به گزارش مشرق، «ویدا اسلامیه» مترجمی است که اغلب او را به واسطه ترجمه مجموعه کتابهای «هریپاتر» میشناسند. این مترجم ساکن یوسفآباد معمولاً برای تفریح به دربند میرود و گاهی هم به توتستانهای پونک سر میزند. با توجه به اینکه اسلامیه سالها به واسطه ترجمه کتابهای «هریپاتر» با نوجوانان سروکار داشته، با او درباره اینکه چگونه میتوان کودکان و نوجوانان شهری مانند تهران را که گزینههای بسیاری برای تفریح دارند به سمت مطالعه سوق داد صحبت کردهایم.
از چه راهکارهایی میشود بهره گرفت تا کودکان و نوجوانان بخش قابل ملاحظهای از وقت خود را به خواندن کتاب اختصاص دهند؟
به نظرم آموزش و پرورش باید کتابخوانی را در نظام درسی بچهها بگنجاند یعنی یک زنگ جداگانه به کتاب اختصاص دهد. زنگ انشا را میتوان در مدارس، جذابتر و مؤثرتر دنبال کرد. در دوران ما تا جایی که به خاطر دارم، زنگ انشا یکی از کسلکنندهترین ساعات تحصیلی به شمار میرفت، به طوری که ما در زنگ انشا خسته میشدیم. البته شاید امروز نظام آموزشی مدارس تغییر کرده باشد. بهعنوان پیشنهاد میتوانم بگویم که میشود در زنگ انشا چکیدهنویسی و کتابخوانی را در این درس به بچهها آموخت. آموزش و پرورش میتواند در زمینه مطالعه و تقویت گرایش بچهها نقش تعیینکننده، محوری و بسزایی داشته باشد و با شهرداری در زمینههای فرهنگی و فرهنگسازی همکاری کند.
سامانههای قصهگویی که امروز برای بچهها و از طریق تماس تلفنی در دسترس شهروندان تهرانی است گرهی از این موضوع میگشاید؟ و آیا این سامانهها از نظر شما کاسبکارانه نیستند؟
از کیفیت و نحوه دقیق کار این سامانهها و با جزئیات، اطلاع ندارم اما همین قدر میدانم که اگر کارشان با کیفیت و تأثیرگذار باشد میتواند ایده خوبی در این زمینه محسوب شود. به هرحال اگر قصههای کودکان جذابیت داشته باشد، خانوادهها میتوانند کتاب، تهیه و بچهها را به سمت مطالعه بکشانند. اکثر قریب به اتفاق مردم ما به شکل تفننی دنبال مطالعه هستند و بهصورت منسجم و برنامهریزی شده دنبال کتابخوانی نیستند. بیشتر با گوشیهای تلفنهای همراه خود سرو کار دارند و عادت به مطالعه را از یاد بردهاند.
*همشهری