به گزارش مشرق، مجتبی شاه مرادی، مدیر انتشارات آرما در یادداشتی نوشت:

شرف ناشر بودن را حفظ کنید، همین.

من قریب به ده سال است که ناشرم، اما هیچگاه آن روز را فراموش نکرده ام، کدام روز؟ الان عرض می کنم.

داستانش مختصر است، آن روزها برای گرفتن مجوز نشر باید سه ناشر تایید می کردند که صلاحیت فنی دارم، در میان مشتریان مجموعه طراحی ما ناشری بود و البته هست به شدت حرفه ای، خوش اخلاق اما از منتقدان جدی جمهوری اسلامی، زندانی سیاسی بعد از جنگ و خلاصه کلکسیونی از آنچه که بهتر می دانید در او بود و کار طراحی ما تمیز بود و اوکه همیشه طالب بهترین ها بود کاری به خط و ربط ما نداشت، حرفه ای بودن برایش مهم بود و این را بگویم به شدت خوش برخورد، خوش حساب، آماده انتقال تجربیات به دیگران.

یادم نمی رود که با مجتبی مجلسی رفتیم دفترش. چایی خوردیم و بعد از گپ و گفتی بهش گفتم که قصد کرده ام ناشر شوم و تا ته قصه را گفتم.
یادم نمی رودبلند شد و رفت خودش برایمان چایی آورد، برگه را گرفت و امضا کرد و دودستی داد به من، چایی اش را خورد و گفت فقط خواهشی دارم.

یک لحظه چایی در گلویم ماند،ادامه داد خواهشم این است شرف ناشر بودن را حفظ کنید، اخلاق را رعایت کنید و مثل باقی کارهایتان، کارتان در نشر هم درجه یک باشد. همین. و بعد گفت که چقدر خوشحال است که امثال ما(نقل قول ایشان است) وارد این صنف می شوند و برایم گفت که این صنف چون سرو کارش با کتاب است پس بیشتر خوانده و فهمیده تر است و اخلاق مدارتر.

از آن روز ۱۰ سال می گذرد، من همیشه این توصیه ها گوشه ذهنم بوده و هست، قضاوتش البته با شماست اما اعتراف خودم این است که حداقل دائم در گوشه ذهنم این بوده است.
حالا از این برادر کوچکتان این را بپذیرید که در هر صنفی هستید، ناشر و ویراستار و نویسنده و کتابفروش و پخش کننده و منتقد و مروج، هرچه که هستید شرافتتان را حفظ کنید،

دوست عزیز ناشری که کتاب هم اسم کتابهای موفق دیگر ناشران چاپ می کنی و تازه منتسب به ... هستی، با شما هستم.
دوست ناشری که کتابهای پرفروش ناشران را با مثلا زرنگ بازی از آن خود می کنی، با شما هستم
دوست نویسنده ای که به دروغ و به علت مشکلات شخصی ات شروع به تهمت زدن به ناشر  می کنی، با شما هستم.
دوست کتابفروشی که قول می دهی شش ماهه تسویه کنی و یک سال گذشته و هر روز اینجا پیام می گذاری و جواب تلفن ناشر را نمی دهی، با شما هستم.
دوست ناشری که کتاب را یواشکی تجدید چاپ می کنی که حق التالیف نویسنده را ندهی با شما هستم.
دوست پخش کننده ای که ...
دوست ناشری که...
دوست ...

مجتبی شاه مرادی! بیشتر از بقیه با خودت هستم، شرافتت را، شرف ناشر بودنت را حفظ کن.
فقط کافی است به این ده سال گذشته نگاه کنی، ببینی چه کسانی هنوز هستند و چه کسانی نیستند.