به گزارش مشرق، جلسه روز دوشنبه شورای شهر با بررسی کاندیداهای شهردار جدید تهران برگزار شد و مقرر بود از ۱۳ نفری که از لیست ۳۰ نفر اولیه باقی مانده بودند، ۵ نفر را به عنوان کاندیدای اصلی شهرداری انتخاب کنند و بقیه گزینهها خط بخورند.
یکی از افرادی که بحث درباره وی به درازا کشد و حتی باعث درگیری میان اعضا شد، رئیس فعلی شورای شهر تهران بود. طیف کارگزارانیها معتقدند بهترین گزینه برای شهرداری با توجه به سابقه فعالیت وی در شهرداری محسن هاشمی است و از طرفی مشارکتیهای سابق که حالا با تابلو «اتحاد ملت» در پارلمان شهری حضور دارند معتقد بودند که چنانچه وی شهردار شود یکدستی شورای شهر را بر هم خواهد زد چرا که یک نفر از اعضای شورا کم شده و افراد علیالبدل که اولی آنها چمران است وارد شورا خواهند شد.
هر چند خود چمران بارها اعلام کرده که تمایلی به حضور در شورای شهر ندارد و چنانچه چنین اتفاقی بیفتد، باید روی افراد دیگر همچون علیرضا دبیر و حبیب کاشانی حساب باز کرد.
بیشتر بخوانید:
استفاده ابزاری آخوندی از یک گزارش
اما سوالی که اینحا مطرح می شود اینکه دلیل واهمه اصلاحطلبان عضو شورای شهر از بهمخوردن یکدستی شورا چیست و چرا از حضور یک نفر خارج از دار و دسته خود در درون شورا اینقدر نگرانند؟
آیا واقعا رای یک نفر در مقابل ۲۰ نفر دیگر در معادلات شورای شهر آنقدر تاثیرگذار است که این افراد را نگران کرده است که حتی حاضرند بخاطر آن مانع از شهردارشدن یکی از اعضای خود شوند؟
قطعا جواب این سوال منفی است چرا که رای یک نفر نه در انتخاب شهردارموثر است نه استیضاح وی و حتی در انتخاب مسئولان شهری و سایر مصوبات شورا نیز تاثیر خاصی ندارد. بنابراین برای پاسخ به این معما باید به دنبال فرضیات دیگری رفت و سوالات دیگری را مطرح کرد که پاسخی باشد بر نگرانی آنها.
اینکه چرا از روزی که قالیباف شهرداری تهران را ترک کرده حتی یک پروژه کوچک در شهرداری کلید نخورده و پروژههای ناتمام شهرداری سابق به اتمام نرسیده، اینکه نجفی پس از چند ماه اخبار ضد و نقیض از استعفایش چرا از شهرداری رفت، اینکه با کدام معیار و سابقه کاری افشانی بازنشسته بر کرسی بهشت نشسته، اینکه با کدام استدلال مسئولیت اداره سلامت شهرداری تهران به یک دامپزشک سپرده شده، اینکه پروژههای شهر با کدام مکانیسم به افراد یا شرکتها واگذار میشود، اینکه شهرداران مناطق و سایر مسئولان شهرداری تهران چگونه انتخاب می شوند، و اینکه بودجه عظیم شهرداری حال که پروژههای شهری خوابیده در کجا هزینه میشود و دهها سوال دیگر از جمله ناگفتههایی است که شاید با حضور یک نفر خارج از تیم فعلی شورا بدانها پاسخ داده شود و برای مردم پایتخت توضیح داده شود که افراد منتخب آنها دقیقا چکار میکنند؟
ترس اصلاح طلبان این است که با حضور یک نفر غیر از اردوگاه خود در شورا بسیاری از تصمیمات پشتپرده شورا برملا شود و مردم خواهند فهمید که سرنخ تصمیمات شورا کجاست.
با رفتن یک فرد به درون شورا مردم پایتخت خواهند فهمید که اعضای شورا، عروسکهای خیمهشببازی هستند که در حال بازیکردن نمایشی به اسم وکالت مردم هستند وگرنه تصمیمات شورا وشهرداری تهران در جایی دیگر گرفته میشود و این افراد فقط مسئولیت اعلام رسمی آن تصمیمات را دارند.
رفتارهای امروز شورای پنجم دقیقا شبیهسازی رفتارهای شورای اول است که در انجا نیز شورا یکدست در اختیار اصلاحطلبان بود و هر روز شاهد مشاجرات شوراییها در سطح رسانهها بودیم و هر روز خبر از انتخاب شهردار یا عزل وی اما خبری از کار و خدمت برای مردم و تنها جنگ قدرت بود که دودش به چشم ردم رفت.
روزی با سفارش «زید»، الویری بر تخت پایتخت مینشست و فردای آن روز با سفارش «عمر»، ملکمدنی سکاندار پایتخت میشد آنهم با مدرک کاملا مرتبط با مسائل شهری یعنی فوق دیپلم نساجی(!)
البته افتخاارات ملکمدنی صرفا به فوق دیپلم نساجی بسنده نمیشد بلکه سادهزیستی، مردمیبودن و انگیزه بالای وی برای خدمت به مردم تهران زبانزد بود به گونهای که برای سفر به مناطق مختلف تهران از هلیکوپتر استفاده میکرد.
عملکرد درخشان شورای شهر اول به قدری مردم تهران را از اصلاحطلبان ناامید کرد که تا ۱۲ سال و پس از سه دوره متوالی اصلاحطلبان در ورودی پارلمان شهری ماندند و شاید اگر حافظه تاریخی مردم قویبود حتی سال گذشته نیز شانسی برای حضور در شورا نداشتند.
بی شک تکرار عملکرد شورای شهر اول توسط این شورا همانگونه که تاکنون نیز شاهبد بودهایم درپله اول مردم تهران و در پله دوم کل مردم کشور را از جبهه اصلاحات ناامید خواهد کرد و شاید این بار برای همیشه!