اصل واضح که قید «انتفاع مردم» نیز در آن محرز و مشخص است؛ در نزد دولت و اصلاحطلبان به مسلخ برده و فدای مخالفتهای آنها با موجودیتی به نام «محمدباقر قالیباف» میشود جای سؤال و تأمل دارد.
این در حالیستکه برخی تحلیلگران معتقدند علت این مخالفت برخی چهرههای خاص با کسی مثل قالیباف آن است که اگر تفکر مدیریت جهادی بر دولت حاکم شود، دیگر هیچ جایی برای سیاستبازی و فراهم آوردن بهانههایی برای صحبت کردن از «فردای براندازی» وجود نخواهد داشت چون عمده مشکلات کشور با مدیریت جهادی رفع میشود.
از دیگر بایدهای منطق اشاره شده این است که اظهارات و مواضع عام اصلاحطلبان گویا شامل همه هست جز قالیباف...
مثلا در روزهایی که احمدینژاد خواستار استعفای رئیسجمهور روحانی شده بود؛ اصلاحطلبان ضمن بیان نظرات خود در این باره؛ اما کراراً تصریح داشتند که احمدینژاد حق صحبت کردن دارد و باید حرفش را بزند و قس علی هذا.
اما گویا قالیباف از این روشنفکری مستثنی است و یک قالیباف خوب از نظر آنها یک «قالیباف ساکتشده» است.
گفتنیست، قالیباف پیش از این در مصاحبهای اعلام کرده بود که از جمله رئوس راهکارهای رفع مشکلات کشور را «دیدن موفقیتها» و «دوری از یأس و ناامیدی» میداند.[3]
***
احتمال احضار جهانگیری
«حجتالاسلام محسنی اژهای»، سخنگوی دستگاه قضائیه در آخرین نشست خبری خود به یک دستور ویژه در قوه قضائیه برای مبارزه با «مفسدنمایی از نظام اسلامی» و طرح سخنان شیطنتآمیز در مسئله فساد اشاره کرد و گفت:
«از این پس هم قرار شده هر کسی حرفی زد و مسائلی را عنوان کرد، احضار شود و اگر اطلاعاتی دارد ارائه کند.»[4]
معالوصف، «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیسجمهور روحانی به تازگی طی اظهاراتی گفته است:
«فساد در کشور وجود دارد و متاسفانه بزرگ شده و به برخی مسئولین بالای کشور رسیده است»![5]
محرز است که منظور از «مسئولین بالای کشور» افرادی از قبیل رئیس مجلس، رئیسجمهور، رئیس قوه قضائیه، وزرا، معاونان رئیسجمهور، فرماندهان قوای مسلح کشور و البته افرادی در دفتر مقام معظم رهبری هستند.
و اکنون این آقای جهانگیری است که باید توضیح دهد منظور او از مفسد بودن مسئولین بالای کشور چیست و چه سندی برای این ادعای خود دارد؟!
توضیحاتی که بر اساس گفتههای حجتالاسلام محسنیاژهای، قوه قضائیه دستور ویژه دارد که گوینده را احضار و آنها را استماع کند و در صورت صلاحدید به استحضار مردم نیز برساند.
*اظهارات عجیب جهانگیری که هیچ پس و پیش تعیینکنندهای هم ندارد! در حالیست که چند روز بیشتر از بیانات مهم رهبر انقلاب در مذمت مفسدنمایی و القای ناامیدی نمیگذرد.
جالب آنکه معظمله حتی در بخشی از همین بیانات، همچون سنوات قبلی تأکید کردند:
«بعضیها وقتی دربارهی فساد حرف میزنند، افراطی حرف میزنند، حواستان باشد! یکجوری حرف میزنند که گویا همه فاسدند، همهی مدیران را و همهی دستگاهها را فساد گرفته! نه آقا، اینجوری نیست؛ یک تعداد کمی فاسدند. بله! فساد، کمش هم زیاد است و باید با آن مواجهه بشود؛ امّا این یک حرف است، اینکه شما جوری حرف بزنی که شنونده خیال کند همه جا را فساد گرفته [حرف دیگری است]. بعضیها تعبیرات فرنگی هم به کار میبرند: «فساد سیستمی»؛ نه آقا! آن کسی که فساد را سیستمی میبیند، در مغز خودش فساد هست، در چشم خودش فساد هست. اینهمه مدیر پاکدست، اینهمه کارگزار مؤمن و پاکدست در سرتاسر کشور در همهی دستگاهها وجود دارند، دارند زحمت میکشند؛ چرا به اینها ظلم میکنید؟ چرا خلاف میگویید؟ چرا به نظام اسلامی ظلم میکنید؟»[6]
اسحاق جهانگیری، پیش از این 2 مرتبه هم بر قرار گرفتن کشور در «شرایط ته درّه» تأکید کرده است که یکی از این تأکیدات پس از اغتشاشات دیماه 96 بود.[7]
در همین حال لازم به اشاره است که حجتالاسلام منتظری، دادستان کل کشور نیز پیش از این اعلام کرده بود به دلیل اظهارات غلط و چند باره یک مقام بلندپایه انتظامی در مسئله فساد، از وی به دادسرای نظامی شکایت میکند.
***
سوزاندن کتاب تاریخ روابط روحانی و اصلاحطلبان!
«محمد کیانوشراد»، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، اخیراً در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا پیرامون انتقادات این روزهای اصلاحطلبان بعنوان حامیان روحانی از روحانی گفته است:
اصلاحطلبان از سال 92 سیاست خود را سیاست «حمایت و انتقاد» از دولت قرار دادند. همچنان هم سیاست ما نسبت به دولت آقای روحانی، سیاست حمایت و انتقاد است و این به معنی آن است که ضمن حمایت کلی از دولت در شرایط فعلی، نسبت به بیان اشکالات نیز توجه خواهیم کرد.
او همچنین میافزاید:
در عین حال میدانیم که اگر به جای آقای روحانی، فرد دیگری به مقام اجرایی کشور میرسید، امروز با بحرانهای گستردهتری روبهرو بودیم. به همین دلیل، در این حمایت پایبند هستیم و تصور میکنیم که موضع اتخاذ شده در حمایت از دولت در سالهای 92، 94، 96 درست بوده و حمایتی هم که اکنون از دولت میشود، واقعبینانه است[8].
*متأسفانه باید بیان کرد که آقای کیانوشراد بر سیاق همیشگی جریان سیاسی خاص، خواسته یا ناخواسته اما حقیقت را نمیگوید...
در واقع، رابطه اصلاحطلبان و روحانی در ایام دولت یازدهم رابطه «بردگی جریانی» بود که هیچ خبری از یک انتقاد کلی پرفشار و جریانی هم در آن نبود.
مردم هنوز به یاد دارند که اصلاحطلبان در ایام دولت یازدهم از این میگفتند که ما «فدائیان روحانی» هستیم، تمام کارهای روحانی قانونیست و باید دست روحانی و ظریف را بوسید.[9]
هنوز دیرزمانی از انتشار ویدئوی لیدر اصلاحطلبان که طی آن گفت:«تَکرار میکنم» که به روحانی رأی بدهید؛ نگذشته است.
شاید آقای کیانوشراد در مقطع دولت یازدهم در ایران نبوده است ولی آنها که بودند خوب میدانند که محمدرضا خاتمی چطور در شب انتخابات از این گفت که «ما تضمین روحانی هستیم»[10]
لازم به توضیح است که اظهاراتی از قبیل صحبتهای کیانوشراد و یا انتقادات شدید و حتی دعوت به استعفای رئیسجمهور روحانی که این روزها در میان چهرههای اصلاحطلب رواج دارد؛ ناشی از تغییر یا کارنامه ضعیف آقای روحانی نیست زیرا رئیسجمهور و کارنامهاش نسبت به دولت یازدهم به اندازه یک اپسیلون هم تغییر نداشته است.
بلکه این صحبتها طرح میشوند صرفاً از آنرو که چپها قصد دارند در اقدامی قابل پیشبینی، از روحانی عبور کنند و بدون چسبندگی به آقای روحانی و کارنامه او پا به انتخاباتهای 98 و 1400 بگذارند.
امری که البته عدهای معتقدند محال است و اصلاحطلبان و روحانی مثل لاله و لادن دچار درهمتنیدگی سرنوشتی شدهاند و هرگز از هم رهایی نمییابند.
***
1_ https://www.khabaronline.ir/detail/797236/Politics/parties
2_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/230228
5_ http://www.irna.ir/fa/News/83005010
6_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40273