به گزارش مشرق، مراسم تشییع پیکر سید ضیاالدین دری بعد از قرائت آیاتی از قرآن مجید آغاز شد.
بنا بر این گزارش، در این مراسم مجید زین العابدین، رضا کیانیان، تینا پاکروان، مهدی فرجی، دارابی، پورحسین، فخرالدین صدیق شریف، حسام نواب صفوی، ابراهیم حاتمی کیا، داریوش فرهنگ، ملیکا شریفی نیا، محمود گبرلو، اکبر رحمتی، قطب الدین صادقی، علی مسعودی، محمدمهدی حیدریان، علی مصفا، امیرعلی دانایی، مریلا زارعی، مژگان ربانی، صالح میرزا آقایی و ... حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
دُرّ تلویزیون از دید ضرغامی
**عظمت کارهای دری تا سالها باقی میماند
کامران ملکی در ابتدای این مراسم گفت: ضیاالدین دری بزرگی بود که شکوه و عظمت کارهایش تا سالهای سال در ذهنمان میماند و در عرصه هنر و اندیشه سرآمد بود و جای خالی اش در فرهنگ کشور یافت نخواهد شد. ما درّ گران بهایی را از دست دادیم.هر جمعی با نقدهای او جمع دیگری می شد.
**چرا از مفاخرمان درست استفاده نمیکنیم؟
امیرعلی دانایی بازیگر نقش اول سریال کلاه پهلوی نیز در ادامه این مراسم گفت: برای من دری همیشه جزو اولین هاست چراکه کارم را با او شروع کردم و باعث ورود من به این حرفه شد و در مراسمش باید اولین نفری باشم که صحبت میکنم.
وی ادامه داد: ما یکی از مفاخرمان را از دست دادیم و فکر نمیکنم دیگر شبیه به او متولد شود همینطور که مثل آقای حاتمی زاده نشد. متاسفم که او دیگر فرصت پیدا نکرد کار جدیدی بسازد در حالیکه در این سالها روی فیلم نامه های بسیاری کار کرد.
دانایی افزود: گله مندم ازینکه چرا از مفاخرمان به درستی نگهداری نمی کنیم؟ اگر او نسازد چه کسی بسازد؟
در بعد کار تاریخی و معاصر کارهای زیادی ساخته شده اما تنها کارهایی که به درستی تاریخ را نشان داد.سریال های دری بوده که همه چیز را در کنار هم نشان می داد.
عشق دری به کار کردن و همچنین سریال سنجرخان پهلوان خشمگین ننایش خانگی فیلم نامه کاملی داشت که نقش اولش برای من بود که نتوانست هیچکدام را بسازد و عجل به او مهلت نداد.
**سریال کیف انگلیسی فراموش شدنی نیست
رضا کیانیان نیز در بخشی دیگر از این مراسم گفت: ببخشید که حال خوشی ندارم و همینجا در همین چند دقیقه به حرفهایی که باید میزدم فکر کردم. از خوبی ها و کارهای خوبش تعریف کنم یا اینکه چرا من که باید از او تعریف کنم چند سالی بود او را ندیده بودم!چهل سال از انقلاب میگذرد اما ما یکروز خوش دیدیم؟ ما مردم بدی نبودیم چرا نباید یک روز خوش ببینیم؟ ما چهل سال است که در بحران زندگی میکنیم و در این اوضاع طبیعی است که یادمان برود از دوستی هایمان. دری ۶۵ سالش بود چرا باید بمیرد؟ سریال کیف انگلیسی را کسی نمیتواند فراموش کند و کسی بهتر از او نمی توانست چنین روایتی داشته باشد. قبل از او علی حاتمی بود.امیدوارم روزی برسد که به آینده امیدوار باشیم.
**خداحظی پرغرور با کارگردان تلویزیون
اسدالله نیک نژاد کارگردان سینما در ادامه این مراسم گفت: بعد از سالها دوری اولین ملاقاتم با جامعه هنری با مرگ دوست چهل ساله ام تلاقی کرد. به خانواده دری تسلیت می گویم. تنها چیزی که می توانم درباره او بگویم این است که درست است که کیانیان گفت سراغی از هم نمی گیریم.
بعد از بازگشتش از انگلیس من در تلویزیون بودم و از آن لحظه تا امروز ساعت ها با هم صحبت می کردیم درباره کارهای هم. خطاب به او می گویم شما نه تنها در هنر ایران باقی خواهی ماند بلکه با غرور با ما خداحافظی می کنی چرا که فرزندان و خانواده ای ... را برای ما به یادگار گذاشتی و ما به شما افتخار می کنیم.
دری تاریخ معاصر را خوب می شناخت و درد دل بسیاری از کسانی را داشت که به تاریخ این کشور دشمنی کردند.می دانست چه کسانی به این کشور ظلم کردند. با آرامش بخواب
**اجل مهلت نداد سنجر خان ساخته شود
در بخش دیگری از این مراسم قطبالدین صادقی نیز عنوان داشت: نیکی کردن به معنی آفرینش است و کسی که اعتقاد به گشایش دارد در وجودش امید دارد. من دیروز با مرگ انتظامی و دری امیدواریام را از دست دادم. تمام بحرانهایی که دور و برمان را گرفته با وجود این بزرگان برایمان آسانتر بود. دری دوست والا گهر من بود که با اینکه کارم بازیگری نیست اما در کیف انگلیسی با او همکاری کردم. بعد از کیف ۱۲ سال و ۲۵ سریال را کار نکردم. او ویژگی بارزی در کارش داشت که کمتر کسی دیدم.
وی تصریح کرد: کار سومی که قرار بود بسازد و عجل به او مهلت نداد سنجرخان سردار کرد بود که پوزه روسها را به خاک مالید و من قرار بود بازیگر اصلی و مشاور دری در این کار باشم. او در کارش سخت گیر بود و از هیچ چیز به سادگی نمی گذشت و یکروز تمام را برای صبط یک سکانس گذاشت.محل فیلمبرداری ما تا هتل دو ساعت راه بود و برای صرفه جویی در وقتش در کنار لوکیشن اتاقی گرفته بود و تا صبح نمیخوابید و دو بار تا مرز مرگ رفت اینقدر که کارش برایش اهمیت داشت.
صادقی تصریح کرد: کمتر هنرمندی دیدم که بتواند تا این حد با زندگی هنریاش یکی شود و انتظامی هم همینطور بود و بزرگترین فضیلتشان این نبود که آگاهی و عشق داشتند بلکه این بود که هنر را با زندگی مردم یکی کردند. اینها افراد با اعتقادی بودند و نه برای پول و ... بلکه برای مردمشان کار می کردند.تنها یک کار بزرگ می توانیم انجام بدیم و آنهم اینکه این افراد را دوست داشته باشیم اینها نماد یک دوره از تاریخ هستند.
**به احترام راوی حقیقت کلاه از سر برمیداریم
مریلا زارعی نیز به عنوان سخنران دیگر این مراسم اظهارداشت: امیدوارم اشک امانم دهد تا بتوانم صحبت کنم. من سیدم اذیتم نکنید و این جمله را بارها از او شنیده بودیم. سلام سید شما سیدید آقایید زائر حرم شاهچراغ هستید.بی تاب بودم تا زمانیکه به تشییع نیامده بودم و دلم روشن شد. به دلیل حساسیتهایی که داشتید مطمئنم که الان در گوشه ای از این حیاط ایستادید.
وی ادامه داد: یادم هست که از عشقتان به فرزندانتان میگفتید و از اینکه چقدر آناهیتا را دوست دارید. دری همان زمان از من پرسید پدرت متولد چه ماهی است گفتم تیرماه و گفت منم تیرماهی هستم.او تحصیل کرده فرنگ بود اما عاشق زبان فارسی بود عاشق کشور وطنش بود و عاشق به تصویر کشیدن حقیقت بود.حقیقتی که الان گم شده است. اقای دری همه ما مسافریم به نوبت. به احترام این لحظه سخت برای روح او طلب آرامش و صبر دارم. به احترام مردی که سالها در کشورش نوشت و خواند تا هنر این مرز و بوم تمام در حد فتواهای اینستاگرامی باقی نماند، کلاه برمیداریم.
در ادامه نیز ملکی با اشاره به ویژگیهای دری گفت که قطعا سکوت و نظم این مراسم مدیون حضور خود دری در اینجاست.
**دری بدش نمیآمد خلاف جریان آب شنا کند
عبدالله اسفندیاری نیز دیگر فردی بود که در این مراسم سخنرانی کرد، وی گفت: من برادر و رفیقی را از دست دادم سالها با هم دوست بودیم و حتی دعوا می کردیم و همچنان دوستی مان برقرار بود گویی که جزئی از این خانواده هستم.
وی ادامه داد: از زمانی که فیلم صاعقه را کارگردانی کرد تا بعد که کارهایی مثل سینما سینماست و لژیون را ساخت.
اسفندیاری ادامه داد: دری در کیف انگلیسی مورد توجه قرار گرفت و بعد هم کلاه پهلوی. او بدش نمی آمد که خلاف جریان آب شنا کند یا خلاف جریان رسمی دولتی. حتی حین عکس گرفتن هم حرکات ما را کارگردانی میکرد.
**همدلیهایی که قبل از مرگ وجود ندارد
محمدرضا عرب سخنگوی کانون کارگردانان نیز تصریح کرد: شورای کانون کارگردانان ایران هم صاحب عزاست و هم عزادار است. دو سه روز است دارم به این فکر میکنم چرا این همدلی ها قبل از مرگ نیست و به هم نزدیک نمی شویم؟ چرا باید بی توجهی باعث شود فاصله کاری یک کارگردان انقدر زیاد شود و مسئول این بی توجهی کیست؟ همه ما رفتنی هستیم و بیایید به بودن هایمان ارج بنهیم. از طرف کانون سینماگران ایران به خانواده این عزیز تسلیت می گویم.
** دری انسانی موحد و خداجو بود
دارابی مدیر امور استان های صدا و سیما نیز در ابتدای صحبتهای خود در این مراسم گفت: امروز ما شاهد مراسم تشییع و تجلیل از یکی از ستارگان آسمان هنر ایران هستیم. او برای من رفیق و دوست شفیقی بود و به همه بازماندگانشان تسلیت میگویم. ما علاوه بر رابطه کاری با هم دوست بودیم.
وی با اشاره به ویژگیهای دری نیز گفت: دری انسانی موحد خداجو عاشق اهل بیت بود و بسیار علاقهمند بود که سریال یا سینمایی درباره حضرت زینب(س) بسازد که اجل مهلت نداد و تشییع او در شیراز بخشی از توجه اهل بیت به این سید عزیز بود. برای اولین بار بود که در شاه چراغ چنین مراسم باشکوهی برای یک هنرمند برگزار شد.
وی با بیان اینکه از زمانی که سریال کلاه پهلوی که معاون سیما بودم دوستان به من اطلاع دادند که حال دری خوب نیست، گفت: این میزان دقت و سرعت او تعهدش مثال زدنی بود و آگاهی و دانش وسیعی که از تاریخ داشت.او وفادار بیچون و چرا به استقلال کشور بود و قهرمان های واقعی را دوست داشت. سنجرخان ۲۶ قسمتش نوشته شد و در بیمارستان که به عیادتش رفتم به ما روحیه میداد و گفت بعد از مرخص شدنم از بیمارستان در شهریور کلید می زنیم.او به شدت بیگانه ستیز بود نه به معنی نفی دیگران بلکه خواهان استقلال و آبادی کشورش بود. دو سریال او دو روایت از منظومه فکریاش است و از خداوند برایش رحمت الهی می خواهم.
**پدری که به سیاست و تاریخ علاقهمند بود
علی دری در ابتدای صحبت هایش گفت: از تمامی عزیزانی که برای پدرم زحمت کشیدند تشکر می کنم
دعا کنیم که یداله صمدی که با مشکل مشابه پدرم گریبان گیرند خوب شوند. ما با خانواده صمدی در دوران بیماری پدر، یک خانواده شده بودیم.
وی ادامه داد: دو نشریه شائبهای درباره روند درمانی پدرم مطرح کرده بودند که از روی بی اطلاعی بود. باید بگویم بیشترین همکاری از سمت وزارت بهداشت و پزشکان به ما و پدرم شد و از همینجا از وزارت بهداشت و کادر بیمارستان صدرای شیراز تشکر کنم. خانواده سینما قبلا در همان سینما افرادی را از دست داده و خوب شدند. پدرم مستاجر سازمان صدا و سیما شد و بعضیها جزو خانواده ما شدند مثل آقای فرجی و دارابی. پدرم به سیاست و تاریخ علاقهمند بود و به درامهای حاکم بر زندگی اشخاص فکر میکرد و نسبت به برخی شخصیتهای تاریخی علقه خاصی داشت و ذهنش منحصرا معطوف به طیف خاصی نبود.
سید ضیاءالدین دری که سالها با بیماری کبد دست و پنجه نرم میکرد، در مرداد امسال جهت پیوند کبد به بیمارستان صدرا در شیراز منتقل شد و عمل پیوند کبد را با موفقیت پشت سر گذاشت، اما صبح دیروز (جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۹۷) به دلیل عوارض عفونی بعد از جراحی پیوند کبد، درگذشت. پیکر این هنرمند فقید امروز در شاهچراغ تشییع و بعد به تهران انتقال یافت.
زنده یاد دری متولد سال ۱۳۳۲ بود و تحصیلات خود را در رشته علوم ارتباطات به صورت نیمه کاره رها کرد. او اما بعد از سالها کارگردانی در سینما و تولید فیلمهای «سینما سینماست»، «باد و شقایق»، «لژیون»، «عشق ممنوع»، «من و دبورا» در سال 78 به تلویزیون آمد و سریال «کیف انگلیسی» را ساخت و بعد از آن «کلاه پهلوی» را به عنوان دومین سریال خود انتخاب کرد.
درست است که دری با سریالهای «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» به شهرت رسید و میان مخاطبان جا باز کرد اما او از سینما پا به تلویزیون گذاشته بود. اولین فیلمی که وی به عنوان کارگردان در آن حضور داشت، «صاعقه» بود که در سال ۱۳۶۳ به تولید رسید.