به گزارش مشرق، در روزهای گذشته خبری تکان دهنده در یکی از رسانهها منتشر شد؛ خبری عجیب که بر اساس آن عنوان شده بود «فردی به نام قاسم یکسال پیش در حالی که از مشهد برای دیدن اقوام به تهران آمده بود هنگامی که برای تفریح به پارکی در افسریه تهران رفته بود، دیگر هرگز بازنگشت. مرد جانبازی که به خاطر عوارض اعصاب و روان نتوانست راه خانهاش را پیدا کند. مردی که در پارک افسریه ناپدید شد و سر از افغانستان درآورد.»
در این خبر آمده بود: «فقط به خاطر ظاهرش او را با یک مرد افغانستانی اشتباه گرفتند. از تهران به افغانستان منتقل شد و میان چندین مرد افغان در روستایی دور افتاده در افغانستان رها شد. اما سرنوشت تلخ قاسم به اینجا ختم نشد. مرد ٥١ ساله در آن روستای غریب، به خاطر گرسنگی و سرمای زیاد غریبانه جان باخت.»
در این خبر که بر اساس گفتوگو با همسر این جانباز اعصاب و روان منتشر شده، همسر وی عنوان کرده: «ما فقط جسد قاسم را میخواهیم. درخواستمان این است که جسدش را به کشورش برگردانند. این موضوع را به بنیاد شهید هم اعلام کردهایم، آنها گفتهاند باید از طریق دادسرا پیگیری کنیم.»
انتشار این خبر با واکنشهای زیادی همراه بود و حول این خبر بحثهای زیادی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت.
اما رئیس پلیس پایتخت در واکنش به این خبر با تکذیب وقوع این حادثه در تهران اظهار داشت: در تهران چنین موضوعی اتفاق نیفتاده و من چنین موضوعی را تکذیب میکنم.
سردار حسین رحیمی ادامه داد: چندین فیلتر وجود دارد و زمانی که همکاران ما بر اساس وظیفه قانونی خود، اتباع غیرمجاز را بازداشت میکنند، کارشناسان ما موضوع را بررسی میکنند و وضعیت آنها را کاملاً مشخص میکنند. پس از آن هم این افراد تحویل اردوگاه اتباع داده میشوند و در آنجا هم با حضور نمایندگان استانداری، انگشتنگاری از این افراد انجام میشود. در این مرحله نیز بررسیهای کاملی انجام میشود و از افراد سوال و جواب میشود و از این رو اصلاً وقوع چنین خطایی امکانپذیر نیست.
تأیید بنیاد شهید
اما این پایان ماجرا نبود، بنیاد شهید روز شنبه با انتشار اطلاعیهای خبر جان باختن این جانباز در افغانستان را تأیید کرد.
در اطلاعیه روابط عمومی و اطلاع رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران آمده است: «بنیاد شهید و امور ایثارگران بار دیگر تأسف و تأثر خود را از درگذشت غریبانه جانباز عزیز قاسم رضایی در کشور افغانستان اعلام کرده و این ضایعه را به خانواده این ایثارگر عزیز تسلیت میگوید و تأکید میکند موضوع نحوه درگذشت این جانباز دفاع مقدس را که در بهترین سالهای جوانی برای حفظ این آب و خاک از هستی خود گذشت مجدانه پیگیری خواهد کرد. بنیاد شهید و امور ایثارگران از نخستین ساعات اطلاع از این واقعه دردناک، به پیگیری موضوع پرداخته و درخواست بازگشت پیکر ایشان را از طریق وزارت امور خارجه دنبال کرده است و اقدامات لازم در این زمینه ادامه دارد ضمن اینکه موضوع در دستور کار معاونت تعاون و امور اجتماعی بنیاد قرار دارد. از مراجع ذیربط همچون دادستانی محترم انتظار دارد شکایت خانواده این جانباز از افراد و یا مراجعی که زمینه انتقال ایشان به کشور افغانستان را فراهم کردند با سرعت و جدیت به سرانجام برساند. بار دیگر تأکید میشود رسیدگی قضایی به موضوع به منظور روشن شدن ابعاد آن، انتظار به حق جامعه ایثارگری و عموم مردم است و بنیاد شهید و امور ایثارگران بر آن تأکید میکند و از وزارت امور خارجه نیز درخواست دارد کلیه اقدامات لازم برای بازگشت پیکر این جانباز دفاع مقدس را به کار گیرد.»
واقعیت چیست؟
اما با این اوصاف مردم انتظار دارند به طور شفاف و صریح آنچه در این ماجرا به وقوع پیوسته بیان شود. اگر این انتقال اشتباهی رخ داده باید مشخص شود چه کسی یا کسانی مسبب این اشتباه دردناک هستند و اگر در این رابطه قصوری صورت گرفته است مقصران بازخواست و تنبیه شوند. اگر هم اصل ماجرا به صورت دیگری است باز هم نیاز به پیگیری، رسیدگی و اطلاعرسانی به موقع و شفاف دارد تا ضمن اینکه ابهامات شکل گرفته در جامعه را بر طرف کند مانع سوء استفاده بدخواهان و فرصتطلبان شود. مورد دیگر اینکه آیا وقتی پلیس تهران اعلام میکند این اتفاق در تهران نیفتاده است به این معنی است که ممکن است در شهر یا استان دیگر رخ داده باشد؟ البته در صحبتهای همسر این جانباز آمده است که گویا وی از قم به مرز فرستاده شده است که این خود ابهام دارد که این شخص با این وضعیت چطور از تهران به قم رفته؟ آیا صرف شباهت به اتباع افغانستان و همراه نداشتن مدرک شناسایی فارغ از اینکه به گفته همسر این جانباز، وی شرایط ظاهری جسمی و روحی نامتعادل و ویژهای هم داشته دلیل بر اعزام یک فرد به مرز میشود؟
از سوی دیگر اطلاعیه بنیاد شهید ظاهرا گویای تأیید این ماجراست که اگر اینگونه است باید از حقوق و شأن این جانباز و خانواده وی دفاع شود هرچند همسر این شخص بیان کرده است خواستهای جز برگرداندن پیکر همسرش ندارد.
به هر حال نباید فراموش کرد که جانبازان اعصاب و روان بدون شک مظلومترین بخش از جامعه ایثارگری هستد که بیش از پیش لزوم توجه به آنها احساس میشود و دفاع از حقوق آنها وظیفهای همگانی است.